پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳

پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳

پانته‌آ. (در اندوه ژرفِ رفتنِ “پانته‌آ اقبال‌زاده” و برای او) – خسرو باقرپور

یاران!
سوگواران!
داغداران!
درد و داغِ رفتنِ عُصیانی‌ی این هم‌تبارِ آب
قصه‌گویِ عاشقِ صدها؛
نگهبانِ هزاران؛
کودکِ بی‌تاب
آخ و داخِ زخم ناسوری‌ست.

انفجارِ بی امانِ مردمک در چشمِ اشگ آلود؛
از زهرِ درفشِ نیشِ زنبوری‌ست.

بی‌گمان،
همچون تکانِ ترکشی زنگارخورده
-یادگارِ جنگ-،
در نهانگاهی میانِ دنده و قلب است.

نزدِ نسلِ او؛
بی طنابِ دار و بی میدانِ اعدامی؛
همان معنای تلخِ واژه ی “صلب” است.

میانه ی تیر ماه ۱۴۰۲، اسن

* پانته‌آ اقبال‌زاده، مترجم و تصویرگر آثار کودکان بود، او دوشنبه ۶تیر۱۴۰۲، خودخواسته، به زندگی‌ی خویش پایان داد. پدر پانته‌آ، «شهرام اقبال‌زاده»، مترجم و نویسنده‌ی شناخته شده در ایران، از پایان خودخواسته‌ی زندگی فرزندش «پانته‌آ اقبال‌زاده» خبر داد. پانته‌آ پیش از اقدام به خودکشی، دست‌نوشته‌ی کوتاهی خطاب به پدرش نوشته بود و دلایل خود برای پایان دادن به زندگی اش را برشمرده است.

او در این نامه که تصویرش در حساب اینستاگرام آقای اقبال‌زاده منتشر شده بود، نوشته است: “به‌خاطر «وضع مملکت» امید و انگیزه‌ای برای ماندن و ادامه دادن ندارد.”

از آثار به جا مانده از پانته‌آ اقبال زاده می‌توان به ترجمه‌ی کتاب‌های «طولانی‌ترین‌ شب» نوشته «ماریون دین‌باور»، «خانواده خوب و تمیز مثل ما»، «بچه تمساح»، «جانمی! باز هم کلوچه‌های میوه‌ای!»، «هواپیمای آنجلا» و «شاهزاده خانمی با پیراهن کاغذی» نوشته «رابرت ام. مانش» اشاره کرد.

https://akhbar-rooz.com/?p=247865 لينک کوتاه

4 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x