در شرایط کنونی هر رویداد سیاسی در جامعه انعکاس فوری دارد. مردم به رویدادهای پیشارو بی تفاوت نیستند. نه اینکه بی تفاوت نیستند بلکه تبعات و پیامدهای هر رویدادی را ارزیابی میکنند. مردم به نظر من بیشتر از هر دوره ای به معنی اخص کلمه سیاسی پدیده ها و رویدادها را میبینند به زندگی خودشان رویدادها را مربوط میدانند. و به نظر من بشکل زنده ای سرنگونی طلب شده اند، و هر رویداد سیاسی و تغییر آرایش دولتها و رویدادها را به سرنوشت خود مربوط میدانند. دوره کنونی پسا جنگ ۱۲ روزه را دوره ماندگاری درازمدت حمهوری اسلامی نمیبینند. مردم به قدمت عمر جمهوری اسلامی و بویژه در جنگ ۱۲ روزه و اکنون پس از جنگ از سقوط جمهوری اسلامی خوشحال هستند.
همچنانکه بعد از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حملات کوبنده اسرائیل به حزب الله لبنان و نیروهای محور مقاومت جمهوری اسلامی و سقوط بشار اسد مردم در سوریه از سرنگونی بشار اسد خوشحال شدند. در لبنان کم نبودند مردمی که از تضعیف حزب الله و کشتن حسن نصرالله و ده ها فرمانده حزب الله و سپاه قدس خوشحال شدند.
هم اکنون ما در دوره پس از جنگ هستیم. مردم و ما همه با هم رویدادهای سیاسی را زیر ذربین و کنجکاوی هوشمندانه قرار میدهیم. به این دلیل که زندگی و ممعیشت و آینده فرزندان و خودمان را تغییر دهیم و نگهداریم. بارها در گفتارهای یک یا چند نفره در نوشته های میدیای اجتماعی در فعالیتهای سیاسی و نوشتاری ما با پدیده امیدواری به خلاصی از دست رژیم حمهوری اسلامی روبرو میشویم.
در چند روز گذشته با ورود بیانیه میر حسین موسوی به صحنه سیاست ما شاهد برخوردهای متفاوتی بوده ایم. برخودر مردم عموما نگاه تیز به آینده سیاسی و رسیدن به چیزی است که همه به نام آلترناتیو اینده سیاسی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی میشناسند. همه ما بر این باوریم که ما مردم به آلترتاتیو حکومتی نیاز داریم. بر این باوریم بالاخره با ایجاد یک قدرت متحد بتوانیم نفس های آخر جمهوری اسلامی را از او گرفت و نابودش کرد و سرنگونش کرد.
تعداری از دوستان به من گفته اند بیخود از روی لج سیاسی به بیانیه میرحسین موسوی بند نکنید. اگر این بیانیه و تعداد حمایتهایی که از او شده میتواند خلا قدرت را پُر کند و گامی جدی در جهت برداشتن جمهوری اسلامی است، چرا نباید استقبال کرد.؟!
جواب من به این دوستان مشخص است؛ میر حسین موسوی کارنامه ای پُر از اعدام های دهه شصت را در پرونده اش ثبت کرده. سکوت او در بیش از سه دهه گذشته تاییدی است بر این همه جنایت که در دوه نخست وزیری او روی داده است. میرحسین موسوی طرفدار «دوران طلائی خمینی» است. و مادام دوران طلائی خمینی برایش یک تقدس حکومتی است اگر شریک جرم در نباشد تایید کننده تمام این جنایتها است. جواب من به دوستان این است که رفراندوم پیشنهادی میرحسین موسوی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی رفراندوم اری یا نه اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ است. رفراندومی است برای کاندگار شدن جمهوری اسلامی و سیستم حکومتی و سرکوبگر. در نظامیکه خامنه ای هنوز در راس قدرت است رفراندوم و مراجعه به ارا و رای مردم «حق تعین سرنوشت مردم» را تضمین نمیکند. و البته چندین استدلال دیگر در رد بیانیه موسوی.
این بحث را با رد بیانیه میر حسین نمیتوانم به پایان برسانم مادام به حساسیت مردم و شکل دخالتگری آنها بی توجه بود. ما در طول زمان به عنصر دخالتگری مردم اشاره کرده ایم اما به نظر من شرایط دخالت و حساسیت مردم و جامعه تغییر کرده. با انقلاب ژینا/مهسا امینی و خیزش زن زندگی آزادی شیوه دخالتگری مردم شکل جدید و اجتماعی بخود گرفته. مردم زن زندگی آزادی را به تبیینی اجتماعی از منشور رهایی جامعه تا سرنگونی جمهوری اسلامی تعریف کرده اند. حساسیت مردم تابعی جدی از تغییر در اوضاع و شرایط کنونی است. تغیر در زندگی روزانه و بالابردن توقعات معیشتی و رفاه. تغییر در آزادی بیان و باز شدن در زندانها. لغو آپارتاید جنسیتی و رهایی زنان از حجاب و قوانین شریعه. تغییر در دخالت نکردن مذهب در زندگی مردم. و…و… در یک کلام تغییر و رسیدن به نتایج قابل لمس برای نزدیک شدن ده ها گام به سرنگونی و تحقق رهایی از شر رژیم تبهکار جمهوری اسلامی. همچنانکه مردم در سوریه خواهان سرنگونی رژیم دیکتاتور بشار اسد بودند و با حملات کوبنده اسرائیل به حزب الله لبنان و نیروهای محور مقاومت جمهوری اسلامی بشار اسد سرنگون شد و مردم سوریه از سرنگونی بشار اسد خوشحال شدند. همچنانکه ما مردم از کشتن قاسم سلیمانی و ده ها فرمانده چنایتکار جمهووری اسلامی در دوره حملات اسرائیل به حمهوری اسلامی خوشحال شدیم. همچنانکه ما از تضعیف محور مقاومتی ها خوشحال شدیم. همچنانکه ما از پایان قدرت نمایی جمهوری اسلامی در منطقه خوشخالیم و همچنانکه اگر خامنه ای در سوراخ موش و تونلهای زیر اعماق زمین نابود و سر به نیست میشد خوشحال میشدیم. و اینها آن تغییراتی بودند که کسب شده. و مردم و مبارزاتشان را تقویت کرده. اما به نظر من جای این خوشحالی های مثبت را نباید با آلترناتیو یا بیانیه هایی از قبیل بیانیه میر حسین موسوی یکجا در یک کاتگوری سیاسی همسان و یک گرفت.
در یک کلام؛ فضای جنگ و التهاب سیاسی جامعه فروکش نکرده. دوره تعیین کننده ای را پیشا رو داریم. باید برای غلبه بر موانع و برای و سرنگونی جمهوری تبهکار اسلامی جنگید. فرصت های تاریخی را بسازیم و از دست ندهیم. بسوی سازماندهی مردم و جامعه گامهای زنده و مبتنی بر دستاوردها را بسازیم.
تعدادی از کامنت هایی که در سایت ایکس X نوشته ام جهت یادآوری ضمیمه است.
۱. در مناظره در باره بیانیه موسوی و اوضاع سیاسی جاری بویژه وقتی طرح های آلترناتیو به مساله روز تبدیل شده و توجه میلیونی مردم را بخود جلب میکند، تقویت گفتمان زن زندگی آزادی از اهمیت بالایی برخوردار است. و فعالیت مفیدی در مقابله با طرح های امثال میر حسین موسوی خواهد بود.
……
۲. در باره موسوی، و خاتمی ها باید هزاران صفحه از درد و رنج و جنایت نوشت. امثال فاطمه حقیقت جو و دیگر رانده شده ها از مجلس اسلامی که پیاده نظام میرحسین موسوی شده اند بجای نمره مثبت از مردم نفرت و نمره منفی خواهند گرفت. مردم با قاطعیت تمام از خامنهای تبهکار و موسوی عبور خواهند کرد.
…….
۳. نه میرحسین نه رضا پهلوی نه جمهوریخواه ملی – مذهبی نه خانم کار و نه فاطمه حقیقت جو نه خاتمی و ۸۰۰ کنشگر هرگز نمیتوانند نجات دهنده جمهوری تبهکار اسلامی باشند.خامنه ای تن به رفراندوم نمیدهد، و مردم هم جای زن زندگی آزادی با رفراندوم را عوض نمیکنند. منشور زن زندگی آزادی تا سرنگونی.
…….
