در حالی به ۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام نزدیک می شویم که رژیم جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری رمز بقای خود را در گسترش موج اعدام می بیند. اگر چه بگیر و ببند فعالین سیاسی و اجتماعی، زندان، شکنجه و اعدام از همان ابتدا، تا کنون همواره یکی از پایه های حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی بوده است، اما در شرایط کنونی و در حالی که رژیم تحت فشارهای بین المللی قرار گرفته و در داخل ایران نیز با خطر انفجار اجتماعی روبرو است، تشدید سرکوب و گسترش اعدام جایگاه راهبردی در نزد سران حکومتی برای نجات نظام اسلامی پیدا کرده است.
اما این ورق را باید برگرداند و این استراتژی را به شکست کشاند. می توان بساط طناب دار و اعدام را بر سر سران رژیم خراب کرد. رژیم جمهوری اسلامی با بحران مرگ یعنی بزرگترین اضطراب دوران حیات خودش روبرو است. در سطح بین المللی زیر فشار آمریکا و دولت های اروپایی برای برچیدن برنامه های هسته ای، قطع تولید موشک های بالستیک دوربرد، پایان دادن به ارسال کمک های تسلیحاتی و مالی به نیروهای نیابتی و در یک کلام دست شستن از بلند پروازی های منطقه ای قرار دارد. در داخل ایران تعمیق بحران اقتصادی، پیامد تحریم های بین المللی، بحران خارج از کنترل محیط زیست، و تورم و گرانی بی سابقه، حکومت اسلامی را در موقعیتی قرار داده که نمی تواند حتی نان و آب، برق و هوای سالم برای تنفس را تأمین کند. این أوضاع در موقعیت نه جنگ، نه صلح و زیر سایه تهدیدهای جنگی دولت های اسرائیل و آمریکا جدال و کشمکش های جناح های درون حکومتی را وارد فاز سرنوشت ساز کرده است. اصلاح طلبان و اعتدال طلبان حکومتی از درون حکومت پرچم سازش و تسلیم در برابر آمریکا و قدرتهای اروپایی را برافراشته اند و بقای نظام اسلامی را در گرو سازش با آمریکا و رفع تحریم ها می دانند. در واقع دستگاه روحانیت درگیر بحران و بین جناح های حکومتی تقسیم شده و قدرت توجیه و مشروعیت بخشی به این أوضاع آشفته را از دست داده است. همه اینها در حالی است که جنگ داخلی، نبرد طبقاتی در داخل بدون وقفه ادامه دارد و ناتوانی رژیم در پاسخگویی به مطالبات کارگران، بازنشستگان و پرستاران و فرودستان جامعه، تداوم و گسترش این جنبش ها را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است.
حکومت اسلامی درست در چنین شرایطی و در حالی که کابوس سرنگونی خواب را از چشمان سران آن ربوده است، رو به دشمن داخلی یعنی کارگران و زحمتکشان و مردم بپاخاسته ایران شمشیر را از رو بسته و هر روز تعدادی از زندانیان را به پای چوبه دار می برد. بر أساس گزارش ها این رژیم جنایتکار تنها در ۹ ماه نخست سال جاری میلادی بیش از ۱۰۴۰ تن از زندانیان را اعدام کرده است و بعد از جنگ دوازده روزه به بهانه مبارزه علیه جاسوسی آمار این قتل های حکومتی ۴۰ درصد افزایش یافته است. این آمارها و شتاب ماشین سرکوب و اعدام رژیم، ایران را به نسبت جمعیتی که دارد در صدر کشورهایی که در آنها مجازات اعدام هنوز وجود دارد قرار داده است. هدف سیاسی سران حکومت اسلامی از این موج اعدام ها جلوگیری از روند رو به گسترش جنبش های اجتماعی و اعتراضی و مرعوب کردن جامعه است. این اعدام ها که تحت عنوان مبارزه با خشونت و جهت تأمین امنیت جامعه و گاهی در ملاء انجام می گیرند، چرخه خشونت و انتقامجویی را دامن زده و زخم های عمیقی بر تن و روان جامعه بویژه در میان خانواده اعدام شدگان و کودکان بجای گذاشته است. با این وجود تجربه روند رو به گسترش همین جنبش های اجتماعی و اعتراضی و برپایی کارزار سه شنبه های نه به اعدام در پشت میله های زندان بیانگر این واقعیت است که تشدید سرکوب و موج اعدام ها کارائی گذشته خود را از دست داده و جامعه مرعوب نشده است. اکنون افزایش شتابان قتل های حکومتی در قالب اجرای احکام ضد انسانی اعدام نه نشانه اقتدار، بلکه نشانه ترس و استیصال حکومت در برابر جنبش آزادیخواهانه مردم ایران است. این نشانه آن است که استراتژی تشدید سرکوب و گسترش موج اعدام به عنوان رمز بقای نظام اسلامی ترک برداشته است.
بنابراین اگر مبارزه برای لغو مجازات اعدام امری است که همواره و در هر شرایطی بایستی دنبال شود، اهمیت این مبارزه در شرایط کنونی و برای به شکست کشاندن استراتژی سرکوب و تضمین پیشروی جنبش های اجتماعی و اعتراضی در جامعه، و در شرایطی که هم اکنون هزاران نفر در زندان های جمهوری اسلامی در انتظار احکام ضد انسانی اعدام به سر می برند دو چندان ضروری شده است. در حالی که کارزار “سه شنبه های نه به اعدام” هشتاد و هشتمین هفته خود را پشت سر گذاشته است و زندانیان در بیش از ۵۰ زندان هر هفته سه شنبه ها در اعتراض به مجازات اعدام دست به اعتصاب غذا می زنند، لازم است از این کارزار شجاعانه قدردانی کرد و جنبش مبارزه علیه مجازات اعدام را هر چه توده ای تر کرد.
مناسبت ۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام می تواند فرصتی دیگر در جهت دامن زدن به مبارزه برای لغو مجازات اعدام در ایران و سراسر جهان باشد. لازم و ضروری است که خواست آزادی زندانیان سیاسی و لغو مجازات اعدام به خواست و مطالبه جنبش کارگری و همه جنبش های پیشرو اجتماعی تبدیل گردد. سرانجام با به هم پیوند خوردن و سراسری شدن اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای ماشین اعدام و سرکوب جمهوری اسلامی زمینگیر، استراتژی بقای آن درهم شکسته و بساط چوبه دار و طناب و اعدام درهم پیچیده می شود.
مجازات اعدام لغو باید گردد
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۱۴ مهر ۱۴۰۴ – ۶ اکتبر ۲۰۲۵



