نوآوری و ابداع شیوه های تازه در کارهای مختلف بسیار خوبست و نشان از خلاقیت عامل آن دارد، اما از نظر من نه در هر کاری و نه در هر پدیده ای. نمی توان در هر کاری و در هر اثر هنری ملی دست برد و با یک کلمه جدید یا تازه و نو، آن را توجیه کرد. از جمله، نمی توان سرود ملی کشورها را دستکاری کرد، آن را به میل خود تغییر داد و در موردی که ذکر می شود آن را بکلی وارونه ساخت و با همان نام شناخته شده و معروفش ارائه کرد. این دیگر نشان خلاقیت و نوآوری نیست، اسامی دیگری دارد.
در این نوشته، موضوع مورد نظر من (سرود ای ایران) است. سرودی قدیمی، و شناخته شده. سابقه تاریخی ساختن و ارائه آن هم روشن و مکتوب است.
چندی پیش، اجرائی از این شعر را با همین ریتم موسیقائی، در یک کلیپ دیدم. برایم تعجب آور بود که چطور ممکنست کسی دست به اینکار بزند. برخوردی نکردم، با این خیال خام که، خوب، کاری به نظرشان رسیده و کرده اند و بزودی خودشان متوجه می شوند که کار درست و خوبی نیست و دیگر عرضه اش نخواهند کرد و یا بقول جوانان “جمعش می کنند”. اما متأسفانه چنین نشد، همچنان آنرا حفظ کرده اند و اخیراً دیدم که هم در یوتیوب موجود است و هم در فضاهائی مثل واتساپ می چرخد.
برای این که منظور خود را راحت تر و روشنتر برسانم، اول ببینیم تعریف و معنی سرود ملی چیست:
سرود ملی یا سرود میهنی، قطعهای موسیقی همراه با شعر است که توسط دولتها به عنوان سرود ملی و رسمی کشور به رسمیت شناخته می شود.
در جهان امروز، هر کشوری سرود ملی مخصوص به خود را دارد. سرودهای ملی، شعرهایی است با موسیقی مناسب آن، که در موقعیتهائی مانند دیدارهای رسمی دولتمردان ـ چه میهمان و چه میزبان ـ و یا مثلاً در صحنه مسابقات بینالمللی، نواخته میشود. این سرودها ترانه های وطن پرستانهای است که به عنوان احترام به علایق و تعلقات هر کشوری ساخته میشود. و احساسات وطن پرستانه و احساس غرور ملی را برمی انگیزد و برای بسیاری مایه مباهات و سرفرازیست. این مسئله عمومیت دارد، می بینیم که هنگام نواختن آن، مثلاً ورزشکاران یا سیاستمداران، با ژستی احترام آمیز و گذاشتن دست به روی سینه، آنرا همراه ارکستر می خوانند.
این مختصر، معنی سرود ملی و کاربرد آنست که در دانشنامه ها و لغتنامه ها، در زبانهای مختلف، آمده است. امروزه، به یُمن گسترش اینترنت می توان سرودهای ملی تقریباً همه کشورها را همراه متن آن به زبان اصلی هر کشور، و ترجمه فارسی آن برای ما فارسی زبانان، پیدا کرد.
حالا، یک سراینده و یک خواننده، آمده اند و صورتی تازه از این سرود ساخته اند. در این باصطلاح سرود، ما خشونت و تهاجم یک طلبکار را می بینیم، مخطابش را، که اینجا “ایران”، است مورد شماتت وسرزنش قرار می دهد و می گوید اصلاً تو کی هستی… دیگر دوستت ندارم… تو هم مثل همه خاکهای دیگری… و بسیاری از این دست شماتتها و بی حرمتیها.
در اینجا من متن و سابقه کوتاه سرود واقعی ای ایران را می آورم و بعد از آن، متن سروده شده تازه را. قضاوت با خواننده است. ولی این سؤال برایم باقیست که چرا؟ من می توانم با نظام و حکومت حاکم بر کشورم مخالف باشم، از دست آنها به نقاط دیگر دنیا گریخته باشم و و و… ولی در این میان آن خاک و آن سرزمین چه تقصیری دارد؟ آیا “ایران” است که باید مرا از دست جباران برهاند؟ آیا “ایران” است که می باید مرا به قلل موفقیت و شهرت و چه و چه می رسانده است؟ “ایران” برای منست یا من برای “ایران”؟ آیا همین توقعات را از اروپا و آمریکا و استرالیا، یا هند و چین و ماچین و جابلقا و جابلسا هم که مرا پناه داده اند، دارم؟ آنها باید مرا به مرزهای والای ادمیت و کرامت انسان برسانند یا خود من هم باید نقش داشته باشم و تلاش و کوشش بکنم؟ سراینده و خواننده به “ایران” نصیحت می کنند که آزادگی را از یاد نبرد و راهی بیابد تا خود را از دست بربران نجات دهد.
من هم مثل بسیاران میلیونی دیگر، فکر می کردم “ایران” باید به همت و به دست ایرانیان رها شود نه به دست خودش! فکر می کردم زندان و شکنجه ابزار سرکوب و فشار و دیکتاتوری حاکمان است و نه ابزاری در دست خاک و مملکت!
متن سرود ملی “ای ایران” و تاریخچه کوتاه آن:
در شهریور ۱۳۲۳زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب ترانه سرای معروف، از یکی از خیابانهای شهر عبور می کرده است. می بیند بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو درگرفته و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی به صورت افسر ایرانی می زند. گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، گریان و با چشمان اشک آلود به استودیوی روح الله خالقی (موسیقیدان) می رود. غلامحسین بنان که حاضر بوده است از چرائی این حالت می پرسد. گل گلاب ماجرا را تعریف می کند و می گوید: کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند! سپس کاغذ و قلم را بر می دارد، و با همان حال، می سراید:
ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم…
همانجا، خالقی موسیقی آنرا می نویسد و بنان آن را می خواند و ظرف یک هفته، سرود (ای ایران) آماده می شود. و در تاریخ ۲۷ مهر ماه سال ۱۳۲۳ در تالار مدرسه نظام، دانشکدۀ افسری بعدی، و در حضور جمع اجرا می شود.
یکی از ویژگیهای برجسته این سرود، اینست که تک تک واژههای به کار رفته در آن، فارسی است، هر سه بند سرود، سرشار از واژههاى خوش تراش فارسى است و در هیچیک از ابیات آن کلمهای معرب یا غیرفارسی وجود ندارد. هیچ واژهاى در آن مهجور و ناشناخته نیست و همین، دریافت معنای متن را آسان می کند.
در سالهای اولیه پس از انقلاب ۵۷، این سرود برای مدت کوتاهی بعنوان (سرود ملی) از رادیو و تلویزیون ایران پخش می شد، اما بعد برای چند سالی از رسانههای داخلی حذف شد تا در دهه های اخیر که باز در مناسبتهای مختلف تاریخی آنرا میشنویم.
متن سرود اصلی ای ایران:
ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای… دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما.
سنگ کوهت دُر و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم
برگو بی مهر تو چون کنم
تا… گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست، اندیشه ام
در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما.
ایران ای خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت بر دل نپرورم
از … آب و خاک و مهر تو سرشته شد دلم
مهرت ار برون رود چه می شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه ام
دور از تو نیست، اندیشه ام
در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما.
و در زیر، متن باصطلاح سرود تازه است؛ سراینده مسعود آذر است و خواننده فریدون فرهی:
ای ایران مرزت چه ها کشید
چه خونها در دامنت چکید
دور از تو شد مهر مردمان
کی بر پا مانی در این جهان
دشمن تو آشنا و در همین سرا
در کمین عشق و حس جان و خون ما
بر حال خویش اندیشه کن
راهی نوین را پیشه کن
در راه نو آزادگی را مَبَر از میان
ویرانه کن ریشه ی بربران
آزادی بهتر ز گوهر است
کی در تو انسان برابر است
خود برتر از دیگران مَبین
خاکت مثل خاک دیگر است
تو ای سروش صور حاکمان سرای تو
قحط و مرگ و جنگ و غارت از برای توست
بر حال خویش اندیشه کن
راهی نوین را پیشه کن
در راه نو آزادگی را مَبَر از میان
ویرانه کن ریشه بربران
ایران مهر تو برون کنم
تا کی این دل از تو خون کنم
تا زندان هست و شکنجه هست
بر گو با ظلم تو چون کنم
تا گردش جهان به دور آسمان بپاست
سرنگونی ستمگران شعار ماست
بر حال خویش اندیشه کن
راهی نوین را پیشه کن
در راه نو آزادگی را مَبَر از میان
ویرانه کن ریشه ی بربران.
۲۱ می ۲۰۲۲