
در میانهی حملات بیسابقهی اسرائیل و آمریکا به ایران و در حالی که خطر ترور رهبر جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری جدی شده، روند تعیین جانشینی برای علی خامنهای وارد مرحلهای شتابزده شده است. به گفتهی منابع آگاه که با خبرگزاری رویترز گفتوگو کردهاند، کمیتهی سهنفرهای که به دستور خامنهای دو سال پیش برای بررسی موضوع جانشینی تشکیل شده بود، اکنون با سرعت بیشتری در حال بررسی گزینههاست.
خامنهای ۸۶ ساله در حال حاضر به همراه خانوادهاش در محل نامعلومی پنهان شده و توسط واحد ویژهی «ولیامر» از سپاه پاسداران محافظت میشود. بنا بر گزارشها، او شخصاً در جریان جزئیات جلسات و مذاکرات قرار دارد.
دو گزینه اصلی؛ پسر رهبر و نوه بنیانگذار
پنج منبع آگاه به رویترز گفتهاند که دو چهره بیش از دیگران در صدر فهرست جانشینان قرار گرفتهاند: مجتبی خامنهای، فرزند رهبر فعلی که همواره بهعنوان گزینهی «تداوم وضع موجود» شناخته میشود، و حسن خمینی، نوه آیتالله روحالله خمینی که چهرهای نسبتاً میانهرو و نزدیک به جناح اصلاحطلب تلقی میشود.
حسن خمینی، روحانی ۵۳ ساله، روز شنبه (ساعاتی پیش از حملات هوایی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران) در پیامی علنی اعلام کرد: «این خادم کوچک و بیمقدار ملت ایران، با افتخار آمادهام تا در هر صحنهای که شما صلاح بدانید حاضر شوم.»
او که پیشتر از ورود به مجلس خبرگان رهبری منع شده بود، به دلیل پیوندهای خانوادگی و سابقهی نزدیکی به اصلاحطلبان، برای روحانیون بلندپایه و حتی سپاه پاسداران نیز چهرهای محترم محسوب میشود. تحلیلگران میگویند انتخاب او میتواند پیامی آشتیجویانه به داخل و خارج از کشور باشد.
در سوی دیگر، مجتبی خامنهای، که تاکنون هیچ سمت رسمی در نظام نداشته و در حوزهی علمیه قم تدریس میکند، مواضعی کاملاً همسو با پدرش دارد؛ از سرکوب مخالفان تا تقابل با غرب. او بهعنوان «دستپشتپرده» در بسیاری از تصمیمگیریهای کلان جمهوری اسلامی شناخته میشود و در سال ۲۰۱۹ نیز از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم شد.
علیرغم قدرت و نفوذ مجتبی، خود آیتالله خامنهای در گذشته بارها مخالفت خود را با جانشینی پسرش ابراز کرده است، چرا که به گفتهی منابع، نگران شباهت این انتقال قدرت به سلطنت موروثی است؛ موضوعی که به سلطنت در انقلاب ۱۳۵۷ پایان داد.
جانشینی در سایهی جنگ و ترور
بر اساس گزارش رویترز، یکی از عوامل تسریع بررسیها برای جانشینی، تهدید آشکار دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بوده است که هفته گذشته در شبکههای اجتماعی نوشت: «ما دقیقاً میدانیم خامنهای کجا پنهان شده. او هدفی آسان است.»
افزون بر این، کشته شدن چندین فرمانده ارشد سپاه پاسداران در حملات اخیر اسرائیل نیز انتقال قدرت را دشوارتر کرده است؛ چرا که سپاه، بازوی اجرایی رهبر در حفظ و تحکیم حاکمیت نظام است.
با ادامه جنگ و حملات، مشخص نیست آیا اساساً امکان انتقال امن و بیدردسر قدرت وجود دارد یا خیر. هرچند ساختار نظام حاکمیتی در ایران بنا بر قانون اساسی انتقال رهبری را به عهدهی مجلس خبرگان گذاشته، اما در عمل تصمیمگیری از دل شبکهای بسته و غیرشفاف از حلقههای قدرت برمیآید.
دیگر گزینهها؛ حذف یا حاشیه
به گفتهی منابع رویترز، بسیاری از گزینههای احتمالی پیشین دیگر در قید حیات نیستند: از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود هاشمی شاهرودی و ابراهیم رئیسی. برخی دیگر، مانند صادق آملی لاریجانی کنار گذاشته شدهاند.
نامهایی چون آیتالله علیرضا اعرافی هنوز در میان فهرست نامزدها قرار دارند، اما فاصلهی قابل توجهی با مجتبی خامنهای و حسن خمینی دارند.
در همین حال، برخی تحلیلگران احتمال میدهند سپاه پاسداران از گزینهای کمتر شناختهشده، اما کاملاً وابسته به خود حمایت کند؛ گزینهای که در واقع ابزار اعمال قدرت از سوی نظامیان باشد.
آیندهای نامشخص
بر اساس قانون اساسی، رهبر جمهوری اسلامی باید از سوی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شود؛ نهادی متشکل از ۸۸ روحانی که نامزدهای آن را شورای نگهبان، نهادی تحت نفوذ رهبر، تأیید صلاحیت میکند. اما تجربه گذشته نشان داده که عوامل پشتپرده و حمایت ساختار امنیتی و نظامی، نقش تعیینکنندهتری دارند.
با وجود اینکه روند جانشینی خامنهای سالهاست در گمانهزنیها و تحلیلها دنبال میشود، اما رویدادهای چند هفته اخیر به این گمانهزنیها فوریت و واقعیت تازهای بخشیدهاند؛ و اکنون، شاید بیش از هر زمان دیگر، پاسخ به این پرسش ضروری شده است: آیندهی جمهوری اسلامی در دستان چه کسی خواهد بود؟