بالا رفتن دمای عمومی زمین و تغییراقلیم چگونه بر کارگران تأثیر میگذارد؟ الزام کارفرما و پیمانکاران به رعایت معیارهای کار شایسته و انجام تغییرات متناسب با پدیدههای اقلیمی بهمنظور افزایش رفاه و تابآوری جایی در مناسبات کار در ایران ندارد. کار شایسته بنا به تعریف سازمان بینالمللی کار عبارت است از داشتن کار مولد در شرایط آزادی، امنیت، برابری و شرافت انسانی. مؤلفههای کار شایسته را میتوان بهصورت کلی برخورداری از حقوق بنیادین کار، حمایت از اشتغال کامل و حمایت از امنیت اجتماعی دانست. روند روبه رشد فقر نسبی و مطلق، افزایش تورم و فاصلۀ معنادار حداقل حقوق با سبد کالای خانوار و خط فقر در کاهش کیفیت زندگی، افزایش اضطراب اجتماعی و تضعیف شاخصهای کار شایسته نقش مهمی بازی میکنند
سالهاست که موضوع گرم شدن زمین و تغییراقلیم در محافل مختلف و رسانههای جهان موضوع بحثهای جدی است. با پررنگتر شدن مباحث مربوط به این پدیده (که بهعنوان مهمترین تهدید نسل انسان در عصر حاضر شناخته میشود) آثار و ابعاد بالا رفتن دمای عمومی کره زمین بیشتر نمایان میشود. دیگر فقط موضوع بالا آمدن سطح آب اقیانوسها یا مرگ خرسهای قطبی و خشکسالیهای طولانی مطرح نیست، بلکه این پدیده تأثیرات عمیقی بر ارکان زندگی افراد میگذارد. شاید پر بیراه نباشد اگر بگوییم بخشی از آنچه امروز بهعنوان علوم انسانی میشناسیم، با بالا گرفتن ابعاد پدیدۀ تغییراقلیم نیازمند بهروزرسانی با توجه به شرایط جدید است. در این مقاله، نویسنده به گوشهای کمتر دیدهشده از تبعات تغییراقلیم بر نیروی کار پرداخته است.
موج گرمای شدید در هفتههای اخیر جهان را درنوردیده و مرزهای جدیدی را جابهجا کرده است. این روند در تابستان جاری ادامهدار خواهد بود و تا سال ۲۰۲۷ به یکی از نقاط اوج خود خواهد رسید. تقریباً دستیابی به اهداف توافق اقلیمی پاریس برای نگهداشتن ۱.۵ تا ۲ درجه دمای هوا تا پایان قرن، نسبت به عصر صنعتیشدن، ناممکن شده است؛ چراکه هم کاهش معناداری در میزان انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهانی مشاهده نمیشود و با نموداری رو به بالا حالت صعودی دارد و هم مطالعات، حاکی از افزایش ۰.۲ درجهای میانگین دما در هر دهه نسبت به دهۀ قبل است و این با تداوم روال موجود حالت تصاعدی نیز پیدا میکند. در ایران افزایش متوسط دما نسبت به دهۀ قبل بیش از ۰.۴ درجه بوده است و کشور افزایش درجه حرارتی دو برابر میانگین جهانی را تجربه میکند. براساس اطلاعات موجود، دمای ایران از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۸، ۲.۱ درجه سلسیوس افزایش داشته است. هماینک مناطق وسیعی از غرب تا جنوب ایران با دماهای ۵۰ درجه به بالا سروکار دارند.
آثار گرمای شدید بر کار
این گرما مشخصاً باعث افت در استانداردهای زندگی و کیفیت زیست میشود. اما تأثیر مهمتر آن بر فضاها و فعالیتهای کاری و کارگری است. بهدلیل خارج از خانه بودن در ساعات طولانی، در معرض آفتاب قرار داشتن و فعالیت بدنی عمدتاً شدید، تأثیرات افزایش بالای دما بر جسم و روان کارگران قابل ملاحظه و در شرایط بسیاری خطرناک است. این تأثیرات خطرناک را میتوان ذیل چند عنوان کلی دستهبندی کرد:
خطرات بهداشت و ایمنی: دماهای بالا، خطر ابتلا به بیماریهای مرتبط با گرما، مانند خستگی و سکته قلبی را افزایش میدهند. کارگران، به خصوص کسانی که در حرفههایی در فضای آزاد مانند ساختوساز، کشاورزی، ماهیگیری و آبزیپروری و دامداری و خدمات شهری فعالیت میکنند، در معرض خطرات بهداشتی بیشتری قرار دارند. استرس گرمایی میتواند منجر به از دست دادن آب بدن، خستگی، سرگیجه، گرمازدگی و در موارد شدید حتی مرگ شود.
