
یک برکه از آرامش، تا غرقه در آن باشی،
صد ره به از آنات کز آشوبگران باشی!
تو موجِ روانزادی بر مرکبی از بادی:
اسبات پَرَد، امّا تو تازنده برآن باشی.
گر بسترِ دریایات شکلِ دگری میداشت،
می شد که نتازی، بل، بر اسب پَران باشی.
ای کاش که دریایات آرامترین میبود:
زیرا که چو منـ ای من!ـ تو نیز بر آن باشی
کآرامشِ فرهنگیست زایای هنر: زین روست
نیز ار تو، در این آشوب، از بیهنران باشی!
وز لنگشِ رفتارت، وز کُندی در کارت،
بر توسنِ خود باری ناچار گران باشی!
شوریده سری آرَد این دورهی پُرشورش:
خود نیز به ناچار از شوریده سران باشی!
نوزدهم دیماه ۱۳۹۸،
بیدرکجای لندن
2 پاسخ
در گـردش این ایام آگـه نه اگـر باشیم
تا دار بماند هم چرخان چو خران باشیم!
شوریده سری آری، عاقل نشوی هرگز
تا نشر اکاذیبت در نفس قرین باشی
این مرگ سپاهان است آذین جهان من
غافل شدی از میهن تا کی تو مجاز باشی
فرزند شرقیم ما برخیز، در نبرد با غربیم
تنها مگذار تهران گرچه دشمنش باشی
……..