۴. عمیق دیدن مسائل پیشا رو و پسا جنگ ۱۲ روزه باید مانع افتادن در دام نقشه های سایبری و گفتمان هایی که جمهوری اسلامی شکست خورده برای جبران شکستهایش توسط عوامل دو خردادی ها و ملی مذهبی ها طراحی کرده، باشد. برخورد عمیق خنثی کردن طرح های مزورانه جمهوری اسلامی و تقویت جبهه سرنگونی است.
…….
۵. شکست داخلی و استراتژیک جمهوری اسلامی بیشمارند. از اقتصاد تا سیستم امنیت. از امپراطوری شیعی چیزی جز ویرانه ای که زمانی در خاورمیانه نیروی بازدارنده اسرائیل و آمریکا و نمادی از قدرتنمایی داخلی بود، نمانده. سرنوشت خاورمیانه بعد از ۷ اکتبر و جنگ ۱۲روزه بدون ج ا رقم خواهد خورد!
8 پاسخ
خوشبختانه اکثر نیروهای چپ،انقلابی،کمونیست و تشکلهای کارگری، فرهنگی، بازنشسته، زندانیان جنگ افروزی بین ۲ رژیم تباهی، ۲ حکومت آپارتاید دینی و فاشیستی را بدون دخیل بستن بطرف دیگری محکوم کرده اند. و هر روز ماهیت شما بیشتر در میان نیروهای چپ رادیکال افشا میشود و به انزوای بیشتر شما کمک میکند.بی دلیل نیست که سالیانه چند نفر از میان “انبوه” خودتان جدا میشود ….
خودشیفتگی شما و رهبرانتان و اینکه از حزبی که کنگره هایش جولانگاه همسر ایرانی(نازنین افشین جم) وزیر دفاع حزب راست کانادا و کارشناسان سلطنت طلب اینترنشنال است انتظار بیشتر نیست؟
“حزب” شما روی دیگر سکه و سربازان قسم خورده مهتدی و بی بی و ” تنها دموکراسی خاورمیانه” هستید.سرنگونی با انقلاب مردم و به اراده کارگران و مزد بگیران زحمتکشان و نه از طریق بزن بزن شما و”شهبانو”بدست می اید.
چپ محور مقاومت هم مثل شما وقتی کم می آورد دنبال آدرس و نام اکانت جعلی است.این ترفندها مدتهاست کهنه و رنگ و رو باخته و نشان از تنگی قافیه دارد..
با درود
اگر به این جنگ از نظر یک واقعه تاربخی که اتفاق افتاده، نگاه کنیم ، جمهوری اسلامی ضعیف شده، همانطور که با بی ٱبی ، بی گازی و بی برقی ، یا با انتخاب دوباره جنتی و بی عرضگی در تمام امور مملکت داری جمهوری اسلامی در حال ضعیف تر شدن است و هیچ شکی در این نیست.
ولی این حمله باعث تفرقه و ضعیف ترشدن اپوزیسون هم شده ،
هیچ گروهی پاک و منزه و بی عیب نیست، همینی که هست ، بوجور که وارده.
با ٱرزوی اتحاد برای پیشروی با همین امکانات
دومین نکته کم نیستند خواننده نوشته شماکه با مقدرات چپ محور مقاومت یا چپ خط امامی اشنا نباشد.
موضعگیری های سیاسی چپ ضد امپریالیست دوران جنگ ایران و عراق و پرت شدن سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) به زیر پرچم امام خمینی ضد امپریالیست بر حسب اتفاق امروز در میان طیف نسبتا قابل توجهی از چپ قابل مشاهده است. کم نیستند و نبودند که مساله سرنگونی را در اطلاعیه هایشان تا اطلاع ثانوی کنار گذاشته اند.
در هر صورت موضع سر راست و شفاف ما سرنگونی رژیم جنگ افروز است.
در ضمن دیالوگ با اکانت مجهول “کهنسال” سخت است. من نمیدانم پشت کهنسال کی نشسته.
