به مدت چهار سال، یک صفحه فیس بوک داستان ها و یادداشت هایی را برای اسرائیلی ها روایت می کرد، که برای آنها کاملاً غریبه است: زندگی معمولی مردم غزه. این صفحه که «آن سوی دیوار» نامیده میشود، روایتهای کودکانی را که از بمباران فرار میکنند، ابتکارات محلی برای پاکسازی سواحل غزه، و آدرسهای مستقیم غیرنظامیان ساکن در نوار غزه را برای خوانندگان اسرائیلی می نوشت.
«آن سوی دیوار» توسط یووال آبراهام، روزنامهنگار اسرائیلی اداره میشد که با همکاری احمد الناق، روزنامهنگار غزه ای، آن را پایهگذاری کرد. هر دو ۲۹ ساله هستند.
آبراهام میگوید: «اکنون زمان مهمی است. ما باید درک کنیم چگونه میتوانیم روابط برابری بین اسرائیلیها و فلسطینیها ایجاد کنیم. بخش بزرگی از این کار گوش دادن به فلسطینیهای غزه و آنچه که آنها تجربه میکنند است. فکر کردن به این که اگر جای آنها بودیم چه احساسی داشتیم.»
«آن سوی دیوار» در سال ۲۰۱۹ شروع شد. او میگوید: «مشغول نوشتن مقالهای درباره احساس فلسطینیهای غزه در مورد انتخابات اسرائیل بودم». او توضیح میدهد انتخابات اسرائیل تأثیر قابلتوجهی بر غزه دارد، واحد پول آنها شیکل اسرائیل است، اسرائیل تصمیم میگیرد چه چیزی به غزه وارد شود و چه چیزی از آن جا صادر شود. اسرائیل کنترل مرزها و حریم هوایی را در دست دارد. آبراهام می گوید: پیامی به یک روزنامه نگار غزه ای به نام احمد الناوق فرستادم. او را ندیده بودم، اما در فیس بوک دنبالش کرده بودم، اطلاعاتی در مورد خودم در اختیارش گذاشتم و قبول کرد که با او مصاحبه کنم.
«آن مصاحبه حدود یک ساعت طول کشید. در پایان، او به من گفت که قبلاً هرگز با یک اسرائیلی صحبت نکرده است و سؤالات زیادی از من دارد. آن گاه او شروع کرد به مصاحبه با من.» آبراهام با خنده می گوید در طول بحث، متوجه شدیم که افکار ما چقدر با هم همسوست.
احمد گروهی از روزنامهنگاران جوان در غزه را گرد هم آورده و در مورد زندگی خود در پروژهای به نام «ما عدد نیستیم» مینوشت. آبراهام میگوید: «او گفت آرزو دارد اینها را به عبری ترجمه کند تا به مخاطبان اسرائیلی نیز برسد». آبراهام می گوید از طریق فیس بوک اقدام کردم و ظرف یک ساعت ۱۵۰ نفر داوطلب شدند که حساب های انگلیسی زبان را به عبری ترجمه کنند.
این پروژه با کمک حدود ۲۰۰ اسرائیلی برای رساندن صدای مردم غزه به گوش هموطنان اسرائیلی خود آغاز شد. با گذشت زمان، این پروژه گسترش یافت. نویسندگان در غزه، مترجمان گزارشهای «ما عدد نیستیم» به زبان عربی در اسرائیل (از جمله اسرائیلیهای فلسطینی و یهودیان اسرائیلی)، مشغول جمعآوری و انتشار خاطرات خودشان به زبان عبری شدند.
آبراهام می گوید: من در جنوب اسرائیل بزرگ شدم. حتی در بزرگسالی، و حتی در محافل چپ، چیزی در مورد غزه نمی شنیدم. در زمان صلح، اسرائیلیها چیزی در مورد غزه نمیشنوند، چیزی درباره آن نمیدانند. این یک سیاهچاله است، یک مکان تهدید کننده که فقط می دانیم خطرناک است. یکی از دلایلی که من احساس کردم بسیار مهم است بدانم در غزه چه می گذرد این است که در غزه “زمان صلح” وجود ندارد… وقتی تحت محاصره زندگی می کنید، حتی وقتی جنگی وجود ندارد، هر روز نوعی جنگ برای زنده ماندن است. برای من مهم بود افکار عمومی اسرائیل این را بشنوند، زیرا این وضعیت ناپایدار است. این وضعیت نمی تواند یک وضعیت دائمی باشد. ما نمی توانیم فکر کنیم فقط با ساختن یک دیوار بلند می توانیم آن را مدیریت کنیم.
واکنش اسرائیلی ها به صفحه ی «آن سوی دیوار» چگونه است؟ در زمان صلح، ترافیک کم است. اما در طول جنگها و عملیات اسرائیل در غزه، این صفحه مخاطبان زیادی دارد. آبراهام خاطرنشان می کند بیش از یک میلیون نفر پست های این صفحه را در طول جنگ بین اسرائیل و غزه در سال ۲۰۲۱ خواندند.
او می گوید: «پاسخ ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد. بیشتر ِ نظرات تند هستند. موردی که بیش از همه در نظرات مختلف تکرار می شود این است که تقصیر حماس است نه اسرائیل. ما پستی می گذاریم که در آن یک خانواده کامل بمباران شده و همه جان خود را از دست داده اند. رایجترین پاسخ این است که “خب، تقصیر حماس است” زیرا غزه ای ها به آن رای داده اند، زیرا حماس از سپر انسانی استفاده میکند و غیره. ما سعی کردیم در موارد مختلف با این طرز فکر مقابله کنیم. حدود ۵۰ درصد از جمعیت غزه را کودکان تشکیل می دهند. آنها در انتخابات شرکت نکردند. این محاصره اهداف سیاسی دارد، نه فقط اهداف امنیتی – جلوگیری از تشکیل کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری. اما این پاسخها همچنان ادامه می یابند.
یک پست در ماه اوت به طور مستقیم به این سوال پرداخت. اسماعیل، یکی از روزنامه نگاران غزه ای این پروژه، نوشت: «در هر پستی که از غزه برای شما می نویسم، یک نظر مدام مطرح می شود: چرا حماس را مقصر نمی دانم؟ این می تواند به اسرائیلی ها انگیزه بدهد که راه های خلاقانه تری برای نابودی ما پیدا کنند. این چه منطقی است که من به عنوان یک فلسطینی، خودم را متقاعد کنم حماس بدتر از اسرائیل است، در حالی که منشأ تمام ویرانیها و کشتارهایی که در زندگیام دیدهام، اسرائیل بوده است؟»
او میافزاید: «وقتی از گفتن کلمهای در مورد حماس امتناع میکنم، دلیلی می شود که مانند همه کسانی که مستحق کشته شدن نبودند اما کشته شدند، از انسانیت و آسیب های جانبی آن دور نشان داده شوم.
پاسخ به این پست متفاوت بود. برخی برایش آرزوی موفقیت کردند و دیگران خواهان مرگ او شدند. اما همه پیام او را خواندند.
یکی نوشت: «تفکر برانگیز و خواندن آن دشوار است. از شما برای نوشتن آن متشکرم». دیگری نوشت: «آیا هر دروغی در مورد غزه و اسرائیل را منتشر می کنی؟ تاریخ و حقایق حاضرند، خجالت نمیکشی؟»
آبراهام میگوید: «پیامهای خاصی، که شاید کمی امیدوار کننده تر هستند پیامهای افرادی هستند که تحت تأثیر آنچه دیدهاند، میگویند چیزی در جهان بینی آنها تغییر کرده است». بسیاری از اسرائیلیها هستند که در زمان جنگ از ابراز عقیده سیاسی، انتقاد از اسرائیل و همچنین حماس، که تبعاتی به دنبال دارد، می ترسند.
آبراهام می افزاید برای برخی از اسرائیلی ها، به اشتراک گذاری پست های غزه ای ها فرصتی را ایجاد می کند تا پیام انتقادی را بدون آن که توسط خودشان نوشته شده باشد، منتقل کنند. آنها پیام های انسانی زیادی از غزه دارند که می توانند آن ها را بیان کنند.
آخرین به روز رسانی
آبراهام می گوید وقایع ۷ اکتبر پروژه ما را زیر و رو کرد. زمانی که حملات هولناک و غیرقابل توجیه حماس رخ داد و بسیاری از اسرائیلی ها قتل عام شدند، در ابتدا ما در شوک بودیم. همه ما. من و احمد چند روز بعد از این اتفاق صحبت کردیم. گفتگوی بسیار بسیار غم انگیزی بود. من فکر میکنم که هر دوی ما احساس میکردیم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد، انفجار بمب هولناکی که فقط زمانش معلوم نیست.
ما در صفحه مان همیشه سعی میکردیم مسائل را ریشهیابی کنیم، درباره مسائل سیاسی، وجود نابرابری، امکان آزادی حرکت برای اسرائیلی ها و نبود آن برای فلسطینی ها، صحبت کنیم. همیشه به فکر راههایی بودیم که این وضعیت را تغییر دهد و ناگهان وضعیت این طور شد: «لعنت، همه چیز خراب شد، چیزهایی که می نویسیم چه ارزشی دارد؟ چه کسی به آن اهمیت می دهد؟»
نوشتن در مورد غزه برای اسرائیلیها قبلاً هم سخت بود. اکنون که احساسات و همدلی ها متوجه هموطنان به قتل رسیده ی خود شده، چگونه می توان به آنچه در غزه اتفاق می افتد گوش داد؟ ناخوشایند است. اما من واقعاً به آنچه در غزه می گذرد اهمیت می دهم. ما به گونه ای بمباران می کنیم که مطمئن می شویم غیرنظامیان کشته خواهند شد. ما خانواده ها را از روی زمین پاک می کنیم. من در این مورد با احمد صحبت کردم و او گفت: نوشتن مهم است، هرچند که خیلی سخت است.
پستی از پسر عموی احمد الناوق
سایت ما به طور منظم به روز نمی شد، اما برای مثال در ماه اوت روزانه یک بار پست جدیدی منتشر می شد. از ۷ اکتبر، این صفحه تنها دو پست منتشر کرد. یکی درباره ابرار، دختری ۱۴ ساله است که خانواده اش به مدرسه آنروا پناه برده اند. دیگری از اسماعیل، درباره ناامیدی، ترس و درد – و بله، اعتراف به کشتار اسرائیلی ها.
این دو پست تنها پستهای قبل از یک به روز رسانی دلخراش در روز شنبه بودند.
در این پست آخر آمده بود: «کل خانواده موسس این صفحه در غزه، که در طول سالها پیامهای بیشماری برای صلح و آیندهای عادلانه برای اسرائیلیها نوشته است، این هفته در بمباران نیروی هوایی اسرائیل کشته شدند. آنها ۲۳ نفر بودند. همه عزیزان احمد: پدرش، خواهرهای کوچکش، برادرش، خواهرزادهها و برادرزادههایش، حتی نوزادانی که در خانه بودند، همه مردهاند.» پس از تشریح وضعیت اجساد برخی از اعضای خانواده در بمب گذاری، این پست این طور پایان می یابد: «متاسفانه به همین دلیل، پست های این صفحه فعلا متوقف می شود.»
الناوق که اکنون در بریتانیا مستقر است، در بمبارانی که خانواده اش را قتل عام کرد، نزد آن ها نبود. آبراهام می گوید نامه ای طولانی به او نوشت و در آن ابراز تأسف و تسلیت کرد. آنها از آن زمان چند بار از طریق واتس آپ مکاتبه کردند، اما پروژه به حالت تعلیق در آمده است. آبراهام می گوید: من سعی میکنم بفهم اگر یک فلسطینی تمام خانوادهام را، همه بچههای خانوادهام را بکشد، چگونه پاسخ خواهم داد؟ چگونه فکر خواهم کرد؟… نمی توانم آن را تصور کنم.
آیا پروژه ادامه خواهد یافت؟ آبراهام می گوید: «نمیدانم» و بعد از مکثی طولانی، اضافه می کند: امیدوارم که به نوعی ادامه پیدا کند، اما واقعاً نمی دانم. نمی دانم روز بعد از این جنگ چگونه خواهد بود، نمی دانم بعد از کشته شدن این همه انسان در دنیا زمانی که نفرت به اوج رسیده است و هرگز به این اندازه نبوده است، هنوز فرصتی وجود داشته باشد.
او مجبور شد کامنتهای پستی را که خبر مرگ خانواده الناوق را اعلام میکرد – ببندد. کاری که صفحه هرگز انجام نداده بود و خود الناوق نپذیرفته بود.
احمد در گذشته گفته بود مطمئناً، مردم با [این محتوا] مخالف هستند، اما همین طور می توان تغییر ایجاد کرد. اینگونه می توان روی آنها تأثیر گذاشت. او مردی بسیار خوشبین است. نمیتوانستم تصور کنم شخصی که تمام خانوادهاش را از دست داده است، بنشیند و کامنتهایی مانند «چرا آنها را تخلیه نکردند؟» چرا جای دیگری نرفتند؟ آنها سزاوار مرگ هستند، همه شان حماس هستند را بخواند. وقتی به کسی در غزه نگاه میکنید و او را به صورت یک انسان میبینید نمیتوانید این حرفها را بزنید.
آبراهام می گوید: این برخوردهای غیرانسانی بسیار فراتر از صفحه فیس بوک آن ها و کامنت های آن است. چون که تنها راه ما برای بمباران، روشی که اکنون بمباران می کنیم، عدم همدلی کامل با مردمی است که در آنجا زندگی می کنند. در دنیایی که زندگی آنها معنا پیدا میکند، ما به راهها و ابزارهای مختلف فقط به تامین امنیت اسرائیلیها فکر میکنیم.
او می افزاید: من معتقدم تمام این دردی که الان غزه دارد به درد ما تبدیل خواهد شد. سرنوشت اسرائیلی ها و فلسطینی ها در هم تنیده است. آنچه در آنجا اتفاق می افتد اینجا درونی می شود و آنچه اینجا اتفاق می افتد آنجا درونی می شود.
این تصور که حتی اگر بتوانیم حماس را از طریق کشتن حدود ۳۰۰۰ کودک شکست دهیم، امنیت خواهیم داشت، نادرست است. این روش؛ حماس دوم را ایجاد خواهد کرد. ده ها هزار نفر را در غزه با قلب های پر از نفرت و خشم و کینه ایجاد خواهد کرد و ما را نیز ویران خواهد کرد. مردم می گویند که اگر شما این حرف ها را بزنید، از حماس حمایت می کنید یا حماس را توجیه می کنید، – برعکس، ما به عنوان اسرائیلی اگر فلسطینی ها آزادی نداشته باشند، نمی توانیم امنیت داشته باشیم.
منبع: هاآرتص انگلیسی – برگردان: سینا بهزادی