![](https://www.akhbar-rooz.com/wp-content/uploads/2024/06/401.jpg)
انتخابات اخیر اروپا شاهد یک چرخش به سمت راست، از جمله موفقیتهای بزرگ برای احزاب ضد مهاجرت بود. در بیشتر موارد، نیروهای راست افراطی از درخواست خروج از اتحادیه اروپا دست کشیدهاند – اما آنها به طور فزایندهای قادر به تعیین دستور کار این بلوک هستند.
آیا جورجا ملونی ترجیح میدهد با «موافقان جریان اصلی اتحادیه اروپا» مانند امانوئل مکرون همکاری کند یا با «خارج از جریان راست افراطی» مانند مارین لوپن؟ پیش از انتخابات این آخر هفته پارلمان اتحادیه اروپا، بسیاری از مفسران در مورد آینده اتحادیه اروپا و حرکتهای بعدی نخستوزیر ایتالیا که به عنوان یک “شاهساز” بالقوه در ساخت ائتلاف بروکسل یا یک شریک در یک بینالملل ملیگرا در نظر گرفته میشود، گمانهزنی می کردند. نامزدهای رقیب راست افراطی، ملونی را به چابلوسی از رئیسجمهور فرانسه (و مقام ارشد اتحادیه اروپا، اورزولا فون در لاین) متهم می کردند؛ برخی از مفسران بیشتر موافق با اتحادیه اروپا؛ امیدوار بودند مکرون و ملونی بتوانند «برای نجات اروپا» نیروهایشان را ترکیب کنند. اما اکنون، با اعلام انتخابات فوری توسط مکرون که به راحتی میتواند حزب لوپن را به دولت ملی وارد کند، شاید ملونی دیگر نیازی به انتخاب بین این دو نداشته باشد.
رسانههای بینالمللی ملونی را به عنوان یک سیاستمدار عملگرا در اتحادیه اروپا تحسین میکنند، اما این تحسین بیشتر به دلیل بیتوجهی به جزئیات سیاستهای خاص او است، به شرطی که پروژه کلی اروپا همچنان حفظ شود.. حزب او در این مرحله متعهد به تغییر اتحادیه اروپا از درون است و در خانه نیز نسبتاً پایدار است. این حزب در رایگیری روز یکشنبه ۲۹ درصد آرا را کسب کرد، که بیشتر از رای عمومی سال ۲۰۲۲ بود و از شرکای ائتلافی اغلب مخربش در لیگا (۸ درصد) پیشی گرفت. نتایج همچنین تأیید میکند که برجستگی ایتالیا در سیاستهای اتحادیه اروپا منعکس کننده ضعف معمول زوج فرانسوی-آلمانی این بلوک و کاهش رونق اقتصادی پس از همهگیری است. در فرانسه، لیست مکرون ۱۵ درصد آرا را کسب کرد، در مقابل ۳۱.۵ درصد برای مجمع ملی لوپن. در آلمان، رسواییها بر سر دیدگاههای پرونازی در آلترناتیو برای آلمان (که به ۱۶ درصد افزایش یافت) نتوانست مانع از شکست حزب سوسیال دموکرات حاکم (۱۴ درصد) شود. شرکای ائتلافی او (سبزها با ۱۲ درصد، دموکراتهای آزاد با ۵ درصد) نیز به طور فاجعهآمیزی عمل کردند.
هرچند زبان «خارجیهای شورشی» [گروهها یا احزابی که در گذشته به عنوان نیروهای حاشیهای و مخالف با نظم مستقر سیاسی در نظر گرفته می شدند] با آنچه اکنون بخشی از منظره سیاسی تثبیت شده اتحادیه اروپا است، مطابقت ندارد؛ اما به طور کلی، راست افراطی قدرت خود را افزایش داد. انتخابات، تغییرات نسبتاً تدریجی بود. مجموع کرسیها نشان میدهد در پارلمان جدید ۷۲۰ نفره، که از سال ۲۰۱۹ پانزده کرسی به آن اضافه شده، حزب مردم اروپا در مرکز راست حدود نه کرسی دیگر به دست آورده است، سوسیال دموکراتها دو کرسی از دست دادهاند، چپ یک کرسی از دست داده است، سبزها و لیبرالها هر کدام حدود بیست کرسی از دست دادهاند، و انواع مختلف راست افراطی حدود سی کرسی تازه، عمدتا در فرانسه و آلمان به دست آورده اند. در ایتالیا، راست افراطی اول شد، اما این جدید نبود: چهارده کرسی کسب شده توسط برادران ایتالیا ملونی همگی به هزینه لیگا بود. مرکز چپ عملکرد خوبی داشت، در حالی که افراطیهای مرکزگرای مکرون مانند ماتئو رنتزی باختند. در اسپانیا، متحدان ملونی در ووکس دو کرسی به دست آوردند، اما رای احزاب اصلی نیز حفظ شد؛ در لهستان، قانون و عدالت به نفع هر دو راست نرمتر و کنفدراسیون ملیگرای/ لیبرتاریان افراطی، باخت.
با این حال، اگر این پیشرفت راست افراطی نسبی درنظر گرفته شود، به نظر می رسد نتایج فرانسه حداقل در حال حاضر، مهمترین رویداد این انتخابات است. دولت مکرون از ژوئن ۲۰۲۲ به این طرف، اکثریت مطلقی در پارلمان نداشت. اکنون حمایت از او به کمترین میزان رسیده است. او به دنبال یک دوئل دیگر با لوپن است، رقیب سیاسی او در تشکیل ائتلاف «ضدپوپولیستی». با این حال، منتقدان این را به عنوان یک بازی در معنای دیگری نیز میبینند. قبل از انتخاب اولیه مکرون در هفت سال پیش، در سراسر پاریس گرافیتیهایی با نوشته «مکرون ۲۰۱۷=لوپن ۲۰۲۲» دیده میشد که نشاندهنده اعتقاد چپگرایان بود. آنها بر این باور بودند که برخلاف تصور رایج که مکرون یک «مانع در برابر پوپولیسم» است، سیاستهای نئولیبرال و سختگیرانه او باعث افزایش نارضایتی اجتماعی میشود و در نهایت به موفقیت نهایی حزب مجمع ملی به رهبری لوپن کمک میکند.
ما کارنامه او را به عنوان وزیر اقتصاد در دولت فاجعهآمیز مرکز چپ فرانسوا اولاند دیده بودیم و او وعده می داد که فرانسه را به یک «ملت استارتآپ» تبدیل خواهد کرد. زبان پرانرژی کارآفرینی او، «تنبلها» را تحقیر و همچنین به کارگرانی که انتظار داشتند یک شغل پایدار داشته باشند و در پایان آن یک بازنشستگی خوب دریافت کنند، نیز بیاحترامی میکرد.
حملات مکرون به مدل اجتماعی فرانسه غیرمنتظره نبود، همانطور که استبداد پلیسی او علیه معترضان مانند جلیقه زردها یا مخالفان «اصلاحات» بازنشستگی او نیز غیرمنتظره نبود. این ها مطمئناً بخشی از قدرت گیری راست افراطی را توضیح میدهد. حزب لوپن اقدامات ضد اجتماعی مکرون و همچنین اعتراضات علیه آنها را محکوم میکند – و از ناامیدی و بدبینی که از شکست ها نتیجه میشود، بهره میبرد. اما این همه ی موضوع نیست. تلاشهای وزرای مکرون برای از آن خود کردن بخشی از سیاست های لوپن – محکوم کردن «چپهای اسلامگرا» و مهاجران سربار رفاه، یا متهم کردن رهبر راست افراطی به «ملایم شدن نسبت به اسلام» – مطمئناً بیشتر از آنچه از یک دولت لیبرال انتظار میرفت، در ترویج نکات گفتاری راست افراطی و هموار کردن راه آن به جرگه جریان اصلی موثر بوده است. انتخابات فوری که مکرون شب گذشته اعلام کرد، ممکن است منجر به وضعیتی شود که به اصطلاح همزیستی نامیده میشود، وضعیتی که اغلب با درگیری همراه است و در آن رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر از اردوگاههای سیاسی متفاوتی هستند. اما در زمینه سیاست – از جمله لایحه مهاجرتی که در دسامبر با آرای لوپن به تصویب رسید – چنین همزیستی مدتهاست در حال شکلگیری بوده است. اگر راست افراطی قدرت بیشتری یابد، به احتمال زیاد شاهد یک فشار و کنش بین یک رئیسجمهور ضعیف شده و مجمع ملی خواهیم بود که به دنبال تسلط بر سیاست داخلی است.
یادگیری برای کنار آمدن
در فرانسه، تحسینکنندگان مرکز راست ملونی اغلب او را مثبتتر از لوپن می دانند. این شامل افرادی مانند تاجر آلن مینک است که ادعا میکند نخستوزیر ایتالیا «به دایره عقلانیت» وارد و «با اصول حمایت از ناتو و احترام به بودجه نظارت شده توسط اتحادیه اروپا» همگام شده است، در حالی که رهبر راست افراطی فرانسه کمتر قابل مهار است. مطمئناً، برخی در مجمع ملی، به ویژه نامزد اصلی اروپایی آن جردن باردلا، سعی می کنند حزب را در یک مسیر قابل احترامتر و آتلانتییستی قرار دهند؛ حزب امروز فاصله زیادی از احساسات ضد یورویی که در اواسط دهه ۲۰۱۰ در عصر مشاور فلوریان فیلیپوت ترویج میکرد، دارد و در دهه گذشته تعدادی از نامزدها را از راست تاریخیتر جریان اصلی گلیستی جذب کرده است.
کادرهای دولت و رهبران تجاری امیدوارند شرایطی فراهم کنند تا حزب لوپن بهتدریج و بدون تنش به قدرت نزدیک شود. انتخاباتی که مکرون اعلام کرده است – که ممکن است حزب مجمع ملی را قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ وارد دولت کند؛ میتواند این انتقال را هموارتر سازد.
به نظر میرسد حزب لوپن که باد در بادبانهای خود دارد، هر چه کمتر مورد مخالفت قرار گیرد، سهم بیشتری از رای طیف گسترده راستگرای را به دست آورد و در بخشهای بیشتری از رای دهندگان طبقه متوسط به ویژه در شهرهای کوچک فرانسه نفوذ کند. پیروزی حزب لوپن در انتخابات فوری ۳۰ ژوئن/۷ ژوئیه قطعاً قطعی نیست: نیروهای مقابلهجوی چپ نیز وجود دارند، و سیستم انتخاباتی دو مرحلهای همچنان موانعی را برای برنده شدن مطلق لوپن به وجود میآورد. اما در فرانسه مانند سراسر اروپا، هیچ مرز روشن و قاطعی بین راست بورژوایی و احزابی که تا چند سال پیش تهدیدی برای دموکراسی محسوب میشدند، وجود ندارد.
در فراخوانی این انتخابات، مکرون به وضوح از پیروزی لوپن نمیترسد. اتحادیه اروپا فاقد یک پروژه واضح برای آینده، اروپا به جز بازگشت به ریاضت اقتصادی، ناتوان از در پیش گرفتن یک مسیر مستقل در سیاست خارجی، و ترسیده از احتمال پیروزی ترامپ در نوامبر، در حال یافتن راههایی برای یکپارچهسازی بخشهایی از راست افراطی است، ابتدا با ملونی، ظاهراً بعداً با مجمع ملی. این فرآیند لحظات درگیری دارد – همانطور که هر همزیستی بین مکرون و یک نخستوزیر راست افراطی، یا برخی «مستقلها» که توسط لوپن انتخاب شدهاند، خواهد داشت. اما چارچوب «لیبرالهای طرفدار اتحادیه اروپا در مقابل پوپولیستهای ملی» به وضوح روز به روز توخالیتر میشود.
در یک مناظره تلویزیونی پیش از انتخابات، از باردلا، نامزد اصلی مجمع ملی، پرسیده شد چرا حزب او قبلاً خواهان یک همهپرسی برای خروج از اتحادیه اروپا بود، اما اکنون از این هدف دست کشیده است. او پاسخ داد: «وقتی در آستانه پیروزی هستید، از میز مذاکره خارج نمیشوید.» همین را میتوان در مورد راست افراطی در کشورهای دیگر، و کاهش کلی نیروهای «خروج از یورو» در انتخابات اتحادیه اروپا ۲۰۲۴ نیز گفت. این احزاب هرچند تفاوتهای بسیاری دارند، اما میتوانند راههای صحبت درباره اروپا که با نهادهای اتحادیه اروپا سازگار باشد را پیدا کنند.
در یک تبلیغ انتخاباتی، دموکراتهای سوئد جنبههای مختلف فرهنگ اروپایی که به خاطر مهاجرت در معرض تهدید قرار گرفتهاند را ستودند. این تبلیغ ادای احترامی بود به قارهای با سمبل اتومبیلها، آبجوهای سرد و دامنهای کوتاه که همه در خطر جنگهای گروهی و اعتراضات طرفدار فلسطین که توسط مسلمانان به وجود آمدهاند، قرار دارند. این ویدئو، یک نامه عاشقانه به اروپا، از حزبی است که زمانی خواستار خروج از اتحادیه اروپا بود، و با عبارت «اروپای من دیوارها را میسازد» به پایان رسید. در این ویدئو، اروپا به عنوان یک سبک زندگی و تمدنی تحت تهدید نشان داده شد، شاید شبیه به آنچه جوزپ بورل، رئیس امور خارجه اتحادیه اروپا، یک «باغ» نامیده که نیاز به محافظت از «جنگل» دنیای بیرونی دارد.
تجربه ملونی در دولت نشان داده که راست افراطی میتواند به عنوان یکی از مدافعان پرشور جای خود را در این «باغ» پیدا کند. در سالهای اخیر، نگرانیهای زیادی درباره پوپولیستهای ملیگرا که تهدید به تجزیه اتحادیه اروپا، چه از طریق رفراندام و چه از طریق هزینهگذاریهای نامناسب می کردند، وجود داشت. اما پس از این کمپین، به نظر میرسد این نیروها با اتحادیه اروپا سازگار خواهند شد – و مؤسسات اروپایی متوجه خواهند شد که آنها راههای همکاری با یکدیگر را پیدا کردهاند.
منبع: ژاکوبن، نوشتهی دیوید برودر – برگردان برای اخبار روز: فرهاد صفاری