جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴

جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴

چرا حماس از قبایل غزه متنفر است؟ گزارش روزنامه سوئدی “داگِنس نی‌هیِتر”

حماس پیش از این نیز مخالفان و منتقدان خود را ترور کرده است. اما قتل عام اعضای برجسته طوایف در روزهای اخیر چیز جدیدی است. در بحران‌های قبلی، حماس به جای درگیر شدن در خصومت‌های خونین با طوایف، مخالفان را تهدید، وسوسه و تطمیع می کرد تا با آن همکاری کنند.

ناتهان شاخار Nathan Shachar خبرنگار روزنامە “داگِنس نی‌هیِتر” Dagens Nyheter سوئدی در اورشلیم در ادامه نوشت: به طوایف قدرتمند یا دردسرساز مجوزهای انحصاری واردات، مجوز اداره رستوران‌ها یا باشگاه‌های ورزشی یا سهام در تونل‌های قاچاق اعطا شده است. درگیری‌هایی رخ داده است، اما معمولاً پس از آن بە آشتی، “مصالحە” منجر شدە است. حماس کە دارای ده‌ها هزار مرد مسلح بودە، هیچ طایفەای نتوانستە است سلطه آنان را متزلزل کند. اما حماس نگران سیما و شهرت خود است و نمی‌خواهد به نظر برسد که با زور حکومت می‌کند. رهبران آن می‌خواهند به عنوان راهنمایان معنوی دیده شوند، نه به عنوان سیاستمداران خشن و بیرحم.

صحنه‌های هفته گذشته، یعنی شلیک از پشت سر در ملاء عام بە افرادی کە برای اسرائیل کار می کردەاند، نشانه‌ای از اضطراب زیاد، حتی وحشت حماس، در قبال مرحله بعدی طرح غزه دونالد ترامپ است؛ مرحله‌ای که در آن حماس قرار است خلع سلاح شدە و حکومت را به یک مرجع عربی/بین‌المللی غیرنظامی که هنوز ناشناخته است، واگذار کند.

برخی از طوایفی که در جریان اعدام‌ها بەشدت تضعیف شدە‌اند، توسط اسرائیل مسلح شده بودند. برخی دیگر، بدون هماهنگی با اسرائیل، از موقعیت جنگی بهره‌برداری کرده و مناطقی را که حماس مجبور به فرار از آنها شده، تصرف کرده‌اند. برخی از طوایف اکنون به آن نیمەی نوار غزه که در دست اسرائیل است عقب‌نشینی کرده‌اند.

حماس، مانند همه اسلام‌گرایان، از قبایل بیزار است. نه فقط به این دلیل که آنها رقبای سیاسی هستند، بلکه به دلایل عمیق‌تر و ایدئولوژیک. یک اسلام‌گرا کسی است که معتقد است اسلام کانون اصلی جامعه است. سایر وفاداری‌ها باید تحت الشعاع این اصل قرار گیرند. آنچه بیش از همه باید تبعیت کند، سنت‌ها، به ویژه تفکر قبیله‌ای و مفاهیم شرف است.

قبیله، طایفه و آبروی خانوادگی، برای گوش‌های سوئدی عجیب و غریب به نظر می‌رسد. اما این مفاهیم عربی یا شرقی نیستند. این الگوها هم در کتاب مقدس و هم در حماسه‌های ایسلندی یافت می‌شوند. ارزش و امنیت یک فرد به سرزمین، اقوام و آبروی او گره خورده بود. طایفه چیزی انتزاعی نبود، بلکە در صورت بیمار شدن، ورشکستگی و یا آزار و اذیت، بیمه عمر شما میشد – همە آن چیزهایی که یک سوئدی مدرن بە جامعه واگذار میکند. مفهوم آبروی طایفه‌ای – اینکه من و آینده‌ام به دلیل انجام کاری احمقانه توسط یکی از اقوام رنج خواهیم برد – بەنظر میرسد برای ما کاملاً مربوط به عصر حجر باشد. اما ما خودمان هم آنجا بودیم. در دهه ۱۸۷۰، در شهر یونشوپینگ، روایتی رسواکننده نقل شدە است. چند دختر در راه بازگشت از حمام عمومی، با موهای خیس و ژولیده در مقابل دیدگان همه راه می‌رفتند. یک شاهد معاصر نوشت: “… نه تنها آبروی این دختران برای همیشه ضایع شد، بلکه آبروی خانواده‌هایشان نیز بر باد رفت.”

آن دویست هزار فلسطینی که در پایان سال ۱۹۴۸ به جنوب گریختند، از دنیایی آمده بودند که غرق در تفکر طایفه‌ای بود. آنها اجازه ورود به مصر را نداشتند و در تنها بخشی از فلسطین که ارتش مصر در طول اولین جنگ اعراب و اسرائیل موفق به فتح آن شده بود – نوار غزه – باقی ماندند. زندگی آنها زیر و رو شد زیرا روستاییان کشاورز به ساکنان بیکار اردوگاه تبدیل شدند. اما طبیعتا قبایل و تفکر قبیله‌ای، جان سالم بەدر بردند. آنانی که همه چیز را از دست داده‌اند، به هم می‌پیوندند.

آنها مسلمان بودند، با درجات مختلفی از تقوا و تشدد. هیچ‌کدام از آنها اسلام‌گرا نبودند. آنها رؤیای اسلام را به عنوان یک راهنمای سیاسی در سر نمی‌پروراندند و هیچ نفرت تلخی از آداب و رسوم و ابزارهای غربی در دل نداشتند. برعکس، در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، آرمان‌های غربی از طریق فیلم‌های مصری (رژیم مصر و صنعت فیلمسازی آن هنوز به شدت سکولار بودند)؛ از طریق برنامه درسی در مدارس سازمان ملل؛ و بعداً از طریق حزب کمونیست اسرائیل و معاملات تجاری با اسرائیلی‌ها، در غزه جای پایی پیدا کردند. در اولین بازدیدم در سال ۱۹۷۵، هفت سال پس از آنکه نوار غزه تحت حاکمیت اسرائیل قرار گرفت، من و جوانان غزه‌ای در یک کافه ساحلی آبجو نوشیدیم. زنان محلی با لباس شنا – که اکنون دیگر مدت‌هاست غیرقابل تصور است – چندان توجە زیادی ایجاد نکردند. فقط زنان مسن حجاب و جلباب و لباس‌های سنتی می‌پوشیدند. همسالان من اگزیستانسیالیست، مارکسیست و دموکرات بودند. دیدگاه‌ها، رویاها و آرمان‌های آنها همگی از نوع غربی بود. هیچ‌کس از قبیله‌ها صحبت نمی‌کرد.

اما طوایف وجود داشتند. اسرائیل، کە با اضطراب روندهای انقلابی در میان پناهندگان را میپایید، به دنبال متحدانی در میان طوایف جمعیت بومی می‌گشت، که به سختی یک سوم از ساکنان غزه را کە پناهنده نبودند، تشکیل می‌داد. این خانواده‌های ثروتمند شدیدا از کشاورزی و ساخت و ساز پناهندگان در زمین‌های خود جلوگیری می‌کردند. اسرائیل می‌توانست به آنها در محافظت از زمین‌هایشان کمک کند. در همان زمان، هنگامی که اولین اسلام‌گرایان در اواخر دهه ۱۹۷۰ ظاهر شدند، اسرائیل به آنها اجازه اقامت داد. سرویس امنیتی شاباک فکر می‌کرد که چە بهتر چون این باعث میشد همه مردم غزه از سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات، که پیروان روزافزونی در سراسر جهان پیدا می‌کرد، حمایت نکنند.

قیام علیه اسرائیل که در سال ۱۹۸۷ آغاز شد، سرکوب شد. اشغال ادامه یافت و بسیاری از جوانان فلسطینی احساس کردند که آرمان‌ها و ایسم‌های غربی بە آنها پشت کرده‌اند. برخی مجددا به جامعه طوایف باز گشتند، بعضی دیگر به اسلام‌گرایی و وعده آن برای سازماندهی تمام زندگی با یک فرمول ساده جذب شدند. از همان اوایل دهه ۱۹۹۰، برای یک زن دشوار بود که بدون روسری در غزه راه برود.

در سال ۱۹۹۴، زمانی که اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین صلح کردند و یاسر عرفات برای تأسیس حکومت خودگردان خود به غزه آمد، با مقاومت سرسختانه اسلام‌گرایان و حماس روبرو شد. در نوامبر ۱۹۹۴، پس از آنکه محمود الزهار (که امروز تنها بنیانگذار حماس در قید حیات است) او را محکوم کرد و دولت او را جواسیس و همدست با اسرائیل نامید، نزدیک بود توسط جمعیتی زیر پا لە شود. الزهار گفت، عرفات دو گناه کبیره مرتکب شده است: اول اینکە اسرائیل را به رسمیت شناخته، و دوم، او ملی‌گرایی و رویای یک دولت حداقلی را به رویای اسلام‌گرایانه یک ابرقدرت واحد و تماماً اسلامی ترجیح دادە است.

عرفات، تحت فشار این همه خصومت، به دنبال متحدانی در میان طوایف، چه بومی و چه در میان پناهندگان بود. سرویس‌های اطلاعاتی متعدد عرفات با کمک و توسط طوایف ساخته شده بودند. مصری‌های بیت حانون یک نیروی پلیس مخفی را اداره می‌کردند، طایفه حلس در شجاعیه بر شبه‌نظامیان NSF تسلط داشتند (این طایفه هنگامی که حماس در سال ۲۰۰۷ قدرت را به دست گرفت، مجبور به فرار به اریحا شد). طایفه ابو سام‌هدانا تحت نام عرفات بر جنوب غزه سلطە داشت و اصلی‌ترین سرویس امنیتی یعنی PPS، از طریق طوایف کلیدی بر اردوگاه‌های پناهندگان در خان یونس حکومت می‌کرد.

البته بە گونەای اجتناب‌ناپذیر این طوایف، که اکنون در مناصب قدرت بودند، از چیزهای خوب زندگی لذت می‌بردند. سبک زندگی مجلل آنها به بدترین تبلیغ ممکن برای پروژه صلح عرفات تبدیل شد. این سوء مدیریت، درست زمانی که این جنبش در حال تشدید کمپین تروریستی خود در داخل اسرائیل برای تخریب روند صلح بود، برای حماس تبدیل بە فرصت شد. آشپزخانه‌های خیریه، مدارس و کمک‌های مردمی حماس، به نیازمندان، کە صرف نظر از وابستگی‌های طایفەای بە همە می‌رسید – در تضاد کامل با رشوه‌خواری و پارتی‌بازی دستگاە عرفات بود. سال ۲۰۰۷، وقتی حماس در یک کودتای خونین قدرت را به دست گرفت، بیشتر ساکنان غزه را با خود برد.

هم اسلام‌گرایی و هم نظام طایفه‌ای به شدت تضعیف شده‌اند، اما هر دوی این دستورالعمل‌های زندگی همچنان زندەاند. فصل بعدی تاریخ غزه هر چه که باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را نادیده بگیرد.

https://www.dn.se/varlden/nathan-shachar-darfor-avskyr-hamas-klanerna-i-gaza

Nathan Shachar är DN:s korrespondent i Jerusalem.

ترجمە از سوئدی: احمد اسکندری

برچسب ها

در حالی‌که دود جنگ دو ساله میان اسرائیل و حماس هنوز از ویرانه‌های غزه رخت بر نبسته، نیروهای حماس بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس، دوباره در خیابان‌های این سرزمین جنگ‌زده ظاهر شدند؛ حضوری که هم هشداری بود برای باندهای وابسته به اسرائیل و هم پیامی آشکار درباره این‌که چه نیرویی هنوز قدرت واقعی را در نوار غزه در دست دارد

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *