این تحولات و این جنبش، همکاری و هماهنگی میان احزاب، سازمانها، تشکلها و گروهها و افراد آزادیخواه، دمکرات و عدالتجوی کشور را در دستور کار همه ما قرار داده و همگی را به حمایت همه جانبه از جنبش زن – زندگی – آزادی، و به همپوشانی همهی نیروی دمکراسیخواه کشور فرا میخواند
احزاب، سازمانها، تشکلها و آزادیخواهان دمکرات و عدالت جوی کشورمان ایران!
روی سخنم با شماست!
* میدانید که جامعه ما دیرزمانی است نیازمند تغییر و تحول برای تحقق برابرحقوقی همه شهروندان کشور، آزادی، دمکراسی، عدالت، محیط زیست سالم و زندگی بهتر است؛
* واقف هستید که جمهوری اسلامی مانع اصلی قرارگرفتن جامعه در ریل و راستای تحقق این آروزها و تامین این نیاز ملی است؛
* شاهد هستید که جمهوری اسلامی جامعه را در ابر بحران فرو برده، زندگی اکثریت عظیم شهروندان و اقشار و طبقات محروم و تهیدستان و بخش بزرگی از طبقه متوسط جامعه را به فلاکت نشانده است؛
* میدانید که مردم میهنمان طی چهل و سه سال، جمهوری اسلامی را در چهره رهبران، دولتها و سیاستهای داخلی و خارجی و رفتار و اعمال آن شاهد بوده و آن را تجربه کردهاند و به شناختی ژرف نسبت به جمهوری اسلامی رسیدهاند.
* میبینید که تقدس، اعتبار و صلاحیت نابجای این حکومت در میان اکثریت بزرگ مردم شکسته و در بخشی از باورمندان حکومت زیر سوال رفته، بیزاری از رهبران و مدافعان ولایت فقیه به اوج رسیده و شکاف عمیق و پرنشدنی میان مردم و جمهوری اسلامی ایجاد شده و امروز اکثریت عظیمی از هممیهنانمان مخالف و خواهان تغییر آن هستند؛
* پوشیده نیست که حکومت بیشترین پایگاه فکری، اجتماعی و سیاسی خود را از دست داده و در سراشیبی ریزش نیرو، تکیدگی، فرسایش بافتاری و فرسودگی ساختاری قرار دارد؛
* مسلم است که تلاشها و مبارزات حقطلبانهی مسالمتآمیز روشنفکران، زنان، دانشجویان، معلمان، کارگران، بازنشستگان و دیگر اقشار محروم و ستمدیدهی کشور و همهی تبغیض دیدگان ملی و قومی، دینی و مذهبی، فرهنگی و اجتماعی شتاب و شدت یافته است؛
* و اکنون با کشته شدن مهسا امینی، در قامت جنبش زن – زندگی – آزادی قد برافراشته و همبستگی ملی کم مانندی را پدید آورده است.
جامعه ما، بار دیگر در لحظهی بسیار حساس و در آستانهی تغییر و تحولات و چرخش اساسی قرار گرفته است.
* این تحولات و این جنبش، همکاری و هماهنگی میان احزاب، سازمانها، تشکلها و گروهها و افراد آزادیخواه، دمکرات و عدالتجوی کشور را در دستور کار همه ما قرار داده و همگی را به حمایت همه جانبه از جنبش زن – زندگی – آزادی، و به همپوشانی همهی نیروی دمکراسیخواه کشور فرا میخواند؛
بر همین پایه است که به عنوان یار و همراه هر دلسوختهی آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی و خواستار زیست محیط سالم برای کشور و نیز رفع هرگونه تبعیض، این نوشته از دل برخاسته را با شما در میان مینهم.
* این اوضاع خطیر از همهی ما، تلاش همسو و همساز برای دستیابی به سازوکار، روش و ایجاد نهاد دمکراتیک فراگیر به منظور گسترش و نیرومندتر ساختن جنبش، توسعه کمی و کیفی آن به فراز بالاتر و تسهیل و تسریع و تضمین روند گذار از جمهوری اسلامی به دمکراسی را میطلبد.
* نیاز جامعه، جنبش زن زندگی آزادی، رویکرد دمکراتیک و گفت و شنود احزاب، سازمانها، گروهها و افراد آزادیخواه، عدالتجو و دمکراتِ مستقلِ کشور با همدیگر برای همکاری و هماهنگی حول نکات مشترک بدون سرپوش گذاشتن بر اختلافات است.
* نادیده گرفتن یکدیگر درحد حذف و حذف نیروهای دمکرات مخالف جمهوری اسلامی و رقیب، تا کنون از موانع مهم همکاری و هماهنگی در راه پیشرفت جنبش ملی دمکراتیک بوده است؛
* رویکرد دمکراتیک و گفت وشنود با هم، از جمله مهمترین و مناسبترین ساز و کار و روش برای ایجاد نهاد هماهنگی دمکراتیک فراگیر است.
از گفتن و تکرار این حقیقت نباید یک دم نیز آسود که ایجاد نهاد دمکراتیک فراگیر، از الزامات و مهمترین ارکان استراتژی سیاسی جنبش ملی دمکراتیک جامعهی ما برای گذار مسالمتآمیز و دمکراتیک از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی به آزادی و دمکراسی است.
آری، هممیهنان آزادیخواه و مبارز!
بیائیم در این لحظات حساس و شرایط سرنوشت ساز، گفت و گو برای ایجاد نهاد هماهنگی دمکراتیک فراگیر را همین امروز در دستور کار خود قرار دهیم. فردا دیر است.
شاید این جناب سابقه سیاسی خودشان را فراموش کرده است که سالهای سال از همین رژیم حمایت کردند و در بهترین شکل می خواستند که اصلاحش کنند! مگر احزاب اپوزیسیون می توانند ایشان و همفکران ایشان را و حمایت بی دریغشان از رژیم را فراموش کنند و با آنها اتحاد عملی داشته باشند. بهتر است به موسوی یا خاتمی یا روحانی تماس بگیرید و با آنها هماهنگ کنید!
برداشتی که می توان از نوشتار آقا عبدالرحیم پور داشت اینست:
درون کشور و نسل های رشد یافته در درون کشور کار خودشان را می کنند اما بیرونیان اگر خودتان را با خواسته داخلی ها هماهنگ کردید آنگاه در تاریخ بدرستی از شما یاد خواهد شد وگرنه شماها مهره هایی بیش نبودید و نیستید که کارتان مانع تراشی بوده است.
که خواسته های داخلی و اهداف آنها را علاوه بر تحقق آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی باید دانست در این اعتراضات -علاوه بر آن خواسته های قبلی –
حق خواهی زیبای دیگری را با شعار زن زندگی آزادی نیز عنوان کردند .که باید درود بر مبارزین نوجوان و جوان و همراهان آنها در داخل کشور درود فرستاد و سر تعظیم در مقابلشان فرود آورد
حتی دو حزب کرد نمیتوانند با هم صلح آمیز برنامه مشترک ارایه دهند چه رسد به اینکه جنابان چپ گرای ضد “ستم شاهی” و مجاهدین “نه شاه نه شیخ” و سلطنت طلبان لوده و آلوده به فاشیسم دونالد ترامپ به خاطر مردم و آینده ایران دست از قید و شرط برای تغییر در ایران بر دارند.
مبنای امید آقای عبدالرحیم پور شفاف نیست.
همین اکنون هم خیلی دیر است.