سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴

سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴

 سوالاتی در رابطه با بیانیه «هنگام تفکیک قطعی صف‌هاست…» همراه با نگاهی ایجابی – گیتی سلامی

مایل هستم از دوستان گرامی نویسنده و امضا کننده گان  این بیانیه که تلاش هایشان با روش ها ی گوناگونه شان در راه مبارزه با ج. ا.  و دموکراتیزه کردن جامعه مدنی ایران برای من قابل ارزش است، سوالاتی مطرح کنم زیرا باعث تعجب ام شده است واز این دوستان فرهیخته  که خود(یا تعداد بیشماری) از بدو تولد جمهوری اسلامی شاهدان زنده‌یی هستند بر این گفته ی من که سیاست خارجی این نظام بر پایه نابودی یا محو اسراییل صهونیستی پایه گذاری شده، بپرسم نوشتن این قسمت از بیانیه چه معنایی دارد، “فراموش نکنیم که اسرائیل که خود یک برنامه‌ی هسته‌ای نظامی مخفی را پی گرفته ….. آخرین کشوری است که حق دارد درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای دیگران نظر دهد، چه رسد به آنکه علیه آن –و در مورد ایران در واقع به بهانه‌ی آن− دست به اقدام نظامی زند.”

از انجا که با تمام تفاوت های بینشی بایستی مسئولانه دراین لحظه ی تاریخی مسایل را دید و با هیچ عینک ایدئولوژیکی برچشم می بایستی منصفانه قضاوت کرد فرض را بر این می گذارم که اصلا مسئله هسته ایی هم درایران وجود ندارد و از طرف  امریکا و اسرائیل بهانه ای بیش نیست و اسرائیل هم یک برنامه‌ی هسته‌ای نظامی مخفی دارد (پس مخفی نیست که به اگاهی نویسندگان متن هم رسیده!). مگر نه این که از جانب  اتاق فکر این نظام در رسانه ها, رادیو و تلویزیون نه تنها از سوی خامنه ای بلکه از سوی مقامات بالارتبه ی نظامی بطور مداوم تبلیغ می شد ومی شود “جنگ، جنگ تا نابودی اسرائیل و حیفا”، سازماندهی پرچم سوزاندن دایم این دو کشور و همچنین چند ماه بعد از انقلاب تصرف و گروگانگیری کارمندان سفارت امریکا ، به وجود امدن محور مقامت و حمایت های مالی/نظامی ج.ا.  اینها همه به چه منظور بوده؟

با شرایط ذکر شده ی بالا و بر اساس عقل سلیم می توان اتفاقا این نتیجه هم گرفت که اسرائیل بایستی اولین کشوری باشد “که حق دارد درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای ج.ا. (و نه ایران زیرا بحث بر سر حکومت ج.ا. است) نظر دهد،  و علیه آن  دست به اقدام نظامی بزند. از نگاه من منطق این جمله ای که در بیانیه امده (با مثالهای بالا) برای من غیرمنطقی می باشد اگر با نگاهی مثبت به این جملات بنگرم میگویم شاید از روی عجله زدگی پیش امده باشد، در غیراین صورت نگاهی بس ایدئولوژیک زده درون این جمله نهفته است و بدتر از آن جعل تاریخ است که به آگاهی افکار عمومی و به اماده شدن احاد مردم از هر مسلکی برای نجات خودشان از این مهلکه کمکی نمی کند.

سوال دیگر من در رابطه ی پاراگراف اول است، بگذریم که بعد از خواندن چندین مرتبه توانستم بفهم که این جملات چه می خواهند به خواننده بگویند به هر حال در رابطه با برداشتی که از این پاراگراف گرفتم، سوالی داشتم از نویسندگان وامضا کنندگان: “هر جنگی زمینه‌ای دارد، اما روا نیست با برجسته‌ کردن این یا آن عامل زمینه‌ای از عامل مستقیم و برانگیزنده‌ی آن غافل شویم که اگر چنین کنیم همه‌ی جنگ‌ها اجتناب‌ناپذیر می‌شوند‌، زیرا همه‌ی آنها علت یا علت‌هایی زمینه‌ای دارند. عامل بی‌واسطه‌‌ای که امکان اجتناب‌پذیری را در جنگ کنونی زایل کرده است، حمله‌ی اسرائیل به ایران است.”

چرا روا نیست این عوامل برجسته شود؟ مگر بحث بر سر اگاهی و دموکراتیزه کردن جامعه و مبارزه با هر نوع دیکتاتوری و یا گذشته چراغ اینده نیست تا دوباره به کجراه نرویم. این بیانیه با چه هدفی نوشته شده است,  ایا برای وارد شدن به یک عمل و همگرایی  با نیروهایی که این نظام را نالایق که توانایی حل مشکلات داخلی و خارجی خود را ندارد، نوشته شده و یا فقط اعلام موضع بر سرجنگ است تا تفاوت خود را با دیگر نحله ها نشان دهد؟

سوال دیگرم این که مجسم کنید اگر جمهوری اسلامی از بدو تولدش سیاست خصمانه در مقابل اسراییل نداشت (بگذریم که همین سیاست را در مقابل شهروندان خو د هم دارد)  و خردمندانه در حل مشکل اسرائیل- فلسطین نقش میانجیگری را پیش گرفته بود و نداشتن توهم قدرتی که با در اختیار گذاشتن خود به صورت کارت جوکر در دست ابر قدرت های دیگر ،  ایا اسرائیل به ان حمله می کرد؟

از زاویه ی نگاه ایجابی به بیانیه:

دوستان از نگاه من همانطور که در خواست مشخص تاکید شده است در این لحظات تاریخی تمرکز بر” تحکیم پیوند میان نیروهای خواهان پایان دادن به رژیم ولایی با اتکا به مردم و بر بنیاد هنجارهای آزادی و برابری و رفع تبعیض است”، در زمانی که جنگ  ناخواسته به مردم  از طریق سیاست های نابخردانه ی  اتاق فکر ج.ا. تحمیل شده، بحث ها و تمرکز بهتر است بر چگونگی وارد عمل شدن مردم با گرایشات و دیدگاه های متفاوت برای برکناری رژیم و به دست گرفتن سرنوشت خود قبل از این که بمب افکن های امریکایی و اسرائیلی زیر ساخت ها و حتی زیست مسکونی را با خاک یکسان کند.  که هزینه ی ان برای ایران وایرانیان بسیار سنگین میشود. از نظر من بحث های فرسایشی از قبیل تمرکز بر موضوعِ جنگی, “جنگ خوب است یا بد است، یا جنگ “قطعا به نفع دمکراسی نیست، یا قطعا به نفع دمکراسی است”،  در این موقعیت کنونی یعنی شانه خالی کردن از بار مسئولیت تاریخی و یا به زبانی دیگر تماشاگر و نظاره گر بودن این جنگ است ، زیرا جنگ شروع شده، بنابراین طراحی خاتمه ی آن کاری بس مهم است که اگر ما مردم ایران بتوانیم به موقع عمل کنیم، افتخار  این تغییر بزرگ به نام خود مردم ایران ثبت می شود.

درخاتمه امیدوارم بتوانیم این بار با درایت ازاین رهگذرتاریخی بگذریم.

گیتی سلامی                            

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *