
حزب کارگران کردستان ترکیه(پ.ک.ک) خواهان آزادی عبداله اوجلان رهبر دربند این حزب برای ورود به عرصه سیاسی شد.
به گزارش رسانه ها، «بسی هوزات» رئیس مشترک کمیته اجرایی پ.ک.ک به خبرگزاری فرانسه گفت: آزادی «عبدالله اوجالان»، رهبر محبوس پ.ک.ک شرط و خواسته اصلی ما برای ادامه روند صلح است.
وی گفت: اگر این شرط به سرعت محقق شود میتوانیم بازگردیم و همه چیز ظرف یک هفته حل و فصل شود وگرنه احتمالا روند صلح با موفقیت ادامه نخواهد یافت.
«بسی هوزات» افزود: ما خواهان بازگشت به ترکیه و ورود به سیاست دموکراتیک هستیم. اما باید اصلاحاتی در قانون اساسی و اصلاحات قانونی جدی و طولانی صورت گیرد. بدون ضمانتها سرنوشت ما زندان یا مرگ است.
رایزنیهای رسمی برای تشکیل کمیتهای جهت پایهگذاری روندی موسوم به «ترکیه عاری از تروریسم»
به گزارش رسانه ها پارلمان ترکیه رایزنیهای رسمی برای تشکیل کمیتهای جهت پایهگذاری روندی موسوم به «ترکیه عاری از تروریسم» را آغاز کرده است؛ فرآیندی که بر اساس آن، حزب کارگران کردستان (پکک) تصمیم به انحلال خود و کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه گرفته، اما این حزب بر شروط خود از جمله آزادی عبدالله اوجالان را برای ادامه روند خلع سلاح دوباره تاکید کرده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری آناتولی، نعمان کورتولموش، رئیس پارلمان ترکیه، روز جمعه با معاونان خود و نمایندگان احزاب مختلف شامل حزب عدالت و توسعه، حزب جمهوریخواه خلق، حزب دموکراسی و برابری برای مردم، حزب جنبش ملیگرا و ائتلاف راه راست، جلساتی را برگزار کرد تا پیرامون نحوه تشکیل این کمیته گفتوگو کند.
در بیانیهای که از سوی پارلمان ترکیه منتشر شد، آمده است که این گفتوگوها برای تدوین نقشهراه کمیتهای انجام میشود که وظیفه دارد ساختار قانونی لازم برای تحقق هدف «ترکیه عاری از تروریسم» را مهیا کند. در عین حال، حزب «خوب» که یک حزب ملیگرای ترک است، اعلام کرده از عضویت در این کمیته امتناع خواهد کرد و روند صلح را «پروژهای خائنانه» دانسته است.
منابع پارلمانی اعلام کردهاند نعمان کورتولموش در روزهای آینده به رایزنیهای خود برای دریافت اسامی نامزدهای احزاب برای عضویت در کمیته ادامه خواهد داد. مقامات ترکیه پیشبینی کردهاند که روند خلع سلاح در صورت موفقیت، بین ۳ تا ۵ ماه زمان خواهد برد.
از سوی دیگر، برخی احزاب سیاسی مخالف مانند حزب خوب و برخی جناحهای ملیگرا نسبت به این فرآیند عمیقا بدبین هستند و آن را تهدیدی علیه تمامیت ارضی ترکیه قلمداد میکنند. این شکاف سیاسی، فعالیت کمیته پارلمانی برای رسیدن به اجماع و تدوین سازوکار قانونی را دشوارتر میسازد.
تکین موش، تیکوشین اوزان و ندیم سِوین سخنگویان نخستین گروه ۳۰ نفره از اعضای “پ ک ک” که در یک مراسم نمادین در شهر سلیمانیه عراق، سلاحهای خود را تحویل داده و آنها را سوزاندند. در گفتوگو با رسانههای نزدیک به پکک هشدار دادند: «اگر دولت ترکیه گامهای مشخصی برندارد، این ۳۰ نفر اولین و آخرین گروهی خواهند بود که سلاحهای خود را زمین گذاشتهاند.»
ندیم سِوین تأکید کرد: «اگر حملات جدیدی علیه مردم کُرد صورت گیرد، اگر آزادی عبدالله اوجالان، رهبرمان تضمین نشود، اگر راه برای فعالیت سیاسی و دموکراتیک باز نشود و اگر زندانیان سیاسی آزاد نگردند، فضای مثبت شکل نخواهد گرفت. در منطقهای که همچنان شاهد درگیری است و احتمال جنگ بالاست، سلاح بهعنوان یک ابزار باقی خواهد ماند.»
جمیل بایک، بدون تامین شرایط هیچ کس نمیتواند از ما بخواهد که سلاحها را زمین بگذاریم

جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک) در برنامه ویژه تلویزیون استرک (Stêrk TV) ضمن اشاره به فراخوان اوجلان و پیش شرط های فرایند مبارزه سیاسی دمکراتیک اظهار کرد تا زمانی که بستر قانونی گذار ایجاد نشود، هیچ کس نمیتواند از ما بخواهد که سلاحها را زمین بگذاریم.
بایک گفت: پس از «فراخوان رهبر آپو برای صلح و جامعه دموکراتیک»، هنوز انزوای تحمیلی امرالی برداشته نشده است و بیان کرد که دولت ترکیه سعی دارد نشان دهد که انزوا برداشته شده است، اما این صحیح نیست. بایک با تاکید بر اینکه رهبر آپو در شرایط دشوار گامهای یکجانبه برداشته است، افزود: «رهبر آپو با ابتکار خود بسیاری از گامهای تاریخی را برداشت. او خواستار پایان دادن به فعالیتها تحت نام حزب کارگران کوردستان (پکک) و پایان روش مبارزه مسلحانه شد؛ جنبش ما نیز به این خواسته پاسخ داد و مطالبات رهبری ما را برآورده کرد. پس از اینکه رهبر آپو یک حرکت یکجانبه انجام داد، از جانب خود به وظایفش عمل کرد. جنبش نیز وظایف خود را انجام داد. اکنون باید شرایط رهبر آپو تغییر کند. باید مکان او تغییر کند، باید با مردم، جنبش، روشنفکران، سیاستمداران و آکادمیسینها ارتباط داشته باشد. ممنوعیتها باید برداشته شوند. رهبر آپو هر کاری که میتوانست انجام داد. حالا نوبت دولت است که گام بردارد.»
وی در بخش دیگر گفتگو در ارتباط با اقدام نمادین سوزاندن سلاح ها توسط شماری از اعضای پ.ک.ک در شهر سلیمانیه عراق و بازگشت آنان به مقرهای خود گفت: در تاریخ کوردها یک فرهنگ وجود دارد، آتش روشنایی، نوآوری و پیشرفتهای جدید را نمایندگی میکند. یکی از دلایل به آتش کشیدن سلاحها نیز همین است. رفقای سخنگو نیز به صراحت گفتند: «به درخواست رهبر آپو، ما گامی نمادین برمیداریم. دولت ترکیه، افکار عمومی ترکیه و حتی جهان، همه باید ببینند. ما میخواهیم مشکل را بر اساس اصول سیاسی و حقوقی حل کنیم. ما نمیخواهیم بجنگیم. به همین دلیل سلاحها را به آتش میکشیم و به جاهای خود باز میگردیم.» چرا؟ زیرا شرایط رفتن آنها به ترکیه وجود ندارد، قوانینی وجود ندارد. اگر بروند، به زندان میروند، به دادگاه میافتند. حتی مجازاتهای سنگینی نیز دریافت میکنند. زیرا طبق قوانین آنها، کسانی که سلاح به دست میگیرند، دشمن آنها هستند. مجازات این نیز بسیار سنگین است.
تا زمانی که قوانین تغییر نکند و بستر قانونی آماده نشود، رفقا چگونه میتوانند به ترکیه بروند؟ به همین دلیل نرفتند. بستر آن وجود ندارد. به همین دلیل دوباره به جاهای خود بازگشتند. چگونه یک انسان که سالیان متمادی در کوهستانها مسلحانه زندگی کرده و از خود دفاع کرده است، سلاح را زمین بگذارد و بیکس بماند؟ در ترکیه جایی برای رفتن وجود ندارد، بستری وجود ندارد، نمیتوانند آنجا زندگی کنند. مجبورند دوباره به جاهای خود بازگردند. به همین دلیل به جاهای خود بازگشتند.
اگر ترکیه در شرایط رهبر آپو تغییراتی ایجاد کند، انزوا را از بین ببرد، رهبر آپو بتواند آزادانه کار کند، با همه ارتباط برقرار کند، قوانین آزادی توسعه یابد، قوانین ادغام دموکراتیک توسعه یابد، آنگاه بستر لازم فراهم میشود و ما میتوانیم سلاحهایمان را زمین بگذاریم. تا زمانی که اینگونه نباشد، هیچ کس نمیتواند از ما بخواهد که سلاحها را زمین بگذاریم.
در رسانهها بحثهایی در جریان است؛ مثلا میگویند «در دهوک سلاحها را زمین میگذارند»، یا «در هولیر زمین میگذارند.» اینها کاملاً حرفهای بیاساس است. هیچ کس نمیتواند به این شکل بر ما فشار بیاورد، یا چنین تصوری ایجاد کند. شاید برخی میخواهند ما چنین گامهایی برداریم، اما تا زمانی که شرایطی که ذکر کردم فراهم نشود، ما نمیتوانیم گروه جدیدی بفرستیم. این امکانپذیر نیست.
متن کامل این گفتگو را به نقل از فرات نیوز می خوانید:
ابتدا میخواهم در مورد تصاویر رهبر آپو بپرسم. پس از ۲۷ سال یک پیام ویدئویی از رهبر آپو منتشر شد. چه پیامی بود؟
زیرا شما به عنوان یک رفیق، از روز اول با رهبر آپو بودید. دیدن رهبر آپو پس از ۲۷ سال چه حسی در شما ایجاد کرد؟
ابتدا احترام خود را به رهبر آپو ابلاغ میکنم.
رهبر آپو نه تنها برای ما، برای جنبش ما، برای خلق کورد، بلکه برای بشریت نیز نقشی تاریخی ایفا میکند. به همین دلیل، فراخوان او نیز یک فراخوان تاریخی است. رهبر آپو با مسئولیتپذیری عمل میکند.
همانطور که اشاره کردم، او این مسئولیت را نه تنها برای جنبش و مردم ما، بلکه برای تمام بشریت بر عهده میگیرد. تصاویر منتشر شده همه رفقا را تحت تاثیر قرار داده است، اما اساساً تاثیر بزرگی بر مردم و بشریت گذاشت.
رهبر آپو چه گفته بود؟ «هر جا دفاعیات من باشد، من هم آنجا هستم.» این حقیقت رهبر آپو و حقیقت ما نیز است.
برای ما، انتشار یا عدم انتشار تصاویر رهبر آپو، به جای آن، فلسفه، ایده و سیستمی که او توسعه داده است، اساسی است. هرچه ما این را عمیقتر درک کنیم، پیوند ما با رهبر آپو قویتر میشود. این برای ما اساسی است. البته، تاثیر انتشار تصاویر بر ما، رفقای ما، مردم ما و دوستان ما بسیار زیاد است.
تاثیر بسیار خوبی بر مردم ما گذاشت؛ زیرا سالیان متمادی انزوایی تحمیلی بر رهبر آپو وجود داشت. این انزوا یک انزوای عادی نبود. شاید هیچ کس در دنیا چنین انزوایی را تجربه نکرده باشد و این انزوا سالها ادامه داشت. آنها هدفشان قطع کامل ارتباط رهبری با جنبش، مردم و بشریت بود. آنها با ادامه انزوا به این شکل، حساب کرده بودند که تاثیر بزرگی بر رهبر آپو بگذارند و او را از نظر فکری تضعیف کنند.
اما پس از آن دیدند که انزوایی که اجرا کردند و فشارهایی که اعمال کردند، به هیچ نتیجهای نرسید. حتی برعکس، رهبر آپو در آن شرایط انزوا از نظر فلسفی و فکری عمیقتر شد. در تاریخ نیز برخی انزواها وجود دارد؛ کسانی که آن انزوا را تجربه میکنند، وارد یک تعمق میشوند.
اما انزوایی که آنها تجربه کردند، شبیه انزوای رهبر آپو نیست. رهبر آپو سالهاست که این را تجربه میکند. اینکه یک انسان سالیان متمادی از دنیا، جنبش جدا شود و تنها بماند، وضعیتی دشوار است. زندگی به این شکل و حتی توسعه ایدههای جدید دشوار است، اما رهبر آپو یک حقیقت دارد؛ رهبر آپو در هر شرایطی که زندگی کند، همیشه به اهدافش متمرکز میماند و بر این اساس پیش میرود. به همین دلیل، انزوا علیه رهبر آپو نتیجه معکوس داد.
اگر محتوای فراخوان رهبر آپو را به خوبی بررسی کنیم، میتوانیم به خوبی ببینیم که برای نیازهای خلق کورد، برای مردم خاورمیانه، مردم ترکیه و برای بشریت چه چیزی لازم است و او چه میخواهد انجام دهد.
همانطور که گفتم، رهبر آپو مسئولیت تاریخی در قبال بشریت، خاورمیانه و خلق کورد دارد. او اساساً به دنبال این است که چگونه این مسئولیت را به انجام برساند. او برای حل مسئله کورد، مسئله مردم و مسئله بشریت مبارزه میکند. این حقیقت رهبر آپو است.
رهبر آپو از خانوادهای متلاشی شده برخاسته است. یعنی او از خانوادهای بدون امید و با مشکلات زندگی میکرد. او از جامعه کوردی برخاست که متلاشی شده، همه چیزش را از دست داده و ناامید بود. او چه چیزی را اساس قرار داد؟ چگونه میتواند این پراکندگی را از بین ببرد، آنها را جمع کند، احیا کند، به پا خیزاند؛ این را اساس قرار داد. نه تنها به قیام واداشتن جامعه کورد، بلکه به قیام واداشتن زنان کورد را نیز اساس قرار داد. در اینجا نیز کار تاریخی انجام داد. او در جامعهای مداخله کرد که متلاشی، ناامید و مورد هجمه همه بود؛ او جامعه را از وضعیت فعلیاش نجات داد، به پا خیزاند و حتی آن را الگویی برای بشریت قرار داد. این کار آسانی نیست. هیچ کس در دنیا به راحتی نمیتواند این کار را انجام دهد. رهبر آپو این را انجام داد.
همانطور که رهبر آپو جامعهای سقوط کرده، متلاشی و ناامید و زنان آن جامعه را به پا خیزاند، به پا خیزاندن و احیای جنبشهای سوسیالیستی که با فروپاشی سوسیالیسم رئال متلاشی شده بودند و تبدیل آنها به امید بشریت را نیز اساس قرار داد. و این را در شرایط توطئه مبنا قرار داد. آخرین فراخوان او نیز بر این اساس بود.
تا زمانی که مسئله کورد از بستر جنگ خارج نشود، مبارزه انجام شده نه تنها نتیجه چندانی نخواهد داشت، بلکه بسیاری از گروهها نیز از طریق این جنگ در کوردستان به حیات خود ادامه خواهند داد. خلق کورد نیز همواره با جنگ و کشتار مواجه خواهد شد.
تمام گامهایی که رهبر آپو برداشته و مبارزهای که توسعه داده است، بر اساس این است که چگونه میتواند این مردم را از پراکندگی نجات دهد، احیا کند، امیدوار کند و به دموکراسی و آزادی برساند. او برای این مبارزه کرد. و از این مبارزه نتیجه گرفت. (سیاست) انکار کورد را از بین برد، دیگر امکان ندارد کوردستان دوباره ناامید شود. زیرا او این مردم را دوباره زنده کرد و آنها را به امید و قدرت بزرگی برای همه تبدیل کرد. او اثبات کرد که دیگر هیچ کس نمیتواند کوردها را از بین ببرد. رهبر آپو این را محقق کرد.
او با گامهایی که برداشته است، میخواهد مسئله کورد را بر اساس دموکراسی و آزادی حل کند، میخواهد جامعهای دموکراتیک توسعه دهد. فراخوان رهبر آپو بر این اساس است.
میبینیم که شرایط امرالی تغییر نکرده است. از آزادی جسمانی رهبر آپو صحبت شد، فراخوانهایی از سوی باغچلی وجود داشت،
اما هنوز وکلا، خانواده و هیئت دَم پارتی نمیتوانند هر زمان که بخواهند به امرالی بروند. به نظر شما آیا نرمشی وجود دارد یا انزوا ادامه دارد؟
در مورد انزوای تحمیلی بر رهبر آپو در چند ماه اخیر نرمشی وجود دارد، اما انزوا برداشته نشده است. دولت ترکیه سعی دارد نشان دهد که انزوا برداشته شده است، اما این صحیح نیست.
چرا دولت ترکیه به این نیاز دارد؟ زیرا شورای اروپا به دولت ترکیه تا سپتامبر فرصت داده تا شرایط رهبر آپو را تغییر دهد. این زمان نیز نزدیک میشود. دولت ترکیه در این زمینه تحت فشار است.
دلیل دیگر این است که رهبر آپو با ابتکار خود بسیاری از گامهای تاریخی را برداشت. او خواستار پایان دادن به فعالیتها تحت عنوان پکک و پایان دادن به روش مبارزه مسلحانه شد، جنبش ما نیز به این خواسته پاسخ داد و مطالبات رهبری ما را برآورده کرد. جنبش ما آتشبس اعلام کرد، به خواسته رهبری مبنی بر «کنار گذاشتن سلاح» پاسخ مثبت داد. همه اینها به صورت یکجانبه توسط رهبر آپو توسعه یافت. جنبش نیز گامهایی را که رهبری توسعه داده بود، تقویت و تکمیل کرد. زیرا برخی از گروهها فکر میکردند اگر رهبر آپو این گامها را بردارد، در جنبش و مردم مشکلات و تفرقهها ایجاد میشود و آنگاه به راحتی به نتیجه میرسیدند. اما آنها دیدند که پیوند قوی بین رهبر آپو و جنبش، بین رهبر آپو و مردم وجود دارد. همه این را دیدند. آنها دیدند که امکان تفرقه و مشکل در جنبش و مردم وجود ندارد.
آنها دیدند که موقعیت رهبر آپو آنقدرها هم ضعیف نیست، بلکه بسیار قوی است. آنها دیدند که این هم در جنبش و هم در مردم، روز به روز در سطح بینالمللی نیز توسعه مییابد. به همین دلیل تحت فشار قرار گرفتند و وانمود کردند که انزوا برداشته شده است. آنها میخواستند با ایجاد چنین تصوری خود را از وضعیت دشواری که در آن قرار گرفته بودند، نجات دهند. آنها قصد دارند همه را به این شکل فریب دهند، اما همه میبینند که شرایط رهبر آپو تغییر نکرده است. فقط کمی نرمش وجود داشته است. فقط گاهی اوقات یک هیئت میرود. نه در مکان رهبر آپو تغییری ایجاد شده است، نه سیاستمداران و نه روزنامهنگاران میروند و میآیند. دولت ترکیه هنوز این اجازه را نمیدهد. رهبر آپو هنوز هم کارهایش را تحت انزوا انجام میدهد. همه این را میبینند.
رهبر آپو پس از یک حرکت یکجانبه، از جانب خود به وظایفش عمل کرد. جنبش نیز وظایف خود را انجام داد. اکنون باید شرایط رهبر آپو تغییر کند. باید مکان او تغییر کند، باید با مردم، جنبش، روشنفکران، سیاستمداران، آکادمیسینها ارتباط داشته باشد.
ممنوعیتها باید برداشته شوند. کسانی که میخواهند با رهبر آپو ملاقات کنند، یا با او مصاحبه کنند، باید بتوانند به امرالی بروند. دولت ترکیه نباید در این زمینه مشکلی ایجاد کند، نباید مانعی ایجاد کند.
سیستم امرالی یک سیستم انزوا است. این سیستم باید از بین برود. خواست ما بر این اساس است. نه تنها خواست ما، بلکه خواست مردم و کسانی که روند را در سطح بینالمللی دنبال میکنند نیز همین است.
در سطح بینالمللی میگویند که رهبر آپو گام برداشته است و در مقابل دولت ترکیه نیز باید گام بردارد و رهبر آپو در این شرایط نمیتواند نقش خود را ایفا کند. این درست است. اگر دولت ترکیه واقعا میخواهد مشکلات را حل کند، راه حل از طریق رهبری میگذرد. اگر رهبری آزادانه کار کند، به اهداف دست مییابیم. اگر آنها میخواهند رهبر آپو در شرایط انزوا مشکلات را حل کند، این امکانپذیر نیست.
خودشان هم گفتند؛ با یک بال نمیتوان پرواز کرد. رهبری را در یک حوض گذاشتهاند که در آن آب نیست و میگویند «حرکت کن». این امکانپذیر نیست. همه این را میبینند. رهبر آپو هر کاری که میتوانست انجام داد. دیگر کسی نمیتواند از او چیزی بخواهد.
پس از استقبال مثبت کجک از فراخوان رهبر آپو، گروهی از گریلاها مراسم سوزاندن سلاح را برگزار کردند. این یک مراسم
بزرگ و باشکوه بود، تمام دنیا آن را دنبال کردند، لحظات تاریخی بودند. اکنون همه کنجکاوند؛ آن گروه گریلا در چه موقعیتی
هستند، کجا هستند، کجا خواهند رفت، آیا میتوانند به ترکیه بروند؟ بحثهایی در مورد اینکه برخی دیگر از گروههای گریلا نیز
به این شکل سلاح خود را کنار خواهند گذاشت، وجود دارد. چقدر از اینها صحیح است؟
آن مراسم به دلیل فراخوان رهبر آپو برگزار شد. زیرا برای ما رهبر آپو اساسی است. فقط اگر فراخوانی از سوی رهبر آپو انجام شود، گریلا، جنبش و اعضای جنبش میتوانند این کار را انجام دهند. به سخنان هیچ کس دیگری جز رهبر آپو گوش داده نمیشود. همه باید این را بدانند. زیرا کسانی که به این جنبش میپیوندند، به رهبر آپو میپیوندند. امروز کسانی که در این جنبش کار میکنند، قسم خوردهاند که سلاحی را که برداشتهاند، بر اساس اهداف، خط مشی و آزادی جسمانی رهبر آپو به کار ببرند. بر این اساس مبارزه میکنند. به همین دلیل، هیچ کس دیگری جز رهبر آپو نمیتواند از آنها بخواهد سلاح را زمین بگذارند. و حتی اگر درخواست کنند، قبول نمیکنند. ما هم گفتیم که نمیتوانیم آنها را مجبور کنیم.
زیرا همه کسانی که به جنبش پیوستهاند، با واقعیت رهبر آپو از این سلاح استفاده میکنند. بنا به فراخوان رهبر آپو، گریلا آن گام را برداشت. گام برداشته شده، گامی تاریخی بود. و این گام در مکانی تاریخی برداشته شد.
سخنرانیهای انجام شده نیز بر اساس فراخوان رهبر آپو بود. آن رفقا نیز این را بیان کردند. یعنی توضیح دادند که چرا سلاح را زمین گذاشتند، هدفشان چیست، چه میخواهند بکنند. سلاحها نیز به آتش کشیده شدند. چرا آن سلاحها به آتش کشیده شدند؟ زیرا امروز در دنیا ناتو سلاحها را توسعه میدهد. یعنی سلاحهای موجود را افزایش میدهد. دنیا را به سمت تسلیحات و جنگ میکشاند.
باز هم جنگ بزرگی در خاورمیانه در جریان است. تغییر و تحولات بزرگی اتفاق میافتد. به آتش کشیدن سلاح نیز پاسخی به این است. معنای دیگر این است که ما یک بار دیگر نمیخواهیم بجنگیم، نمیخواهیم از سلاح استفاده کنیم. به همین دلیل دولت ترکیه باید یک بستر حقوقی ایجاد کند. اگر این را ایجاد کند، ما دیگر نمیخواهیم از سلاح استفاده کنیم.
در تاریخ کوردها یک فرهنگ وجود دارد، آتش روشنایی، نوآوری و پیشرفتهای جدید را نمایندگی میکند. یکی از دلایل به آتش کشیدن سلاحها نیز همین است. رفقای سخنگو نیز به صراحت گفتند: «به درخواست رهبر آپو، ما گامی نمادین برمیداریم. دولت ترکیه، افکار عمومی ترکیه و حتی جهان، همه باید ببینند. ما میخواهیم مشکل را بر اساس اصول سیاسی و حقوقی حل کنیم. ما نمیخواهیم بجنگیم. به همین دلیل سلاحها را به آتش میکشیم و به جاهای خود باز میگردیم.» چرا؟ زیرا شرایط رفتن آنها به ترکیه وجود ندارد، قوانینی وجود ندارد. اگر بروند، به زندان میروند، به دادگاه میافتند. حتی مجازاتهای سنگینی نیز دریافت میکنند. زیرا طبق قوانین آنها، کسانی که سلاح به دست میگیرند، دشمن آنها هستند. مجازات این نیز بسیار سنگین است.
تا زمانی که قوانین تغییر نکند و بستر قانونی آماده نشود، رفقا چگونه میتوانند به ترکیه بروند؟ به همین دلیل نرفتند. بستر آن وجود ندارد. به همین دلیل دوباره به جاهای خود بازگشتند. چگونه یک انسان که سالیان متمادی در کوهستانها مسلحانه زندگی کرده و از خود دفاع کرده است، سلاح را زمین بگذارد و بیکس بماند؟ در ترکیه جایی برای رفتن وجود ندارد، بستری وجود ندارد، نمیتوانند آنجا زندگی کنند. مجبورند دوباره به جاهای خود بازگردند. به همین دلیل به جاهای خود بازگشتند.
اگر ترکیه در شرایط رهبر آپو تغییراتی ایجاد کند، انزوا را از بین ببرد، رهبر آپو بتواند آزادانه کار کند، با همه ارتباط برقرار کند، قوانین آزادی توسعه یابد، قوانین ادغام دموکراتیک توسعه یابد، آنگاه بستر لازم فراهم میشود و ما میتوانیم سلاحهایمان را زمین بگذاریم. تا زمانی که اینگونه نباشد، هیچ کس نمیتواند از ما بخواهد که سلاحها را زمین بگذاریم.
در رسانهها بحثهایی در جریان است؛ مثلا میگویند «در دهوک سلاحها را زمین میگذارند»، یا «در هولیر زمین میگذارند.» اینها کاملاً حرفهای بیاساس است. هیچ کس نمیتواند به این شکل بر ما فشار بیاورد، یا چنین تصوری ایجاد کند. شاید برخی میخواهند ما چنین گامهایی برداریم، اما تا زمانی که شرایطی که ذکر کردم فراهم نشود، ما نمیتوانیم گروه جدیدی بفرستیم. این امکانپذیر نیست.
آنچه ما میفهمیم این است که روند تازه آغاز شده و چیزی به پایان نرسیده است. در ترکیه نیز از تشکیل یک کمیسیون
صحبت میشود. چقدر در مورد این کمیسیون اطلاعات دارید؟ کمیسیون تشکیل شده چه کاری میتواند انجام دهد،
پیشنهادات شما در این زمینه چیست، آیا در این زمینه تبادل نظری صورت گرفته است؟
رهبر آپو نیز چندین بار درخواست تشکیل کمیسیون در مجلس ترکیه را مطرح کرد. او گفت که این کمیسیونها باید به صورت قانونی تشکیل شوند. ما نیز چندین بار تاکید کردهایم که کمیسیون باید به صورت رسمی و قانونی تشکیل شود. زیرا تا زمانی که به صورت قانونی تشکیل نشود، هر زمان که بخواهند میتوانند آن کمیسیون را از بین ببرند.
در گذشته نیز کمیسیونهایی تشکیل شد. آن کمیسیونها نتوانستند کاری انجام دهند. کمیسیونها اطلاعات جمعآوری میکردند و به رجب طیب اردوغان میدادند. در آن زمان او نخستوزیر بود؛ آن اطلاعات را به او میدادند. آن کمیسیون مشکل را حل نکرد. اگر کمیسیون فعلی نیز اینگونه باشد، نمیتوانند مشکلات را حل کنند.
آنچه ما میفهمیم این است که کمیسیونی که میخواهند تشکیل دهند، فقط برای خلع سلاح پکک تشکیل میشود. کسانی که سالیان متمادی در کوهستانها بودهاند چه کردهاند، مجازات آنها بر این اساس چیست؟ آنها میخواهند اینها را مشخص کرده و بر اساس آن گامهایی بردارند. هدف این کمیسیون فقط خلع سلاح است.
مسئله فقط خلع سلاح نیست. خلع سلاح بخشی از مسئله است؛ نه تمام آن. اما دولت ترکیه میخواهد مسئله را فقط از طریق خلع سلاح حل کند. اگر اینگونه باشد، از نظر آنها تمام مشکلات حل خواهد شد. اینگونه نیست.
قبل از مبارزه مسلحانه نیز مسئله کورد وجود داشت…
در حالی که مبارزه مسلحانه توسعه یافته، دلیلی دارد. کوردها پذیرفته نمیشدند، انکار میشدند، میخواستند کوردها را از بین ببرند. هر آنچه به نام کورد، به نام کوردستان بود، میخواستند نابود کنند. کوردها نیز میخواستند با اراده خود، هویت خود، ارزشهای خود، فرهنگ خود آزادانه زندگی کنند. این امکانات وجود نداشت. به همین دلیل مبارزه مسلحانه توسعه یافت تا جنبش از خود و مردمش دفاع کند. این یک جنبش دفاعی است. هدف جنبش این بود. به همین دلیل، مبارزه مسلحانه زیرساختی دارد. اگر این زیرساخت را از بین نبرید، پکک سلاح را زمین میگذارد اما فردا دیگری مسلح میشود.
اگر پکک مسلح شد، به این دلیل نبود که میخواست از سلاح استفاده کند، بلکه دولت ترکیه با سیاستها و اقدامات خود آن را مجبور به این کار کرد. به همین دلیل جنبش مسلحانه توسعه یافت. اگر نمیخواهند جنبش مسلحانه وجود داشته باشد، باید سیاستهای خود را تغییر دهند. آنگاه مشکل حل میشود. فقط با مسئله سلاح مشکل حل نمیشود.
مسئله کورد متفاوت است. مسئله کورد باید حل شود؛ به همین دلیل باید در قوانین، سیاستها و ذهنیت خود تغییر ایجاد کنند. اکنون میبینیم که در ذهنیت آنها تغییری ایجاد نشده است. به همین دلیل در قوانین خود نیز تغییری ایجاد نمیکنند. هنوز هم قوانین «ترور» را اجرا میکنند. اگر کمیسیون اینها را تغییر ندهد، حل مسئله کورد را اساس قرار ندهد، قوانین آزادی را توسعه ندهد، قوانین ادغام دموکراتیک را توسعه ندهد، مشکل حل نمیشود. به همین دلیل کمیسیون باید بر این اساس کار کند.
کمیسیونی که قرار است تشکیل دهند، چندان قابل اعتماد نیست. چرا؟ زیرا تمام سیاستهای ترکیه باید در این کمیسیون حضور داشته باشند.
از یک طرف میگویند «کمیسیون تشکیل میدهیم»، از طرف دیگر عملیاتهایی علیه حزب جمهوریخواه (جهپ) انجام میدهند، دستگیریهایی صورت میگیرد. به همین دلیل جهپ-اوزگور اوزل گفت: «شرکت در کمیسیون را فعلاً متوقف میکنیم.»
اگر جهپ متوقف شود، اگر شرکت نکند، آن کمیسیون چگونه مشکلات را حل خواهد کرد؟ کدام مشکلات را حل خواهد کرد؟ اگر واقعاً قرار است کمیسیونی تشکیل شود و مسئله کورد، مسئله دموکراسی حل شود، آنگاه هر جنبش سیاسی باید در این کمیسیون شرکت کند. آنگاه مشکل با حمایت جامعه حل میشود. اما شما بخش بزرگی را بیرون میگذارید. نه تنها بیرون میگذارید، بلکه دستگیر نیز میکنید. در چنین وضعیتی، چه کسی باور میکند که این کمیسیون مشکلات ترکیه را حل خواهد کرد؟ این وضعیت شک و تردید ایجاد میکند.
شما میگویید کمیسیون تشکیل میدهید و مشکل را حل خواهید کرد، اما نمیگویید که این کمیسیون مسئله کورد را به این شکل حل خواهد کرد. هنوز هم در مورد مشکل صحبت کردن به زبان کوردی، در مورد حل مسئله کورد چیزی گفته نمیشود.
چه میگویند؟ «ترکیه بدون ترور». این را میگویند. این چیست؟ «پکک را خلع سلاح خواهیم کرد». این را بیان میکنند. نامش را نمیگذارند. در حالی که نامش مسئله کورد، حل مسئله کورد است. این اولاً.
ثانیاً، میگویند «مشکل را حل خواهیم کرد» اما از طرف دیگر گامهایی برای حل نشدن مشکل برمیدارند. دستگیری شهرداران، فشارها بر جهپ، سخنرانیهای انجام شده دقیقاً در زمانی اتفاق میافتد که کمیسیون قرار است تشکیل شود. کسی که هدفش حل مشکل است، چگونه چنین گامهایی برمیدارد؟ برداشتن این گامها نشان میدهد که مشکل حل نخواهد شد. به همین دلیل شک و تردید ایجاد میکند.
جناب بایک، پس از مراسم گریلاها، اردوغان سخنرانی کرد. همه انتظار داشتند از نظر عملی چیزی بگوید. برخی انتقاد
کردند، برخی نیز گفتند که مثبت صحبت کرده است. شما آن سخنرانی را چگونه دیدید؟
پس از برداشتن گام تاریخی توسط گروه ما، اردوغان سخنرانی کرد. درست است، برخی میگویند سخنرانی خوبی بود، برخی نیز میگویند محتوای چندانی نداشت. اردوغان در سال ۲۰۰۹ نیز سخنرانی کرده بود، دقیقاً در همین چارچوب بود. شاید الان کمی واضحتر بیان کرده باشد اما سخنرانی در همان چارچوب بود. چندان متفاوت نیست.
مثلاً سخنگویان آکپ قبل از آن سخنرانی، بیانیههایی دادند، انتظاراتی ایجاد کردند، گفتند «رجب اردوغان یک سخنرانی تاریخی خواهد کرد». یعنی انتظاری ایجاد کردند که چیز جدیدی، تاریخیتر و بزرگتر خواهد گفت. بیانیه داده شده خوب است اما بسیار ناقص است.
در سخنرانی خود نگفت که مسئله کورد را حل خواهیم کرد، برای این منظور کمیسیون تشکیل میدهیم. گفت «به عنوان آکپ -مهپ- دم پارتی مشکل را حل خواهیم کرد» و همه را از این دایره بیرون گذاشت. از اتحاد کورد، عرب، ترک صحبت کرد؛ درست است که این جوامع در خاورمیانه تاثیر و جایگاه مهمی دارند، اما علاوه بر این جوامع، جوامع دیگری نیز در خاورمیانه وجود دارند. شامل کردن برخی و کنار گذاشتن برخی دیگر نیز شک و تردید ایجاد میکند. به همین دلیل بحثهای زیادی در این مورد وجود دارد. انتقادات زیادی نیز مطرح شد.
بله، شاید بتوانیم سخنرانی را تا حدودی خوب ببینیم. همه انتظار این را داشتند اما نمیگوییم این استنباط شد، اما باید یک سخنرانی قویتر میبود. باید میگفت میخواهیم مسئله کورد را حل کنیم، این کار را با همه انجام خواهیم داد. باید میگفت این فقط مشکل ما، مسئولیت ما نیست، مسئولیت همه است به همین دلیل با هم حل خواهیم کرد. آنگاه همه به کمیسیون تشکیل شده و سخنرانیهای انجام شده برای حل مشکل اعتقاد پیدا میکردند.
اما بیانیه داده شده شک و تردیدهایی ایجاد کرد و منجر به انتقاداتی شد. سپس رئیس جمهور رجب اردوغان برای جبران این موضوع، بیانیههایی داد. او گفت: «این فقط مشکل ما نیست، همه با هم حل خواهیم کرد.» این خوب بود. در ابتدا باید این سخنرانی انجام میشد.
مقامات دولتی، از جمله اردوغان، اظهار داشتند که روند طبق برنامهریزی آنها گام به گام پیش میرود. آیا
از دیدگاه شما نیز وضعیت اینگونه است؟
دولت ترکیه، به ویژه مقامات آکپ، نشان میدهند که همه چیز طبق برنامهریزی آنها پیش میرود. آنها چنین تصوری در جامعه ایجاد میکنند. حتی در خارج از کشور نیز میخواهند چنین تصوری ایجاد کنند. اما از دیدگاه ما وضعیت اینگونه نیست.
مشکل آنگونه که آنها میگویند حل نمیشود و گامها آنگونه که آنها میگویند برداشته نمیشود.
چرا این کار را میکنند؟ این نیز شک و تردید ایجاد میکند. آنها حل مسئله کورد را اساس قرار نمیدهند. فقط هدفشان خلع سلاح جنبش است. میخواهند جنبش را تضعیف و بیاثر کنند تا بتوانند به اهداف خود برسند. آنها میخواهند این تصور را ایجاد کنند که «همه چیز تحت کنترل ماست، همه چیز طبق خواستههای ما پیش میرود» هم در داخل و هم در خارج. با این کار میخواهند موقعیت و قدرت خود را تقویت کنند.
اما اینکه با ایجاد چنین تصوری چقدر نتیجه میگیرند، دقیقاً نمیدانیم. ما اینگونه حساب نمیکنیم، اینگونه نمیفهمیم.
همه چیز طبق میل آنها پیش نمیرود، گامهایی که تاکنون برداشته شده، رهبر آپو با ابتکار خود آنها را توسعه داده است.
گامها با چانهزنی برداشته نشدند. فقط باغچلی یک سخنرانی کرد، همین. غیر از این نه دولت و نه آکپ آنگونه که میگویند گامی برنداشتهاند. طبق میل آنها گامی برداشته نمیشود.
رهبر آپو مشاهده کرد که باغچلی متوجه خطر ترکیه و خاورمیانه شده است. آنها دیدند که برای نجات ترکیه از این وضعیت خطرناک به کوردها نیاز دارند. به همین دلیل باغچلی آن سخنرانی را انجام داد. رهبر آپو نیز به سخنرانی باغچلی پاسخ داد. گفت: «اگر واقعاً میخواهید مردم ترکیه و ترکیه را از خطر نجات دهید؛ راهش تغییر سیاست شما در قبال کوردهاست.» گفت: «اگر میخواهید تغییر دهید، من آمادهام، میتوانم وظیفه خود را از نظر نظری و عملی انجام دهم.» رهبر آپو بر این اساس گام برداشت.
ما تصمیم به پایان دادن فعالیتها تحت عنوان پکک را به دلیل خواست ترکیه برای نابودی پکک نگرفتیم. رهبر آپو این را خواست. دولت ترکیه نگفت مبارزه مسلحانه را متوقف کنید، رهبر آپو گفت. یعنی گامهایی که تاکنون برداشته شده، به صورت یکجانبه توسط رهبر آپو برداشته شده است. ما نیز به رهبر آپو پاسخ دادیم. گامهایی را که رهبر آپو برداشته بود، از طرف خود تکمیل کردیم. این کاری است که انجام شده.
ما نیز گفتیم: «تا این اندازه گامهای یکجانبهای است که میتوانیم برداریم؛ دیگر نمیتوانیم گام بیشتری برداریم.» اگر واقعاً میخواهید مشکل را حل کنید، ما بستر آن را آماده کردهایم. کارهای انجام شده در این چارچوب است.
همه چیز را طبق گفته آنها برنامهریزی کردهایم. وضعیتی نیست که «همه چیز طبق برنامه ما پیش میرود.» آنها چنین تصوری را ایجاد میکنند. آنها میخواهند هم در داخل و هم در خارج این تصور را ایجاد کنند که «ما جنگیدیم، پکک را از بین بردیم، پکک هیچ راهی ندارد، پکک را تسلیم میکنیم». همه باید بدانند که حقیقت این نیست.
ترکیه بسیار تحت فشار قرار گرفته است؛ زیرا مبارزه ای که ما انجام دادیم و سیاست آنها در قبال کوردها و رهبر آپو، شکست خورد. این مشکلات بسیار جدی برای ترکیه ایجاد کرد. اگر آنها آن سیاست را ادامه میدادند، مشکلاتشان بسیار بیشتر میشد. همچنین تغییرات بسیار بزرگی در خاورمیانه در حال رخ دادن است. این تغییرات نیز ترکیه را بسیار تحت تاثیر قرار میدهد. هنگامی که مشکلات داخلی با مشکلات خاورمیانه ترکیب میشود، سرنوشت ترکیه تحت تاثیر قرار میگیرد.
رهبر آپو همانطور که نسبت به کوردها احساس مسئولیت میکند، نسبت به مردم ترکیه و مردم خاورمیانه نیز احساس مسئولیت میکند. او خطر را دید و خواست جلوی این خطر را بگیرد. او نمیخواهد نه کوردها، نه ترکها و نه مردم خاورمیانه خطری را تجربه کنند. او نمیخواهد ترکیه مشکلاتی را که عثمانی تجربه کرد، تجربه کند. زیرا رهبر آپو واقعاً مسئولانه عمل میکند. او هم ترکیه و هم مردم را دوست دارد. او نمیخواهد آنها مشکلی را تجربه کنند. به همین دلیل گامهای یکجانبه برداشت.
اکنون سعی میکنند وانمود کنند که گامهایی که ما برداشتهایم را خودشان توسعه دادهاند یا آنها ما را مجبور به برداشتن این گامها کردهاند. چنین چیزی وجود ندارد. همه باید این حقیقت را به خوبی بدانند.
در حال حاضر روند به صورت یکجانبه پیش میرود. تاکنون نیز اینگونه پیش رفته است. شما پس از ۴۱ سال،
تصمیمات بسیار مهمی مانند پایان دادن به مبارزه مسلحانه و مبارزه با روشها و راههای مختلف گرفتید. برخی
گروهها مسئله را از این دیدگاه میبینند که پکک برای ما تضمین امنیت است. یعنی اگر روند مختل شود یا به
نتیجه نرسد، چه موضعی اتخاذ خواهد شد؟
همه باید این را به خوبی درک کنند؛ ما یک فلسفه، ایدئولوژی، سبک زندگی و مبارزه داریم. همانطور که در آنکارا بر این اساس شروع کردیم، هنوز هم بر این اساس مبارزه میکنیم و از این پس نیز بر این اساس ادامه خواهیم داد. در اینجا تغییری نخواهد بود. اگر حزبی تشکیل دادیم، بر این اساس حزب تشکیل دادیم. اگر بعداً گامهایی برداشتیم، بر این اساس گام برداشتیم. اکنون اگر به فعالیتها تحت عنوان پکک پایان دادیم، مبارزه مسلحانه را متوقف کردیم، آمادهایم که سلاحها را کاملا زمین بگذاریم، میخواهیم در سیاست دموکراتیک شرکت کنیم، میخواهیم سیاست دموکراتیک را توسعه دهیم؛ تمام این گامها را بر این اساس برمیداریم. ما نمیخواهیم یک بار دیگر جنگ نظامی بین دولت ترکیه و ما رخ دهد. این را نیز به همه نشان دادیم. به فراخوان رهبر آپو، گروهی متشکل از ۳۰ نفر از رفقایمان سلاحهای خود را به آتش کشیدند. ما نمیخواهیم یک بار دیگر مسلح شویم و بجنگیم. این را نشان دادیم. این به اندازه کافی تجربه شده است.
مشخص شده است که مشکل باید در یک بستر سیاسی و دموکراتیک حل شود. به همین دلیل قوانین باید تغییر کنند. اینها را بیان کردیم. ما در این زمینه مصمم هستیم. این به دولت ترکیه بستگی دارد.
اگر دولت ترکیه واقعا میخواهد مشکل خود را با خلق کورد حل کند، آنگاه باید گام بردارد. باید در شرایط رهبر آپو، در سیاست، قوانین و مقررات خود تغییر ایجاد کند. آنگاه مشکل وارد مسیر حل و فصل میشود.
اما اگر دولت ترکیه میخواهد ما را فریب دهد، خلع سلاح کند، تضعیف کند، اهداف خود را در قبال کوردها محقق کند؛ این امکانپذیر نیست. همه باید این را درک کنند.
این جنبش هدفی دارد. آزادی، دموکراسی و سوسیالیسم است. از روزی که تأسیس شد بر این اساس بود و بر همین اساس هم پیش میرود و ادامه خواهد داد. در گذشته نیز تمام گامهای برداشته شده بر همین اساس بود، امروز نیز گامهایی که برداشته خواهد شد بر همین اساس خواهد بود. خلق ما، دوستان ما و همه باید بدانند که ما در راستای اهدافمان پیش میرویم. هر کسی هر چه بگوید، برای ما اهمیتی ندارد.
اینکه آیا دولت ترکیه میخواهد تصویری نادرست ایجاد کند، آیا میخواهد فریب دهد، یا برخی ملیگرایان نمیدانم حمله خواهند کرد، آیا برخی گروهها که سوسیالیسم رئال را اساس میدانند انتقاد خواهند کرد، یا حمله خواهند کرد؛ ما اینها را چندان اساس قرار نمیدهیم.
ما اینها را فقط امروز تجربه نمیکنیم، از همان روزی که شروع کردیم کم و بیش اینها را تجربه کردهایم. شاید به حرفهایشان توجه کردهایم اما هرگز آنها را اساس قرار ندادهایم و هرگز نیز بر اساس آنها عمل نمیکنیم. ما هدفی داریم. یک خط مشی و اصول داریم. یک سبک زندگی داریم، یک اخلاق داریم و بر این اساس پیش میرویم. همه باید این را بدانند. این جنبش هرگز تسلیم نخواهد شد.
اگر کسی میگوید «تسلیم میکنیم» خودش را فریب میدهد. اگر برخی شک دارند که دولت ترکیه جنبش را تسلیم خواهد کرد یا جنبش تسلیم خواهد شد؛ بدانند که این جنبش حتی در روزهای بسیار سخت، در اوج ناتوانی و زیر ظلم و ستم شدید، هرگز تسلیم نشد، مقاومت را اساس قرار داد، اهداف خود را اساس قرار داد.
امروز وضعیت جنبش مانند گذشته نیست. در این شرایط هیچ کس نمیتواند این جنبش را تسلیم کند، یا فریب دهد. نه رهبر آپو و نه جنبش را نمیتوانند فریب دهند. رهبر آپو و این جنبش، جنبش و رهبری نیستند که فریب بخورند. هدف آنها، مبارزه آنها، جلوگیری از فریب خوردن خلق کورد، خلقهای ترکیه، خلقهای خاورمیانه و بشریت، خارج کردن آنها از انحرافات و تحریفات و توسعه زندگی بر اساس ریشهها، اهداف و خواستههایشان است. جنبش بر این اساس به وجود آمد و مبارزه میکند. اگر با محاسبات سادهای مانند ایجاد تصویری غلط، وانمود کردن به حل مشکل، وادار کردن پکک به برداشتن گامهایی و خلع سلاح کردن آن، بگویند که همه چیز را به این شکل تمام میکنیم، این امکانپذیر نیست.
این جنبش به اهداف خود پایبند است. چه مسلحانه، چه غیرمسلحانه، در راستای اهداف خود پیش میرود. مبارزه فقط نظامی نیست؛ که یک جنبه آن است. مبارزه جنبههای بسیاری دارد. جنبش آپویی از همان لحظه ظهور خود تا به امروز در بسیاری از زمینهها مبارزه کرده است. و به این مبارزه ادامه خواهد داد. هر آنچه برای خلق کورد، خلق کوردستان، خلقهای ترکیه، خلقهای خاورمیانه و بشریت لازم باشد، این جنبش آن را اساس قرار میدهد و خواهد داد. همه باید رهبر آپو و جنبش را به این شکل درک کنند.
با نگاهی به تجربیات گذشته، روند چندین بار مختل شد، اردوغان میز را برگرداند. به نظر شما آیا دولت در حال حاضر
واقعاً برای حل این مشکل داوطلب است؟ اگر واقعاً داوطلب هستند، چرا هنوز عملیاتهای اشغالگری در برخی مناطق
ادامه دارد؟ به نظر شما آیا در دولت هنوز کسانی هستند که خواهان ادامه جنگ باشند؟
آکپ با حمایت حزب حرکت ملیگرا (مهپ) در قدرت است. وقتی چیزی مطابق با اهداف و خواستههایشان باشد، هیچ چیز مانع آنها نمیشود، هر کاری که بخواهند انجام میدهند. اما در مورد چیزی که مطابق با اهدافشان نباشد و به آنها خدمت نکند، تمام قوانین را زیر پا میگذارند، هر کاری که میخواهند انجام میدهند. اگر واقعاً میخواهند ترکیه را از سختیها و مشکلات نجات دهند؛ -که باغچلی در بیانیه خود گفته بود «مشکل بقا وجود دارد»- راهش فریب دادن، دستگیر کردن و اعمال فشار بر کسی نیست. باید از همه اینها دست بردارند. ترکیه با این روش نمیتواند از «مشکل بقا» رهایی یابد.
تنها در صورتی میتوانند مشکلات را حل کنند که ذهنیت خود را تغییر دهند، از اقدامات عملی خود که بر اساس این ذهنیت انجام میدهند دست بردارند، قوانین را اساس قرار دهند، حقوق را اساس قرار دهند، خواستههای خلق کورد، چپگرایان ترکیه، دموکراتها و روشنفکران را اساس قرار دهند و بر این اساس گام بردارند.
این برای خودشان نیز خوب خواهد بود. تا کنون هر کاری که کردهاند برای قدرت خودشان بود، برای تقویت قدرتشان بود. زیرا بسیار ضعیف شدهاند و میخواهند از آن وضعیت خارج شوند. از این وضعیت نمیتوانند با اعمال فشار خارج شوند. با دستگیریها نمیتوانند خارج شوند.
در استانبول پلیس به کسانی که موسیقی کوردی گوش میدهند حمله میکند، یک زن را روانه بیمارستان میکنند. آیا به این شکل مشکلات را حل خواهند کرد، خود را به مردم بقبولانند، قدرت خود را تقویت خواهند کرد؟ این امکانپذیر نیست. به این شکل قدرت خود را بیشتر تضعیف میکنند.
اگر واقعاً میخواهند در قدرت بمانند، باید مردم را در کنار خود قرار دهند، نیروهای دموکراتیک را در کنار خود قرار دهند، از سیاستهایی که در پیش گرفتهاند و از تجزیه جامعه دست بردارند. نباید برخی را در کنار خود و برخی را در مقابل خود قرار دهند.
از اینجا نیز میفهمیم که آنها فقط قدرت خود را در نظر میگیرند اما این محاسبه نیز اشتباه است. با این محاسبه نمیتوانند قدرت خود را تقویت کنند. اساساً با این روش بیشترین آسیب را میرسانند. واکنشهای بسیار بزرگی ایجاد میکنند. من از آنها میخواهم که از این سیاست دست بردارند و یک سیاست دموکراتیک را اساس قرار دهند. این زمینه باید توسعه یابد. سود آنها و همه در این است.
کمی هم میخواهم در مورد وضعیت سوریه، روژاوا بپرسم. سالگرد انقلاب روژاوا نیز هست. انقلاب اکنون در چه نقطهای
است؟ موقعیت انقلاب را چگونه میبینید؟ وضعیت کوردها و دیگر خلقها در آنجا چگونه است؟ اکنون هرج و مرج نیز وجود
دارد، گاهی اوقات درگیریها نیز رخ میدهد. نظرات شما در مورد دولت جدید، به طور کلی در مورد سوریه و روژاوا چیست؟
در روژاوا انقلابی رخ داد، این انقلاب امیدی نیز ایجاد کرد. هم برای کوردها و هم برای کسانی که برای دموکراسی، آزادی مبارزه میکنند، برای آزادی زنان، برای محیط زیست، یعنی برای همه کسانی که در برابر ظلم و بیعدالتی ایستادهاند، امیدی شد.
میگویند که مدل توسعه یافته در روژاوا باید هم در سوریه و هم در خارج از سوریه اساس قرار گیرد. همه این را بیان میکنند. این هم درست است. همه میدانند که با وجود تمام کاستیهایش، اگر مدلی در روژاوا توسعه یافته، بر اساس ایدههای رهبر آپو توسعه یافته است. در اساس این انقلاب، زحمات بسیار زیادی از سوی رهبر آپو وجود دارد. رهبر آپو سالها در آنجا مبارزه کرد. بسیاری از مردم ما در آنجا با رهبر آپو ماندهاند، ملاقات کردهاند، جلساتی داشتهاند. یعنی اگر در مردم تغییری، آگاهیای ایجاد شده، نتیجه تلاشهای رهبر آپو بوده است. اگر امروز مردم روژاوا از رهبر آپو حمایت میکنند، دلیلش همین است. زیرا رهبر آپو به آنها خدمت کرد. در نتیجه این خدمت، انقلاب روژاوا توسعه یافت. شاید همه این را به طور کامل نمیدانند اما کسانی نیز هستند که میدانند.
این انقلاب به خودی خود توسعه نیافت. یک پایه و اساس داشت. چه کسی این پایه را بنا نهاد؟ وقتی روی روژاوا تمرکز میکنند، به واقعیت رهبر آپو میرسند. میبینند که ایدههای رهبر آپو این انقلاب را توسعه داده است. به همین دلیل میخواهند حقیقت رهبر آپو را بهتر درک کنند.
مثلاً جنبش زنان کورد، الگویی برای زنان سراسر جهان است. آنها میخواهند بفهمند که چگونه چنین جنبشی در میان کوردها توسعه یافته است. در آنجا نیز رهبر آپو را میبینند. آنگاه میخواهند حقیقت رهبر آپو را بهتر درک کنند.
برخی نیز انتقاد میکنند؛ میگویند «چگونه یک مرد میتواند رهبری جنبش زنان را بر عهده بگیرد.» رهبر آپو نیز به این پاسخ داد؛ «اگر من رهبری میکنم، جنبش زنان باید از آن نتیجه بگیرد. یعنی چون نمیتوانستند خودشان رهبری کنند، من رهبری میکنم. تمام آرزو و مبارزه من برای خودویژگیبودن زنان است.» اگر در روژاوا تغییری در ذهنیت و عمل، در مردم و زنان ایجاد شده، اگر ملت دموکراتیک توسعه یافته، اگر مردم بر این اساس زندگی میکنند؛ این بسیار مهم است.
آیا کمبودهایی ندارند؟ البته دارند، اما انقلاب روژاوا، با وجود همه اینها، الگویی برای همه است.
اگر سوریه نیز میخواهد مشکلات خود را حل کند، میتواند با این مدل حل کند. یعنی اگر مانند گذشته، مانند حکومت بعث، دولت-ملت را اساس قرار دهد، نمیتواند مشکلات سوریه را حل کند. در این صورت جنگ، تجزیه، کشتار و آسیمیلاسیون رخ خواهد داد. هرگز نمیتوانند وحدت سوریه را، وحدت خلقهای سوریه را فراهم کنند.
اما تنها با مدل روژاوا میتوانند هم وحدت سوریه و هم وحدت خلقهای سوریه را فراهم کنند. تنها این مدل میتواند دموکراسی و آزادی را به ارمغان بیاورد. آنگاه همه با زبان خود، هویت خود، اراده خود، فرهنگ خود ابراز وجود میکنند، سازماندهی میشوند و به مسئولیتهای خود در قبال دیگر خلقها نیز عمل میکنند. سوریه تنها به این شکل میتواند از وضعیت بد خارج شود.
روژاوا برای توسعه یک سوریه دموکراتیک مبارزه میکند و بهای آن را میپردازد. اما کسانی که به جای رژیم بعث به قدرت رسیدهاند، باز هم ایده رژیم بعث را مبنا قرار میدهند. نژادپرستی و دولت-ملت را اساس قرار میدهند. میخواهند همه را در دولت-ملت ذوب کرده و یکپارچه کنند. مشکلات از همینجا ناشی شده است. اینها نیز میخواهند مشکلات ادامه یابد.
اکنون در سوریه چه کسانی در قدرت هستند؟ القاعده است. چه کسی آنها را به قدرت رساند؟ آمریکا و انگلستان آنها را به قدرت رساندند. این را در افغانستان نیز انجام دادند. اکنون در سوریه نیز انجام میدهند.
به اصطلاح مخالف القاعده و داعش بودند. پس چگونه این حکومت را در برابر همه قرار میدهند و میگویند «باید این حکومت را بپذیرید، بپیوندید، همه چیزتان را رها کنید و به سوریه بپیوندید.» یعنی میگویند به داعش، به القاعده بپیوندید. این چقدر درست است؟ چه کسی این را قبول میکند؟
این خلقها سالها در برابر دولت-ملت، در برابر رژیم بعث ایستادند. آیا برای این ایستادند؟ این طرح پیش نمیرود. هیچ کس نباید بر آن اصرار کند.
میگویند «باید ادغام صورت گیرد.» ادغامی که آنها میگویند؛ یعنی هم کورد، هم دروزی، هم علوی، همه خودشان را انکار کنند و به این حکومت بپیوندند. ادغام را اینگونه میبینند.
ادغامی که رهبر آپو، جنبش ما اساس قرار میدهد، هیچ ارتباطی به این ندارد. ما از ادغام دموکراتیک صحبت میکنیم. دولت و دموکراسی باید یکدیگر را بپذیرند، با هم زندگی کنند. دولت دموکراسی را و دموکراسی دولت را بپذیرد.
دموکراسی چه معنایی دارد؟ یعنی خلق کورد، سریانی، ارمنی، دروزی، علوی با هویت خود، فرهنگ خود، اراده خود ابراز وجود کنند، سازماندهی شوند. همانطور که برای خود مسئولیت میپذیرند، برای دولت نیز باید بپذیرند و دولت نیز باید با همین مسئولیتپذیری به خلقها نزدیک شود. تنها اینگونه میتوانند با آرامش زندگی کنند. وحدت اینگونه حاصل میشود؛ با زور، با نابودی نمیشود؛ بر اساس میل و رغبت میشود.
وحدت داوطلبانه نیز زمانی حاصل میشود که طرف مقابل را بشناسی، ارادهاش را، فرهنگش را، سازمانش را بشناسی. با کشتار، با آسیمیلاسیون، با کوچاندن هیچ کس، کسی را قبول نمیکند. این را سالها ادامه دادند. روژاوا و پکک نیز علیه این مبارزه کردند. باید از اینها نتیجه بگیرند. با زور، با گفتن «خودت را انکار کن» نمیشود. روژاوا نیز این را قبول نمیکند و نباید هم بکند.
اگر این سیاست را ادامه دهند، روژاوا، دروزیها، علویها، و تمام عربهایی که داعش و هیئت تحریر الشام را قبول نمیکنند، مسیحیان، روشنفکران، همه میتوانند دست در دست هم یک سوریه دموکراتیک توسعه دهند. میتوانند قوانین خود را وضع کنند، میتوانند با هم در برابر فشارهای حکومت القاعده ایستادگی کنند. تنها به این شکل میتوانند نتیجه بگیرند.
در مورد وضعیت سوریه، تام باراک بیانیهای داد. او گفت که کوردها، یعنی نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) نباید
خواهان کوردستان باشند. در حالی که آنها چنین خواستهای ندارند. پس چرا تام باراک چنین پیامی داد؟
من نام باراک را نبردم اما افکار و اقدامات او را بیان کردم. او به نام آمریکا یک سیاست را پیش میبرد. خودش نیز یک مسیحی لبنانی است. ادعاهای زیادی در مورد او وجود دارد، تحقیقاتی انجام شده، او یک سرمایهدار است. اینکه چقدر افکار آمریکا را نمایندگی میکند؛ آن هم جای سوال دارد. دقیقا نمیدانیم. اما او این اظهارات را به نام آمریکا انجام میدهد. او میگوید روژاوا و مدیریت شمال و شرق سوریه باید کاملا خود را منحل کرده و به مدیریت دمشق بپیوندند و در آن جای بگیرند. او میگوید «یک دولت، یک ملت، یک میهن، یک پرچم». دقیقا مانند دولت ترکیه…
دولت ترکیه سالها این سیاست را پیش برد، پس چه نتیجهای گرفت؟ امروز دولت ترکیه به دلیل این سیاست خود در وضعیت دشواری قرار گرفته است. باز هم میخواهد با کوردها از این وضعیت خارج شود. آنها میخواستند کوردها را از بین ببرند اما خودشان را از بین بردند. اکنون نیز مجبور شدهاند کسانی را که میخواستند از بین ببرند بپذیرند و از آن وضعیت خارج شوند.
