
در حالی که کشورهای عضو ناتو، حتی با بودجههای بدهکار و استقراضی، به توافق بیسابقهای برای اختصاص ۵ درصد تولید ناخالص داخلی به هزینههای نظامی تن دادند، این ائتلاف نظامی میخواهد به هر بهایی تسلیح شود. افزایش هزینههای جنگی به معنای کاهش بیشتر بودجه خدمات عمومی، بهداشت و آموزش است.
در واکنش، جنبشی اجتماعی و اتحادیهای علیه میلیتاریسم و اولویت دادن به جنگ، از رم تا برلین در حال شکلگیری و گسترش است.
اعتصاب و تظاهرات ده ها هزار نفری، پایتخت ایتالیا را فلج کرد
در روز جمعه گذشته، دهها هزار نفر در سراسر ایتالیا به خیابانها آمدند تا مخالفت خود را با سیاستهای جنگطلبانه ناتو و دولت راستگرای این کشور ابراز کنند. فراخوان برای اعتصاب سراسری و تظاهرات، از سوی اتحادیه کارگری Unione Sindacale di Base (USB)، ائتلافهای صلحطلب و احزاب اپوزیسیون صادر شد. این اقدامات اعتراضی بهطور خاص در واکنش به اجلاس ناتو در لاهه سازماندهی شده بود؛ اجلاسی که قرار است در آن، اختصاص پنج درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو به هزینههای نظامی تصویب شود.
اتحادیه USB، در کنار حمایت از فلسطین، خواستار پیوند زدن مخالفت با تسلیحات به مطالباتی مانند افزایش دستمزد، بهبود حقوق شغلی، و افزایش سرمایهگذاری در خدمات اجتماعی نظیر آموزش و بهداشت شده بود. در ابتدا، سه اتحادیه اصلی کشور – CGIL، CISL و UIL – تمایلی به پیوستن به این اعتصاب نداشتند. اما پس از آنکه ائتلاف «Disarmiamoli» (بیسلاحشان کنیم) با مشارکت بیش از ۴۰۰ گروه از جمله حزب چپگرای Potere al Popolo، اتحادیه کارگران بندر (CALP)، شبکههای کمونیستی و جنبشهای اجتماعی مختلف، حمایت خود را اعلام کرد، اتحادیههای وابسته به این سه نهاد نیز کارگران خود را به توقف فعالیت فراخواندند.
در نتیجه، در بخشهایی گسترده از کشور – بهویژه در حوزه حملونقل – زندگی عمومی دچار اختلال جدی شد. با این حال، اختلاف بر سر محتوا و موضعگیری سیاسی باعث شد که جنبش صلحطلبی به دو جریان تقسیم شود. زمانی که صحبت از برگزاری تجمع در میدان ویتوریو امانوئل در رم به میان آمد – تجمعی که USB و حامیانش سازماندهی کرده بودند – شکاف آشکار شد. دلیل این شکاف، گنجاندن شعارهایی چون «محکومیت ناتو بابت نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیان» و «درخواست خروج ایتالیا از ناتو» در بیانیه اعتراضی بود.
در واکنش، اتحادیه CGIL در تظاهرات جداگانهای که با حمایت سوسیالدموکراتها، جنبش پنجستاره و ائتلاف سبز–چپ (AVS) در نقطهای دیگر از پایتخت برگزار شد، شرکت کرد. این تجمع نیز شعارهایی علیه جنگ سرداد، اما بدون نام بردن از ناتو یا اشاره به نقش آن در تحولات جهانی.
سرجیو کرماسکی، هماهنگکننده Potere al Popolo و دبیرکل سابق اتحادیه فلزکار CGIL، در این زمینه گفت: «در واقع دو تظاهرات علیه جنگ برگزار شد: یکی بدون قید و شرط علیه ناتو، اسرائیل و جنگ است و از اعتصاب و مبارزه حمایت میکند، و دیگری که شاملتر است اما بدون اشاره به مقصر اصلی، صرفاً با تسلیحات مخالفت میکند.»
در حالی که حدود ۵ هزار نفر در تظاهرات «میانهرو» شرکت کردند، بنا بر گزارش مجله کمونیستی Contropiano، بیش از ۳۰ هزار نفر در میدان ویتوریو امانوئل گرد آمدند – کارگران، جوانان، دانشجویان، فعالان و اعضای اتحادیه USB – و شعارهایی پرشور سر دادند: پایان جنگ، پایان تسلیحات، پایان همدستی با ناتو، صنعت اسلحه و نسلکشی علیه فلسطینیان!»
نشست ناتو: تعهد اعضای ائتلاف نظامی ناتو در لاهه به هدف پنجدرصدی
پنج درصد؛ این مهمترین پیامی بود که از نشست ناتو در لاهه که روز چهارشنبه به پایان رسید، صادر شد: کشورهای عضو این ائتلاف نظامی قصد دارند بودجههای نظامی خود را تا سطوحی بیسابقه افزایش دهند. از سال ۲۰۳۵ به بعد، آنها متعهد میشوند که ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را مستقیماً صرف نیروهای مسلح کنند. ۱.۵ درصد دیگر نیز باید صرف اقدامات مکمل شود: از توسعه زیرساختهای حملونقل برای استقرار نیروها گرفته تا تقویت امنیت سایبری و گسترش بیشتر دستگاههای اطلاعاتی. هدف این است که این اتحاد نظامی، به تعبیر وزیر دفاع آلمان بوریس پیستوریوس (از حزب سوسیالدموکرات)، «آماده جنگ» شود.
برای درک عملی این درصدهای انتزاعی، میتوان به مثال آلمان اشاره کرد: در این کشور بودجه دفاعی باید از حدود ۵۲ میلیارد یورو در سال گذشته به ۱۵۲.۸ میلیارد یورو افزایش یابد – یعنی تقریباً سه برابر و معادل یکسوم کل بودجه فدرال در سال ۲۰۲۴. وزیر دارایی، لارس کلینگبایل (SPD)، حتی میخواهد این رقم را نه تا سال ۲۰۳۵، بلکه تا سال ۲۰۲۹ محقق کند. از این پس، اولویت با افزایش توان نظامی است، به هر قیمتی.
آنچه این پنج درصد از GDP به طور دقیق صرف آن خواهد شد، پیش از نشست لاهه مشخص شده بود؛ وزرای دفاع ناتو آن را در نشست ۵ ژوئن خود در بروکسل تصویب کرده بودند. موضوع بر سر تهیه تسلیحات مورد نیاز برای «طرحهای دفاعی» ناتو است؛ طرحهایی برای جنگی احتمالی علیه روسیه که در نشست سال گذشته ناتو در ویلنیوس لیتوانی به تصویب رسید. این طرحها محرمانهاند و جزئیات هزینهکرد صدها میلیارد یورو هنوز اعلام نشده است. با این حال، ینس استولتنبرگ، دبیرکل وقت ناتو (مارک روته اکنون جانشین او شده)، در لاهه نشانههایی ارائه داد: ظرفیتهای پدافند هوایی باید پنج برابر شود. این ائتلاف قرار است «هزاران» تانک و خودروی زرهی و همچنین «میلیونها» گلوله توپخانه خریداری کند. مشارکت همه اعضا پیشبینی شده است. اینکه نخستوزیر اسپانیا، پدرو سانچز، اندکی پیش از نشست ناتو از روته تضمین گرفته بود که کشورش الزامی برای اختصاص کامل پنج درصد از GDP ندارد، به نظر میرسد صرفاً نمایشی سیاسی باشد؛ زیرا اسپانیا نیز مجبور خواهد بود الزامات ناشی از «طرحهای دفاعی» را – به هر قیمتی – اجرا کند.
برای آلمان، وزیر دفاع پیستوریوس در همان نشست ۵ ژوئن با وزرای دفاع ناتو قول داده بود که برلین «دومین بسته بزرگ» از تسلیحات نظامی تعیینشده توسط ناتو را خریداری خواهد کرد. میدانیم که این شامل سیستمهای پدافند هوایی، جنگندههای جدید، بالگردها و ناوهای جنگی است؛ با این حال، جزئیات دقیق همچنان مشخص نیست. بهنظر میرسد ناتو برای مأموریتهای آینده در یک جبهه شرقی احتمالی، قصد دارد یگانهای نظامی آلمان را بسیار فراتر از سطح فعلی افزایش دهد. بنابراین، علاوه بر هشت تیپ رزمی موجود و دو تیپ در دست برنامهریزی (هر کدام با ۵ هزار سرباز)، پنج تا شش تیپ دیگر نیز باید تأسیس شود. پیستوریوس قصد دارد شمار نیروهای ارتش آلمان را از ۱۸۱ هزار نفر فعلی به ۲۶۰ هزار نفر افزایش دهد، بهعلاوه ۲۰۰ هزار نیروی ذخیره. لازم به ذکر است که بر اساس «توافق دو بهعلاوه چهار»، شمار کل نیروهای نظامی آلمان نباید از ۳۷۰ هزار نفر فراتر رود.
نقطهی شکست در برنامههای تسلیحاتیِ گسترده، از نگاه فعلی ناتو، نه کمبود بودجه، بلکه چیز دیگری است. اینکه در برخی کشورهای عضو، ممکن است دیر یا زود بهدلیل انتقال حجم عظیمی از منابع مالی از بودجههای اجتماعی به تولید تسلیحات، ناآرامیهای ناشی از فقر بهوجود آید، یا اینکه برخی دیگر در مسیر خودکشی اقتصادی به یک بحران بدهی مرگبار سقوط کنند، فعلاً – دستکم در سطح عمومی – مورد بحث قرار نمیگیرد. مشکل اصلی در حال حاضر این است که ظرفیتهای صنعتی موجود قادر نیستند تسلیحات مورد نظر را با سرعت مطلوب تولید کنند. مارک روته، دبیرکل ناتو، همین سهشنبه پیش از آغاز نشست، در جریان «فروم صنایع دفاعی ناتو» که امسال برگزار شد، اذعان کرد: «ما حتی از دور هم به سطحی از عرضه نزدیک نیستیم که پاسخگوی افزایش تقاضای ما باشد.»
در این نشست، بیش از ۴۰۰ نفر شامل وزرای دفاع، مقامات نظامی، کارشناسان نظامی و نمایندگان صنایع تسلیحاتی گرد هم آمدند تا، از جمله، درباره راههایی برای تسریع در تولید تسلیحات گفتوگو کنند. آلمان نیز در این مسیر با گامهای بلند حرکت میکند: فرایند تبدیل کارخانههای غیرنظامی، مانند کارخانههای خودرو و قطعهسازی، به خطوط تولید تسلیحات، عملاً آغاز شده است.
اینها واقعیتهای سختی هستند که محور اصلی گفتوگوهای نشست امسال ناتو در لاهه را تشکیل دادند. اما مثل همیشه، برخی نمایشهای جانبی نیز برای انحراف توجه افکار عمومی وجود داشت. برای نمونه، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اظهار نظری مبهم داشت: اینکه آیا ایالات متحده به کشورهای عضو ناتو که مورد حمله قرار گیرند مطابق ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی کمک خواهد کرد یا نه، «بسته به تفسیر» است. به بیان دیگر: هیچ قطعیتی وجود ندارد.
این حرف در واقع چیز جدیدی نمیگوید، زیرا ماده ۵ صرفاً تصریح میکند که هر کشور عضو، در صورت وقوع جنگ، اقداماتی را انجام میدهد که «بهنظرش برای بازگرداندن امنیت به منطقه آتلانتیک شمالی ضروری است». بنابراین هیچ الزامی برای کمک نظامی مستقیم وجود ندارد.
با این حال، اظهارات ترامپ از این جهت به نفع کشورهای اروپایی عضو ناتو بود که آنها میتوانند برنامههای تسلیحاتی عظیم خود را اینگونه جلوه دهند که گویی بهدلیل عدم اطمینان از حمایت واشنگتن، ناگزیر به افزایش توان نظامی شدهاند: گویی چارهای جز این نیست، باید برای توان دفاعی مستقل آماده شد. مارک روته فریاد زد: «برای آنکه جان یک میلیارد نفر را حفظ کنیم!» اما واقعیت این است که جنگی که ناتو هماکنون خود را برای آن آماده میکند – جنگی که قرار است در صورت بروز، به طبقات حاکم امکان پیروزی بر روسیه را بدهد – نه امنیت، بلکه ناامنی شدید را برای اکثریت مردم به همراه خواهد آورد.