نیکلاس کریستوف، روزنامهنگار سرشناس آمریکایی، در مقالهای تحلیلی در نیویورک تایمز نسبت به پیامدهای نامعلوم و خطرناک حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران هشدار داده و آن را آغاز احتمالی یک درگیری بلندمدت توصیف کرده است. وی سه پرسش کلیدی و بیپاسخ را محور نگرانیها دانسته است:
۱. واکنش احتمالی ایران چه خواهد بود؟
کریستوف نخستین مجهول را واکنش تهران میداند. او به نقل از رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، یادآور میشود که قبلاً هشدار داده بود ورود نظامی آمریکا به درگیریها، خساراتی جبرانناپذیر برای آن کشور بهدنبال خواهد داشت.
نویسنده به گزینههایی مانند حمله به پایگاههای آمریکا در عراق یا بحرین، حملات سایبری، اقدام علیه سفارتخانههای ایالات متحده یا حمایت از حملات تروریستی اشاره میکند. همچنین هشدار میدهد که ایران ممکن است تنگه هرمز را ببندد؛ مسیری که یکچهارم نفت جهان از آن عبور میکند و بسته شدن آن میتواند تبعات اقتصادی جهانی به همراه داشته باشد.
او یادآور میشود که در سال ۱۹۸۸، یک مین دریایی ایران باعث آسیب جدی به ناو آمریکایی «ساموئل بی. رابرتز» شد.
۲. آیا برنامه هستهای ایران واقعاً نابود شد؟
کریستوف دومین مجهول را اثربخشی واقعی حملات هوایی میداند. وی به تردیدهایی درباره توانایی بمبهای سنگرشکن آمریکایی در انهدام کامل سایت فردو اشاره کرده و یادآور میشود که ممکن است سانتریفیوژهای ایران در نقاط ناشناخته دیگری پنهان شده باشند.
او مینویسد که حملات ممکن است بهجای توقف برنامه هستهای ایران، آن را تسریع کند، چرا که ایران ممکن است به این نتیجه برسد که تنها راه بازدارندگی، دستیابی به سلاح هستهای است.
کریستوف خاطرنشان میکند که ایران پیش از این، مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت حدود ۱۰ بمب اتمی را غنیسازی کرده بود. با وجود اینکه ترامپ مدعی حمله به اصفهان شده، هنوز مشخص نیست این سایتها نابود شدهاند یا نه.
۳. آیا این پایان ماجراست یا آغاز یک جنگ جدید؟
کریستوف آخرین و مهمترین پرسش را درباره آینده بحران مطرح میکند. او تردید دارد که حملات اسرائیل و آمریکا بتواند نه تنها برنامه هستهای، بلکه نظام حاکم بر ایران را نیز از بین ببرد.
وی با اشاره به پیشینه حمایت نتانیاهو از جنگ عراق مینویسد: «همانطور که آن جنگ به نفع ایران تمام شد، ممکن است این درگیری نیز پیامدهای غیرمنتظرهای داشته باشد.»
او تأکید میکند که حتی اگر ظرفیت غنیسازی از بین برود، دانش فنی باقی میماند. از این رو، تنها راه واقعی توقف برنامه هستهای، تغییر اراده سیاسی در رأس نظام است، نه بمباران.
کریستوف همچنین مخالفت نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، با بمبارانها را مثال میزند و مینویسد که در ایران، مردم عادی عموماً رویکردی ضدنظام دارند، اما حمله خارجی ممکن است به افزایش محبوبیت جناحهای تندرو بینجامد.
سناتور دموکرات کریس ونهولن نیز با انتقاد از تصمیم ترامپ، گفته است: «ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد، اما ترامپ بهجای پیگیری دیپلماسی، بیجهت آمریکا را وارد خطر کرده است.»
کریستوف هشدار میدهد که اگرچه ترامپ سخن از پیروزی میزند، هنوز برای جشن گرفتن زود است. او مینویسد: «ما شاید فکر کنیم که جنگ تمام شده، اما دشمن هم باید این را بپذیرد.»