شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴

شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴

اطلاعیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران در محکومیت اعدام ۷ زندانی سیاسی در اهواز و قزلحصار

در سحرگاه دوازدهم مهرماه ۱۴۰۴، بار دیگر رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ۶ زندانی سیاسی به نامهای علی مجدم، معین خنفری، سید سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان آلبوشوکه (غبیشاوی) و حبیب دریس در خوزستان و سامان محمدی خیاره اهل سنندج به اتهام طراحی ترور ماموستا شیخ‌الاسلام در این شهر را در سکوت خبری و در میان دیوارهای زندان‌ اعدام کرد. این جنایت  تبلور کاملِ سیاستی است که از نخستین روز استقرار جمهوری اسلامی، به عنوان یکی از پایه های حاکمیت طبقاتی بورژوازی مذهبی عمل کرده و تاکنون، ده ها هزار تن از فعالین سیاسی، انقلابیون کمونیست، روشنفکران و دگر اندیشان و مبارزان عرصه های مختلف فعالیت اجتماعی و مجرمین عادی را در زندان‌ها به قتل رسانده است. اعدام، قتل سازمان‌یافته دولتی است که در خدمت حفظ حکومت اسلامی سرمایه داری ایران قرار گرفته است. اعدام‌های اخیر در اهواز و قزلحصار، ادامه‌ی مستقیم همان سیاست تاریخی‌اند،  تکرار زنجیره‌ای از جنایات حکومتی که هدفش درهم‌شکستن نیروی آگاه و سازمان‌یافته‌ی توده‌ها و مرعوب کردن جامعه است.

اعدام زندانیان و به طور مشخص زندانیان سیاسی، برای جمهوری اسلامی به ضرورت بقا تبدیل شده است. رژیم جمهوری اسلامی در ضعیف ترین دوران حیات خود بسر می برد. تعمیق بحران اقتصادی، پیامد تحریم های بین المللی،  فرسودگی و ویرانی زیرساخت های تولید و انتقال انرژی، بحران محیط زیست، و تورم و گرانی افسار گسیخته، رژیم جمهوری اسلامی را از تأمین نان و آب، برق و هوای سالم برای تنفس مستأصل و درمانده کرده است. این أوضاع و شکست سیاست راهبردی منطقه ای و شکست مفتضحانه جمهوری اسلامی در جنگ دوازده روزه، فعال شدن مکانیسم ماشه، تداوم حالت نه جنگ نه صلح  بحران حکومتی را وارد فاز سرنوشت ساز کرده است. این در شرایطی است که ناتوانی رژیم در پاسخگویی به مطالبات کارگران، بازنشستگان و پرستاران و فرودستان جامعه، تداوم و گسترش این جنبش ها را اجتناب ناپذیر کرده است. 

رژیم اسلامی با موج اعدام ها و سرکوب سیاسی، می‌کوشد از روند تکامل این جنبش های اجتماعی و اعتراضی جلوگیری کند. در واقع، اعدام سیاسی ابزاری است برای مهار جنبش های اعتراضی و اجتماعی، پیش از آنکه به یک جنبش سازمان‌یافته و سیاسی و همبسته علیه حکومت بدل شود. اما تناقض در همین‌جاست، هر بار که رژیم به چوبه‌ی دار پناه می‌برد، ضعف خود را عیان‌تر می‌کند. در شرایطی که پایه‌های اقتصادی حاکمیت در بحران فرورفته و شکاف‌های اجتماعی ژرف‌تر شده‌اند، سرکوب دیگر نمی‌تواند کارکرد سابق خود را داشته باشد. هر خون ریخته‌شده، به‌جای خاموشی، بذر آگاهی و مقاومت تازه‌ای در میان زحمتکشان می‌کارد.

در این شرایط که رژیم جمهوری اسلامی در بحران عمیق و همه جانبه دست و پا می زند و توانایی تأمین حداقل های زندگی، نان و آب و برق و حتی هوای پاک برای نفس کشیدن را ندارد، اما شمشیر را از رو بسته و هر روز اعدام می کند، باید به هر شکلی که می توانیم  کارزار “نه به اعدام”  را در داخل ایران و در خارج از کشور گسترش دهیم. فعالین و رهبران جنبش کارگری، جنبش زنان و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی و اعتراضی لازم است توانایی و ظرفیت های خود را در راستای سراسری کردن اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای جهت زمین گیر کردن ماشین اعدام و سرکوب حکومتی بکار گیرند. باید حمایت از کارزار سه شنبه های نه به اعدام را که پرچم آن در پشت میله های زندان برافراشته شده است را گسترش دهیم.

اعتراض علیه اعدام و قتل عمد دولتی فارغ از اینکه  این مجازات جهت نابودی زندانیان سیاسی صورت گیرد و یا مجرمین عادی در بند، وظیفه تمام انسان هایی است که افق رهائی را در فردای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نوید می دهند. حزب کمونیست ایران ضمن محکوم کردن اعدام ۷ زندانی سیاسی و ابراز همدردی با خانواده آنان بار دیگر اعلام می کند که خواهان لغو مجازات اعدام است و برای برچیدن مجازات اعدام قاطعانه مبارزه می کند.

زندانی سیاسی آزاد باید گردد

مجازات اعدام لغو باید گردد

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری

کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست ایران 

۱۲ مهرماه ۱۴۰۴ – ۴ اکتبر ۲۰۲۵

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *