جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳

جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳

نظری برزندگی پر شگفت و بی تکرار رفیق حمید اشرف – مهرزاد وطن آبادی

  چهل وهشتمین مین سالگشت ۸تیر فرا رسید، روزی در تاریخ سازمان چریک های فدائی خلق ایران که رویدادی ماندگار است و هرگز فراموش نمی شود. در آن روزهای سهمگین پراختناق سلطه دیکتاتوری پهلوی پسر، رفیق کبیر حمید اشرف بارها از نبردهای سخت با تیم های عملیاتی ساواک، جان سالم بدر می برد، تا ناتوانی سازمان جهنمی ساواک در نبرد با چریک فدائی افسانه ‌ای در تاریخ بماند.

 در ارزیابی حمید اشرف دوست و دشمن در یک نکته بهم می رسند و بر آن اتفاق نظر دارند، که مبارزه رفیق حمید اشرف با جلادان ساواک خواب از چشمان دیکتاتور و حافظان سلطنت ربوده بود. هراس سازمان جهنمی ساواک از چریک فدائی افسانه ای سالها رعشه براندام مزدوران ساواکی ها انداخته بود، تا اینکه در ۸ تیر ۱۳۵۵ در فردای شبی که رفیق حمید با ۹ تن دیگر از فدائیان در جلسه ای که درباره علل ضربه ها و راه حل شرکت داشتند، مزدوران ساواک و کمیته مشترک با نیروهای نظامی به سازمان چریکهای فدائی خلق ایران ضربه نهایی وارد شد و عاقبت پس از ۴ ساعت درگیری ساواک با چریکهای فدائی، برای زنده دستگیر انداختن رفیق کبیر حمید اشرف نتیجه نداد و سرانجام تیم های عملیاتی ساواک ناچار به  اعزام هلی کوپتر می شوند، با این وجود بازهم موفق به دستگیری رفیق کبیر حمید اشرف نمی شوند، تا اینکه سرانجام  رهبر خستگی ناپذیر بعد از ۶ سال پیکار بی امان با ساوکی ها، با اصابت تیری بین دو ابرویش جانفدا می شود.

رفیق حمید اشرف، رهبر چریکهای فدائی خلق که ساواک بیش از نیم دهه در جستجویش بود و موفق به دستگیریش نشده بود، تنها چریک فدائی بود؛ که قانون معروف چریک شهری مبنی بر اینکه « عمر چریک شش ماه است » را نقض کرد و در کسوت چریک شهری توانست خود و سازمان را تا حدود ۶ سال حفظ کند.

  آنچه که در اسناد در مورد رفیق حمید اشرف ثبت شده است، آشکار می سازند، رهبر سازمان چریکهای فدائی خلق ایران فارغ از توان نظامی و آمادگی جسمی دارای شخصیت خاصی بود، که در وهم نمی گنجید. بزرگی  شخصیت رفیق به اندازه ای بود، که هیچ فرد و هیچ نهاد توانایی رساندن کمترین آسیب به او را نداشت، تا به مقام اسطوره ای اش آسیب رساند. او به راستی چه گوارای آن نسل تکرار نشدنی تاریح معاصر ایران بود.

  رفیق حمید اشرف تنها رهبر سازمان است، که بیشترین اظهارنظر های ایجابی را در کارنامه مبارزاتی خود دارد. همراهان و نزدیکان رفیق حمید از جمله رفقا؛ عباس هاشمی،  فرخ نگهدار .حیدر تبریزی. شمسی شفیع . ناهید قاجار جمشید طاهری پور، مجید کیانزاد، –  مهدی فتاپور -مریم سطوت و طهماسب وزیری همگی بر نقش و جایگاه حمید اشرف در دوام و بقا سازمان اتفاق نظر دارند.

   خلاصه کنم، تمامی گفته و شنیده های بزرگان جنبش فدائی و برخی دشمنان، رفیق حمید اشرف در چند نکته اشتراک نظر دارند، یکی اینکه رفیق حمید اشرف تمام خصوصیات یک رهبر را دارا بود، صبور بود و از شتابزدگی خرده بورژوایی دور بود. دوم  اینکه او را چریک فدائی افسانه ای را همه جانبه نگر، خوش فکر، روشن بینی، اهل تسامح فارغ از دگماتیسم ارزیابی کرده اند. سوم اینکه رفیق نستوه هیچگاه در تصمیمات دچار شتابزدگی نشده و هر گز تابع احساسات قرار نمی گرفته است، ولی از هر امکانی برای تحکیم و رشد سازمان استفاده می کرد. این خصوصیت در کنار هم عواملی بودند، که به بقایش و دوام سازمان کمک زیادی می کرد.                                                   

رفیق حمید اشرف فرزند عصر خود بود، نسلی آرمانخواه با تمام فراز و نشیب ها و آزمون و خطاها، ایشان در دوره ای می زیست، که تفکر رادیکال مارکسیستی در اغلب کشورهای جهان حاکم بود و بسیاری از جوانان جهان راه رهایی از بن بستهای اجتماعی، را از میان همین روشهای مبارزه مسلحانه جستجو میکردند.

  در یک عبارت کوتاه رفیق حمید واقعیت انکارناپذیری است، که بعد از گذشت سالیان متمادی هنوز نقش حافظ سازمان بودنش به قوت خود باقی مانده و نقد هم شده و می شود، هرچند بعضا نیزغیرمنصفانه تحریف شده است، اما نفی عملکرد چریک فدائی افسانه ای، دشوار و انکار آن ناممکن.

تاریخ واقعیت وجودی رخداد شخصیت و شخصیت ها را ثبت می کند و کمتر هاله ای از غلو، ابهام بر تارک آنها عارض نموده است، که می توان با ارزیابی آنها ، اغراق گوئی ها را شناسائی و ابهام آن را برطرف کرد.

قاعدتا در نقد و ارزیابی باید جانب احتیاط و جانبداری و یا غرض ورزی را رعایت کرد و  در نظر گرفت، اساسا برای نقد منصفانه کارنامه سیاسی و تشکیلاتی یک رهبر تاریخی یا شخصیت سیاسی در یک بازده زمانی مشخص، می بایست همواره از زاویه زمان حال و زمان گذشته به نقد آن جریان یا رهبر و شخصیت سیاسی پرداخت. به سخن دیگر هم باید با منطق زمان واقعی یا تاریخی رویدادها و گفتمان مسلط آن دوره درباره مبارزان از جمله رفیق حمید اشرف به قضاوت نشست و دید که آیا آنها با باورهای روزگار خویش و گزاره های مورد قبول خود در آن دوره، بهترین مسئولیت تاریخی را انجام داده اند؛ یا اینکه هم با عینک زمانه یا منطق زمان حال و گفتمان مسلط روز به داوری پرداخته اند.

 واقعا هم علمی و هم منصفانه نیست، که بعد از گذشت دهه ها از مشی مبارزه مسلحانه، نقش رفیق حمید اشرف را با معیارهای امروز محک بزنیم، که عمل سیاسی نبوده، چون نقد گذشته در ظرف زمان امروز  بقول رفیق حمید اشرف که می گفت؛ « مشکلاتی که امروز روشن و واضح بنظر می رسند، معماهای حل شده ای هستند، که آسان شده اند. ولی این مسائل هنگام وقوع آنچنان واضح و روشن نبودند و باز هم درایت و تیزبینی لازم بود که اشکالات را نمایان کند، برای همین قضاوت آن نسل بعد از گذشت چند دهه آسانترین کار ممکن است! …» البته این به آن معنا نیست، که نباید نقدشان کرد. لیکن بایست به تناسب نسل و جامعه، اندیشه و سیاست جهانی عصری که به آن تعلق داشتند و در آن زیسته بودند را به نقدشان کشید.

  شوربختانه با مرگ حماسی رفیق حمید اشرف در ۸تیر ۱۳۵۵ تشکیلات سازمان چریکهای فدایی خلق نیز تقریبا از هم پاشید. زیرا رفیق حمید  اشرف خود « به تنهایی یک سازمان بود». این گزاره توصیفی کوتاه و رسا گفته فردی نیست، که رهبر کبیر سازمان را خوانده یا شنیده باشد؛ توصیف واقعی چریک فدائی افسانه ای، ازرفیق فدائی مرضیه شفیع ( شمسی ) ست که ایشان را از نزدیک دیده و همگام با رفیق فدائی حمید اشرف شرایط مبارزات ضد دیکتاتوری چریکهای فدائی خلق را با گوشت و پوست و استخوان حس کرده و زیسته بود.

مهرزاد وطن آبادی

https://akhbar-rooz.com/?p=245120 لينک کوتاه

1.7 7 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کهنسال
کهنسال
2 روز قبل

پویان، احمد زاده ها، حمید اشرف، مفتاحی ها، مرضیه اسکویی ها، دهقانی ها، کجایید ؟؟ که آرمانهای والای شما را  فرخ نگهدارها، جمشید طاهری پور، مهدی فتاپور و مریم سطوت ها چگونه کشتند!!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x