یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳

یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳

نکاتی در رابطه با وظایف کنشگران مدنی و سیاسی، در شرایط کنونی جنبش – دکترسعیدرضا راد

به جرات میتوان گفت، که در نبود یک اپوزیسیون موثر، متحد و فراگیر که بتواند وظیفه سازمان دهی، ساماندهی و هدایت نظری و میدانی مبارزات مردم را، آنهم در سطحی فراگیر درتمامی جغرافیایی کشور، و با در نظر گرفتن وسعت مطالبات و خواستگاه های به حق، تمامی اقشار و طبقات اجتماعی مردم ایران بعهده بگیرد، قطعا این رژیم فاسد و مکار ولایت مطلقه فقیه خواهد بود، که با اتکا به منابع بی پایان مالی، مزدوران آشکار و پنهان داخلی و خارجی و پروژه های نفوذ، علی الخصوص در بین لایه های متفاوت جریان راست افراطی (شاه اللهی ها) و تا سطوح رهبری این شبکه ها، حداکثر تلاش خود را کرده و خواهد کرد، تا در میدان مبارزه با کنشگرانِ اپوزیسیون انقلابی و معترضین مردمی، در داخل و خارج از کشور، دست بالا را در اختیار داشته باشد.
در برخورد با جبهه برون مرزی اما، همین رژیم جنایتکار، با تمام سر و صداها و اُلدُرم بُلدُرم های خود در برابر نیروهای خارجی، هرگاه که قافیه اش تنگ آمده است، برای حفظ بقاء خود و رژیم ضد مردمی خود، از نوشیدن هیچ جام زهری و قربانی کردن هیچ نیرویی در هیچ سطحی، دریغ نکرده و نخواهد کرد، چرا که از همان ابتدای تولد این سیستم فاسد و ناکارآمد، استراتژی اصلی رژیم ولایت، بر دو پایه “فریب و سرکوب در داخل کشور” و “بحران زایی و معامله در خارج کشور” استوار بوده است.
روزه گشایی!! و تن دادن خامنه ای به پزشکیان، بعنوان یک رئیس جمهور خاکستری (اصلاح طلبِ اصول گرا) را میبایست در تحلیل نهایی، در چهارچوب اجرای طرح فریب در داخل کشور، همزمان با دمیدن در شیپور عقب نشینی و ارسال سیگنال آمادگی، برای معامله به خارج از کشور، بخصوص با توجه به احتمال نسبتا قوی در رابطه با انتخاب دونالد ترامپ، بعنوان رئیس جمهور آینده امریکا، و ضرورت فوری و فوتی مهره چینی های جدید رژیم، در برابر این تغییر احتمالی میز سیاست جهانی، ارزیابی کرد.

اگر چه جنبش انقلابی زن زندگی آزادی با اتکا به کنشگری درخشان و گسترده دختران، زنان و جوانان پرشور در سرتاسر کشور، در میدان مبارزه با حکومت ایدئولوژیک، فردگرا، زن ستیز و زندگی ستیز، توانست بواسطه جانفشانی قهرمانانه کنشگران این جنبش انقلابی و علیرغم دستگیری، زندان و شکنجه ده ها هزار نفر و جان باختن صدها نفر در سرتاسر ایران، سطح کنشگری مدنی، سیاسی و مطالبه گری اجتماعی را چندین مدار ارتقاء بخشد، ولی متاسفانه بعلت عدم توانایی کافی این جنبش رنسانس گونه، در اتصال و هم افزایی خود با جنبشهای معیشتی (کارگران، کشاورزان، بازنشستگان، بیکاران، اصناف، کارمندان، مال باختگان…)، اتنیکی، و … که به واقع میبایست به پای، عدم وجود یک اپوزیسیون متحد، منسجم و همصدا، نوشته و حساب گردد، نتوانست ضربات کاری بیشتر و موثرتری، بر بدنه پوسیده رژیم فاسد وارد نماید.
امروزه تفکر مدرن حاکم بر جنبش انقلابی زن زندگی آزادی، در لایه های مختلف اجتماعی همچنان در حال گسترش و تعمیق است، و سرکوب گسترده و سیستماتیک رژیم هم نتوانست، مانعی جدی بر سر راه رشد و نمو این جنبش درخشان و حق طلبانه ایجاد نماید.
در جامعه بشدت ملتهب و انفجاری ایران، که نتیجه طبیعی، دهها ابر بحران لاینحل میباشد، اصلی ترین موتور محرکه مبارزات مدنی، صنفی و سیاسی اقشار و طبقات مختلف، همانا میلیون ها انسان تحت ستم و ناراضی و کنشگران میدانی در داخل کشور میباشند، و کاملا روشن است که این نیروی لایزال مردمی در صورت هدایت هوشمندانه و همگرا، قادر خواهد بود تا میز های چیده شده رژیم را یک به یک واژگون نموده و بر سر خامنه ای و اعوان و انصارش، آوار نماید.
بالفعل شدن نیروی بالقوه مردمی و افزایش سطح مطالبه گری، رشد نهادها و تشکل های جامعه مدنی و گسترش خواست عمومی برای گذار از جهنم رژیم فاسد اسلامی در سالهای اخیر، وظایف فعالین سیاسی، مدنی و اجتماعی را دهها برابر نموده است. در ذیل بخش مهمی از وظایف کنشگران مدنی و سیاسی، از نگاه نویسنده، برای این مرحله از جنبش، بطور اجمالی مطرح گردیده است:

۱- مبرم ترین وظیفه نیروهای آزادیخواه، عدالتجو و برابری طلب، تلاش همه جانبه و صادقانه آنان، با هر بینش سیاسی، جهت عبور از خود محوری و خود همه چیز پنداری، و ورود به یک همگرایی و هم افزایی فراگیر، حول محور مطالبات و منافع واقعی مردم، در مسیر هویت بخشی، متحد و همگرا نمودن تلاشهای پراکنده در جامعه مدنی جهت تکامل و تعالی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، برای گذار به سیستمی مردم سالار، غیر عقیدتی، تکثر گرا، دمکرات و بدور از برتری های سیاسی، حزبی، عقیدتی، اتنیکی، جنسی و جنسیتی است.

این پیوند خجسته، شیشه عمر هرگونه استبداد، سلطه طلبی و تمامیت خواهی است، و میتواند تا حد قابل قبولی، عدالت اجتماعی، برابری حقوقی و دمکراسی را برای عموم مردم در سراسر کشور در پسا گذار، تضمین نماید.

۲- انتخاب پزشکیان، بعنوان تدارکچی جدید رژیم ولایت، که با رای مشروط و اعتراضی، بخشی از تحریم کنندگان مرحله اول‌ انتخابات حکومتی، امکان پذیر گردید، فرصتی مناسب برای حفظ و ارتقاء مطالبه گری تمامی معترضین، کنشگران و تشکل هایی است، که خواستار تحولات ساختاری در رژیم فاسد ولایت مطلقه فقیه میباشند.
دوگانه پزشکیان/ظریف، دقیقا در چهارچوب سیاستهای استراتژیکی رژیم مبنی بر “فریب در داخل” و “معامله در خارج” قابل تحلیل و بررسی میباشد. از همین روست که کنشگران مدنی و سیاسی چه آن اکثریتی که انتخابات نمایشی رژیم را، در هر دو مرحله آن تحریم نمودند، و چه آن گروه تحریم شکنی، که آگاهانه به پزشکیان رای اعتراضی و مشروط داده اند، میبایست، با درک صحیح از بازی های این رژیم فریبکار، هوشیارانه به رصد عملکردهای دولت پزشکیان، بخصوص در ماه های اول آن، همت ورزند و در مواقع ضروری، با افشاء صریح و بی لکنت طرح های فریب رژیم، مسیر بازگشت حداکثری رای دهندگان اعتراضی به جبهه تحریم کنندگان و همچنین دور شدن رای دهندگان خاکستری، از روزه گشایان و حکومت فاسد را هموار تر نموده و اینگونه، صدای اعتراضات مردم ناراضی را، روز به روز رساتر نمایند.

۳- خامنه ای، در روزهای پسا انتخابات فرمایشی ابتدا در پنهان و سپس در ملاقات با مجلسیان در روز یکشنبه ۳۱ تیرماه بطور علنی و با اتمام حجت برای همه جناح های حکومتی، آنان را به کاهش تنشهای موجود فرا خواند، و به روشنی مشخص نمود، که طرح های راهبردی و سیاستهای کلان رژیم در کجا، و بوسیله چه کسی برنامه ریزی خواهند گردید. او همچنین با دفاع از سیاستهای گذشته رژیم در دوران رئیسی جنایتکار، تکلیف پزشکیان و تعهدات انتخاباتی ایشان را، البته “برای آنانی که خود را به خواب نزده اند”، کاملا روشن نمود و تاکید نمود که “باید صدای واحدی از مملکت شنیده بشود” بخوانید باید همه تابع منویات من باشند و فقط “صدای منویات من در مملکت شنیده بشود”.
تلاش خامنه ای برای تنش زدایی بین جناح های موجود حکومتی، نشان از عمق و گستردگی اختلاف منافع، مابین باندهای مافیایی حکومتی، بر سر تصاحب پستهای کلیدی و نان و آب دار دارد. تضاد بین جناح های رانتخوار و انگلی موجود در سیستم ولایت مطلقه فقیه، عمیق تر از آن است، که با چند توصیه خامنه ای و به راحتی، قابل مهار شدن باشند.
باز شدن این شکافها در درون محافل خصوصی و مجامع عمومی (مانند هجمه کلامی علیه ظریف در نماز جمعه و گرم شدن توپخانه لجن پراکن بیت رهبری در روزنامه کیهان)، بزودی به افشاگریهای گسترده جناحهای هار رژیم، بر علیه یکدیگر، در رابطه با خلاف کاری ها، جنایات و چپاول ثروت، توسط این باندها، خواهد انجامید. استفاده بهینه از این افشاگری ها و تیغ کشی ها، بسیار با اهمیت بوده و کمک شایانی برای کنشگران سیاسی، مدنی و اجتماعی در مسیر آگاهی رسانی به مردم و همچنین تاثیر گذاریشان بر ریزش حداکثری در بدنه لرزان و پوسیده رژیم، خواهد بود.

۴- ماه های آینده  به روشنی به متوهمان خواب زده نشان خواهد داد، که پزشکیان تا چه حدی امکان چانه زنی و امتیاز گیری از خامنه ای و پاسخگویی واقعی به تعهدات انتخاباتی خود مانند، احیای برجام، پیوستن به FATF, جمع آوری گشتهای ارشاد و جلوگیری از طرح حجاب، رفع فیلترینگ از فضای مجازی، همسان سازی حقوق مزدبگیران و بازنشستگان با نرخ واقعی تورم، آزادی بیان و عدم اخراج اساتید و دانشجویان، و … را دارا میباشد.
لذا در ماه های پیش رو میبایست، سطح کنشگری مدنی و مطالبه گری اجتماعی را در بالاترین حد ممکن فعال نگاه داشت، تا هرگونه انحراف و عقب گرد احتمالی پزشکیان و اعوان انصارش، از قول ها و تعهدات بارها اعلام شده شان، کاملا شفاف و واضح، در برابر دید و قضاوت عموم مردم قرار گیرد.

