سپیده در اینستاگرامش نوشت :
«امروز؛ دهم مهر ماه ۱۴۰۲، با همین پوشش، همراه با وکیلم آقای پناهیپور در دادگاهی حاضر خواهمشد برای دفاع از دو اتهامی (تشویق به فساد و فحشا و تبلیغ علیه نظام) که مصداق آنها تنها پست اول صفحهٔ اینستاگرام من است.
برای دفاع از اتهاماتی که مرتکب نشدهام. برای دفاع از حقِ انتخاب پوشش و حقِ نوشتن دربارهٔ آنچه بر من گذشته. برای دفاع از “زن” بودن؛ قسمتی از بدن به نام “مو” که همه-مرد و زن- به طور طبیعی آن را داریم.
بیستونهم مهر ماه، ۲۹ ساله میشوم و دفترهای یادداشتم از کارهای نکرده و اشتیاق برای کارهای نکرده بسیار است. در مورد زندگی باید بنویسم که هر روزِ زنده بودن و هر ساعتِ زندگی کردن را عمیقاً چشیدهام و جشن گرفتهام. پیشانیِ دردهام را بوسیدهام و رنجهام را در آغوش گرفتهام. هیچ انگیزهای برای مُردن و خودکشی ندارم که اگر داشتم برای “زندگی” و روزهای بهتر تلاش نمیکردم. چرا که یقین دارم هیچگاه اینچنین کنار هم نبودهایم و به قدرتِ خود و یکدیگر و ایستادن کنار یکدیگر باور نداشتهایم.
میبینم که خانوادهام آرامش را از دست خواهندداد و از هر جهتی تحت فشارهای متفاوت قرار خواهندگرفت. اما تنها میدانم که حقیقت همین تصویر است که دارید میبینید و هیچ راهی جز پایبندی به حقیقت نمیبینم.»
خانم رشنو پس از اعتراض به رایحه ربیعی، زن محجبهای که در اتوبوس دربارۀ حجاب اجباری به او تذکر داد و او را تهدید کرده بود که ویدئوی او را به «سپاه» میدهد، سه ماه پیش از جان باختن مهسا امینی، بازداشت شد.
چند هفته پس از ابراز نگرانی گسترده از وضعیت نامعلوم او و به راه افتادن طوفان توئیتری با هشتگ «سپیده کجاست؟»، تلویزیون حکومتی ایران در یک گزارش، ویدئویی ضبطشده از اعترافات اجباری او را نشان داد، در حالی که آثار ضرب و جرح در چهرۀ او مشهود بود.