
در حالی که آتشبس شکننده در غزه وارد مرحلهای تازه شده، اسرائیل و متحدان غربیاش این توقف موقت جنگ را فرصتی برای «بازسازی چهره» و بازگشت به جامعه جهانی میدانند. اما تحلیلگران هشدار میدهند پشت این تلاش، نوعی «انکار نظاممند» از واقعیت جنایتهایی نهفته است که طی دو سال گذشته در غزه رخ داده است.
به گزارش شبکه الجزیره، بیش از ۶۷ هزار و ۹۰۰ فلسطینی کشته و بیش از ۱۷۰ هزار تن زخمی شدند. ۹۲ درصد خانههای مسکونی در نوار غزه ویران یا بهشدت آسیب دیده و محاصره اسرائیل باعث قحطی و فروپاشی زیرساختهای انسانی شده است. با این حال، دولت اسرائیل همچنان هرگونه مسئولیت را رد میکند و مدعی است که جنگش ماهیت «دفاعی» داشته است.
انکار سازمانیافته
در جلسه ویژه کنست به مناسبت آتشبس، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل، در حضور دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مدعی شد: «در لندن، رم، پاریس… کسانی که علیه اسرائیل تظاهرات کردند فریب تبلیغات را خوردند. هیچ نسلکشیای در کار نبود، هیچ قحطیِ عمدیای وجود نداشت.»
اما نهادهای حقوق بشری از جمله بتسلم و پزشکان برای حقوق بشر اسرائیل، و نیز کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد، نتیجهگیری کردهاند که اقدامات اسرائیل در غزه واجد مصادیق کامل نسلکشی است.
دانیل لِوی، مشاور پیشین دولت اسرائیل، در گفتوگو با الجزیره گفت: «در داخل اسرائیل یک اجماع قوی شکل گرفته که هر انتقاد خارجی باید بیاساس تلقی شود. همین انکار است که به مشروعیتبخشی اجتماعی برای نسلکشی منجر شده است؛ رسانهها و سیاستمداران با هم دست به کار شدند تا افکار عمومی را در چارچوب روایت رسمی دولت شکل دهند.»
فراموشی بینالمللی
در حالی که در اسرائیل هنوز هیچ مواجههای با واقعیت فاجعه غزه رخ نداده است، در غرب نیز نوعی «فراموشی سیاسی» در حال گسترش است. رهبران اروپایی، از جمله فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، گفتهاند پس از آتشبس «دلیلی برای ادامه تظاهرات علیه اسرائیل وجود ندارد». برخی از مقامهای بلندپایه آلمانی اکنون از ازسرگیری صادرات سلاح به اسرائیل سخن میگویند.
همزمان، آوی نیر-فلدکلاین، سفیر جدید اسرائیل در اتحادیه اروپا، پیشنهاد کرده است که اگر اروپا «تحریمهای معلق علیه اسرائیل را کنار بگذارد»، واشنگتن اجازه خواهد داد بروکسل در بازسازی غزه مشارکت کند.
به گزارش خبرنگاران حاضر در غزه، ویرانی گسترده در شهر خانیونس پس از عقبنشینی نیروهای اسرائیلی نمایانگر عمق فاجعه انسانی است. در بخشهایی از نوار غزه، خانوادهها در میان آوار بازگشتهاند، در حالی که هنوز از گرسنگی، کمبود آب و خطر انفجار مهمات باقیمانده رنج میبرند.
بازگشت به الگوی «خشونت قابل تحمل»
تحلیلگران هشدار میدهند که غرب در حال بازتولید الگوی دهه ۱۹۹۰ است؛ همانگونه که پس از توافقهای اسلو، وقتی تشکیل کشور فلسطین دور از دسترس شد، کشورهای غربی بهجای راهحل واقعی، به «اداره فرایند صلح» بسنده کردند.
ها هِلیِر، پژوهشگر مؤسسه سلطنتی خدمات متحد در لندن، میگوید: «به نظر میرسد جهان دوباره وارد همان مرحله میشود: تا زمانی که سطح خشونت از آستانهای معین فراتر نرود، جهان آن را میپذیرد.»
شکاف در جامعه اسرائیل و خشم جهانی
در داخل اسرائیل نیز میان جریانهای افراطی و منتقدان اندک جنگ، شکاف عمیقی پدید آمده است. ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی، آتشبس را «شکست ملی و ننگ ابدی» خوانده و نمایندگانی از حزب لیکود خواستار «نابودی کامل نئونازیهای غزه» شدهاند.
در مقابل، چهرههایی چون گای شالِو از سازمان پزشکان برای حقوق بشر هشدار میدهند که جامعه اسرائیل «حتی از درک رنج فلسطینیان عاجز است». او میگوید: «ما در دو واقعیت متفاوت زندگی میکنیم. هیچ گفتوگویی درباره حقیقت ممکن نیست و تا وقتی چنین است، پاسخگویی هم وجود نخواهد داشت. همه این فجایع ممکن است دوباره تکرار شود.»
جوانان و وجدان عمومی در برابر سیاست
در حالی که دولتها بهدنبال عادیسازی روابط با اسرائیلاند، افکار عمومی – بهویژه در میان جوانان – در مسیر متفاوتی حرکت میکند. لِوی میگوید: «جهان تغییر کرده است. مردم دیگر نمیپذیرند که بگویند “همه چیز خوب است” یا مشارکت در خشونت ساختاری و اشغال توجیهپذیر است.»
او اضافه میکند که «اگرچه سیاستمداران ممکن است بخواهند پرونده غزه را ببندند، اما قربانیان نمیتوانند و نخواهند فراموش کرد.»
پایان موقت جنگ، آغاز آزمون وجدان
در حالی که جهان سرگرم سخن گفتن از «بازسازی غزه» است، نیمی از این سرزمین همچنان در اشغال است و نیم دیگر در ویرانی مطلق. اما پرسش اصلی باقی میماند: آیا جامعه جهانی آماده است بار دیگر اسرائیل را بدون پاسخگویی به آغوش خود بازگرداند؟
اگر چنین شود، این نه نشانهٔ صلح، بلکه نشانهٔ فراموشی خواهد بود — فراموشیِ قربانیان، و انکار وجدان جهانی.





