جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳

شَک … خسرو باقرپور

“برای همه‌ی عدالت‌طلبان و آزادی‌خواهانِ نوجو، بردبار و پایدار در ایران و جهان”

این پرنده‌ی نغمه‌خوان
در بیداری‌ی بامدادان
و شوقِ شامگاهان؛
اگر باور می‌آورد
و شَک نمی‌کرد؛
که؛ “بی‌نغمه‌خوانی‌اش
جوجه‌ها در آشیانه‌ی بی‌ترانه می‌بالند
و به بلوغِ پرواز بال می‌گشایند”؛
لانه‌اش
آشیانه‌ی فاخته می‌شد.

و انسانِ پژوهنده
هماره جوینده،
اگر باور می‌آورد
و شک نمی‌کرد؛
هماره
به این یاوه
که؛ “به اوجِ قُلّه‌ی دانایی رسیده است”،
ضربه‌ای ناامید کننده
و اندک فرساینده؛
او را چونان سنگینی‌ی کوهی
بر زمین باورهایش
لِه کرده بود.

و این درخت!
این درختِ کهن
سالمند و گَشَن *
اگر باور می‌آورد
و شَک نمی‌کرد
که؛ “پاییز خون جنگل می‌ریزد”!
و زمستان
جسمِ سردش را
در کفنِ سپیدِ برف می‌پیچد”
هرگز بهار نمی‌آمد!

 * از ایوان گشتاسب تا پیشِ کاخ
درختی گشن‌بیخ و بسیارشاخ .
دقیقی‌ی طوسی (گشتاسب‌نامه)

اواخر خرداد ۱۴۰۳

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=245862 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

4.3 6 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حسن نکونام
حسن نکونام
2 ماه قبل

با درود! هر پرسشی، مستلزم یک پاسخ است، اگر پرسش شونده، مسئولیت در پاسخکویی را احساس کند، حنا اگر پرسشی احمقانه مطرح شود، و پرسش شونده، نخواهد با « نگاه عاقل اندر سفیه » به پرسشگر بنگرد. انتظارم از یک شاعر فرهیخته، یک پاسخ است، و نه یک نمره صفر. وقتتان خوئش!

خسرو باقرپور
خسرو باقرپور
2 ماه قبل
پاسخ به  حسن نکونام

دوست ارجمند درود و مهر، من به پرسش شما جامع و کامل پاسخ دادم. حتی آدرس نوشتار و شعر آقای نعمت میرزازاده را نیز آوردم که کاملا روشن می کند شعر را برای خمینی سروده است. چنان روشن است که جای هیچ حرفی باقی نمی ماند. راستش کمی از کم لطفی تان در پیامی که داده اید تعجب کردم. پاسخ ام را که در ذیل مطلب ام با عنوان “نگاهی گذرا به واژه ی سپهر سیاسی…” مطرح کرده بودید، همان زمان داده ام. دوباره این جا هم تکرار می کنم: تندرست و پیروز باشید

حسن نکونام
حسن نکونام
2 ماه قبل

باقر پور گرامی، با درود! سپاس! که با سروده هایت حس و عاطفه و ذهن ما را، فعال میکنی، تا در این راهپیمایی بسوی رسیدن به جامعه ای انسانی، توان پیمودن راه را داشته باشیم، قبل از اینکه خود به پایان برسیم.
و سپاسی هم بابت رفع تردید من، در مورد شعری از آقای نعمت میرزازاده. پرسشی برایم مطرح است. در پاسخ پرسشم در مورد سراینده آن شعر، پاسخ دادید که آن سروده آقای میرزازاده مربوط به سال ۱۳۵۹ خورشیدی است. پرسشم اینست که، آقای میرزازده این شعر را در وصف چه کسی سروده است؟ در وصف خمینی نمیتوانست باشد، زیرا که خمینی در سال ۱۳۶۸ سقط کرد.وقت همگان خوش!

خسرو باقرپور
خسرو باقرپور
2 ماه قبل
پاسخ به  حسن نکونام

دوست ارجمند درود بر شما. مهربانی‌تان را سپاس می‌گزارم. روشن است که این شعر، شعرِ شاملو نیست و زبان و نوع سرایش این سروده نیز از شعر و زبان شاملو فاصله دارد. آن‌چه که شما نوشته بودید، بخش‌هایی مخدوش از یک سروده‌ی بلند نعمت میرزازاده است که در سال ۱۳۵۹ سروده شده است. سروده ی کامل آقای میرزازاده، تا جایی که من می دانم، چند بار در منابع گوناگون منتشر شده است. آن بخش کوتاهی که شما اشاره کرده اید، نیز؛ در میانه‌ی این شعر جای دارد. در این نشانی ببینید:  https://www.iran-emrooz.net/index.php/social/print/45920/

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x