خبرگزاری آسوشیتدپرس: به مدت ۱۲ روز، تهران در تاریکی و سکوت فرو رفت و تنها صدای انفجارها شنیده میشد. ایرانیها در خانهها و آپارتمانهایشان ساعتهای پراضطرابی را میگذراندند. بیخواب، چشم به تلویزیون میدوختند تا اخبار جنگ را بشنوند.
مجموعهای از تصاویر، لحظاتی را ثبت میکند که ساکنان ایران در بحبوحهی این بلاتکلیفی برای حفظ زندگی تقلا میکردند. این تصاویر توسط یک عکاس آزاد گرفته شده و به خبرگزاری آسوشیتدپرس رسیده است.
سارا، دختر نه ساله افغان که خانوادهاش چهار سال پیش به ایران گریختند، بعد از آتش بس در اتاقش مشغول نقاشی است – چهارشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵گروهی از دوستان برای شام دور هم جمع شدهاند و در عین حال آخرین اخبار مربوط به درگیری ایران و اسرائیل را در تهران، ایران، دنبال میکنند، شب بعد، یکی از بزرگترین و قویترین انفجارهای تهران، در فاصله کمی از محل تجمع آنها رخ داد.دوشنبه، ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵
رد موشک شلیک شده توسط ایران در آسمان تهران قابل مشاهده است. بیشتر چراغهای شهر خاموش بودند، برخی مناطق تخلیه شده بودند و برخی دیگر عمداً تاریک مانده بودند. – چهارشنبه، ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵
سارا، دختر نه ساله افغان، و خانوادهاش اخبار مربوط به آتشبس را تماشا میکنند. آنها چهار سال پیش به ایران گریختند و اکنون از ترس دستگیری و اخراج به ندرت از خانه بیرون میروند، – تهران، ایران، چهارشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
برای سارا، دختر ۹ ساله افغان، خواندن و نقاشی کردن در دفترچهاش به او کمک کرد تا روزهای خانهنشینی را تحمل کند. او با ماژیکهایش روی زمین اتاق نشیمن مینشست و به تلویزیون نگاه میکرد.
خانواده او چهار سال پیش برای فرار از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان به ایران گریختند؛ اکنون در جریان لشکرکشی اسرائیل، آنها درگیر جنگ جدیدی شدهاند. خانواده نه تنها از ترس حملات هوایی، بلکه از ترس بازداشت و اخراج شدن در بحبوحه سوءظنهای زمان جنگ به پناهندگان افغان در میان برخی از آنها، در داخل خانه ماندند.
سارا گفت: «افغانستان وطن من است، و ایران هم همینطور. من دو کشور دارم که انگار یکی هستند.» او در یکی از صفحات دفتر نقاشیاش نوشته بود: «مرسل، دوستت دارم عزیزم» – پیامی برای بهترین دوستش که خانوادهاش در جریان بمباران به افغانستان اخراج شدند.
دود ناشی از حملات قبلی در هوای گرگ و میش تهران، ایران . بسیاری از مردم فرار کرده و کسانی که مانده بودند، چراغهای خانههای خود را خاموش کرده بودند. چراغ خیابانها هم خاموش بود. پس از هشدار تخلیه اضطراری، عدهای به یک ایستگاه مترو در تهران پناه بردهاند. همان شب، هشدارهای تخلیه برای دو محله مرکزی در نیمهشب صادر شد – سهشنبه، ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵
در طول روز، برخی ممکن بود بین انفجارها به بیرون بروند و با تلفنهای خود دود برخاسته از دوردست را ثبت کنند. پس از برخورد یکی از حملات به یک ساختمان، گودالی از خون در خیابان باقی ماند.
هشدارهای تخلیه اغلب اواخر شب میرسید. برخی از مردم برای حفظ امنیت، شبها را در ایستگاههای مترو میگذراندند. آنها روی کاشیهای کف زمین ملحفه و پتو پهن میکردند یا روی پلهها مینشستند و با تلفنهایشان مشغول میشدند. صدای جتهای جنگنده و انفجار از بالای سرشان در خیابانها شنیده میشد.
زن جوانی پس از هشدار تخلیه نیمهشب در ایستگاه مترو پناه گرفته است. یکی از اهداف موشکی اعلامشده تنها ۴۰۰ متر دورتر به طرز خطرناکی به ایستگاه و خانهاش نزدیک بود – تهران سهشنبه، ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵پس از هشدار تخلیه اضطراری، ساکنان در ایستگاه متروی تهران پناه گرفتهاند. آن شب، هشدار تخلیه برای دو محله مرکزی در نیمهشب صادر شد – سهشنبه، ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵مریم که کلمه “ایران” را پشت گردنش خالکوبی کرده است، از پنجره خانهاش در تهران، ایران، به بیرون نگاه میکند. او به تنهایی با دخترش، مستانه، تنها چند بلوک با محل یک انفجار هولناک در طول جنگ فاصله داشت – چهارشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
مریم و دخترش مستانه در یک محلهی طبقه متوسط تهران زندگی میکنند. در طول جنگ، خانهی معمولاً شلوغ آنها ساکت و هر دو مضطرب و گوشهگیر شدند.
قبل از جنگ، مریم ساعت ۶ صبح از خواب بیدار میشد، به باشگاه میرفت و سپس روانه محل کارش در یک هتل میشد. به محض شروع بمباران، هتل تعطیل شد. برنامه ورزشی مریم از هم پاشید. او شبها نمیتوانست بخوابد و تا دیروقت بیدار میماند. افسرده و خسته، نمیتوانست خودش را راضی به انجام کارهای خانه کند.
مستانه در خانهاش در تهران، جایی که با مادرش، مریم، زندگی میکند، به صورت آنلاین در امتحان شرکت کرد. او از زمان شروع جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل به دانشگاه برنگشته بود. روز چهارشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
مستانه، دانشجوی دانشگاه که در رشته زبان فرانسه تحصیل میکند، با مشکل قطعی اینترنت دست و پنجه نرم میکرد که شرکت در امتحانات پایان ترم آنلاین او را تقریباً غیرممکن کرده بود. یک انفجار ناشی از یک حمله هوایی تنها چند بلوک آن طرفتر رخ داد. مریم گفت، روز آخر جنگ وحشتناکترین روز بود، چرا که صدای انفجارها لحظهای قطع نمیشد.
پنجره جلویی یک کتابفروشی معروف پس از انفجاری که در یک سایت نظامی نزدیک، درست پشت مغازه، رخ داد ترک خورد. کارکنان برای جلوگیری از آسیب بیشتر، شیشه را با نوار چسب پوشاندند و طرح کلی ایران را روی نقاشی دیواری کوه دماوند، نماد ملی مقاومت، ایجاد کردند – تهران؛ سهشنبه، ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵عبارت «جانم فدای ایران» با اسپری روی دیوار بیرونی یک ساختمان مسکونی که در اثر حمله موشکی به شدت آسیب دیده است – تهران، جمعه، ۲۷ ژوئن ۲۰۲۵دو روز بعد، جمعه، ۲۷ ژوئن ۲۰۲۵، خون در محل حمله هوایی اسرائیل، کنار خیابانی در تهرانیک ماهی قرمز پس از یکی از سنگینترین انفجارها در شب پایانی جنگ، چندین ساختمان مسکونی ویران شدند و یک خانواده موفق شد فقط داروهای پدر، یک جفت کفش او و این ماهی قرمز را از زیر آوار نجات دهدآوار ناشی از اصابت موشک به یک ساختمان مسکونی در تهران، بسیاری از خانههای اطراف تخریب یا به شدت آسیب دیده و غیرقابل سکونت شدهاند – جمعه، ۲۷ ژوئن ۲۰۲۵خانوادهای بر سر میز شام در شهر رشت، که زمانی امنتر از پایتخت محسوب میشد، در اواسط جنگ، سه انفجار شهر را لرزاند و حس امنیت آن را در هم شکست – جمعه، ۲۰ ژوئن ۲۰۲۵زنی در رشت، در حال آماده کردن شام برای خانوادهاش در حال خرد کردن ماهی است، زمانی این شهر امنتر از پایتخت به حساب میآمد، اما در اواسط جنگ، با وقوع انفجارها، حس امنیت در آن از بین رفت – جمعه، ۲۰ ژوئن ۲۰۲۵ساکنان تهران با تلفنهای همراه خود از دود برخاسته از حمله هوایی اسرائیل عکس میگیرند. صدای انفجارهای مکرر در سراسر شهر طنینانداز میشد و ستونهای دود از چندین مکان به هوا برمیخاست. در روز دوشنبه، ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵گروهی از دوستان در حالی که تلویزیون را برای آخرین اخبار مربوط به درگیری ایران و اسرائیل در تهران، ایران، دنبال میکنند، برای شام دور هم جمع شدهاند، دوشنبه، ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵سه مرد جوان در یکی از معدود کافههایی که در طول جنگ باز ماند، در حالی که صدای شلیک موشکها در بیرون از تهران، ایران، طنینانداز میشود، دور هم نشستهاند – چهارشنبه، ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵در شهری که بر اثر جنگ خالی شده است، زنی در خانهاش در تهران قلیان میکشد – ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵عزاداران در مراسم تشییع جنازه جمعی قربانیان انفجارهای اخیر در تهران، ایران، شنبه، ۲۸ ژوئن ۲۰۲۵