اعتصاب گسترده پرستاران در نقاط مختلف کشور را که در کنار سایر اعتصابات کارگران، معلمان و… در جریان است، باید به فال نیک گرفت و برداشتن یک گام به جلو برای فعالیتهای صنفی و اجتماعی دانست.
اعتصاب به معنی خودداری ارادی و گروهی کارکنان یک مجموعه از کار و اقدامی سمبلیک برای بیان مشکلات و نابسامانی های اقتصادی، اجتماعی و… در محیط کار و نشان دادن نیاز مبرمی است که به رسیدگی آنها وجود دارد
بنابراین اعتصاب قدم اول در حل اختلاف بین کارکنان و کارفرمایان نبوده، نفس رخ دادن آن یعنی قبلا انواع تدابیر، تمهیدات و گفتگوها برای حل مشکلات انجام شده اما نتیجهای نداشته است.
همه اصناف نیز حق اعتصاب دارند هرچند در موارد ویژه مثل مراکز درمانی، آتشنشانی و … باید نیروی لازم برای پوشش موارد اورژانس تامین شود تا در امور حیاتی مردم خللی ایجاد نگردد.
طبق منشور حقوق جهانی سندیکایی اعتصاب حقی اولیه برای کارکنان بوده که انجام آن باید آزاد باشد و به هیچ وجه باعث جریمه، تنبیه یا… اعتصاب کنندگان در جریان آن یا بعد از آن نگردد.
هرچند در بسیاری از نقاط دنیا مثل فرانسه و بریتانیا این حق از خیلی قبلتر و از قرن نوزدهم نیز فراهم بوده است.
هرچند اعتصاب در قوانین ایران با لکنت فراوان است اما در ماده ١۴٢ همین قانون پر گیر و گرفت کار ایران نیز “به دست کشیدن از کار ضمن حضور در محل کار” در موارد وجود اختلافات حل نشده بین کارکنان و کارفرما اشاره شده، که مصداق اعتصاب است که در صورت حل نشدن مشکل با تمهیدات اولیه و بررسی در هیات رفع اختلاف، طبق ماده ١۴٣ همین قانون نیاز به دخالت مراجع بالاتر وجود دارد.
هرچند در برداشت سوگیرانهای که عمدتا با حمایت دولت از نهادهای زیرمجموعه خود و کارفرمایان همراه است بر اثرات سوء اعتصاب بر بهرهوری اشاره میشود، اما بر اساس نظرات نوین اقتصادی اعتصاب اتفاقا دلیلی بر افزایش بهره وری است؛ چرا که میتواند رابطه ناعادلانه بین کارکنان و کارفرمایان را با فرایند چانهزنی و گفتگوی منطقی ‘با موضع برابر دو طرف- اصلاح کند و بین خواستههای آنان تعادلی پدید آورد که باعث رضایتمندی دوسویه و طبعا افزایش بهرهوری خواهد شد.
بنابراین از کارفرمایان اعم از بخش خصوصی یا خود دولت، انتظار میرود از چنین تعاملی استقبال کنند و به دنبال تامین خواستههای یک طرفهی زیادهخواهانه و استثمارجویانه نباشند.
اقدامی که متاسفانه در موارد متعدد با امنیتی کردن فضا و غیرقانونی جلوه دادن دروغین اعتصاب انجام میشود و باعث برخوردهای غیر عادلانه خصوصا علیه فعالان و نمایندگان صنفی میشود و سعی میگردد این افراد با روشهای غیراخلاقی و غیر منصفانهای چون بیاعتبار کردن حیثیتی-اجتماعی، زدن انگهای امنیتی، قرار دادن در تنگتای مالی مضاعف با لغو قرارداد، قراردادهای کوتاه مدت و… وادار به سکوت یا از دور خارج شوند.
از یاد نباید برد که کارگران یا کارکنان یک مجموعه، به دنبال یک زندگی معمولی با امکانات انسانی عادی -که حق طبیعی هر انسانی است- هستند و توسل به اعتصاب به معنی وجود شرایطی است که کارد به استخوان رسیده، با ادامه حیات منافات دارد!
وانگهی به رسمیت شناختن اعتصاب و تقویت مبانی قانونی و تثبیت آن در امور صنفی به عنوان یک اقدام مدنی و حق قانونی، هم به خودی خود عاملی در پیشگیری از اعتصاب خواهد بود، چرا که صرف وجود این حق باعث میشود مسوولان امر و کارفرمایان با دقت بیشتری مراقب رویه کاری خود در قبال کارکنان باشند و هم در صورت رخ دادن، بستری مناسب برای رسیدن به نقطه برد برد دوطرفه و راهی موثر در حل مشکلات خواهد بود؛ شرایطی که هم کارکنان، هم جامعه و هم کارفرمایان از آن بهرمند خواهند گردید.
باز می گردیم به اعتصاب شجاعانه پرستاران در پیگیری حقوق خود که اقدامی کاملا مدنی و قانونی است و از سایر گروههای کادر درمان نیز انتظار میرود با پیوستن به این اعتصابات ضمن کمک به گستردهتر و قدرتمندتر شدن هر چه بیشتر آن در جهت حمایت از همکاران پرستارشان، گامی موثر در جهت استیفای حقوق خود نیز بردارند چرا که در واقعیت امر کادر درمان اعضای یک خانوادهاند و اگر با هم نباشند با سرعت بیشتری در گرداب ناکارآمدی کنونی نابود خواهند شد.
ادامه ، تکامل و دگرگونی قیام “زن،زندگی،آزادی” را در مبارزه پرستاران را هم میتوان به اهداف اضافه کرد.