۵- برای محوریت بخشیدن و عمومی نمودن، شعارهای مطالبه گرایانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ماه های آینده، میتوان مجموعه گسترده ای از خواستگاه ها و مطالبات مردم، از اقشار و طبقات مختلف اجتماعی در نقاط مختلف کشور را، بصورت اجمالی در دو دسته شعارهایی تحت عنوان “نه به…” و “آری به…” به شرح ذیل طبقه بندی و ارائه نمود.

نه به

– نه به تحمیل شیوه تفکر و اندیشه،
– نه به تحمیل شیوه زندگی،
– نه به حجاب و پوشش اجباری،
– نه به تفتیش عقاید و سانسور،
– نه به دستگاه سرکوب،
– نه به ضرب و جرح دختران، زنان و مردان،
– نه به زندانی سیاسی، صنفی و عقیدتی،
– نه به شکنجه و تجاوز،
– نه به اعدام،
– نه به دخالت سیاسی و نظامی در کشورهای همسایه،
– نه به تنش زایی های خارجی،
– نه به صدور  بنیاد گرایی،
– نه به ایجاد گروه های تروریستی و جنگهای نیابتی،
– نه به افراطی گری عقیدتی و سیاسی،
– نه به سرکوب دگر اندیشان و اقلیتهای مذهبی و عقیدتی،
– نه به نماینده خدا و به سایه خدا،
– نه به حکومتهای فرد محور و استبدادی،
– نه به حکومتهای مادام العمری و موروثی،
– نه به حکومتهای غیر پاسخگو و مطلقه،
– نه به چپاول، رانتخواری، دزدی و اختلاس،
– نه به مدیران رانتی و انگل زادگان،
– نه به تبعیض بین مرکز و پیرامون،
– نه به تمرکز گرایی،
– نه به نژاد گرایی و ایران شهری،
– نه به بیعدالتی های حقوقی، اجتماعی و اقتصادی،
– نه به کودکان کار،
– نه به کودک آزاری،
– نه به کودک همسری،
– نه به اقتصاد برده کشی و استثماری،
– نه به قوانین ظالمانه علیه مزدبگیران،
– نه به خرافه پروری و استحمار،
– نه به تقسیم مردم به خودی و ناخودی،
– نه به وابستگی سیاسی، اقتصادی و نظامی،
– نه به انتخابات مهندسی شده حکومتی،
– نه به …

آری به

– آری به مردم سالاری و خرد جمعی،
– آری به شایسته سالاری در مدیریت کشور،
– آری به سکولاریسم و جدایی دین از دولت،
– آری به پوشش اختیاری،
– آری به تکثر گرایی سیاسی، اجتماعی و عقیدتی،
– آری به تحزب و رقابت آزاد احزاب،
– آری به انتخابات آزاد و دوره ای برای تمام مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی،
– آری به حق عزل تمامی مسئولین سیاسی و اجتماعی توسط مردم،
– آری به آزادیهای فردی و اجتماعی،
– آری به آزادی مطبوعات و انتشارات،
– آری به آزادی اندیشه، عقیده و مذهب،
– آری به آزادی ایجاد تشکل های مدنی و صنفی،
– آری به عدالت اجتماعی و اقتصادی،
– آری به حق اعتراض و اعتصاب،
– آری به برابری جنسی و جنسیتی،
– آری به زبان مادری،
– آری به فرهنگ ها، آداب و رسوم اتنیک های ایرانی،
– آری به حق تعیین سرنوشت،
– آری به محرومیت زدایی و تبعیض زدایی،
– آری به حکومت غیر متمرکز،
– آری به تمامیت سرزمینی،
– آری به توسعه پایدار و رفاه اجتماعی برای همه،
– آری به رقابت آزاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی،
– آری به برابری همه در برابر قانون،
– آری به آموزش رایگان،
– آری به بهداشت عمومی،
– آری به کار و مسکن برای همه،
– آری به زندگی شرافتمندانه برای همه،
– آری به حفظ محیط زیست و منابع طبیعی،
– آری به….