افزایش حوادث محل کار: گرمای شدید میتواند احتمال وقوع حوادث و آسیبهای محل کار را افزایش دهد. کارگرانی که تحت تنش گرمایی قرار دارند، بهدلیل کاهش عملکرد شناختی یا سرگیجه، بیشتر در معرض سقوط و لغزش قرار میگیرند. بیماریهای مرتبط با گرما همچنین میتوانند باعث ایجاد شوک و یا از دست دادن هوشیاری شوند. کارگرانی که از نظر فیزیکی تحتتأثیر گرمای شدید قرار میگیرند، ممکن است بیشتر مستعد اشتباهات یا خطاهایی شوند که میتواند منجر به تصادف یا آسیب به خود و دیگران شود.
نابرابریهای شغلی: گرمای شدید میتواند نابرابریهای شغلی موجود را تشدید کند، زیرا برخی گروههای کارگری ممکن است بیش از دیگران در معرض خطرات گرمای شدید قرار گیرند. کارگران با درآمد پایین، کارگران مهاجر، کارگران در مشاغل سخت و زیانآور و کسانی که به تهویه مطبوع یا تدابیر محافظتی و مراقبتی دسترسی محدود دارند، بیشتر با خطر بیماریها و آسیبهای مرتبط با گرما روبهرویند.
تأثیرات روانی: تماس طولانیمدت با گرمای شدید همچنین میتواند بر سلامت روان کارگران تأثیر بگذارد. استرس و ناراحتی ناشی از کار در دماهای بالا میتواند به افزایش اضطراب، تحریکپذیری، عصبانیت، کاهش آرامش روانی و فقدان رضایت شغلی منجر شود.
نگاهی به بازار کار ایران و شرایط کاری نشان میدهد بخش بزرگی از نیروی کار در معرض آسیب ناشی از گرما قرار دارند. فعالیت گسترده در بخش صنعت و کشاورزی و خدمات بهویژه خدمات شهری و بینشهری، از یکسو و حضور در بخش خصوصی و قسمت غیررسمی اقتصاد کشور از دیگر سو منجر به افزایش کمی و کیفی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گرمای هوا بر کارگران میشود. بخش خصوصی رسمی اصولاً اعتقادی به امنیت و بهداشت در محیط کار و آسایش و رفاه کارگران ندارد و بهلحاظ ماهوی تنها پیگیری و افزایش سود و کاهش هزینهها را دنبال میکند. ازاینرو، در بخش خصوصی شاهد افزایش ساعات کار و شدت کار و نیز کاهش اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه در مقابل شرایط آبوهوایی هستیم. این درحالی است که بخش خصوصی، بهلحاظ قانونی تحت نظارت نهادهای قانونی قرار دارد و ملزم به رعایت حداقلهایی است که در قانون ذکر شده . هرچند قانون و آییننامههای قانونی در مواجهه با پدیدههای حاد جوی مانند گرما و آلودگی هوا به ذکر عناوین کلی بدون ضمانت اجرایی بسنده کرده است. ساختار اقتصاد سیاسی موجود در کنار همپوشانی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی در بخشهای اصلی اقتصادی کشور قانونگذاری و اجرای قانون را به مثابه امری صوری درآورده است. در بخش غیررسمی اقتصاد بهدلیل فقدان همان قوانین الکن و نظارتهای قانونی وضع از این هم بدتر است.
شرایط کار شایسته
از سوی دیگر مفهوم کار شایسته را برای بررسی وضعیت بازار کار در ایران و آسیبپذیری آن، میتوان به کار برد. کــار شایسته بنا به تعریف سازمان بینالمللی کار عبارت است از داشتن کار مولد (یعنی کاری که به تأمین سطح قابل قبول زندگی بینجامد) در شرایط آزادی، امنیت، برابری و شرافت انسانی. مؤلفههای کار شایسته را میتوان بهصورت کلی برخورداری از حقوق بنیادین کار، حمایت از اشتغال کامل و حمایت از امنیت اجتماعی دانست.
آزادی در کار، نبود تبعیض، عدم کار اجباری و اشتغال در شرایط مخاطرهآمیز، حقوق مناسب متناسب با ساعات و شدت کار، تعادل بین کار و زندگی، درآمد کافی متناسب با شرایط اقتصادی، حق تشکلیابی، برخورداری از تأمین اجتماعی و عدم اشتغال در بخشهای غیررسمی، از جمله شاخصهای کار شایسته است. تنظیم و اجرای انواع استانداردهای کار و پیشگیری از حوادث و امراض ناشی از کار، حمایت در برابر شرایط کاری دشوار و تعیین ضوابط و مقررات برای کارهای سخت و زیانآور، وضع مقررات پیرامون ساعات کار و تعطیلات، تأمین اجتماعی در مواقع بیماری، بیکاری، حـاملگی و کهولت سن و یا اخراج از محـل کـار در تأمین شرایط کار شایسته نقش دارند. نسبت درآمد ساعتی به خط فقر، نسبت زمان کار به زمان استراحت، نسبت تعداد قراردادهای موقت به تعداد قراردادهای دائم از جمله مواردی است که در تعیین کار شایسته مورد استفاده قرار میگیرند.
وضعیت بازار کار ایران
آمار بازار کار در ایران نشان میدهد حدود ۲۳ تا ۲۶ میلیون نفر شاغل در سراسر کشور وجود دارند که حدود نیمی از این جمعیت شاغل در بخش خدمات و نزدیک به نیم دیگر در بخش صنعت و کشاورزی مشغول به کارند. ۸۵ درصد این جمعیت برای بخش خصوصی و غیردولتی کار میکنند. در این بین در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد در بخش غیررسمی اقتصاد فعالیت دارند و فاقد بیمههای تأمین اجتماعی هستند. تنها ۵۵ درصد از جمعیت شاغل بخش صنعت و ۳۶ درصد از جمعیت شاغل بخش کشاورزی در بخش رسمی فعالیت داشتهاند. قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران، متخصصان، کارمندان امور اداری و دفتری نزدیک به ۱۵ درصد جامعۀ شاغل با بیشتر از ده سال سابقه را تشکیل میدهند و باقی مشاغل میان تکنیسینها، اپراتورها، کارگران ساده و ماهر و رانندگان تقسیم میشود.
همچنین، بررسیها نشان میدهد ۶۶ درصد افراد شاغل بیش از حداکثر ساعات کار قانونی در هفتـه، ۴۴ سـاعت، کار کردهاند. این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته است، نشان میدهد در کشور بخش بزرگی از شاغلان بیشتر از استاندارد کار میکنند. تنها ۸ درصد از بیکارشدگان موفق به دریافت بیمه بیکاری شدهاند. و شاید از همه مهمتر اینکه بیش از ۹۵ درصد قرارداد کارگران، قرارداد موقت است. یعنی طبقۀ کارگر ایران با بیثباتکاری، فقدان امنیت شغلی و نابرخورداری از همان حداقلهای قانونی نیز دستوپنجه نرم میکند.
اقدامات پیشگیرانه و حفاظتی: هرگز
ایران بهلحاظ سهم سلامت از تولید ناخالص ملی در میان کشورهای جهان در رتبۀ ۸۹ قرار دارد. به همین نسبت میتوان تأمین اجتماعی و خدمات رفاهی را در ایران تخمین زد. از سوی دیگر روند روبه رشد فقر نسبی و مطلق، افزایش تورم و فاصلۀ معنادار حداقل حقوق با سبد کالای خانوار و خط فقر در کاهش کیفیت زندگی (در سال ۱۴۰۲ حداقل حقوق تنها به میزان ۲۷ درصد افزایش یافت، درحالیکه تورم در کالاهای اساسی ۷۲ درصد و نرخ تورم اعلامشده از سوی بانک مرکزی ۴۷ درصد بوده است)، افزایش اضطراب اجتماعی و تضعیف شاخصهای کار شایسته نقش مهمی بازی میکنند.
