
کیوان مهتدی در مورد بمباران روز گذشته زندان اوین توسط اسرائیل نوشت: دیروز سخت ترین روز زندگی خیلی از ما بود. ما تجربه آتش سوزی اوین رو هم داشتیم، اما این بار به مراتب بدتر بود. بی اطلاعی کامل و حس ناتوانی این وضعیت روسخت تر هم می کرد. نگرانی از حمله دوباره بود. آتش نشان ها که هم نگران جان خود بابت حمله دوباره بودند، تا توانستند به همه کمک می کردند، جاشون در قلب ما است. البته که قبل از هر آتش نشانی و آمبولانسی انواع و اقسام نیروهای مسلح از نهادهای مختلف جلوی ما رژه می رفتند.
در ورودی اوین، ساختمان اداری، آشپزخانه مرکزی بهداری، و سالن ملاقات همگی نابود شده اند. در واقع زندان اوین از کار افتاد. این آرزوی قدیمی دستگاه امنیتی که زندان اوین رو تخلیه کنند، به لطف موشک های اسرائیل یک روزه محقق شد. الان بچه های بند ۴ و بند ۸ رو بردند تهران بزرگ و بند زنان رو بردند قرچک.
تا شب آب و گاز زندانیان قطع بود. شیشه های بند ۴ و زنان شکسته و بخشی از دیوارها ریخته بود. بندهای مردان از همان ابتدا تماس داشتند. اما بند زنان طبق روال ضد زن همیشگی سازمان زندان ها تا همین الان که بیشتر از ۲۴ ساعت گذشته هیچ تماسی نداشته اند. البته امروز اتوبوس های انتقال آنها را دیدیم. و در قرچک نیز شاهد ورود اتوبوس ها بودیم. البته زندان قرچک می گوید چون هنوز ثبت نشده اند اعلام اسامی نمی کنیم. مطمئنیم که آنجا هستند، اما باز هم منتظر یک تماس و اطلاع رسانی شفاف، و البته آزادی فوری.
هم چیزی که ما بیرون دیدیم، هم چیزی که بچه های بند ۴ گفتند: اینجا شده غزه. تا جایی که می دانیم زندانیان سیاسی همه در سلامت هستند (در حد پانسمان بابت خرد شدن شیشه ها و گلدان ها) منتها شمال زندان وضعیت خیلی دردناکی بوده. پایین هم تمام سربازهایی که دم در ورودی بودند، کلا تبدیل شده بود به یک حفره. نگهبان هایی که کشته شده بودند، نگهبان ها و کادر اداری و خانواده هایشان که کنار ما گریه می کردند و ما هم که زندانی و خانواده زندانی بودیم آنها را در آغوش میگرفتیم.
اما ما هم زمان نگران عزیزانمان بودیم و هستیم که بین دو لبهی قیچی گیر کرده اند.
به معنای دقیق کلمه زندانیان سیاسی گروگان هستند. مثل ماجرای آتش سوزی نشانه هایی هست که حداقل بخشی از دستگاه از قبل اطلاع داشته، مانند ماجرای جمع کردن کپسول ها. ضمن اینکه روز حمله ناگهان تمام مرخصیها و درخواستها رو لغو کردند. و لیست آزادیهای روز عید غدیر را که مشخص بوده، هنوز اعمال نکردند. از روز اول خواسته تمام خانوادههای زندانیان و فعالان مدنی آزادی فوری زندانیان سیاسی بوده.
بر همه مثل روز روشن بوده که چنین اقداماتی از اسراییل بر میآید، چون مثل بقیه کارهایش فرسوده کردن توان و پویایی این جامعه است. حتی چند روز پیش دقیقا حمله به سردر را اعلام کرده بودند که من هم اطلاع رسانی کردم. در چنین وضعیتی بسیاری از خانوادهها باور داریم که نگهداری زندانیان فقط نتیجه عدم تصمیمگیری نیست، بلکه میتواند گروگان نگه داشتن آنان باشد. ما واقعا بین دو لبه قیچی داریم بریده میشویم.
تعداد زیادی بازداشتی (۲۰۹ و دو الف) و در بند قرنطینه بودند. حرفهای مختلفی دربارهشان شنیدهام، اما چون مطمئن نیستیم فعلا نمیگویم. اما آزادکردن بازداشتهای موقت حتی از آزادی زندانیان سیاسی کار به مراتب سادهتری بود که فعلا چیزی نشنیدهایم.
منبع: شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
یک پاسخ
دل ما همه پیش زندانیان است فرقی ندارد سیاسی و غیر سیاسی . اما می دانم به زندانیان زندانی به ویژه زنان سخت پیری بیشتری اعمال می شود . شما را درک می کنیم اقای مهتدی . آرزوی آزادی همه زندانیان را داریم به ویژه همسر عزیزتان .
ما با شماییم ، همراه و در کنار شماییم