شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

ایران و توان تخریب – سعید مقیسه ای



آقای خامنه‌ای در سخنرانی امروز خود بار دیگر کوشید با بهره‌گیری از شعارهای کلی‌ و صلح‌آمیز درباره غنی‌سازی اورانیوم، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. این تلاش که رنگ‌وبوی عوام‌فریبی داشت، در واقع تلاشی بود برای کتمان اشتباهات راهبردی و پرهزینه‌ای که رهبری او طی سال‌های گذشته مرتکب شده است؛ اشتباهاتی که ایران را در کنار بحران‌های عمیق اقتصادی و معیشتی، به آستانه یک درگیری نظامی نیز رسانده است. او در پی آن بود که با پوششی استقلال‌طلبانه، سیاستی را توجیه کند که پیامدهای آن برای مردم، جز فشار و ناامنی نبوده است.

او به موضوعات متعددی از جمله «توان دفاعی» کشور پرداخت؛ اما این واژه، به‌ویژه در فضای داخلی و بین‌المللی، با بار معنایی دوگانه همراه است. افکار عمومی، این «توان» را نه‌فقط به‌عنوان ابزار دفاع، بلکه به‌عنوان «توان تخریب» نیز درک می‌کنند. سطح بالای غنی‌سازی اورانیوم  موجب افزایش نگرانی‌های جدی در سطح جهانی شده است.

در جهان امروز، دیگر «توان تخریب» در انحصار قدرت‌های سنتی غربی نیست. کشورهایی مانند ایران، با وجود تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی، به سطحی از توانمندی نظامی و فناورانه دست یافته‌اند که می‌توان پذیرفت که تا حدود قابل توجهی در دگرگونی معادلات قدرت در منطقه موثر بوده است.

سؤال اساسی که در افکار عمومی مطرح است، این است که آیا سرمایه‌گذاری‌های کلان در برنامه هسته‌ای، دستاوردهای ملموسی برای کشور داشته است؟ در پاسخ به این سؤال،  بهتر است به برخی از دستاوردهای علمی و پزشکی که در کشور روی داده اشاره کرد:
– “تولید رادیوداروها”: ایران سالانه بیش از ۶۰ نوع رادیودارو تولید می‌کند که در تشخیص و درمان بیماری‌هایی مانند سرطان کاربرد دارد. این رادیوداروها نیاز بیش از یک میلیون بیمار را تأمین می‌کنند.
-“کاربرد در کشاورزی”: استفاده از فناوری پرتودهی گاما برای تولید بذرهای مقاوم به خشکسالی و افزایش بهره‌وری کشاورزی تا ۲۰ درصد.

اما نکته قابل توجه این است برای تولید رادیوداروها و استفاده‌های صلح‌آمیز دیگر مانند پرتودهی گاما جهت اصلاح بذر، نیاز به غنی‌سازی اورانیوم در سطح بسیار پایین است.
رادیوداروها و کاربردهای پزشکی اغلب از ایزوتوپ‌هایی مانندTc-۹۹m، I-۱۳۱، یا Lu-۱۷۷ استفاده می‌شود که از راکتورها یا سیکلوترون‌ها به دست می‌آیند و به اورانیوم با غنای کمتر از ۵٪ نیاز دارند.
پرتودهی گاما برای کشاورزی از منابعی مثل کبالت-۶۰ یا سزیم-۱۳۷ استفاده می‌شود که ربطی به غنی‌سازی بالا ندارد. این منابع از فرآوری خاص مواد پرتوزا تولید می‌شوند، نه از غنی‌سازی اورانیوم.

بنابراین، برای این کاربردهای صلح‌آمیز، غنی‌سازی تا حدود ۳ تا ۵ درصد کفایت می‌کند. غنی‌سازی بالاتر به‌طور خاص برای راکتورهای تحقیقاتی یا کاربردهای خاص علمی است و برای تولید احتمالی سلاح اتمی یا فناوری دوگانه حساسیت‌برانگیز می‌شود.

با این حال، این دستاوردهای ذکر شده،  نسبت به هزینه‌های سنگین متحمل شده برنامه هسته‌ای، کافی نیستند و نظام حاکم در این مورد باید پاسخ‌گو باشد.

آقای خامنه‌ای باید به افکار عمومی توضیح دهد که چرا با غنی سازی  اورانیوم تا ۶۰ درصد اوضاع کشور را به این وضعیت وخیم امنیتی همراه با سایه شوم جنگ انداخته‌است؟
او باید پاسخ دهد که آیا این سطح از ریسک، آن هم در برابر مطالبات مشروع معیشتی و کرامت‌محور مردم، توجیه‌پذیر است؟

اما از سوی دیگر خواست آمریکا به رهبری ترامپ و تحت فشار نتانیاهوِ جنایتکار برای حذف کامل امکان غنی‌سازی در ایران، خواستی است که به‌روشنی در تضاد با منافع ملی ما قرار دارد. غنی‌سازی، حتی در سطحی محدود و در چهارچوب نظارت‌های بین‌المللی، ضامن حفظ دانش، زیرساخت و نیروی انسانی ایران در حوزه راهبردی انرژی هسته‌ای است. حذف کامل آن نه تنها به معنای از دست دادن یک سرمایه فنی و انسانی گران‌بهاست، بلکه ما را از هرگونه امکان بهره‌برداری آینده‌نگرانه از انرژی هسته‌ای در حوزه‌های پزشکی، صنعتی و انرژی محروم خواهد کرد. دفاع از این حق نه به معنای حمایت از سیاست‌های بغایت اشتباه تاریخی جمهوری اسلامی و شخص رهبری آن و یا  تقابل‌جویی، بلکه حفاظت از سرمایه‌های ملی و دستاوردهای علمی است.

بی‌تردید، یکی از معدود دستاوردهای واقعی برنامه پرهزینه و پرمناقشه هسته‌ای ایران، تربیت هزاران نیروی انسانی متخصص بوده است. توقف کامل چرخه غنی‌سازی به معنای نابودی افق‌های شغلی و پژوهشی برای این سرمایه‌های انسانی ارزشمند است و این نیروهای متخصص راهی جز مهاجرت نخواهند داشت.  بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای، با آگاهی از این پتانسیل، آماده جذب این نیروها هستند و از هم‌اکنون برای جذب آنان دندان تیز کرده‌اند.
این موج مهاجرت، از نظر امنیتی خطرناک و خسارتی استراتژیک برای آینده علمی و فنی کشور به‌دنبال خواهد داشت.

برچسب ها

تاکنون آزمایش‌های عملی رهبران سليکون ولی عمدتاً در ایالات متحده اجرا شده است. اما آن‌ها آمریکا را نه مقصد، بلکه آزمایشگاهی برای آینده جهان می‌دانند. در این نگاه، قدرت در دست سیاستمداران نیست، بلکه در اختیار تکنولوژیست‌ها و کارآفرینان جهانی قرار می‌گیرد. سفر اخیر چند تن از چهره های آنان همراه با ترامپ به عربستان، امارات و قطر، نخستین تلاش جدی آنان برای صدور این فلسفه سیاسی نوین به خارج از مرزهای آمریکا بود...

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

3 پاسخ

  1. موضع‌گیری و گفتمان سعید مقیسه ای معمولا مملو از برخوردهای یک بام و دو هوا است از جمله مقاله بالا. با نگاهی به مندرجات ایشان در “کار اکثریت” در مورد انتخابات و نحوه پاسخگویی به نگهدار و از جمله برخورد با فرخ نعمت‌پور در ارتباط با چپ محور مقاومتی می‌توان جوهر کلام مقاله بالا را نیز دریافت. حال که گاری شکسته “حق هسته‌ای” به گل نشسته، امروز برای چند به اصطلاح متخصص اشک تمساح می‌ریزند. مطمئن باشید در غرب کسی به این فارغ التحصیلان یک سمساری به نام دانشگاه آزاد شغل نمیدهد. مقاله یک تمهید دیگر برای برداشتن بار فلاکت ایران از روی رژیم و انداختن آن بر سوی ترامپ و نتانیاهو است.

  2. ایران کشوریست که باید اورانیم وارد کند تا به قیمت تحریم و عقب افتادگی در همه عرصه های دیگر آنرا پنهانی در اعماق زمین با صرف میلیارد ها دلار غنی کند در حالی که با داشتن سومین ذخایر گاز جهان و صنایع فرسوده استخراج و تصفیه نفت قاعدتا میباید سردمدار در این علوم باشد و بجای تربیت دانشمندان اتمی, مراکزی علمی و تحقیقاتی برای دانشمندان و دانشجویان در صنعت نفت و گاز داشته باشد. چرا کشورمان بجای فرستادن “مشاوران نظامی سپاه” به کشور های “دوست” و ساختن تونل و راکت برای حماس و حوثی ها و حزب الله نباید کارشناس اکتشاف نفت و گاز بفرستد تا هم سرمایه گذاری کرده باشد و هم آنان نیازمند Exxon , و توتال و BP نباشند؟

  3. مقاله ای ضعیف که به نوعی سعی در توجیه غنی سازی دارد !
    نویسنده مهاجرت چند مهندس را ضرر مینامد ولی از ضرر ۲۰۰۰ میلیارد دلاری ، ورشکستگی صنایع کشور ،خطر روز افزون جنگ و فقر تحمیلی بر طبقات فرودست ناشی از غنی سازی را به عمد فراموشی میسپارد !

    پاسخ , دو مقاله مستدل زیر در اخبار روز است :

    اگر غنی‌سازی نکنیم، چه از دست می‌دهیم؟ (نقد فنی و اقتصادیِ پروژه‌ غنی‌سازی در ایران) – گفتگو با بهروز بیات کارشناس فیزیک هسته‌ای

    اگر غنی‌سازی نکنیم، چه از دست می‌دهیم؟ گفتگو با مهران مصطفوی کارشناس فناوری هسته‌ای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *