چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳

سخنانی پیرامون پرده‌ی ششم نمایش انتخاباتی! رفراندومی در پی «زن – زندگی – آزادی»! – بهزاد کریمی

نگارنده در یک ماه گذشته طی نوشتارهایی به آدرس‌های‌ زیر (*) کوشیده است ماجرای چند هفته‌ای برگزینی جانشین رئیسی را طی چند پرده از این نمایش پی بگیرد. اکنون وقت بررسی قسمت ششم آن از طریق اعداد و ارقامی است که روز ۸ تیر بر روی پرده‌‌ آمدند. عدد اگر درست خوانده شود، نه فقط دروغ نمی‌گوید که برملا کننده‌ی دروغ می‌شود!

یک) عدم مشارکت + رای باطله، حرف اول در این رای‌گیری بود!

اگر نتیجه‌ی آراء را همانی فرض کنیم که وزارت کشور اعلام کرده است، از نزدیک به ۶۱ میلیون ایرانی واجد شرایط رای، فقط چیزی زیر ۴۰ درصد آن پای صندوق‌های رای آمدند. یعنی حتی کمتر از «انتخابات» کم رونق ۱۴۰۰، که در آن رئیسی سوگلی خامنه‌ای نصب کرسی ریاست شد. بعلاوه از مجموع آراء ماخوذه در این «انتخابات»، ۳.۴ درصد آن باطله بوده که چیزی غیر «نه!» گفتن به جمهوری اسلامی نیست. نتیجه اینکه نزدیک به ۶۴ درصد ایرانیان صاحب رای با هر انگیزه و تنوع در خود، قطعاً با جمهوری اسلامی نیست. اگر هم بخشی از سهم رای مسعود پزشکیان – البته نه همه‌‌ی آن- از مجموع ۳۹ درصد واریز شده به کیسه‌ی ۴ نامزد منصوب شورای نگهبان به عنوان جزوی از رای مخالف نظام بر رقم۶۴ درصد افزوده شود، اغراق نخواهد بود اگر در آیینه این ارقام از نزدیک به ۷۰ درصد «نه!» واقعی به نظام سخن گفت؛ ولو که این افزوده‌ی آخری به رایگان در خدمت برنامه‌ی آری به نظام هم قرار ‌گرفته باشد.  

این «انتخابات»، رونمایی دیگری شد از دوقطبی بودن صحنه‌ی سیاسی ایران: یک قطب ترکیبی از ذوب در جمهوری اسلامی‌ با متوهمین به امکان اصلاح آن و قطب دیگر، تکرار رویکرد «اصلاح طلب، اصولگرا / دیگر تمامه ماجرا»! خامنه‌ای در اردیبهشت سال ۸۰ گفته بود: «ننگ است برای یک ملتی که در انتخابات ریاست جمهوری ۳۵ درصد و ۴۰ درصد شرکت کند، چون معنی این یعنی مردم نه اعتماد دارند و نه امید». اینبار هم  فرمایش فرمود که: «رای دادن، هم کار ساده‌ای است و هم مهم؛ پس بیایید و رای بدهید»! اما او واکنش دندان شکن از اکثریت قاطع جامعه را این چنین شنید: تحویل بگیر «ننگ» ۴۰ درصدی و در واقع ۳۰ درصدی به نظام را در همان «کار ساده»ی پرهیز از رای!

اکثریت مردم ایران، هوشمندانه این «انتخابات» را بدل به رفراندومی از سلسله رفراندوم‌های «نه!» به نظام کردند تا شکاف مدام هم تعمیق رونده‌ی بین خود و نظام را به رخ وی بکشند. حرف اول در این «انتخابات» را عدم مشارکت اکثریت مردم زد و نقش آفرین واقعی این پرده از نمایشنامه‌، بالای آن ۶۰ درصدی شد که با ورود رای بی رای به صحنه، نشان ملت بر سیاست در شکل رفراندوم کوبید. این همه‌پرسی نمادین، ادامه‌ی مدنی جنبش «زن – زندگی – آزادی» بود؛ حرمت به حق شهروندی، پاسداری از شان زن و جوانان و رویش نهال زندگی که در وادی مرگ این نظام قد می‌کشد و می بالد تا سرانجام به آزادی رسد و در رفاه و عدالت اجتماعی میوه دهد.

دو) خامنه‌ای: فاتح در مرحله‌ی اول نقشه و مترصد نتیجه در مرحله‌ی دوم!

خامنه‌ای اگر در گرفتن رای از مردم رسوا شد، در کشاندن جریانات «اعتدال» و «اصلاح طلب» به درون بازی اما قسماً موفق بود. نقشه‌اش‌ تلاش برای افزایش مشارکت در این «انتخابات» بود و نیت‌اش بازتولید رئیسی از دست رفته‌ در وجود کسی همانند وی. او خوب می‌دانست که مشارکت در مقیاس وسیع نظر به بی اعتباری اجتماعی این جریانات تمکین کرده به نظام ممکن نیست، سونامی سبز ۸۸ و حتی امواج ۹۲ و ۹۶ راه نخواهد افتاد و لذا همین که با میدان‌دهی کنترل شده به آنها در شکل «انتخابات» رقابتی بتواند اندکی هم که شده از خطر بی کسادی بکاهد، هنر کرده است. او با پشت سرگذاشتن این مرحله از «انتخابات»، حالا در پی آنست تا هفته‌ی آینده دومین «معجزۀ قرن» از صندوق سربرآورد و این تز به نمایش درآید که کاندیداها «همه آمدند» ولی «مردم» آنی را برگزیدند که مورد تایید او هم است!

لذا این القاء که خامنه‌ای با تغییر رفتار مجبور شد راه رقابت بگشاید چون دریافت «خالص سازی»‌ به بن بست رسیده و جواب نمی‌دهد، یکسره ذهنیات دلخواسته‌ی اهل توهم است. البته این حقیقت دارد که «گام دوم انقلاب» با سر به زمین خورده است، اما اینکه معمار و مجریان از آن دل کنده‌ و چنین خواب و خیالی از کله‌ی نیروی سازمانیافته‌ی ولایی بدر شده و شخص ولی فقیه در فکر تغییر راهبرد تاکنونی است، ابداً در کار نیست! رئیس منصوب حتی اگر خود را «اصولگرای اصلاح طلب» معرفی کند و در اثبات تبعیت از سیاست کلان نظام مرتب نهج البلاغه بخواند، یا جایی در این مشی ندارد یا فقط آن زمان پذیرفته می‌شود که از تمکین کردن به ولایت به ذوب شدگی در ولایت رسد. اگر متوهمین قادر به تشخیص این واقعیات اثبات شده به پشتوانه‌ی روندهای چند دهه‌ای نیستند، «کشتیبان»اش اما همچنان به راه خود رفته و می‌رود و کماکان به ریش آنان می‌خندد! گشایش در نظام ولایی، به از میان برخاستن ولایت است و بس.  

سه) اقتدارگرایان «اصولگرا» از هر جهت شکست خورده‌اند!

پور محمدی معمم دبیر کل «جامعه‌ی روحانیت مبارز» فقط چیزی کمتر از یک درصد کل آرای ماخوذه را اندوخت که در رسوایی این عضو مخوف تیم کشتار زندانیان سیاسی دهه‌ی ۶۰ – و اوج آن تابستان ۶۷ – مسلماً بیزاری همگانی از  عامل بسیار موثری در به زمین زدن این قاتل بود. اما واقعیت مهم‌تر در پشت این عدد خصلت‌نما، قضاوتی است که در جامعه نسبت به کل روحانیت حکومتی شکل گرفته است. نفرت از خامنه‌ای نماد حکومت ولایی، آنجا که بخواهد در ابعادی خُردتر به نمایش درآید، خود را باید در همین کمتر از یک درصد به تماشا ‌نهد! این تحقیر متجلی در رقم، بگونه‌ای تداوم همان «عمامه پرانی» نمادین «زن – زندگی – آزادی» است. حکومت دینی از ذهن جامعه رخت بربسته و جامعه حالا دارد به آن در اشکال متنوع عینیت می‌بخشد.   

قالیباف، یک زمان گاز انبر قلدر خیابان‌های تهران علیه دانشجوی معترض، زمانی شهردار فاسد تهران و اکنون رئیس وصله پینه‌ی مجلس اسلامی، از سرداران بنام سپاه است و در زمره‌ی سرجنبانان این مافیای نظامی – امنیتی – سیاسی – اقتصادی. اما همو در رقابت با سعید جلیلی نماد جبهه‌ی پایداری کم آورد. مقایسه این دو رای، از دگردیسی‌هایی در ساختار نظام خبر می‌دهد. اینکه سپاه در بالای خود یکپارچه نیست، بدنه‌‌اش نه در تطابق با بالا و بعلاوه با همه‌ی نقش افرینی سنگینی که در نظام دارد‌، نیروی فائقۀ تعیین کننده نیست. همانگونه که بارها نوشته و گفته‌ام، سپاه با همه‌ی اقتداری که دارد، نه آمر اصلی در جمهوری اسلامی بلکه بازوی اجرایی ولایت فقیه است و البته کاراترین آن.    

اتکاء ولایت بر «انقلابیون جوان» را هم باید فاکتور مهمی در فعل و انفعالات جمهوری اسلامی دانست. در تجدید سازمانی که از چندی پیش در ساختار ولایت با درونمایه‌ی تفکر نوع «پایداری» شکل گرفته و مولد اصلی آن نه نهادی جز خود «بیت»، عمده اتکاء بر این نیروست. متشکل‌ترین نیروی سازمان‌یافته در شکل عمودی و به پشتوانه‌ی پروار با پول و قسماً هم مست در تعصب دینی. جریانی تمامیت خواه که هر چیز را برای خود می‌خواهد و به چیزی کمتر از دنباله روی دیگر اقتدارگرایان از خود رضایت نمی‌دهد. روند تکوین فاشیستی نظام، مشخصاً در همین نیرو تجلی دارد و نظام در همین هم به اتمام و انقراض خواهد رسید. روآمدن رئیسی و جلیلی فقط فاجعه نیست، بلکه قانونمند هم است. از اینرو با ترفند متوهمانه‌ی اصلاح طلبی و تغییر رفتار، نمی‌توان جلوی این پدیده را گرفت. تسویه حساب جامعه‌ی تحول خواه با این جریان از تعیین تکلیف با نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد و برعکس.

مطابق داده‌های این «انتخابات»، طیف اقتدار و همگی نیز متکی بر امتیاز قدرت و ثروت، هم رو به تجزیه و تلاشی دارند و هم در عین حال نهایتاً با همدیگر و قرار گرفته پشت یکدیگر! هیچیک از سه تن منتسب به اقتدارگرایان اعم از سنتی، سپاهی و «انقلابی» حاضر نشدند از رقابت با هم در دور اول دست بکشند، اما تا نتیجه اعلام شد از همه‌شان صدای «با هم هستیم» برخاسته و شنیده می‌شود. اولین آن خود قالیباف بود که اعلام حمایت تمام قد از جلیلی برای دور دوم کرد و بعدش هم درآمدن صدای حمایت حداد عادل، محسن رضایی، حسن شریعتمداری، موتلفه و هر جریان و باند دیگر از اینان تا ارکستر دعوت به اتحاد «اصول‌گرایان» طی دور دوم راه افتد. آنانی که دل به رشد عقلانیت در این طیف بسته‌اند، کی می‌خواهند چشم بر ماهیت این جریان باز کنند؟     

چهار) ترکیب «اعتدال» و «اصلاح طلب» در بیگانگی باز بیشتر با جامعه‌ی تغییرخواه!

این ترکیب در طلب رای از جامعه بدانگونه که می‌خواست، ناکام ماند. اگرچه، همچنان بر آنست با بیشتر دور گرداندن کاسه در مرحله‌ی دوم آزمون‌های شکست‌خورده را بار دیگر تجربه کند! رمز و راز اصلی این تکرارها، تعلق خاطر آنها به وضعیت موجود است ولو با «اصلاحات» رویایی‌شان در آن که البته کیمیاست! واقعیت آنست که اینها بیش از آنکه منتقد «تدارکات‌چی» بودن باشند، خوکرده‌ به این شغل‌اند. در وعده‌ها، تحلیل‌ها و مناظرات آنها خبری از رفع عوامل و موانع ساختاری و حتی بافتاری نظام در برابر کمترین دگرگونی در این حکومت نیست. فرازهای سخنان‌شان فقط بیان خیالات کم و بیش خوب است و فرودش اما به افتضاح تقلیل گرایی است. طوری که در این فروکاهی کار را حتی به جایی رسانده‌اند‌ که از امتیازات پزشکیان یکی را هم این بدانند که پیشاپیش با واقع‌بینی تصریح بر خط قرمز خود در رعایت سیاست‌های کلان نظام چونان حق مطلق «آقا» ‌دارد! سیاست برایشان در ابراز «صداقت» نهج البلاغه‌ای خلاصه شده است!

در سیاست رسم است که مدعی بگوید اگر در موقعیت تصمیم قرار گیرد این و آن خواهد کرد – حتی امام راحل‌شان‌ ریاکارانه وعدۀ بهشت بر روی زمین و عاقبت داد تا ایران را جهنم بسازد! – اینها اما پای به صحنه‌ی عمل نگذاشته سقف کارکردی‌شان را اجرای منویات «رهبر» اعلام می‌دارند و خود را بیشتر در چه نکردن‌ها معرفی می‌کنند! هیچ هم به روی خود نمی‌آورند که جامعه‌ی تحت فشار این نظام، تشنه‌ی اقدامات اثباتی است و نه فقط جلوگیری از «شر بیشتر»! چنان غرق توهمات نهادینه در خود شده‌اند که چشم‌شان بر دینامیسم دگرگونی‌ها در جامعه باز نمی‌شود. انتظار «موج آفرینی» دارند بی کمترین تامل در میزان و ترکیب رای خود. هیچ هم نمی‌خواهند بپذیرند که در ۲ خرداد ۷۶، سبز ۸۸ و حتی در ۹۲ و ۹۶، همانا این دختران و پسران جوان و دانشجویان پرشور و شعورمند بودند که در هر کوی و برزن و نیز شبکه‌های مجازی ارتباطی سراغ هر ایرانی رفتند تا او را پای صندوق بکشند بلکه شانسی برای اصلاح امور و مهار دیو سربرآورد. اما چه باید کرد که حضرات سیاست باز دوست دارند باز هم قورت دهن دیو شوند!   

پنجم) جمعه‌ی آینده: دفع «شر بیشتر» یا «نه!» به نظام؟

طیف «اعتدال – اصلاح» اکنون هم نمی‌‌خواهد این حقیقت مسلم را هضم کند که نیروی جوان درآمده از دل «زن – زندگی – آزادی» نمی‌خواهد گوش به لالایی‌های این به اصطلاح «مجرب»‌ها دهد و به فراخوان‌های بی محتوی و بی رمق‌ آنان آری بگوید. نیروی به حق مایوس نسبت به این طیف، التماس‌های آن را «نه!» می‌گویند تا از این طریق «نه!» گفتن به کل نظام را تثبیت کنند. طیف «اعتدال – اصلاح» فقط به این دلخوش است که محافظه‌کارهای تاریخ مصرف‌ به اتمام رسیده حامی آن یکی از پی دیگری اعلام کنند: تردید را کنار گذاشتم و وقت آنست که همگی بر شک خود غلبه کرده و برای جلوگیری از جلیلی «شر بیشتر» به پزشکیان نیت خوب رای دهیم! چنین تضرع‌هایی البته می‌توانند هنوز هم بخشی از مرددین و دو دل‌ها را زیر تاثیر بگیرند ولی نه اکثریت قاطع مردم ایران را، که از چنین نصایحی بگذشته‌اند. آنی که نخواهد دریابد مشخصه‌ی جامعه‌ی کنونی ایران، جنبش‌های اجتماعی، اعتصابات دادخواهانه، مطالبات معیشتی بی پاسخ و انواع اعتراضات مدنی است و همه‌ی اینها هم به واسطه و بی واسطه فراروییده به سیاست علیه جمهوری اسلامی، نمی‌تواند هم محکوم به بازی در میدان بازی نظام نباشد. اینها آدرس را اشتباه گرفته‌اند. اینجا فرانسه نیست تا تاکتیک درست این باشد که راست افراطی نه! نماد چنین پدیده‌ای در ایران، بر تارک قدرت نشسته است.

رای دادن در یک نظام ضد دمکراتیک با انتخابات‌ غیردمکراتیک، تنها در آن شرایط استثنایی می‌تواند موضوع سیاست‌ورزی باشد که ورود هوشمندانه‌ی رای جدا از سیستم به درون سیستم، یا بتواند شکاف در بالای قدرت به سود جامعه‌ی زیر قدرت را تعمیق ببرد و یا در آن منافذی به سود جنبش دمکراتیک بگشاید. در اکنون ایران دو قطبی بین ولایت و جامعه که دریایی از تعارض آنها را در برابر هم قرار داده است، این دو احتمال وجود ندارد. همه‌ی حرف و حدیث مشوقین به مشارکت در رای دادن، فقط و فقط جلوگیری از «شر بیشتر» است و نه چیزی بیشتر از این! نام این، تاکتیک است برای استراتژی استحاله در نظام و نه به اصطلاح خلاقیت سیاسی برای آچمز نظام و ضد حمله به آن!

 شک نباید داشت که «روزنه‌گشایی»ها و «رهگشایی»های ادعایی فقط و فقط به سود نمایشات ولایت‌اند و اتلاف انرژی اپوزیسیونال جامعه علیه نظام. موضوع تقلیل‌پذیر به انتخاب بین «بد» در برابر «بدتر» نیست و اصلاً به تصریح باید گفت که پزشکیان را نباید با جلیلی مقایسه کرد. مسئله، رها کردن محور اصلی مبارزه است و مسخ عملاً تَرک جبهه‌ی اصلی مبارزه در خدمت کوتاه‌سقفی بی ثمر. مردم ایران، از این ایستگاه‌ها گذشته‌اند و در تجربه به این رسیده‌اند که هر میدان بازی را پیشاپیش با نگاهی تیز از نظر بگذرانند. دعوت به رای، در خدمت نظام است و شرکت در آن گرچه حق هر شهروند اما در واقعیت به زیان شهروند. بر مستاصل‌هایی در میان مردم طبعاً حرجی نیست، پاسخگو اما آنانی‌اند که بیهوده می‌پندارند تحول سیاسی در جمهوری اسلامی از این راه و از درون آن می‌گذرد و در توجیه آن، زمین و زمان را با انواع خطرات نشسته در کمین بهم می‌دوزند تا پنهان بدارند که خطر، خود همین جمهوری اسلامی است.

بهزاد کریمی ۱۰ تیر ۱۴۰۳ برابر با ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴

(*):

https://akhbar-rooz.com/?p=244968 لينک کوتاه

3.5 11 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
13 ساعت قبل

تئوریی پردزان سرکوبگری در حاکمیت متوجه می شوند
همه چیز را باخته اند چون جامعه از حالت خودسانسوری خارج می شود و خود را اماده برای بعد از مرگ خامنه ای می کنند، این حالت
تمام برنامه جانشینی را بهم خواهد زد و….

امیر ایرانی
امیر ایرانی
13 ساعت قبل

در مهندسی بودن
رای گیری در این نظام و با این ساختار نباید شک کرد؛
اما در بعضی از مهندسی ها حاکمیت دچار مشکل می شود و پشیمان از این مهندسی که انجام داده اند ؛
چون می بینند حرکت مردم آن مهندسی را تبدیل به یک حرکت اعتراضی هوشمند می کنند که حرکت اعتراضی مردم ، حاکمیت را دچار پریشانی می کند.
در رای گیر اخیر مهندسی کردنشان می رود به چالش برای آنهابشود، می رود در دور دوام شرایط بگونه ای شود که نمی خواستند.
باید متوجه شده باشیم
در چند سال اخیر سر کوب های خاصی انجام دادند که باید گفت این روش سرکوبگری نتیجه تئوری های سرکوبگرانه باند خاصی بود که جلیلی نمایندگی آنها را دارد،
در این روش سرکوبگریشان، باعث‌شد،
جامعه وارد به حالت خود سانسوری شدید شود؛
اما این رای گیری اخیر، نشان داد که ۶۰ درصد نه گفتند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند که رای شان هم اعتراضی بود، که می شود ۸۰ درصد،
اگر در مرحله دوم
این ۸۰ درصد بحرکت در آیند
و پزشکیان را برگزینند،
تئوریی پردزان سرکوبگری در حاکمیت

F Sharifi
F Sharifi
1 روز قبل

در مناظره ها پور محمدی اخوند اطلاعاتی، سعی کرد بخشی از گفته ها و شعارهای خاتمی ۷۶ را تکرار کند! ۲۵ سال بعد این تنها اخوند حکومت مذهبی در جمع ۶ کاندیدا و با همان شعارها ، کمتر از ارا باطله رای اورد !

تعداد آرا پور محمدی خود بیان کننده : گذر از حکومت مذهبی، گذر از انتخاب یک اخوند به عنوان کارگزار نظام و گذر از شعارهای پوچ تمامی کاندیداهای ج.ا است.

دست یابی به چنین اگاهی جمعی و مردمی توسط اکثریت مردم ایران واقعا خیره کننده و ستودنی است

الف باران
الف باران
1 روز قبل

(۲) ..که مخالف سیاست‌های خارجی رژیم در خاورمیانه و اوکراین هستند و سرسوزنی ناراحت کشتار مردم ایران در تمام سال‌های حاکمیت مّلاها نبودند ، دمار از روزگار جمهوری سرمایه‌داری اسلامی حاکم در آورند و بعد از اینکه تمام سران رژیم را به تیرهای چراغ برق آویزان کردند و بسیجی ها را سلاخی نمودند، رژیمیِ سرتا پا مطیع و گوش به فرمان غرب بر سر کار آورند و روسیه و چین و کره شمالی و ونزوئلا و سوریه و حزب‌الله لبنان و مبارزان یمنی را هم از صحنه سیاسی ایران خارج کرده و ایران را دودستی تقدیم آمریکا نمایند ! مردم مبارز و انقلابی و میهندوست ایران همواره از ایران از حق حاکمیت ایران از استقلال ایران از تمامیت ارضی ایران و از همه خلق های ایران دفاع خواهند کرد و در این راه با رژیم اسلامی حاکم و یا هر دشمن داخلی و خارجی مبارزه کرده و به بیگانگان و بیگانه پرستان باج نخواهند داد و اگر روزی زورشان برسد ذره ای در سرنگونی رژیم دزد و فاسد حاکم کوتاهی نخواهند کرد..

F Sharifi
F Sharifi
1 روز قبل
پاسخ به  الف باران

اقای ج. الف از این نوع تحلیل ها بیشتر بنویسید.
باعث خنده و شوخی جمع ما شد و احتمالا جمع های دیگر !

حسن نکونام
حسن نکونام
1 روز قبل

تا مردم ایران، نه به عنوان «شهروند یک ملت» و برخوردار از همه امکانات زیست انسانی در یک جامعه مدرن، بلکه به عنوان « شرعوند یک امت مسلمان»، و مرید «ولی فقیه» در یک جامعه سنتی و مبتنی بر تحجر اسلامی، تلقی شوند، هیچگونه انتخاباتی، معنا نخواهد داشت. هیچ مستبد و دیکتاتوری، انتخابات برقرار نمیکند، که نتیجه آن، پایان استبداد و دیکتاتوریش باشد. مستبدین و دیکتاتورها، نیاز به مداحی و چاپلوسی و تملق گوئی دارند، و همه از جنس هیتلر و پوتین و خامنه ای هستند. انتخابات، نیاز امروز مردم ایران نیست. نیاز امروز مردم ایران،گذر ازاین حکومت تئوکراتیک و دین سالار است، تا آنگاه زمینه را برای انتخابات آزاد فراهم شود. بمصداق « سگ زرد، برادر شغال است»، برای مردم ایران، پزشکیان و جلیلی، تنها تفاوتشان، چگونگی فرمانبزداری از « ولی فقیه» است، و هر دو «ذوب در ولایت».مردم ایران، در این مقطع تاریخی، فقط یک وظیفه دارند، و آنهم مبارزه برای به زیر کشیدن این حکومت ارتجاعی و ضد انسانی است، تا بتوان جامعه ای انسانی ساخت.

حسن نکونام
حسن نکونام
2 روز قبل

به آقای میر نادر و با درود! نوشته اید « آنکه به هیچ چیز دست نیافته است، آنست که آگاهانه از شرکت در انتخابات خودداری کرده است ». از این جمله این درک حاصل مبشود که : آنانکه در این انتخابات شرکت کرده اند، به چیز یا چیزهائی رسیده اند.این درک در مورد وابستگان به حکومت، که از رانت برخوردارند، و از سفره ای که حکومت گسترده است، بخوبی ارتزاق می کنند، و در ارگانهای مختلف حکومت، مشغول به کار، و برخوردار از همه امتیازات انخصاری هستند، میتواند درست باشد. اما آیا برای بیشترینه مردم ایران هم میتواند صدق کند؟ مردمی که در این چند دهه پس از استقرار این حکومت، جز فقر و خفقان و سرکوب و دستگیری و زندان و شکنجه و اعدام، چیز دیگری نصیبشان نشده است. همین مردم، بارها در انتخابات شرکت کرده اند، و هر بار بیش از قبل، زندگیشان تباه تر شده است. تا این حکومت مبتنی بر اسلام و نهاد ارتجاعی « ولایت مطلقه فقیه » پابرجاست، و مردم ایران، به به عنوان « شهروند» برخوردار از همه امکانات زیست انسانی، بلکه به عنوان « شرعوند» دیده

کهنسال
کهنسال
2 روز قبل

رقابت دور دوم بین تدارکچیانی است که برای ذوب بیشتر درولایت فقیه تلاش می کنند و راهشان راه آیت‌الله قتلعام است مانند۴دهه قبل؛ حرف آخر را “برادران قاچاقچی” ارز؛کالا؛ مواد مخدر؛موسس صرافیها؛ مافیای اقتصاد؛دولت تفنگ و دولت سایه خواهند زد.روسیاهی برای ذوب شدگان در پزشک همدست جنایتکاران و رونقی بخشان “انتخابات” باقی خواهد ماند.
مبارزات کارگران؛بازنشستگان؛دانشجویان؛معلمان؛پرستاران؛جنبش دادخواهی علیه سردمداران شکنجه و کشتار و بازماندگان هزاران زندانی سیاسی چپ ومبارز؛ زندانیان قتل عام شده سالهای خونین۶۷-۵۸ ورزمندگان دهه های۷۰؛۸۰؛۹۰؛۱۴۰۱…با شعارهای:“سقف؛کتاب و گندم؛قدرت به دست مردم” و”نان؛کار؛آزادی؛اداره شورایی”و…رژیم جنایتکاران را سرنگون خواهد کرد.
برای جلوگیری ازتکرار شکست قیام وانقلاب سال ۵۷ بلندگو و صدای رسای آنان درخارج از کشورباشیم.
“همه با هم ِدمکراتیک” و”گذار از ج.ا به سکولار دمکراسی” افسانه اند.

سهراب
سهراب
2 روز قبل

با سلام خدمت رفیق بهزاد عزیز.من از روز اولی که پزشکیان تایید صلاحیت شد در مغزم جرقه ای ایجاد شد که آیا می توان با ایجاد یک سونامی رای در مقابل حکومت به شکلی اکت سیاسی کرد. ولی بدلایل مختلف که یکی از آنها همین شیوه شما در توهین و تحقیر موافقان رای دادن بود جرات رای دادن نکردم. از خون جوانان جنبش مهسا هم شرم کردم و شرکت نکردم. ولی با شرایطی که ازجمعه پیش آمده و بیش از ۷۸ درصد( ۶۰درصد تحریمی ها و ۱۸ درصد رای پزشکیان ) معتقدم که مردم روز جمعه گذشته تحریم خودشان را به جهان و رژیم نشان دادند و این بار می توانند با شرکت فعال و رای به پزشکیان اولا دریچه کوچکی برای تنفس باز نگهدارند و هم به مثابه یک رفراندم به جلیلی که در واقع نماینده و منتخب خامنه ای است رای منفی بدهند که در واقع رای منفی دیگری به همه حکومت است. من بسیار از لحن توهین آمیز شما به خودم و کسانی که مثل من فکر می کنند متاسف شدم. جمعه آینده به شما نشان داده خواهد شد که از غافله مردم ایران عقب هستید

توجه!
توجه!
2 روز قبل

تعداد شرکت کنندگان در تعیین خط نظام مؤثر نیست! تصمیم ” رهبری” مهم است!
۱.اگر پزشکیان از صندوق بیرون بیاد بمعنی اینست که خامنه ای یک قدم به پس که هنوز در هواست را به زمین گذاشته است و این با عدم شرکت مردم و فشار و ترساندن ایشان امکان‌پذیر است.شانس بعقب کشاندنش با مبارزات منسجم و سازمان‌یافته مردمی بالا میرود
۲.اگر جلیلی از صندوق بیرون بیاید به معنی اینستکه خامنه ای قصد سرکوب داخلی و جنگ خارجی بکمک نیروهای نیابتی و تثبیت ولایت و تعیین جانشین را در سر می‌پروراند، یعنی گام دوم بدون ترمز!

با آمارسازی بخش اول انتخابات”بخصوص اختلاف بزرگ رای جلیلی در مقابل قالیباف و تساوی آن با رای پزشگیان” خط دوم محتملتر است.

الف باران
الف باران
2 روز قبل

“این همه‌پرسی نمادین، ادامه‌ی مدنی جنبش «زن – زندگی – آزادی» بود؛”( از مقاله)
(۱) آیا کشوری ، دولت مردی، دولت زنی و بطور کلی سیاستمداری ،حزبی ،سازمانی و گروه‌های سیاسی،اعم از راست، میان ،”جمهوری‌خواه “، “دموکرات”و ترتسکیست و فاشیست را در دنیا می شناسید که مخالف شعار”زن،زندگی،آزادی” بوده و یا حداقل از آن سواستفاده نکرده باشند؟! همه قدرتمندان اروپایی و آمریکایی، همه جنگ افروزان بین‌المللی، همه طرفداران نظام سرمایهداری،همه”مخالفان” داخل و خارج نشین جمهوری اسلامی نه تنها مشکلی با این شعار ندارند بلکه این شعار و خیزش برحق زنان و جوانان پرشور و بیباک ایران علیه نظام فاسد و آدمکش اسلامی، وسیله و بهانه ای بدست سازمانها و احزاب وگروههای راست و “چپ” و وابسته به بیگانگان داد تا گردهم آیند و کاسه گدایی را در کاخ سفید و کاخ الیزه ، پارلمان‌های آلمان و بلژیک و ایتالیا و کانادا و غیره و محافل و نهادهای به اصطالح حقوق بشری و “حامی زنان” بچرخانند بلکه ، شاید و یحتمل به لطف “کمک”دولتهای غربی..

میرنادر
میرنادر
2 روز قبل

نکته مهمی که مورد بی توجهی عزیزان خط تحریم انتخابات قرار می‌گیرد این واقعیت است که رژیم بدنبال جنبش مهسا ناچار به عقب نشینی شده و پذیرفته که یکدست سازی حکومت منجر به ایجاد شکاف بیشتر شده است. و اینکه نیروهای سیاسی میتوانند با شرکت در انتخابات حداکثر استفاده را از این عقب نشینی بکنند.

م.م
م.م
1 روز قبل
پاسخ به  میرنادر

اصلاح طلبان در قیام مهسا کجا بودند؟ چرا حالا به فکر ریزه خواری وبهره مندی از مواهب آن افتاده اند؟شرم بر شما!

میرنادر
میرنادر
2 روز قبل

دوست عزیز، کمتر از ۴۰ درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند. بخش بزرگتر با امید به اصلاح وضع موجود و بخش کوچکتر برای حفظ آن. اینکه نتیجه این انتخابات چه باشد و کدام گروه را خوشحال نماید هفته دیگر مشخص خواهد شد. اینکه درصورت برنده شدن پزشکیان چه اصلاحاتی و تا چه عمقی مقدور خواهد بود هم ظرف چندسال آینده مشخص خواهد شد. در این میان اما همین الان مشخص است آنکه به هیچ چیز دست نیافته است آنست که آگاهانه از شرکت در انتخابات خودداری کرده است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x