جناب کهنسال! جواب من به شما جوابی سر راست بود. جمهوری اسلامی ضعیف شده به نفع انقلاب و سرنگونی است. چند نکته اساسی را توضیح میدهم. بارها به پروپاگاندهایی از قبیل چیزهایی که شما نوشته اید جواب داده ایم. اما یکی دو نکته کوتاه؛ ما با شروع حملات اسرائیل به جمهوری اسلامی موضع اصولی را اتخاذ کردیم. نه به جنگ به به جمهوری اسلامی. از نظر ما جنگ افروزی جمهوری اسلامی فاکتور اصلی حملات اسرائیل است. شما دقت کنید بعد از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی به سیاست جنگ افروزی ادامه میدهد. موضع سیاسی ما در جنگ ۱۲ روزه و قبل از حملات هوایی اسرائیل به جمهوری اسلامی و تهدیدهای دو طرف متخاصم اسرائیل ـ امریکا و جمهوری اسلامی مبتنی بر سرنگونی رژیم جنگ افروز است.
جناب نودینیان:بسیار متاسفم که زیر پرچم “کمونیسم”،”کارگر” از این سایت برای بازنشر نظریات یاسمین بانو استفاده میکنید:”بزن بی بی”.آنها رسانه های میلیون دلاری خود را دارند
این شعار و سخنان مراد و لیدر شما مانند:”پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید”در حافظه تاریخی ایرانیان باقی خواهد ماند!
رضا پهلوی:”در تمام تظاهراتهای بعد از ۷ اکتبر پرچم شیر و خورشید در کنار پرچم اسرائیل بوده است.”
در چند سال اخیر بخصوص بعداز خیزش مهسا در تمام تظاهرات خارج از کشور پرچم “حککا”؛علیرغم توهین وتحقیر کنار پرچم شیر و خورشید بوده(با توجیه:نجس که نمیشویم)
واقعا تاسفبار است که افرادی برای حقانیت بخشیدن به جنبش مهسا؛ متوسل و آویزان به سخنان فاشیست کودک کشی مانند نتانیاهو(مصاحبه تقوایی ) که بخاطر جنایت علیه بشریت تحت تعقیب جهانی قرار گرفته است بشوند.
حزب شما روی دیگر سکه “چپ” محور مقاومتست که زیر پرچم م.ل از بیت رهبری سر در میآورد.
خوشبختانه تشکلات مستقل کارگران معلمان-بازنشسته…پاسخ شمارا داده اند
کهنسال به نکته خوبی اشاره کرده ای، “هر ضربه ای از اسرائیل به جمهوری اسلامی مبارزه مردم برای حکومت را تسهیل خواهد کرد” این گفته تقوایی چه ایرادی دارد؟ مگر ضربات اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه حکومت را تضعیف نکرد. حملات اسرائیل به حزب الله لبنان و کشتن فرماندهان چرا بد بود؟ خوشحالی مردم هم همین بود. سرنگونی جمهوری اسلامی درسته امر جدی ما مردم است. جمهوری اسلامی تضعیف شده راحتتر و کم هزینه تر سرنگونی خواهد شد. با مهر برای کهنسال.
اگر یک “بمبهای آزادیبخش” زبانم لال منجر به مرگ یا خرابی منزل یکی از اقوام دور یا نزدیک پهلوی،مهتدی، تقوایی یا رجوی… میشد بازهم حواریون اینها خوشحالی میکردند؟
تقوایی رهبر حزبی گفته بود:“هرضربهای از اسرائیل به ج.ا مبارزه مردم برای حکومت را تسهیل خواهد کرد….” یا دوران تجاوز امریک-ناتو به لیبی گفته بود:”هر چقدر اینها حمله به لیبی را شدت بدهند به انقلاب لیبی کمک میکند…”
تکلیف موسوی که از خمینی بعنوان“پدر دلسوز”،“امام روشن ضمیر ما”، “امام دوراندیش”نام میبرد معلومست.
محاکمه و مجازات جنایتکارانی مانند باقری-سلامی-حاجی زاده…و چکمه پوشان و کشتارگران دهه ۶۰ و امران و عاملان۴۷ سال توسط مردم و بازماندگان،و نه توسط آمریکا و پادویش فاشیستهای صهیونیست که دستور بازداشت،محاکمه آنان توسط دیوان بین المللی کیفری لاهه باتهام جنایت و نسل کشی صادر شده اجرا میشود.
انقلاب آینده مردم ایران با بمبهای اسرائیل-آمریکا و کشتار مردمی که در جنگ افروزی حکومتهای مرتجع کوچکترین نقشی نداشته اند شکل نمی گیرد
دقیقا
پاسخی مناسب به نودینیان