یکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴

یکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴

حقیقت تلخ جنگی که جهان در سودان نمی‌بیند – مهرزاد وطن‌آبادی

سودان امروز در میانۀ بحرانی ایستاده است که نه یک درگیری کوتاه‌مدت، بلکه نقطۀ اوج تراکمی تاریخی از استثمار، میلیتاریسم و فروپاشی سیاسی است. این کشور که زمانی رؤیای گذار مدنی را در سر داشت، اکنون به صحنۀ یکی از فجیع‌ترین جنگ‌های معاصر بدل شده است؛ جنگی که میلیون‌ها انسان را آواره، شهرها را ویران، و مفهوم زندگی جمعی را زیر سؤال برده است. آنچه امروز در خارطوم، ام‌درمان، دارفور و به‌ویژه در الفاشر در جریان است، نه صرفاً نبرد دو فرمانده، بلکه نبرد مدل‌های قدرت و آینده اجتماعی یک ملت است: از یک‌سو ارتش رسمی، از سوی دیگر نیرویی شبه‌نظامی که از دل اقتصاد سیاه و جنگ قومی رشد کرده است.

جنبش رهایی‌بخش مردم سودان در سال ۲۰۱۹ درخشان آغاز شد. توده‌های کارگر، زنان، جوانان، اتحادیه‌های حرفه‌ای و کمیته‌های مردمی خیابان‌ها را تسخیر کردند و رؤیای دولتی مدنی و آزاد را در برابر نظم دیرینه نظامی مطرح ساختند. اما همان‌گونه که در بسیاری از جوامع پیرامونی دیده شده است، قدرت مسلح و سرمایه غیرشفاف که سال‌ها در تاریکخانه اقتصاد و امنیت ریشه دوانده بود، حاضر نشد میدان را ترک کند. ساختار قدرت نه شکسته شد و نه دگرگون؛ تنها نقاب عوض کرد. ارتش و نیروی پشتیبانی سریع (RSF) که ریشه در نیروهای جنجوید و ساختارهای شبه‌نظامی دارفور داشت، به‌جای تبدیل شدن به بخشی از نظم مدنی، به دولت‌های موازی مسلح بدل شدند.

در بهار ۲۰۲۳، شکاف پنهان به انفجار رسید. سودان وارد جنگی تمام‌عیار شد که هر روز ابعاد جدیدی از فروپاشی انسانی و سیاسی را آشکار می‌کند. طی ماه‌های اخیر، الفاشر ـ آخرین پناهگاه اصلی دولت محلی و گره‌گاه انسانی دارفور ـ به کانون خشونت بدل شده است. گزارش‌ها از قتل صدها تا هزاران نفر تنها طی چند روز خبر می‌دهند، از حمله به بیمارستان‌ها، اعدام‌های میدانی و محاصره‌ای که جان هزاران بیمار، کودک و سالمند را نشانه رفته است. این وقایع، چنان‌که منابع بین‌المللی تأکید کرده‌اند، نه حادثه‌ای تصادفی بلکه عملیات سازمان‌یافته‌ای برای تسلط بر یک منطقه و شکستن ستون مقاومت اجتماعی آن است.

در دل این فاجعه، نقش اقتصاد جنگی برجسته‌تر از هر زمان دیگری دیده می‌شود. دارفور نه صرفاً میدان نبرد، بلکه یکی از مهم‌ترین مراکز استخراج طلا در منطقه است؛ منبعی حیاتی برای تأمین مالی نیروهای مسلح غیررسمی، تجارت غیرشفاف و شبکه‌های منطقه‌ای قدرت. آنچه در این سرزمین می‌گذرد، تنها جنگ سیاسی نیست؛ جنگی برای کنترل ثروت، منابع و مسیرهای تجاری است. ساختاری که در آن، طبقات فرودست، کشاورزان و اقلیت‌های قومی نخستین قربانیان‌اند و خشونت ابزار بازتوزیع ثروت به نفع شبکه‌های مسلح است.

در چنین بستری، نقش قدرت‌های خارجی را نمی‌توان نادیده گرفت. رقابت منطقه‌ای و جهانی، از کانال تجارت طلا، تأمین تسلیحات و پیوندهای ژئوپولیتیکی، آتش جنگ را شعله‌ورتر کرده است. سودان بخشی از الگویی است که در آن کشورهای ثروتمند و بازیگران منطقه‌ای ترجیح می‌دهند ثبات ظاهری از طریق دیکتاتوری یا نیروهای مزدور برقرار شود تا خطر شکل‌گیری نظمی اجتماعی مستقل مبتنی بر عدالت و برابری. این ساختار جهانی، سودان را به میدان جنگی خاموش تبدیل کرده است که رسانه‌های جهانی نیز ـ جز در لحظه‌های فاجعه عظیم ـ تمایلی به بازتاب ریشه‌های آن ندارند.

با این حال، تنها تصویر سودان، تصویر ویرانی نیست. شبکه‌های مقاومت مدنی هنوز زنده‌اند. پزشکان داوطلب، کمیته‌های محلی، گروه‌های امدادی مستقل، رسانه‌های کوچک و فعالان بی‌نام هر روز در حال نجات جان‌ها و ثبت حقیقت‌اند. این ظرفیت اجتماعی عظیم، میراث واقعی انقلاب ۲۰۱۹ است و نشان می‌دهد که قدرت مردم هنوز از میان نرفته است. آینده سودان به این نیروی اجتماعی وابسته است، نه به توافق‌های پشت درهای بسته میان ژنرال‌ها و حامیان خارجی آنان.

راه خروج از این بحران تنها از مسیر آتش‌بس انسانی، تضمین دسترسی به کمک‌رسانی، و سپس حرکت به سوی عدالت، پاسخ‌گویی و انحلال ساختارهای مسلح موازی می‌گذرد. اما این پایان کار نیست؛ سودان نیازمند بازسازی بر اساس مشارکت مردمی، مالکیت اجتماعی منابع، برابری قومی و جنسیتی و بازگشت واقعی قدرت به دست کسانی است که برای آزادی جنگیده‌اند. جهان اگر می‌خواهد مسئولیت‌پذیر باشد، باید کنار مردم بایستد، نه مجریان اقتصاد جنگی.

سودان امروز به ما یادآوری می‌کند که انقلاب‌ها در غیاب شکستن ساختارهای اقتصادی و نظامیِ سلطه، در برابر بازتولید وحشیانه قدرت آسیب‌پذیرند. سودان یادآور این حقیقت است که آزادی، تنها محصول تغییر چهره حاکمان نیست، بلکه نتیجه تحول بنیادین در مناسبات قدرت و مالکیت است. صدای مردم الفاشر، دارفور و خارطوم نباید خاموش شود:

سودان حق دارد آینده بسازد؛ آینده‌ای که در آن گلوله و طلا تعیین‌کننده سرنوشت مردم نباشند، بلکه اراده آزاد آنان باشد.

مهرزاد وطن آبادی

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *