دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳

نخبه‌ی  «رای» ، نخبه‌ی «بی رای» – علی کاکاوند

روی سخنم با نویسندگان و هنرمندان است. تصورم این است نویسنده‌ و هنرمند مدرن و پیشرو، به وقت اعتراض و جنبش مردم، سیاسی است، نه به وقت بازی انتخابات و رای گیری حاکمیت، دست کم اگر به وقت بازی حاکمیت سیاسی می‌شود به وقت اعتراض مردم و فریاد میدان و خیابان، سیاسی بودنش بسیار پر رنگ‌تر است، چیزی که در ایران این سال‌ها غالباً بالعکس بوده است. اصلاً فضای رای‌گیری این حکومت، فضایی چندان سیاسی هم نیست و رای دادن و رای ندادن هم آنچنان کنش سیاسی محسوب نمی‌شود. اگر دوستی از من بپرسد  رای می‌دهی مثلاً خواهم گفت: «نه، من رااآآااآ هه هه (ایشان در حال خمیازه کشیدن است)…» نه محکم می‌گویم رای نمی‌دهم، که انگار یک مبارز خستگی ناپذیر استوارم آنگونه که تنها کنش مهم بعضی افراد فقط این است که افتخار می‌کنند رای نداده‌اند و نه برای رای دادن افراد هزار تهمت سر هم می‌کنم. آنچه در این سال‌ها از باب انتقاد نوشته‌ام هرگز موضوع رای دادن/ندادن نبوده است بلکه بیانیه دادن نویسندگان در دفاع از نامزدها بوده است که واقعاً به آن اعتراض دارم. 

دوستان نویسنده و هنرمند!

اینکه در سال‌های اخیر بارها بیانیه‌هایی داده‌اید و گاهی امضا کرده‌اید که به فلانی رای می‌دهیم و حمایتش می‌کنیم معنایش این بوده که مردم بروید به او رای بدهید، گاهی بیانیه داده‌اید که این «انتخابات» را تحریم می‌کنیم گویی مردم نشسته‌اند تا شما زیادی «نخبه‌ها» برایشان تعیین تکلیف کنید؛ عجیب است که اکثراً به وقت اعتراض‌های مردم آزادیخواه، دیگر سیاسی نیستید. 

نویسنده و هنرمند پیشرو و معاصر، نگاهش به مردم است، حرفش با مردم و میان مردم و گاهی از مردم است حتی اگر برخلاف اکثر آنان نظر بدهد. منظورم این نیست که پیرو مردم باشد، چه بسا خلاف جریان عموم حرکت کند، فکر کند و حرف بزند، چه بسا از سر خشم مردم را تحقیر هم بکند، همین هم یعنی با مردم و رو در روی مردم سخن گفتن. فکر نکنید شما فقط میراث دار فردوسی و حافظ و‌سعدی یا نیما و هدایت و … هستید، تمام مردم بار این فرهنگ و هنر را بر دوش کشیده‌اند و به من و شما منتقل کرده‌اند. طوری از روی کار آمدن فلان شخصیت جمهوری اسلامی حرف می‌زنید که انگار مردم نشسته‌اند تا دیگران هر بلایی خواستند بر ما و شما نازل کنند، الان که می‌بینید و می‌دانید این مردم دیگر تن به هر تحقیری نمی‌دهند و جنبش از پی جنبش  رقم می‌زنند. امیدت باید به آنها باشد نه فلان شخصیت حکومتی. این مردم هستند که تو را نجات می‌دهند، امیدوار یا نا‌امید می‌کنند، حتی مردمند که ممکن است تو را بدبخت کنند، چنانچه بعد از انقلاب، اکثراً با پیروی از خمینی، بدبختت کردند. من از انقلاب پنجاه و هفت دفاع می‌کنم اما از همدستی بخشی از نویسندگان و هنرمندان و عموم مردم با خمینی نه تنها دفاع نمی‌کنم که آنها را متهم می‌کنم که در جنایت علیه دیگر مردم ایران، شریکند. دست کم الان و این سال، بازی، بازیِ حکومت است و نه مردم، نه آنکه رای داده همدست جنایت است و نه آنکه تحریمش می‌کند، یک مبارز است. این فضا، همه چیز را تقلیل می‌دهد، مردم به زودی جنبش‌های بزرگ‌تری رقم خواهند زد، آنگاه به هم بگوییم نویسنده‌ی مدعی مدرن کیست، خیابان چه تعریفی دارد، مملکت چیست، خون چه رنگی ست و ده انگشت مشت شده مهم‌تر است یا انگشتی که فقط اشاره می‌کند. 

علی کاکاوند

۱۳تیر۱۴۰۳

https://akhbar-rooz.com/?p=245263 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حسن نکونام
حسن نکونام
3 روز قبل

بی آبروئی و ننگ، حاصل شدت خامنه ای
در انتصابات خود، بین سعید و مسعود
رقابت واقعی، نه بین این دو مامور
بلکه مبان مردم است و، ولایت خامنه ای

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x