از دیگر شاخصها در بررسی کیفیت کار و محیط کاری، امکان تشکلیابی و چانهزنی کارگران در محیط کار و مشارکت در ادارۀ کارگاههاست. بنا به قانون امکان تشکیل تشکلها و اتحادیههای مستقل کارگری وجود ندارد. تشکلهای موجود کارگری بهدلیل وابستگی، غیردموکراتیکبودن و عدم شفافیت قادر به ایفای نقش خود در ایجاد چانهزنی، اجبار کارفرما به رعایت قانون، نظارت بر محیطهای کاری و الزامات کار شایسته و سازماندهی کارگران در اعتراض با روندهای آسیبزای موجود را ندارد. از سوی دیگر ساختار اقتصاد سیاسی موجود امکان فعالیتهای کارگری مستقل را از پیش سلب کرده است. نظارت بخشهای نظارتی اداره کار و سازمان تأمین اجتماعی و شبکۀ بهداشت بهندرت صورت میگیرد، یا بهکل انجام نمیشود. کمیتۀ حفاظت فنی که باید با حضور نمایندۀ کارگران در کارگاهها برای نظارت بر اجرای آییننامۀ ایمنی و بهداشت محیط کار تشکیل شود، یا وجود ندارد، یا صوری است و در واقعیت بیاختیار. الزام کارفرما و پیمانکاران به رعایت معیارهای کار شایسته، و انجام تغییرات متناسب با پدیدههای اقلیمی بهمنظور افزایش رفاه و تابآوری جایی در مناسبات کار در ایران ندارد. بازار کار ایران به آمریت کارفرماها و پیمانکاران ارادهای برای اقدامات پیشگیرانهای چون کاهش زمان و شدت کار، افزایش ساعات استراحت میانکاری، افزایش نیرو و شیفتهای کاری و درنهایت تعطیلی کار در شرایط وخیم جوی ندارد: هدف سرمایه، کاهش هزینههاست و افزایش سودآوری.
در مقابل، افزایش خدمات حین و پس از کار- مانند افزایش حقوق، پاداش، سبدهای کالا، پرداخت حق بدی آبوهوا که روزگاری در ایران مرسوم بود، مسافرت رایگان خانوادگی و…- میتوانست بخشی از اثرات روانی ناشی از شرایط اقلیمی را جبران کند. بدیهی است چنین مواردی در بازار کار ایران، بهویژه در بخش خصوصی، همچون آرزوهایی دور و دراز رخ مینماید. بخشنامههای کاهش ساعات کاری که از سوی ستاد بحران و استانداریها صادر میشود، تنها ادارات دولتی و بانکها را بهعنوان مجموعۀ هدف در نظر میگیرد که با توجه به ماهیت کاری این مراکز، تنها به کاهش مصرف برق منجر میشود. خیل بزرگی از نیروی کار و فعالیتهای کاری از دایرۀ شمول این بخشنامههای موردی بیرون است.
از سوی دیگر بخش بزرگی از طبقۀ کارگر ایران نه در کارگاهها و واحدهای ثابت و مورد بهرهبرداری و در حال تولید، که در پروژههای مقطعی ساختوساز و توسعه، پروژههای عمرانی، تعمیرات دورهای و نگهداری مشغول به کارند. استثمار در این کارگاهها و پروژهها شدیدتر است. این پروژهها دور از شهر، یا در مناطق پیرامونی قرار دارند و دور از توجه ارگانهای مرتبط و رسانهها. شرایط کار این گروه از کارگران بهدلیل شدت کار لازم در زمان کوتاه وخیمتر است. بیثباتی بیشتر است و قراردادها همه موقتی است، یا سفیدامضا و یا حتی کار بدون وجود قرارداد انجام میشود. کار روزمزدی با بیمۀ ناقص یا بدون بیمه، برای ماهها و برخی سالها، بخشی از مناسبات کار در این پروژههاست. این بخش از بازار کار معمولاً دور از توجه است و در بررسیها و مطالعات از قلم افتاده است. این شرایط بهعلاوۀ سیالبودن حضور نیروها، عملاً امکان تشکلیابی گسترده را سلب میکند، دست کارفرما را باز میگذارد برای تحمیل اراده خود، اخراج گسترده و جایگزینی آنها، در صورت عدم تمکین و اعتراض.
بهطور خلاصه، شیوۀ تولید سرمایهدارانه بهعلاوۀ شکل خاص ساختار سیاسی، مناسبات کار و سرمایه را بهنحوی برقرار کرده است که تأثیر تغییراقلیم بهطور عام و گرمایش جهانی بهطور خاص به بدتر شدن شرایط کار و وضعیت طبقۀ کارگر در ایران، بهویژه در مناطق گرم و خشک که افزایش دمای بیشتری را در ماههای گرم تجربه میکند، منتهی شده است.
منبع: پیام ما
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- بحران اقلیمی، توافق سبز و سرمایهداری- گفتگو با جان بلامی فاستر، برگردان روزبه آقاجری
- رئیس سازمان محیط زیست: به مرحله ورشکستگی آبی, بزرگترین معضل کشور رسیدهایم
- گزارش هیئتِ بین دولتی تغییرات اقلیمی: مُدلِ رشد سرمایه داری غیر قابل ادامه است – مانتلی ریویو ، ترجمه ا. مانا
- اعتراضات فعالان محیط زیست همزمان با آغاز نشست تغییرات اقلیمی در گلاسگو