یکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴

یکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴

مقابل‌سازی جنگ‌طلبی و حزب‌محوری با آلترناتیو کارگری، آینده باید در دست خود طبقه‌ی کارگر باشد – مظفر فلاح

روزبه‌روز بر نگرانی از آغاز جنگی خونین و گسترده افزوده می‌شود. جنگی که می‌تواند به فاجعه‌ای جهانی منتهی گردد. نبودِ یک نیروی مستقل و منسجم طبقاتی از سوی کارگران در سطح جهانی و هم‌زمان رشد راست افراطی در بسیاری از کشورها چشم‌انداز آینده را تاریک‌تر کرده است. دولت‌های غربی که امروز عمدتاً در اختیار نیروهای راست‌گرا و جنگ‌طلب هستند هر ساله میلیاردها دلار از ثروتی را که با کار و رنج طبقه‌ی کارگر تولید می‌شود صرف تقویت صنایع نظامی می‌کنند، در حالی‌که اعتراض‌های سازمان‌یافته‌ی کارگری در این‌باره یا سرکوب شده یا هنوز شکل لازم را پیدا نکرده است.

احزاب سوسیال‌دموکرات که دهه‌ها کنترل بخش مهمی از اتحادیه‌های کارگری را در دست داشتند در سال‌های گذشته نشان داده‌اند که در دفاع از منافع طبقه‌ی کارگر ناتوان یا بی‌اعتنا هستند. آنان با پذیرفتن منطق سرمایه‌داری و همکاری آشکار با نیروهای راست بسیاری از دستاوردهای مبارزه‌ی طبقاتی را تضعیف کرده‌اند. امروز نیز در سیاست‌های کلان هم‌جهت با احزاب جنگ‌طلب حرکت می‌کنند و به‌جای مقاومت در برابر نظامی‌گری آن را توجیه یا همراهی می‌کنند. و اما خنده‌دارتر یا بهتر بگویم تأسف آورتر در این میان بخشی از چپ‌های رفرمیست همچنان به الگوهای حزبی ازکارافتاده دل بسته است و نسخه‌های بازسازی‌شده‌ی همان سوسیال‌دموکراسی شکست‌خورده را برای آینده پیشنهاد می‌کند. بدون آن‌که بررسی کنند این احزاب چگونه در اروپا به عقب‌ماندگی مبارزات کارگری و فروپاشی همبستگی طبقاتی دامن زدند. فقدان ارزیابی انتقادی از این شکست‌ها خطر تکرار همان مسیر در ایران را جدی‌تر می‌کند.

برای طبقه‌ی کارگر در ایران خطر جنگ ابعادی دوچندان دارد. کارگران در کشوری زندگی می‌کنند که حکومت آن بر پایه‌ی سرکوب، فساد ساختاری و غارت منابع عمومی بنا شده و در منطقه‌ای پرتنش قرار دارد. هرگونه جنگ یا حتی تشدید فضای جنگی، به‌معنای افزایش هزینه‌های نظامی، کاهش بیشتر بودجه‌های رفاهی، فروپاشی اقتصادی شدیدتر، سرکوب گسترده‌تر اعتراضات کارگری و فرستادن فرزندان کارگران به میدان‌های جنگ خواهد بود. در چنین شرایطی، طبقه‌ی کارگر در ایران اولین قربانی جنگ و آخرین بهره‌مند احتمالی از پیامدهای سیاسی آن خواهد بود.

از این رو وظیفه‌ی تاریخی ما کارگران است که نسبت به سرنوشت خود و نسل‌های پس از خود بی‌تفاوت نمانیم. تجربه‌های سالیان گذشته نشان داده که سپردن آینده به احزاب و گروه‌هایی که منافعشان با منافع طبقه‌ی کارگر گره نخورده است نتیجه‌ای جز بازتولید ستم، بهره‌کشی و جنگ‌افروزی ندارد. ما باید با بازاندیشی در شیوه‌های سازمان‌دهی خود راهی تازه و مستقل در پیش گیریم. راهی که ریشه در قدرت جمعی و آگاهی طبقاتی ما دارد.

آلترناتیو حقیقی ما نه در الگوهای حزبی سلسله‌مراتبی و نه در وعده‌های بازسازی‌شده‌ی سوسیال‌دموکراسی بلکه در تشکیل شوراهای مستقل و سراسری کارگری است. شوراهایی که به‌جای نیابت‌دادن تصمیم‌گیری به نخبگان سیاسی، اراده و خواست واقعی کارگران را مبنای تعیین آینده قرار دهند. تنها از این راه است که می‌توان در برابر جنگ‌طلبی، استثمار و تخریب جامعه ایستاد و آینده‌ای انسانی، برابر و عاری از سلطه ساخت.

ما کارگران باید آینده را با دستان خود بسازیم نه اینکه آن را به دیگران واگذار کنیم.

مظفر فلاح کارگر بخش تأسیسات

 ۴ آبان ۱۴۰۴

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *