سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴

سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴

مورخ اسرائیلی: ترامپ به خاورمیانه، با چشمان عربستان‌سعودی می‌نگرد

«ترامپ خاورمیانه را از نگاه حکام خلیج فارس و به‌ویژه عربستان سعودی می‌بیند؛ این‌ها نزدیک‌ترین دوستان و حاکمانی هستند که بیشترین احترام را نزد او دارند» — این را دکتر «الی کوک»، استاد تاریخ سرمایه‌داری در دانشگاه حیفا، در گفت‌وگویی تحلیلی با روزنامه «زو هدرخ» درباره‌ی اهداف حمله به ایران و جهت‌گیری سیاست منطقه‌ای ترامپ عنوان می‌کند.

«زو هدرخ» به‌معنای «این راه»، نام یک هفته‌نامهٔ چپ‌گرای اسرائیلی است که از سوی حزب کمونیست اسرائیل منتشر می‌شود. این نشریه بازتاب‌دهندهٔ دیدگاه‌های ضدجنگ، ضدنژادپرستی و حامی برابری اجتماعی است و همواره مواضعی منتقدانه نسبت به سیاست‌های دولت اسرائیل، به‌ویژه در قبال فلسطینیان و کشورهای همسایه اتخاذ می‌کند. این رسانه یکی از معدود منابع عبری‌زبان با رویکرد آشکاراً ضدصهیونیستی و ضدسرمایه‌داری است.

چرا آمریکا به ایران حمله کرد؟

به‌گفتهٔ کوک، برای درک این تصمیم باید به لحظه‌ای بنیادین بازگردیم: خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸. این خروج کلید فهم سیاست ترامپ در برابر ایران است. «در اسرائیل، کمتر کسی درباره‌ی این تصمیم بحث می‌کند، چرا که بسیاری از اسرائیلی‌ها از این خروج خوشحال شدند.»

کوک معتقد است: «امروز روشن شده توافق کامل نبود، اما کارایی داشت. ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را زیر ۳.۵ درصد نگه می‌داشت و بازرسان بین‌المللی به فعالیت‌های هسته‌ای آن دسترسی داشتند. اما ترامپ، صرفاً به دلایل شخصی و از آنجا که این توافق با امضای اوباما بود، آن را لغو کرد. او می‌خواست اعتبار اوباما را از بین ببرد. پس از خروج آمریکا، ایران غنی‌سازی با درصد بالا را آغاز کرد.»

او می‌افزاید: «هدف ترامپ این بود که ایرانی‌ها را دوباره به میز مذاکره بازگرداند، اما با خروج از توافق، پیامی روشن به تهران داد: معامله با آمریکا بی‌معناست، چون این کشور به تعهداتش پایبند نیست.»

به‌گفتهٔ کوک، در نهایت ترامپ با توصیهٔ نتانیاهو به گزینهٔ نظامی روی آورد، چون دریافت ایرانی‌ها به مذاکره بازنمی‌گردند. نتانیاهو او را متقاعد کرد تنها راه واداشتن ایران به مذاکره، کاربرد زور نظامی است. ترامپ ابتدا اجازهٔ حمله اسرائیل را صادر کرد، اما بعدتر، وقتی دید ایران از نظر نظامی ضعیف و اسرائیل بر آسمان منطقه مسلط است، تصمیم گرفت خود نیز مستقیماً در حمله شرکت کند – با این خیال که «با یک ضربه کار را تمام کنیم».

آیا اسرائیل و آمریکا اهداف متفاوتی داشتند؟

به گفتهٔ کوک، تفاوت دیدگاه عمیقی میان گفتمان عمومی اسرائیل و آمریکا وجود دارد. اسرائیلی‌ها از «تغییر رژیم در ایران» سخن می‌گویند؛ در حالی که در آمریکا، چه در میان دموکرات‌ها و چه در میان جمهوری‌خواهان، هیچ‌کس چنین هدفی را دنبال نمی‌کند. «هیچ‌کس در آمریکا دیگر علاقه‌ای ندارد وارد جنگی در خاورمیانه شود که منجر به کشته شدن سربازان آمریکایی و تحمیل هزینه‌های سنگین اقتصادی شود. آمریکایی‌ها از تجربه‌های تلخ عراق و افغانستان درس گرفته‌اند.»

چرا ترامپ برای آتش‌بس بین ایران و اسرائیل فشار آورد؟

کوک معتقد است هم ایران و هم اسرائیل مایل به توقف درگیری‌ها بودند. «ترامپ نگران بود ادامهٔ درگیری‌ها آمریکا را به جنگی طولانی بکشاند که به اقتصاد جهانی آسیب بزند – از جمله خطر بستن تنگهٔ هرمز و حملات احتمالی به پایگاه‌های آمریکا در قطر، بحرین و عراق.»

به باور او، توافق ترامپ با نتانیاهو چنین بود: در ازای بمباران تأسیسات فردو، جنگ متوقف شود. «به همین دلیل، صبح روز بعد که گمان می‌رفت نتانیاهو به توافق پایبند نمانده، ترامپ بسیار خشمگین شد.»

چشم‌انداز ترامپ برای خاورمیانه چیست؟

کوک می‌گوید، «چشم‌انداز ترامپ برای منطقه، همسو با منافع عربستان سعودی است. او نزدیک‌ترین رابطه‌ها را با حکام خلیج فارس دارد؛ آن‌ها بیشترین سرمایه‌گذاری را در کسب‌و‌کارهای شخصی او و اقتصاد آمریکا دارند. عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل نیز در همین راستاست.»

او تأکید می‌کند: «حتی تلاش ترامپ برای رسیدن به توافقی با ایران، در هماهنگی با منافع سعودی‌ها انجام شد. ترامپ رقابت با چین بر سر نفت و مسیرهای تجاری در خاورمیانه را هم در نظر دارد.»

آیا ترامپ می‌تواند اسرائیل را به توقف جنگ در غزه مجبور کند؟

الی کوک معتقد است: «قطعاً بله. او قبلاً هم اسرائیل را تحت فشار قرار داده، اما نه آن‌قدر که کافی باشد. ترامپ قول داده بود همهٔ جنگ‌ها را تمام کند. او برای جان فلسطینی‌ها اهمیتی قائل نیست، اما تصاویر فاجعه‌بار از غزه، به وجهه‌اش لطمه می‌زند.»

به باور کوک، ترامپ می‌خواهد جنگ را پایان دهد، اما سؤال این است که آیا حاضر است به اندازهٔ کافی بر نتانیاهو فشار بیاورد؟ «این، پرسش اصلی است.»

او می‌افزاید: «ترامپ خواهان پایان جنگ و گسترش روابط اسرائیل و عربستان است. اگر برای رسیدن به این هدف، لازم باشد ظاهراً از تشکیل یک کشور فلسطینی هم حمایت کند، مشکلی ندارد – نه از سر اعتقاد، بلکه چون سعودی‌ها خواهان آرامش هستند. او در واقع حتی فلسطینی‌ها را انسان هم نمی‌بیند.»

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات مقدماتی شهرداری نیویورک چه معنایی دارد؟

در پایان گفت‌وگو، کوک به صحنهٔ سیاست داخلی آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید پیروزی «زهران ممدانی» در رقابت درون‌حزبی حزب دموکرات برای شهرداری نیویورک، بازتاب نارضایتی فزاینده از ساختار سنتی این حزب است.

«حزب دموکرات در یک دو راهی است: یا به مسیر نئولیبرالی مرکزگرای گذشته ادامه دهد که دیگر برای بسیاری جذاب نیست، یا مشکلات اقتصادی و ساختاری سرمایه‌داری را هدف قرار دهد. پیروزی ممدانی پیام روشنی به جناح مترقی حزب، مانند برنی سندرز، می‌فرستد.»

به گفتهٔ او، «مردم آمریکا دیگر نمی‌خواهند دربارهٔ مسائل فرهنگی و لیبرالی بشنوند، بلکه انتظار دارند دربارهٔ قیمت مسکن، غذا و حمل‌ونقل عمومی صحبت شود. این تنها راه پیروزی است.»

او هشدار می‌دهد جناح نئولیبرال حزب، که در خدمت ثروتمندترین‌هاست، به‌سادگی اجازه نخواهد داد چپ‌ها خط‌مشی حزب را تعیین کنند: «این آغاز یک نبرد است – و خواهیم دید که چه کسی پیروز می‌شود.»

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *