امتداد نوشت: مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران به یک مرز ناخوشایند رسیده است. از هر ۷۴ پزشک و پرستار، حدود ۵۰ نفر به مهاجرت امیدوار هستند، که سالانه ۴ هزار نفر از این نیروها به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند. علاوه بر این، آمار ناراحتکنندهای از خودکشی پزشکان نیز وجود دارد، که تنها در ۵۰ روز گذشته، ۵ پزشک ایرانی دست از زندگی کشیدند. بیش از ۷۰ درصد از پزشکان و پرستاران ایرانی اعتقاد دارند که شرایط بیرونی مثل وضعیت کلی کشور تأثیر بسزایی بر تصمیمات مهاجرتی آنان دارد. از جمله این نقصانات میتوان به کاهش کیفیت خدمات درمانی، افزایش زمان انتظار برای بیماران، و افزایش شکاف عدالت اجتماعی اشاره کرد.
این مهاجرتها باعث خالی شدن رشتههای تخصصی و فوقتخصصی مهم در کشور میشود، که در آینده به مشکلات بیشتری منجر میشود. از طرفی از دید وزارت بهداشت در سال ۱۴۰۰ هزینه آموزش یک سال پزشکی در مقطع دکتری حرفهای ۲۲۶ میلیون تومان برآورد میشود.
در واقع این میزان هزینه سالانه یک دکتری حرفهای رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی است. این میزان را در مدت ۷ سال تحصیل فرد ضرب کنیم و اگر تورم را محاسبه نکنیم و میانگین را در نظر بگیریم، تربیت یک پزشک کمتر از ۲ تا ۲.۵ میلیارد تومان برای کشور هزینه ندارد. نسبت دریافتی پزشکان عمومی به درآمد سرانه تعدیل شده با ppp در کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا که بیشترین مهاجر نیروی پزشکی را دارند، به ترتیب ۶۹.۲، ۸۰.۳ و ۸۱.۱ است، بدین معنی که یک پزشک در کانادا حدود سه برابر بیشتر از متوسط درآمد سرانه دریافتی دارد. در ایران، این نسبت بعد از تعدیل دریافتیها در طرح تحول نظام سلامت به ۶۳.۱ رسیده است. یعنی چند برابر درآمد سرانه. با این حساب، پزشکان در ایران جزو قشر مرفه جامعه محسوب میشوند حتی نسبت به آمریکا، کانادا و استرالیا که نظام پزشکی و درمانی بسیار گرانی دارند.
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- سیلِ مهاجرت از ایران مهیب و توفنده است
- یک استاد دانشگاه: ۱۰ درصد جمعیت ایران مهاجرت کرده است؛ اکثر چهرههای برجسته علمی و اقتصادی از ایران رفتهاند
- دو چهره از مرز؛ موانع برای مهاجران، چراغ سبز برای کالاها – برگردان: سعید جواد زاده امینی
- ۶۷ درصد نیروهای متخصص شرکتهای دانش بنیان وارد فرایند مهاجرت شدهاند
وقتی معترضان در همه ی بخشها بخصوص در بخش درمان کشور قتلهای خاموش یا تشدید فشارها برای همکاری های امنیتی که به خودکشی می کشد شریفترین فرزندان کشور را ا داروهای مختلف در تماسهای مختلف با تزریق های میکروبی و ویروسی ه قتل می رسانند در تمام گروههای معترض نگاه کنید فرد شب سالم خوابیده و صبح او را مرده یافته اند در گذشته ما شاهد مرگهائی مثل املشی و احمد خمینی با سیانور در کفشهایشان بوده ایم املشی دادستان با دوزهای کم شش ماه طول کشید اما احمد خمینی طی یک هفته به قتل رسید یا رفسنجانی با تزریق اورانیوم همینطور فرهاد خواننده با تزریق میکروب هپاتیت سی و … صدها نفر سراغ دارم که با این شیوه های تماسی ماموران حکومتی دچار چنین مرگهائی شده اند رفتن کادر درمان حداقل جان آنها را در امان نگه می دارد و بعد از پیروزی دوباره بازخواهند گشت زیرا ما ایران را با هم می سازیم