دو لیست ارائه شده فوق، صرفا جنبه پیشنهادی داشته و قطعا میتواند، توسط نیروهای بالنده سیاسی و مدنی با توجه به سطح و توان کنشگری مدنی در جامعه، بسیار تکمیل تر و بهینه تر گشته و با توجه به شرایط مشخص با تغییرات ضروری، مورد استفاده قرار گیرند.
هدف نویسنده از لیست بندی شعارهای فوق، نه تنها یادآوری بایدها و نبایدها در این مرحله از جنبش، بلکه نشان دادن گستردگی و تنوع نقاط همگرا و قابل اتکایی است، که نیروهای معتقد به سیستمی مردم سالار، غیر عقیدتی و دمکرات، میتوانند حوال هر یک از آنها، متحد گشته، و مبارزات و کنشهای مشترک و همگرای خود را در برابر رژیم ولایت مطلقه فقیه، هماهنگ، هم صدا و همگام به پیش برند.

۶- از وظایف مهم دیگر کنشگران مدنی و سیاسی، دعوت و تشویق مردم ناراضی به شرکت گسترده تر در فعالیتهای جمعی مدنی، صنفی و سیاسی و حضور موثر در کمپین ها، همایش ها، اعتراضات خیابانی و اعتصابات و دیگر شیوه های هوشمندانه کنشگری جمعی میباشد. کنشگری های جمعی، بخش لاینفکی از حقوق اولیه و شناخته شده شهروندی، برای احقاق حقوق پایمال شده در جامعه و محیط های کار میباشند، که همزمان به رشد و گسترش جامعه مدنی نیز کمک شایانی مینمایند. بی دلیل نیست که گفته میشود “فقط کف خیابون، بدست میاد حقمون”.
پُر واضح است که فقط توسط اعتصابات و اعتراضات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، توسط معترضین به این رژیم ضد بشری، اعم از کارگران، کشاورزان، کارمندان، بازنشستگان، اصناف، بیکاران، … در اتحاد و همگامی با جنبشهای مدنی زنان، دانشجویان، دانش آموزان، اتنیکها، اقلیتهای مذهبی، و … است، که میتوان این رژیم فاسد و مدیران نالایق و رانتی/انگلی آنرا، در صحنه عمل اجتماعی تضعیف کرده و گام به گام به عقب نشینی وادار نمود.

۷- اپوزیسیون آزادیخواه و دمکراسی طلب خارج از کشور نیز میبایست، در کنار تلاش برای همبستگی و همگرایی حداکثری، در زیر چتر توافقات حداقلی، و جدا کردن شفاف صفوف خود از راست افراطی (شاه اللهی ها) و رهبران وابسته اش، فعالانه و متحدانه بعنوان اصلی ترین نیروی منعکس کننده صدای مبارزان، معترضین و زندانیان سیاسی داخل کشور، فعالیت نماید. این طیف از نیروهای مبارز در خارج از کشور لازم است، از هر فرصتی اعم از میتینگ ها و اکسیون های اعتراضی، مصاحبه ها، مناظره ها، مقالات و متونی که منتشر میکنند، جهت افشای جنایات رژیم و اعوان و انصارش در داخل و خارج از کشور، بهره گیری کامل نمایند.