در سوریه نیز همین اتفاق میافتد. دائما میگویند «یک (ملت)، یک (دولت)»، دولت-ملت میخواهند. خلقها چگونه این را قبول کنند؟ این نمیشود. به همین دلیل اگر بر این سیاست اصرار کنند، آنگاه نیروهای دموکراتیک و آزادی در سوریه مجبورند یک جبهه دموکراتیک تشکیل دهند، قوانین خود را وضع کنند. و بر این اساس خود را اعلام کنند. باید برای یک سوریه دموکراتیک مبارزه کنند. و این صحیح است.
به قدرتهای بینالمللی اشاره کردید، مسئله کورد یک مشکل ۱۰۰ ساله است. در ایجاد این مشکل، قدرت های بینالمللی نیز نقش داشتهاند. آنها قراردادهای سایکس پیکو و لوزان را منعقد کردند. اگر این قدرت ها نپذیرند، مشکل چگونه حل خواهد شد؟
سایکس-پیکو، لوزان و همه اینها شکست خوردند. از آنجا که دیدند اینها شکست خوردهاند، «بهار عربی» را در خاورمیانه توسعه دادند. کسانی که سایکس-پیکو را توسعه دادند این کار را کردند. آنها میخواستند یک بار دیگر خاورمیانه را مطابق با منافع خود سازماندهی کنند. اما هر چقدر هم گام برداشتند، در سوریه متوقف شدند. رژیم بعث آنها را متوقف کرد. آنها دیدند که تا زمانی که حکومت بعث را از بین نبرند، نمیتوانند منافع خود را در خاورمیانه دوباره سازماندهی کنند. اگر در سوریه تغییر و تحولی رخ داد، دلیلش همین است. زیرا آنها در آنجا گره خورده بودند، خفه شده بودند. برای گرهگشایی، تغییر را اساس قرار دادند. آنها میخواستند راه خود را باز کنند و خاورمیانه را بر اساس منافع خود دوباره سازماندهی کنند. اکنون جنگ را بر این اساس توسعه میدهند. هدف از تغییراتی که ایجاد میکنند نیز همین است.
این البته وضعیتی خطرناک برای مردم منطقه است. مردم منطقه از آن ائتلافها آسیبهای زیادی دیدند، هم عربها و هم کوردها آسیب دیدند. زیرا تکهتکه شدند. درد زیادی کشیدند، بهای زیادی پرداختند. اکنون نباید این را بپذیرند. نباید ائتلافهای جدیدی را که جایگزین ائتلافهای شکستخورده شدهاند، بپذیرند. زیرا آنها میخواهند خاورمیانه را برای منافع خود دوباره سازماندهی کنند. این خطرات بزرگی را برای این خلقها ایجاد میکند.
سیستمی که رهبر آپو در حال حاضر برای خاورمیانه توسعه میدهد نیز به همین دلیل است. در خاورمیانه، ادیان، خلقها، فرهنگها نباید با یکدیگر روبرو شوند، نباید یکدیگر را نابود کنند تا سیستم سرمایهداری نتواند برنامه خود را برای خاورمیانه اجرا کند.
سیستمی که رهبر آپو ایجاد کرده نیز به همین دلیل است. رهبر آپو فقط برای کوردها و خلقهای ترکیه حرکت نمیکند، بلکه برای تمام خلقهای خاورمیانه نیز حرکتهایی را توسعه میدهد. زیرا در حال حاضر مداخله بسیار بزرگی در خاورمیانه وجود دارد.
رهبر آپو هم در جنبش ما، هم در دولت ترکیه و هم در خاورمیانه مداخله کرد. با این مداخلات چه میخواهد بکند؟ نمیخواهد خلقها روزهای تاریک، کشتارها و رنجها را تجربه کنند. باید با هم آزادانه و دموکراتیک زندگی کنند. رهبر آپو برای این یک سیستم توسعه داد، یک راه حل توسعه داد. این نیز سیستم ملت دموکراتیک است. مدل روژاوا نیز با وجود تمام کاستیهایش بر پایه این سیستم بنا شد. اگر همه میخواهند از جنگ نجات یابند، آزادانه و دموکراتیک زندگی کنند، باید مدل روژاوا را اساس قرار دهند و این مدل باید در سوریه و خارج از سوریه گسترش یابد.
در پایان، آیا پیامی برای مردم کوردستان و ترکیه دارید؟
آنچه برای مردم ترکیه و مردم کورد خواهم گفت این است که باید از حرکتی که رهبر آپو توسعه داده است، حمایت کنند.
رهبر آپو یک فراخوان داد؛ اما این فقط یک فراخوان نیست. برای اینکه این در عمل محقق شود، رهبر آپو به صورت یکجانبه گامهای زیادی برداشت. همه باید بدانند که فقط با رهبر آپو نمیشود. خلق کورد، خلقهای ترکیه و هر کسی که میگوید در ترکیه باید دموکراسی و آزادی باشد و مسئله کورد باید حل شود، باید از این حرکت حمایت کند. یعنی برای تحقق آن در عمل کار کنید.
فقط بیانیه ندهید، نگویید «این حرکت خوب است اما ما شک داریم.» بله، ممکن است شک و تردید وجود داشته باشد. کارهایی که دولت ترکیه و حکومت انجام میدهند در مردم شک و تردید ایجاد میکند. در گذشته نیز ایجاد میکرد، اکنون نیز ایجاد میکند، اما برای از بین بردن این شک و تردیدها نیز باید کار کرد.
تنها با کار کردن میتوان این شک و تردیدها را از بین برد. تا زمانی که کار نشود، این شک و تردیدها ادامه خواهد داشت و حتی شاید شکهای جدیدی نیز ایجاد شود. اگر میخواهیم شک و تردیدها را از بین ببریم؛ پس باید کار کنیم. یعنی باید از گامهایی که رهبر آپو برداشته حمایت کنیم، برای تحقق آنها تلاش کنیم. باید بر دولت، بر حکومت آکپ فشار بیاوریم. وقتی فشار ببینند مجبور به برداشتن گامهایی خواهند شد، اگر فشار نباشد گامی برنمیدارند.
تنها چیزی که آنها میخواهند، خلع سلاح این جنبش است. دغدغه حل مسئله کورد، حل مسئله دموکراسی و آزادی در ترکیه را ندارند. ما نیز خواهان حل مشکلات هستیم. مردم ترکیه، سوسیالیستها، دموکراتها، حتی لیبرالها، مخالفان حکومت، کسانی که خواهان حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی خود هستند، چگونه این کار را انجام خواهند داد؟ تنها با حمایت از این حرکت، با فشار بر حکومت، با مجبور کردن دولت و حکومت به تغییر قوانین و ذهنیت خود، این مشکلات حل میشود. وظیفه همه این است.
این فقط مشکل مردم کورد و ترکیه نیست. دیگر بخشها نیز باید از این حرکت حمایت کنند. برای این باید مبارزه کنند. در خارج از میهن، در اروپا، کوردها در هر کجا که هستند، هم خودشان باید به حرکت درآیند و هم دوستانشان را به حرکت درآورند. اگر فشار زیادی اعمال کنند، آنگاه دولت ترکیه مجبور به برداشتن گامهای دموکراتیک و آزادی خواهد شد. آنگاه خواستهها و انتظارات محقق میشود، شک و تردیدها از بین میرود. فقط با گفتن «روند خوب است» و دادن برخی بیانیهها و عدم اقدام و فعالیت، مشکلات حل نمیشود و فایدهای نیز ندارد.
اگر گامهایی که رهبر آپو برداشته نیز فقط به خود رهبر آپو محدود بماند، نتیجهای نخواهد داشت. رهبر آپو به صورت یکجانبه کار بزرگی انجام داد. تمام گامهایی را که باید برمیداشت، برداشت و کسانی که باید این گامها را تکمیل کنند، کسانی هستند که خود را دموکرات، آزادیخواه مینامند، کسانی که میگویند میخواهند مشکلات ترکیه حل شود، دموکراسی باشد. اکنون مسئولیت بر عهده آنهاست. اگر دولت ترکیه را مجبور کنید، گام برمیدارد وگرنه برنمیدارد.
در آفریقای جنوبی نیز نلسون ماندلا به این شکل به نتیجه رسید. اگر مبارزه نمیکردند، نتیجهای نمیگرفتند. ما نیز باید از این درس بگیریم.






