
محمد، مهاجر افغان ۴۱ ساله بدون مدرک، ماههاست که در باغی خصوصی در نزدیکی تهران، جایی که به عنوان سرایدار کار میکند، در حبس بهسر میبرد؛ آنچنان از بازداشت و اخراج توسط پلیس ایران میترسد که حتی برای کوتاه کردن موهایش هم بیرون نمیرود.
او میگوید: «همسرم همه خریدها را انجام میدهد. دو پسرم هنگام رفتن به مدرسه مضطرباند.»
محمد، پدر چهار فرزند که نمیخواست نام کاملش فاش شود، ادامه میدهد: «نمیتوانم تحت حکومت طالبان در افغانستان زندگی کنم. زندگیام در خطر خواهد بود؛ چه برسد به اینکه آنجا نه شغلی خواهم داشت، نه آیندهای، و نه خانوادهای که از من حمایت کند.»
محمد یکی از بیش از دو میلیون مهاجر افغان است که مقامهای ایرانی میگویند پس از به قدرت رسیدن طالبان در سال ۲۰۲۱ از مرز عبور کرده و وارد ایران شدهاند — افزوده بر شمار بسیاری دیگر که طی دهههای گذشته به ایران آمدهاند.
اکنون تهران اعلام کرده قصد دارد آنها را بازگرداند. در حالیکه کشور با بحران شدید اقتصادی دستوپنجه نرم میکند و رهبران جمهوری اسلامی با افکار عمومی هرچه خشمگینتر روبهرو هستند، مسئولان وعده دادهاند که روند اخراجهای دستهجمعی را تسریع خواهند کرد.
نادِر یاراحمدی، مشاور وزیر کشور، مدعی شد که بیش از ۱٫۲ میلیون افغان بین مارس ۲۰۲۴ تا مارس ۲۰۲۵ از ایران اخراج شدهاند.
عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، که در ژانویه امسال به کابل سفر کرده بود، گفت که این اخراجها با هماهنگی طالبان و بهصورت «تدریجی و آبرومندانه» انجام خواهد شد.
او اخیراً اظهار داشت: «افغانستان باید بهدرستی پذیرای آنها باشد و زمینهی بازادغامشان را فراهم کند. ما نمیخواهیم بازگشت افغانها به بحرانی اجتماعی برای هیچکدام از کشورها بدل شود. آنچه برای ما اهمیت دارد، تدوین رویکردی منطقی و منطقهای برای مدیریت این وضعیت است.»
ایران در مسیر کشور همسایهاش، پاکستان، گام برمیدارد. کشوری که از سال ۲۰۲۳ صدها هزار پناهجوی افغان را به کشور تحت کنترل طالبان بازگردانده است؛ اقدامی که موجی از اعتراضهای بینالمللی را برانگیخت.
ایران میگوید سهمی ناعادلانه از پناهجویانی را که به دنبال فرار از دههها درگیری وارد کشور شدهاند، بر دوش کشیده است.
کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) برآورد کرده بود که در سال ۲۰۲۴ حدود ۳٫۸ میلیون نفر با وضعیتهای گوناگون جابهجاشدگی اجباری در ایران حضور دارند؛ رقمی که ایران را به بزرگترین کشور میزبان پناهنده در جهان بدل میکند. اما ایران میگوید رقم واقعی افغانهای حاضر در کشور، چه با مدارک قانونی و چه بدون آن، کمی بیش از ۶ میلیون نفر است — این رقم شامل کسانی نیز میشود که در ایران متولد شدهاند.
جمهوری اسلامی میگوید خدمات عمومی و اقتصاد کشور دیگر توان تحمل این فشار را ندارند. تورم سالیانه از میانهی سال ۲۰۲۰ تا کنون همواره بالای ۳۰ درصد بوده است و ارزش ریال سقوط کرده که موجب افزایش قیمت واردات برای مصرفکنندگان ایرانی شده است. مقامات ایرانی میگویند حدود ۶۰۰ هزار کودک افغان در مدارس ایران تحصیل میکنند.
سعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل، سال گذشته اعلام کرده بود که ایران سالانه ۱۰ میلیارد دلار برای میزبانی «بیش از ۶ میلیون افغان» هزینه میکند، در حالی که کمکهای بینالمللی برای این منظور «ناکافی» بوده است.
شرایط اقتصادی ایران از زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، کارزار «فشار حداکثری» خود را علیه برنامه هستهای ایران از سر گرفت، دشوارتر شده است.
این روند اخراج، که عمدتاً مهاجران سنیمذهب افغان را هدف قرار داده، با هشدارهای فرقهای مکرر از سوی مقامات شیعهمذهب ایران همراه بوده است.
مقامات ایرانی استدلال کردهاند که اعضای گروههایی مانند داعش، که در بمبگذاریهای جنوب ایران در سال گذشته باعث کشته شدن نزدیک به ۱۰۰ نفر شدند، میتوانند از مرز عبور کنند و تهدیدی برای امنیت ایران باشند.
محمد امیر، یکی از نمایندگان مجلس ایران، خواستار اقداماتی فوری برای توقف عبورهای غیرقانونی شده است. او گفته: «تا زمانی که مهاجرت قانونمند نشود، دشمنان میتوانند از مهاجران فاقد مدارک برای بیثباتسازی ایران استفاده کنند.»
چشمانداز بازگرداندن میلیونها افغان دیگر به آن سوی مرز میتواند تنشها با طالبان — گروهی سنیمذهب و تندرو که ایران روابطی پرتنش با آن دارد — را تشدید کند.
تهران هنوز دولت تحت رهبری طالبان را به رسمیت نشناخته است و دو کشور در سالهای اخیر، در چارچوب منازعهای طولانی بر سر منابع آبی، بارها با یکدیگر در مرزها درگیر شدهاند.
در تلاشی برای تقویت امنیت داخلی، ایران روند ساخت حصاری در مرزهای پرنفوذ خود با افغانستان و پاکستان را تسریع کرده است. پلیس نیز در ماههای اخیر سرکوب سکونتگاههای کارگران مهاجر، که در اطراف شهرهایی مانند تهران، کرج و مشهد گسترش یافتهاند، را شدت بخشیده است.
سیمین کاظمی، جامعهشناس ایرانی وابسته به دانشگاه شهید بهشتی، میگوید افزایش فقر و نابرابری باعث شده بخشی از افکار عمومی، دولت و رسانههای ایرانی شروع به «شیطانسازی از افغانهایی کنند که با دستمزد کم و بدون بیمه کار میکنند، در حالی که فرزندانشان از تحصیل بازمیمانند و زنانشان به خدمات درمانی مناسب دسترسی ندارند.»
کاظمی افزود: «نیروی کار افغان نقش مهمی در پروژههای توسعهای ایران داشته است. در حالی که آنها متهم به گرفتن شغل ایرانیان میشوند، کارفرمایان ایرانی آنها را ترجیح میدهند چون مشمول قانون کار نیستند.»
بسیاری از افغانها، مانند مرتضی ۲۲ ساله، هرگز جایی جز ایران را نشناختهاند. او که از والدینی افغان در ایران متولد شده و دانشجوی سال دوم پزشکی است، میگوید حس هویت و تعلق او به فرهنگ ایرانی بیش از افغانستان است.
او گفت: «همیشه در مدرسه با من خوب رفتار شده و هیچگاه به خاطر افغان بودن مورد تبعیض قرار نگرفتهام. وقتی فارغالتحصیل شوم و پزشک شوم، ترجیح میدهم همینجا زندگی و کار کنم تا اینکه به افغانستان برگردم. اینجا خانهای است که من میشناسم.»
منبع: فایننشال تایمز
یک پاسخ
ورود افغانستانی در سه سال رئیس دولتی رئیسی آنهم با آن تعداد بدون و حساب و کتاب برای پروژه خاصی بود که در این پروژه، باند رئیسی و جلیلی و علم الهد در پی این بودند که با این حجم از افغانستانی ها توازن قوا را در بازی های قدرت بنفع خود کنند
اما با مرگ رئیسی و مشکوک شدن این حجم از افغانستانی موضوع امنیتی و خطر ناک تشخیص داده شد
که این تصمیم منجر به بازگشت بسیاری از آن شده است