همچنین لازم است تا در هر گفتگو و تماس مستقیم و غیر مستقیم با مسئولین تاثیر گذار دولتهای میهمان، تلاش نمایند تا مسئولین احزاب و نهادهای دولتی کشورهای میهمان را در جهت پیوند دادن، مطالبات مورد نظر آن دولتها (اتمی، موشکی، نیروهای نیابتی، صدور تروریسم و صدور بحران،…) به مطالبات و خواستگاه های به حق مردم زجر کشیده ایران، بخصوص خواسته های حقوق بشری (آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی مطبوعات و اطلاع رسانی، آزادی زندانیان سیاسی، جلوگیری از سرکوب، شکنجه و قتل عمد حکومتی، جلوگیری از فعالیتهای تروریستی خارج از کشور، و … )، در طی مذاکراتشان با مقامات رژیم ایران، قانع نموده و در حد مقدور در برابر افکار عمومی کشور میهمان، مقید نمایند.
علاوه بر آن و در همین چهارچوب وظیفه دارند، تا سیاستمداران مماشاتگر و شرکتهای خارجی سود جوی طرف معامله، با نهادهای امنیتی و نظامی حکومت اسلامی را در فضای رسانه ای کشور میهمان در حد توان افشا نموده و بخصوص در رابطه با وضعیت فاجعه بار مردم در ایران و خطرات ناشی از مماشات و ادامه بقای این رژیم قرون وسطایی آگاهی رسانی کنند.

نویسنده در این مقاله، در حد توان کوشیده است، تا بخشی از مهمترین فعالیتهای لازم و شعارهای ضروری این مرحله از جنبش رهایی بخش مردم ایران را، که کم و بیش مورد توافق اکثریت تشکل ها، نهاد ها، سازمانها، احزاب و نیروهای مستقل آزادیخواه، عدالتجو و برابری طلب، در داخل و خارج از کشور نیز میباشند، طرح نماید.
تفاوت در بیان این یا آن شعار، تقدم و یا تاخر در اعلام این یا آن مطالبه و ارجح دانستن این کنش مدنی و اجتماعی بر آن کنش مدنی و اجتماعی، فقط و فقط ریشه در تفاوتهای نظری و تحلیل های متفاوت از شرایط مشخص دارد، که کاملا طبیعی است و میتواند در بین نحله های مختلف نیروهای مبارز و آزادیخواه، دارای بینشهای مختلف نظری، یکسان نباشد، ولی این تفاوتهای نظری و تحلیلی نباید نیروهایی را، که هدفی جز بهروزی و سعادت مردم سرتاسر کشور را دنبال نمی نمایند، از ضرورت تاریخی همگرایی، هم آوایی و مبارزه مشترکشان، برای گذار از حکومت تمامیت خواه، سلطه طلب، استبدادی و فاسد ولایت مطلقه فقیه دور نماید.

زن زندگی آزادی

https://akhbar-rooz.com/?p=246397 لينک کوتاه

2.9 7 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
توجه!
توجه!
1 ماه قبل

” زندانی در بند خانم طراحی: حال که قانون ما را نمی‌بخشد، حال که قانون‌گذاران انسانیت را لگدمال می‌کنند، بیایید خودمان یک‌دیگر را ببخشیم. ”
برای انسجام در مبارزه علیه فاشیسم حاکم راهی جز همگرایی و تعیین هدف حد اقلی و فشار از پایین نداریم.

کهنسال
کهنسال
1 ماه قبل

الف.باران چه اصراری دارد همانندکیهان شریعتمداری وجرایدسپاه:جوان؛وطن امروزخیزش ژینا را فتنه وآنرا“توطئه اجانب”وبه عوامل خارجی نسبت دهد؟ یادآوری:مبارزه زنان ودختران نه باقتل مهسا؛بلکه از۱۷اسفند۵۷واولین روزهای قیام بهمن آغازشد؛ج.ابا شعار“یا روسری یا توسری”،ارتجاعی‌ترین قوانین راعلیه زنان نوشت و زنان نخستین گروه‌ ونیمی ازجامعه بودند که از۲۳ بهمن ۵۷به یاری شلاق وآیه‌های اسلامی مورد سرکوب خونین قرار گرفتند.مقاومت زنان چپ ودموکرات در زندانها دردهه۶۰به اوج رسیدوصدهاتن ازآنان درسالهای ابتدایی آن دهه سیاه وخونین تیرباران وبسیاری مورد تجاوزقرارگرفتند.درکردستان؛زنان زیادی تحت تاثیرچپ رادیکال وانقلابی بصفوف پیشمرگه ها پیوستند.پرچم جنبش دادخواهی کشتارتابستان۶۷دردست مادران؛همسران وخواهران جانباختگان بود.مادران پارک لاله بعدازجنایات۸۸وبازماندگان دی۹۶؛آبان۹۸وخیزش انقلابی ۱۴۰۱(نه نان داریم نه خونه حجاب شده بهانه.حجاب را رهاکن؛فکری بحال ماکن)این جنبش راتقویت کرده

F Sharifi
F Sharifi
1 ماه قبل
پاسخ به  کهنسال

الف ب….. با هدف حفظ حکومت ولایت فقیه و با رجوع به فاشیست نامه اسلامی کیهان ، چیزی که از ان فهمیده ولی با زبان دیگر در زیر اکثر مقالات اخبار روز تبلیغ می کند !
فقط مقالات ادبی بود که کمتر درباره ان کامنت می گذاشت که اینبار مقاله مربوط به گارسیا مارکز را هم بی نصیب نگذاشت !

الف باران
الف باران
1 ماه قبل

انقلاب کار توده مردم است که رهبری منسجم فقط آن را هدایت می‌کند. رهبران و قهرمانان نمی‌توانند بدون شرکت توده مردم و آنهم توده میلیونی که به کف خیابان بیاید به هیچ پیروزی دست پیدا کنند.با سیاست از کشته پشته‌سازی کار به جائی نمیتوان برد مگر این که اصل سیاست بر کشته‌ سازی و عزاداری و سینه زنی در راستای ، روزهای سوم، هفتم، چهلم و سالگرد آنها بر اساس سنت اسلامی باشد.
اینان شتابزده به دنبال نتایج سریع‌الوصول در مبارزه بوده و به دورنمای آینده نمی‌اندیشند. برای آنها “خواست “سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی” بدون دورنمای جایگزینی است . آنها  با نفی نقش قاطع رهبری حزبی و عامل مهم آگاه رهبری ، مُبلغ واگذاری جریان‌های اجتماعی به حال خود برای مصادره رهبری آن توسط ارتجاع هستند و مردم را تشویق می‌کنند بدون رهبری به خیابان‌ها آمده و آنقدر کشته دهند تا از درونشان “رهبر شایسته ” خود به خود نازل شود…
ایران پر هرج و مرج و آشفته در درجه نخست خوراک قابل بلع نیروهای ارتجاعی و سازمان‌یافته جهانی است…

الف باران
الف باران
1 ماه قبل

گزینش شعار “زن، زندگی، آزادی” فقط به این منظور صورت گرفت تا از خشم نهفته زنان ایران برضد تضییقات رژیم جمهوری اسلامی چه در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی و توهین به کرامت آنها سوء استفاده گردد. دشمنان ایران برای نیات شوم خود به سیاهی لشگر نیاز دارند ، به شورش کور نیاز دارند و نه یک جنبش مترقی، با درونما، متشکل، با رهبری مدبر و در خدمت سربلندی ایران.آنها خیل زنان ناراضی و جوانان سرخورده را برای لیبی کردن و سوریه‌ای کردن ایران می‌خواهند . این است که آنها مرزهای ملی و طبقاتی را زدوده و به دنبال ” انقلاب مخملی زنانه”هستند و تمام گروه‌های ارتجاعی سازمان یافته در فضای مجازی در ایران و دنیا از آنها دفاع می‌کنند و آنها را ترغیب می‌نمایند تا کشته شوند و غذای تبلیغاتی برای ارتجاع جهانی و داخلی فراهم کنند.این شعار از جمله عَلَم کُردهای مسلح کوبانی بود که در کنار آمریکا برای تجزیه سوریه می‌جنگیدند و نفس زن و مسلح بودنشان را باید بر خیانت ملی و زشتی همکاری با بیگانگان بود .ادامه…

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x