مراحل پایانی شوهای “انتخاباتی” – اردشیر قلندری

در چند هفته گذشته کشور درگیر وعده های شیرینی بود که دست اندرکاران حاکم، کسانی که خود در چهل و اندی سال گذشته حاکم بوده اند، به فراوانی شنید.

شرم یکی از خصایل انسانی بزرگی است که بسیاری از انسانها دارند، همان خصایلی که در متصدیان حاکم در رژیم ولایی  بسیار کمیاب است.

وعده های بی پشتوانه که بر سنجارها و امکانات اقتصادی و سایر منابع موجود در کشور غیر ممکن است. اما، از قالیباف تا زاکانی به ترتیب زمین دویست متری تا طلا وعده داده شد، که در نهایت خود مشابه همان وعده ایجاد شغل و ساخت مسکن میلیونی در دولت رئیسی جنایتکار بود، که کمی دیرتر مخبر با گستاخی تمام گفت دولت مسکن نمی سازد.

در ساختار ولایی حاکم دروغ گفتن امریست رایج. هدف صیانت از ساختاری کاملا ضدمردمی، دزد و خشن است. براین پایه، کشتن، دروغ و وعده های توخالی به عنوان رویکر اصلی حفظ رژیم از واجبات است را کاملا توجیه می کند.

با اینهمه اتاق فکر دستگاه پی برده است که دیگر نمی توان با دسیسه و سیاست از این ستون تا آن ستون رژیم را حفظ کرد. نمیتوان تصور کرد که اتاق فکر رژیم ولایی عواقب بی برنامه گی های اقتصادی، رویکرد آتی احتمال پیروزی ترامپ، فرسایش سقف طاقت و بردباری اجتماعی، انفجار دیگ جوشان جامعه را در نظر نگرفته، یا ارزیابی درستی از عواقب جانبی گشترش نابهنگام موج نارضایتی های آتی ندارد.

بربنای فوق، کلیت هدف وبرنامه شوهای چند روز اخیر بسیار قابل پیش بینی است و پزشکیان تنها جایگزین جهت فریب مردم، سرگرم کردن آنها به آینده نامفهوم، خریدن زمان برای دستگاه است.

اگر بخواهیم گامی در راستای درک شرایط و پیش بینی رویکردهای آتی اتاق فکر رژیم داشته باشیم، به راحتی باید گفت که از صندوق این شوی انتخاباتی، آقای پزشکیان بر مبنای خوش بین کردن مردم به اینده، یا به دیگر سخن یک دوره چهار ساله با دبه دبه و کبکه ولایی هفته دیگر رئیس جمهور ایران میباشد. حال چه مردم پای صندوق رای بروند و چه نروند.

از طرفی، جهت داغ کردن تنور این شوها، نامزدها دست به چنان “افشاگری هایی” زدند که در تاریخ این حکومت بی سابقه بود. تنها در این دوره مشخص شد که منافع ملی کشور در کشمکش جناحی و حب و بغض های شخصی آسیب های جبران ناپذیر دیده است.

از این روی، میتوان گفت، که ریختن هیزم به درون آتشی که جهت مشروعیت یافتن، خود افروخته بودند، رژیم در آن مشخصا سوخته است، بوی کباب آن ولی دیرتر شامه اش را خواهد مالید.

پزشکیان این دوره، برایند چانه زنی ها نیست، خامنه ای نمی تواند خود یا جناحی را که از آن حمایت میکند را در فراروی ریسک قرار بدهد. رژیم نیاز مبرم به برخی رفرمهای بدخیم دارد که از اتاق فکر نهادهای جهانی تراوش کرده است. در راستای اجرای دستورات نهادهای مالی – انحصاری جهانی باید از شق اصلاح طلبی بهرمند گردد، از انجایی که پیاده سازی بیشتر دستورات فوق، عایدی برای مردم و جامعه ندارد، بی ابروسازی اصلاح طلبان مورد نیاز است، که کلیت آن برای چنین روزهایی بوده است.

از طرفی، وجود اشخاصی مانند قالیباف، در مسند حکومت و فقیر سازی مردم توسط اجرای سیاستهای اقتصادی آتی، موج اعتراضات را گسترش میدهد، و آز آنجایی که جامعه ایرانی چیز بیشتری برای از دست دادن ندارد، شمار معترضان را به میلیونها خواهند رساند، چیزی که در صورت احتمال از کنترل خارج خواهد شد، سیل کلیت ساختار را خواهد بود. رویکردی که تحت هیچ شرایطی برای رژیم خوشایند نیست، امکان تصور آنرا نیز به خود نمی دهد.

برپایه چنین درکی، رویکرد اتاق فکر رژیم آقای پزشکیان است و شگفت آور نخواهد بود که ایشان در مورد رعایت حجاب اجباری و یا برخی رویکردهای بدون عواقب، از نوع پیگری برجام، آزادی برخی زندانیان سیاسی منجمله توماج صالحی دست به اقداماتی بزند.

درصورت اقدام به رویکرهای فوق، یا مشابه آنها موج تازه ای از امیدواری کذایی در جامعه رواج می یابد، در اروزی بهبودی نسبی شرایط امکان روکش یا خواب موقت خیزش ها در دوره ریاست آقای پزشکیان محتمل خواهد شد، درواقع این همان سبدی است که دستگاه یکجا همه تخم مرغ ها را در آن گذاشته، کاملا به آن دل بسته است، چیزی که باید بپذیرم برمبنای آنابیوز آتی کشور برنامه ای است به نحو احسن .

چاپ کن