دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴

دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴

شاهزاده و کیمیاگری – مهرداد احسانی پور

در صف اپوزیسیون سیاستمدارانی یافت می‌شوند که کیمیاگرند، اینان می‌توانند از شر مطلق یعنی جنگ، بمباران و آوارگی و مرگ کیمیا بسازند، کیمیای سعادت! مانند شاهزاده رضا پهلوی که با بروز جنگ و حمله غافلگیرانه اسرائیل  – پس از دست شستن از اباد و رها ساختن غزه و لبنان و سوریه- روزگار مردم را که با اشک و آه و ترس و فرار و خون رقم خورده را، موج تازه امید و انرژی در ایران می‌نامد.

 شاهزاده رضا پهلوی در بیانیه صادره پس از آغاز حمله اسرائیل به ایران می گوید: «نبرد ملت با رژیم ویرانگر جمهوری اسلامی برای بازپس گرفتن ایران و ساختن دوباره آن است.» ایشان اشاره ای به تحمیل جنگ و آغازگر آن و مورد تهاجم قرار گرفتن تمامیت ارضی و موجودیت ایران نمی‌کند. درحالیکه جنگ همه چیز را به تعطیلی کشانده از مردم  میخواهد که کم کاری کرده و یا سر کار نروند و از نظامیان می‌خواهد که به صف جنگ پشت‌ کنند. ایشان در گفتگوی اختصاصی با بی بی سی گفت: «دقیقا نمی‌دانم واژه درست چیست، اما نوعی انرژی‌ دوباره در مردم بوجود آمده است….به نظرم مردم الان این را حس می‌کنند، درنتیجه موج جدید از امید و انرژی بوجود آمده است.»

 وارث پادشاهی و تاج و تخت و نماد نهادی که اساس وظیفه تاریخی‌اش حفظ ایران بوده است، امروز از دغدغه حمله به ایران و امنیت کشور و مرزهایش فارغ است. 

روابط حلقه نزدیک به شاهزاده و یا به اصطلاح مشاورینش با لابی اسرائیل راز سر به مهری نیست. همچنین سفر ایشان به اسرائیل و دیدار با نتانیاهو، به ویژه نوع  تعامل و مواضع وی به جنگ را نیز اگر کنار دیگر پازل‌ها بگذاریم و رصد کنیم، به ارزیابی‌های مشخص می‌رسیم. گویا شاهزاده و جریان سلطنت طلب و چهره‌های حامی ایشان بخشی از برنامه حمله به ایران بوده‌اند، آنطور که با بروز جنگ و تعرض به مثابه دستگاه پروپاگاندا و تبلیغات جنگ تحمیلی و توجیه‌گر سیاسی این جنگ ایران سوز به میدان آمده و از فضای امید و انرژی برای سرنگونی رژیم سخن می‌رانند. گویا منجی مردم که نوید بخش آزادی و رهایی بود، آنکه می‌خواست مردم را از زیر بار استبداد برهاند، خود موذن نکبت و پلیدی مضاعفی شده است که امروز بر گرده مردم ایران سنگینی می کند. چهره‌های هوادار ایشان نیز یک صدا همین نوا را سر می‌دهند که بروز جنگ ساعت به ثمر نشستن آرزوهای شما مردم است، قدم رنجه فرموده به خیابان بیایید و اعتراض کنید. به این ترتیب باید گفت که ورژن مدرن و به روز شده ارتش آزادیبخش و فروغ جاویدان در راه است. 

آقای پهلوی ایران را نباید فدای نظام کرد. شما سوراخ دعا را گم کرده‌اید. حمله اسرائیل به ایران صحنه نزاع اقشار مختلف جامعه برای پس زدن استبداد نیست، بلکه حمله خارجی از سوی جریانی افراطی و آشوب طلب در منطقه ( قرینه حکومت دینی ایران در اسرائیل در زیر پا گذاشتن ارزش‌های حقوق بشری و انسانی) رخ داده است. یعنی تجاوز به آب و خاک ایران با آماج از کار انداختن قدرت دفاعی و پدافندی سرزمین مان. جا زدن حمله و تجاوز خارجی به کشاکش ملت ایران با حکومت لعنتی دینی آزادی کش، دستکاری واقعیت صحنه است که وعده کلید آزادی ایران در تشتی از خون و ویرانی را می‌دهد. این کشور میدان حکومت و ترکتازی ملایان نیست، این کشور خانه باستانی ایرانیان است از این دریچه و تعلق چند هزار ساله ما به آن آب و خاک صحنه را ببینید. براندازی به هر قیمت، میوه تلخ باغ مریم و مسعود است که رابطه شان با ملایان حاکم، مرگ انفجار و ترور بوده است و نه نسخه رهایی و برازنده کسی که هزاربار از آموزه‌های دموکراسی لیبرال و دستگاه فکری مشروطه خواهی و مبارزات مدنی برای مردم سخن سرایی کرده است.

ما شاهد تجاوز خارجی به تمامیت ارضی ایران و از کار انداختن سازوکار دفاعی میهن‌مان هستیم که همیشه و تحت هر نظام و حکومتی محکوم است. به عنوان نماد نهاد حافظ ایران در طول تاریخ، شرمندگی سکوت در برابر این تجاوز را به کارنامه خود و و طرفداران‌تان را نپسندید. شاهزاده!  ارتش اسرائیل ارتش آزادیبخش نیست، بلکه مامور کلنگی کردن ایران با الگوی غزه و لبنان و سوریه است . اینان با شعار غیر نظامی را نمی‌زنیم شروع می‌کنند و بعد نوبت به مدرسه و بیمارستان و غیره می‌رسد. بهروزی ایرانیان راه حل نظامی ندارد. موجودیت ایران در خطر است.

تغییرات و تحولات جامعه مدنی و روندها و همچنین بهروزی مردم و غیره را نمی شود با آمپول فشار و سزارین پهپادها و ریزپرنده ها جلو انداخت، بلکه باید نبض جامعه را شنید و روندهایش را شناخت و پشتیبان کشاکش نهایتاً پیروزمندانه و پایدار جامعه مدنی با حکومت بود.

حمله به ایران شر مطلق است. ایران تنها جغرافیای محل سکونت و حکومت ملایان نیست، ایران وطن و خانه پدری ماست. میهن را مانند بازی های شبانه به داو و قمار بازی‌های سیاسی پلید که خیری در آن نیست، نگذارید. موجودیت ایران در خطر است و تا زمانی که تعرض خارجی و حمله اسرائیل و خطر درگیری با آمریکا وجود دارد، ایران روی آرامش را نخواهد دید، چه رسد به آزادی و آبادی! ایرانی میهن‌دوست اکنون نگران پدافند شبانه است که آیا می‌تواند از جان و مال هم‌میهن دفاع کند یا نه و نمی‌تواند از بی دفاعی و باز ماندن آسمان ایران و ایرانیان خوشحال باشد.

در آخر یادی میکنم از زنده یاد داریوش همایون، امید که به کار آید:

بخشی از مصاحبه زنده یاد داریوش همایون (سپتامبر ۲۰۰۷ ) با عنوان ((جنگ، برنامه اتمی و خطر تجزیه)) از کتاب یک زندگانی و پرسش های بی شمار  

«…..و حاضر نیستم همه چیز از جمله موجودیت ایران را فدای سرنگونی رژیمی کنم که خودم احتمالا قدیمی ترین دشمن آن و جهان بینی اش هستم. اگر من در صورت حمله آمریکا و تجزیه ایران در کنار آمریکا و تجزیه طلبان قرار نخواهم گرفت برآمده از شصت و شش سال مبارزات سیاسی و فرهنگی من است. اگر موقتا در کنار جمهوری اسلامی قرار خواهم گرفت از آنجاست که هیچگاه در زندگی روی پرچین ننشسته ام. سیاست برای من جدی تر از اینهاست، گزینش هست و موضع گیری های روشن. سیاست بازی چیز دیگری است و به هر حال در لحظه های تعیین کننده تاریخ – که امروز یکی از آنهاست – جایی ندارد. »

مهرداد احسانی پور فعال سیاسی مشروطه‌خواه

۲۲ Juni 2025

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

2 پاسخ

  1. آقای احسانی‌پور

    آقای احسانی‌پور فایده این همه انتقاد بی‌وقفه از کسانی که آینده ای در ایران ندارند از جمله مریم، مسعود، و رضا پهلوی تا به امروز چه بوده است؟ شما با این اتلاف وقت و انرژی فرصت باز تولید یک آلترناتیو در مقابل جمهوری اسلامی را از دست دادید. در ضمن شمای مشروطه خواه از کجا شاه دیگری پیدا میکنید غیر از همین پهلوی موجود و هواداران بی ترمزش؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *