
پس از سقوط رژیم اسد در سوریه، توازن قدرت در این کشور وارد مرحلهای پیچیده و چندوجهی شده است. با حمایت ترکیه از احمد شرع و مخالفت آنکارا با مشارکت کردها در ساختار سیاسی جدید، روند دموکراتیک در معرض تهدیدی جدی قرار دارد. در این میان، آمریکا در تلاش است با حفظ منافع خود میان نیروهای متضاد، از جمله دولت مرکزی، قسد، ترکیه و حتی اسرائیل که از بیثباتی سوریه برای تضعیف رقبای منطقهایاش بهره میبرد، نقش میانجی را ایفا کند؛ نقشی که میتواند سرنوشت آینده سوریه را رقم بزند. دیدار پیشروی فرستاده ویژه آمریکا با فرمانده قسد در چنین زمینهای اهمیت ویژهای یافته است.
توماس باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه، قرار است بهزودی با مظلوم عبدی، فرمانده کل نیروهای دموکراتیک سوریه موسوم به «قسد» دیدار کند. این دیدار در چارچوب هماهنگیهای امنیتی میان «قسد» و ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده علیه «داعش» در سوریه و عراق انجام میشود.
اگرچه نیروهای دموکراتیک سوریه از اظهار نظر درباره زمان و مکان دقیق این دیدار خودداری کردند، اما منبعی نزدیک به «قسد» که روابطی نزدیک با ائتلاف بینالمللی دارد، گفته است که این دیدار بهزودی و احتمالاً طی روزهای آینده یا حداکثر ظرف یک هفته، برگزار خواهد شد.
باراک در دیدار با عبدی درباره چگونگی اجرای توافق دهم مارس میان فرمانده «قسد» و رئیس جمهوری سوریه گفتوگو خواهد کرد. طبق گفته این منبع، نماینده آمریکا ممکن است عبدی و احمد الشرع، رئیسجمهوری سوریه، را به «بهروزرسانی» توافق قبلی یا تدوین توافقی جدید با پشتیبانی فرانسه تشویق کند.
او افزود که باراک همچنین پروندههای دیگری را با عبدی بررسی خواهد کرد که مهمترین آنها، ادامه همکاری امنیتی میان «قسد» و ائتلاف بینالمللی در جنگ با «داعش» و روابط با ترکیه است. این منبع گفت که باراک پیشتر و در تماس تلفنی با عبدی، نگرانی خود را نسبت به «وخامت وضعیت امنیتی در سوریه» در پی تحرکات اخیر «داعش»، ابراز کرده است.
تا این لحظه، محل دقیق دیدار باراک با عبدی مشخص نشده اما منبع نزدیک به «قسد» احتمال داده که این دیدار در اربیل، پایتخت اقلیم کردستان عراق، برگزار شود. عبدی پیشتر نیز دیدارهایی با مقامات بلندپایه از جمله با ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه، در اواخر آوریل گذشته در اربیل داشته است.
این منبع همچنین افزود که نماینده آمریکا احتمالاً به پایگاههای ائتلاف بینالمللی در مناطق تحت کنترل اداره خودگردان شمال و شرق سوریه نیز بازدید خواهد کرد. این مناطق بخشهایی از استانهای حلب و دیرالزور و همچنین تمامی استانهای حسکه و رقه (به استثنای دو شهرک تحت کنترل ترکیه از اکتبر ۲۰۱۹) را شامل میشوند.
توافق عبدی با احمد الشرع
فرمانده «قسد»، در دهم مارس گذشته ، توافقی را با احمد الشرع امضا کرد که طبق بند نخست آن، حقوق همه شهروندان سوری برای مشارکت سیاسی و حضور در نهادهای دولتی بر اساس شایستگی و بدون توجه به پیشینه مذهبی یا قومی آنها تضمین میشود.
بند دوم این توافق بر شناسایی جامعه کرد بهعنوان بخشی اصیل از ملت سوریه تأکید دارد و بهموجب آن دولت سوریه به تضمین حقوق شهروندی و قانونی کامل برای این جامعه، متعهد شده است.
مهمترین بخش این توافق، مفاد بند سوم است که خواستار آتشبس فراگیر در سراسر خاک سوریه شده است. بند چهارم نیز بر ضرورت ادغام تمامی نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرق سوریه، از جمله گذرگاههای مرزی، فرودگاهها و میادین نفت و گاز، در ساختار دولت مرکزی تأکید دارد.
از دیگر مفاد این توافق، بازگشت تمامی آوارگان سوری به شهرها و روستاهای خود و تأمین امنیت آنها بهدست دولت، مبارزه با نیروهای باقیمانده رژیم سابق، مخالفت با هرگونه دعوت به جداییطلبی، مقابله با گفتمان نفرتافکنی، و تشکیل کمیتههای اجرایی برای اجرای کامل مفاد توافق تا پیش از پایان سال جاری است.
باراک در سوریه چه نقشی ایفا خواهد کرد؟
خبرگزاری فرات نیوز در یادداشتی با عنوان “باراک در سوریه چه نقشی ایفا خواهد کرد؟” به دیدار قریب الوقوع باراک فرستاده ویژه آمریکا در سوریه با مظلوم عبدی فرمانده کل نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) پرداخت و نوشت:
«گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد توماس باراک، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه، قرار است با رهبری نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) دیدار کرده و درباره روابط با دمشق گفتگو کند. دولت ترامپ به دنبال آن است که به نوعی کنترل سوریه را در دست بگیرد. گفته میشود احمد الشرع نیز از این موضوع ناراضی نیست. دیدار الشرع با ترامپ معنایی جز این ندارد. نتیجه این روند، پیوستن سوریه به توافقنامه ابراهیم خواهد بود.
برای الشرع، قدرت سیاسی بر دین و اندیشه اولویت دارد. او بهخوبی میداند که بدون حمایت آمریکا و اسرائیل نمیتواند در قدرت بماند. مشاور و حامی اصلی او نیز اردوغان است.
از نظر ذهنی، اردوغان تفاوتی با هیئت تحریر الشام (HTS) ندارد. ترکیه تنها کشوری است که در این زمینه با HTS تضادی ندارد. HTS در وضعیت فعلی تلاش دارد حکومتی متمرکزتر از رژیم بعث ایجاد کند. تفاوت آن با اسد در این است که دین را بیشتر در قدرت ادغام میکند.
از نظر دینی و مذهبی نیز میان اردوغان و HTS تضادی وجود ندارد. حذف دموکراسی و ایجاد حکومتی فوقالعاده متمرکز، همان چیزی است که اردوغان میخواهد. سوریهای دموکراتیک نه خواسته اردوغان است و نه ترجیح او. هرچه HTS حکومتی اقتدارگراتر ایجاد کند و بر سوریه مسلط شود، همکاری با آن برای اردوغان آسانتر خواهد بود.
اردوغان میخواهد با توافق با ترامپ، قسد را کنار بزند. او مصرانه میگوید: «قسد باید در ارتش ادغام شود و در آن حل گردد.» امنیت در سوریه تامین نشده، اما امنیت منطقه خودمدیریتی و مردم آن برای آنها اهمیتی ندارد. اولویت ترکیه، انحلال قسد و جلوگیری از دستیابی کوردها به هرگونه وضعیت سیاسی است.
آمریکا، سوریه و ترکیه در حال همکاری برای واگذاری اردوگاهها و زندانهای داعش به دولت دمشق هستند. گفته میشود در این زمینه با آمریکا مذاکراتی انجام شده است. از یک سو در ترکیه شعار «خواهری-برادری کورد و ترک» سر میدهند، از سوی دیگر به حذف کوردها ادامه میدهند.
باراک بهخوبی میداند ترکیه چه میخواهد. HTS به همه چیز پاسخ مثبت میدهد، اما در عمل راه خود را میرود. کسانی که به نیروهای نظامی و امنیتی میپیوندند، در آموزشها با تمرکز بر شریعت و دروس دینی روبهرو میشوند. هدف آنها جذب ایدئولوژیک و تثبیت پذیرش است. آمریکا و قدرتهای اروپایی از این موضوع بیاطلاع نیستند. قانون اساسی موقت تدوینشده کاملا غیر دموکراتیک است، اما حتی به آن نیز واکنش جدی نشان داده نشده است. باراک و تیمش با در نظر گرفتن خواستههای ترکیه، وضعیت مردم منطقه را نادیده میگیرند.
آیا انقلاب سوریه فقط حاصل HTS است؟ قسد بیش از بیست هزار کشته و زخمی داده است. آنها با ائتلاف، داعش را شکست دادند. اگر داعش شکست نمیخورد و قسد وجود نداشت، آیا HTS امروز میتوانست در دمشق باشد؟ با این واقعیتهای تاریخی طوری رفتار میشود که انگار وجود ندارند.
باراک و تیمش باید از HTS بپرسند چرا مردم مناطق خودمدیریتی را کنار گذاشتهاند. در ۱۰ مارس توافقی با HTS امضا شد، اما آنها هیچکس از شمال و شرق سوریه که یکسوم جمعیت را تشکیل میدهند، در حکومت مشارکت ندادند. در وزارتخانهها برای آنها جایی در نظر نگرفتهاند. آنها نمیخواهند قدرت را با کسی تقسیم کنند. شاید اداره خودمدیریتی در این زمینه مطالبهای نداشته یا تمرکز کافی نداشته است.
در حالی که این مردم حق دارند در اداره کشور مشارکت داشته باشند. در غیر این صورت، بهجای رژیم بعث، رژیم تکمحور HTS جایگزین خواهد شد. بنابراین، هم دموکراتیزه شدن حکومت و هم تقویت مشارکت ضروری است. مسئله فقط ادغام قسد در ارتش نیست. مسئله اصلی این است که باید پرسید: «چرا آنها ابتدا در دولت و سایر نهادهای حکومتی مشارکت داده نمیشوند؟» و این مطالبه باید مطرح شود.
HTS مشکلات را از راههای دموکراتیک حل نمیکند. زمانی که با علویها دچار مشکل شد، به زور متوسل شد و این روند به قتلعام علویها انجامید. زنان و دختران علوی ربوده میشوند و بهعنوان غنیمت تلقی میگردند. اینها اخباری هستند که بارها در رسانهها منتشر شدهاند.
رویکرد آنها نسبت به دروزیها نیز تفاوتی ندارد. اگر قدرت و امکان داشته باشند، به همه جوامع بیعت تحمیل میکنند؛ و کسانی که نپذیرند را قتلعام میکنند. اینها نه حدس و گمان، بلکه واقعیتهایی هستند که سالهاست در عمل دیده شدهاند.
در روزهای اخیر، حملهای انتحاری به کلیسایی در دمشق انجام شد؛ یک قتلعام تمامعیار رخ داد. این چه نوع ذهنیت و روحیهای است؟ چگونه ممکن است انسانها فقط به دلیل داشتن دینی متفاوت، سزاوار مرگ باشند؟ آیا میخواهند با کشتار، دیگر ادیان و باورداشتها را از روی زمین محو کنند؟
این سرزمینها، سرزمینهایی کهن هستند؛ هزاران سال است که اتنیکها و باورداشتهای مختلف در کنار هم زندگی کردهاند. حالا باید نابود شوند و از این سرزمینها رانده شوند؟ آنها میخواهند مسیحیان و پیروان دیگر ادیان را از این سرزمینها «پاکسازی» کنند. میخواهند این مردم احساس امنیت نکنند و مجبور به مهاجرت شوند.
این است ذهنیت HTS. هیچ تردیدی در این نیست. اگر غیر از این بود، رویکردی جدی و تدابیری واقعی اتخاذ میکردند.»
وقتی یکسوم جمعیت کشور عمداً از ساختار قدرت کنار گذاشته میشوند، آیا مردم حق ندارند حکومتی را که احمد شرع با حمایت اردوغان و همراهی آمریکا برپا کرده، نه بهعنوان گامی بهسوی دموکراسی، بلکه بهعنوان همدستی برای بازتولید استبداد، اینبار در لباسی تازه و با نقابی از مشروعیت بینالمللی، تلقی کنند؟