شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

در هنگامه ی نسل‌کشی غزه؛ توچه کردی؟ – گاردین/ آروه مهدوی؛ ترجمه ی: نوید اخگر

در نسل کشی غزه، دختر بچه ی پنج ساله هند رجب، همه ی اعضای خانواده اش و دو مددکاری که برای نجاتش رفته بودند قتل عام شدند. هند رجب یکی هزاران هزار کودکی است که در غزه قربانی نسل کشی شده اند

ما هرگز نمی‌توانیم بچه‌های مرده را بازگردانیم. ما نمی‌توانیم آنچه را که رخ داده است پاک کنیم. اما هنوز برای مسئولیت‌پذیری دیر نشده است. جنایات باید مستند شوند. مردگان در غزه باید به درستی شمارش شوند تا بدانیم چند نفر کشته شده‌اند. رسانه‌ها باید از تکرار آمار رسمی مرگ بیش از ۵۵,۰۰۰ نفر دست بردارند بدون آنکه بافت این آمار را توضیح دهند و بگویند که اگر مرگ‌های غیرمستقیم ناشی از گرسنگی، بیماری یا سرما را حساب کنیم، تعداد واقعی کشته‌ها احتمالاً به مراتب بیشتر خواهد بود

وقتی نسل‌های آینده با وحشت از غزه مطالعه کنند و تعجب کنند که چطور اجازه دادیم یک نسل‌کشی به صورت زنده پخش شود، شما چه خواهید گفت؟

اکنون که اسرائیل در حال اجرای “راه‌حل نهایی” در غزه است و دیگر خیلی دیر است که مخالفت‌ها بتوانند تأثیر بگذارند، وضعیت آرام‌آرام در حال تغییر است. حالا که غزه به ویرانه‌ای تبدیل شده و به گورستانی از اجساد و خاکستر بدل گشته، کسانی که در طول ۱۹ ماه گذشته سکوت کرده‌اند، کم‌کم شروع به صحبت کرده‌اند. حالا که اسرائیل و آمریکا حتی سعی نمی‌کنند وانمود کنند که قصد ندارند غزه و کرانه باختری را از فلسطینی‌ها خالی کنند و تمام سرزمین‌ها را “تصرف” کنند، انتقادها کم‌کم شروع به ظاهر شدن کرده است.

در بریتانیا، کلمه ممنوعه ی “نسل‌کشی” آرام آرام بر زبان ها جاری می شود. پس از ۱۹ ماه خشونت، نسل‌کشی و تقریباً سه ماه گرسنگی دادن، بریتانیا سرانجام تصمیم گرفته وضعیت را به عنوان فاجعه توصیف کند. بریتانیا همراه با فرانسه و کانادا تهدید کرده‌اند اگر قتل‌عام و گرسنگی ادامه پیدا کند، ممکن است پاسخی “محسوس” بدهند و مطمئنم که رهبران اسرائیل از این تهدید دچار هراس شده اند.

در همین حال، تغییرات کوچکی در پوشش رسانه‌ای دیده می‌شود. به جای اینکه رسانه‌ها صرفاً نظرات دولت اسرائیل را تکرار کنند، برخی چهره‌های مهم رسانه‌ای مانند پییرز مورگان شروع به چالش کشیدن سخنگویان اسرائیل کرده‌اند که چرا رسانه‌های بین‌المللی به طور آزادانه اجازه ورود به غزه را ندارند تا آنچه در حال وقوع است را از نزدیک مشاهده کنند.

اما تمام این تغییرات، خیلی کم و خیلی دیر هستند. هیچ‌کدام از این‌ها نمی‌تواند هند راجب، آن دختر پنج‌ساله را بازگرداند که در حالی که ۳۳۵ گلوله از سوی سربازان اسرائیلی به سمت خودرویی که او در آن گرفتار شده بود شلیک شد، جان خود را از دست داد. یا کارگران امدادی که توسط اسرائیل اعدام شدند و در گورهای کم‌عمق دفن گشتند.

این تغییرات نمی‌توانند بیمارستان‌ها، مهدکودک‌ها، مراکز درمان و دانشگاه‌هایی را که به طور سیستماتیک توسط اسرائیل ویران شده‌اند، بازسازی کنند. این تغییرات نمی‌توانند اعضای از دست رفته کودکان غزه، بزرگترین گروه از معلولان کودک در جهان، را به آن‌ها بازگردانند. این تغییرات نمی‌توانند آسیب‌های بلندمدتی که سوءتغذیه و دو سال تحصیل‌نکردن به یک نسل وارد کرده است را جبران کنند.

انتقادهایی که اکنون شاهد آن‌ها هستیم، در حقیقت بیشتر یک نوع پنهان‌کاری است. مخالفت‌های نمایشی که به این امید است که وقتی روزی ابعاد واقعی کشتار در غزه روشن شود، سیاستمداران و چهره‌های رسانه‌ای که برای توجیه و یا ممکن ساختن این وحشت مسئول بوده‌اند، بتوانند بگویند: “ببینید! من چیزی گفتم! من فقط ایستاده نظاره نکردم!”

و شما چه خواهید گفت؟ زمانی که نسل‌های آینده با وحشت درباره‌ی غزه مطالعه کنند و تعجب کنند که چطور دنیای غرب با تمام ادعای برتری اخلاقی‌اش، اصول مبتنی بر قانون و حقوق بشر بین‌المللی، اجازه داد چنین نسل‌کشی‌ای به صورت زنده پخش شود، شما چه خواهید گفت؟ زمانی که نسل‌های آینده بفهمند که به مدت ۱۹ ماه، هر روز صبح با ویدیوهایی از کودکانی که زنده زنده سوخته‌اند بیدار شدیم – بمباران شده با سلاح‌هایی که مالیات‌دهندگان آمریکایی هزینه آن‌ها را پرداخت کرده‌اند و دنیای غرب در توجیه آن‌ها کمک کرده است – آیا می‌توانید بگویید که شما حرفی زدید؟

افرادی زیادی خواهند توانست سر خود را بالا بگیرند و بگویند که سکوت نکردند؛ اینکه از هر پلتفرم یا امتیازی که داشتند استفاده کردند. لوگن روزوس، دانشجوی دانشگاه نیویورک که دیپلمش به دلیل اینکه در سخنرانی فارغ‌التحصیلی‌اش به جنایات جاری در فلسطین اشاره کرد، به تعویق افتاد، خواهد توانست بگوید که ساکت نماند. دانشجویانی که از دانشگاه کلمبیا به دلیل اعتراضاتشان اخراج شدند، خواهند توانست بگویند که برای عدالت، آینده‌شان را به خطر انداختند. بازیگرانی مانند ملیسا باررا که به دلیل پست‌های حامی فلسطین از فیلم Scream 7 اخراج شدند، خواهند توانست بگویند که صداقت را به شغل خود ترجیح دادند.

اما کسانی که واقعاً قدرت دارند، نخواهند توانست همین را بگویند؛ آنها نخواهند توانست خون را از دستان خود بشویند. به نظر می‌رسد که در نهایت تمام این وحشت بر دوش بنیامین نتانیاهو بیافتد، در حالی که دیگران سعی خواهند کرد خود را از تقصیر برهانند. اما این تنها نسل‌کشی نتانیاهو نیست. این نسل‌کشی باید به حساب جو بایدن و کامالا هریس، دونالد ترامپ و تیم ونس، کیر استارمر و دیوید لامی نوشته شود. این نسل‌کشی به دست ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت رقم خورده است. این نسل‌کشی نسل‌کشی رسانه‌های اصلی است. فهرست ادامه دارد.

ما امروز در اینجا نبودیم اگر نه به دلیل بی‌رحمی و بی‌احترامی که رسانه‌های غربی نسبت به فلسطینی‌ها نشان داده‌اند و سرکوب سخنان حامی فلسطین. ما اینجا نبودیم اگر خبرنگاران غربی و جو بایدن نبودند که با تکرار دروغ‌های تحریک‌آمیز درباره سر بریدن نوزادان توسط حماس، زمینه را برای این نسل‌کشی فراهم کرده بودند. ما اینجا نبودیم اگر دولت بایدن واقعاً برای آتش‌بس تلاش کرده بود به جای اینکه دروغ بگوید و به اسرائیل اجازه دهد هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. در نهایت تاریخ این افراد را قضاوت خواهد کرد.

اما شاید این خوش‌بینی باشد. شاید من ساده‌لوحانه فکر می‌کنم که حتی اگر همه فلسطینی‌ها به تبعید در لیبی فرستاده شوند و غزه به یک تفریحگاه با برند ترامپ تبدیل شود، روزی حساب‌کشی خواهد شد. به هر حال، چند نفر از آمریکایی‌ها یا اروپایی‌ها واقعاً درباره نکبه می‌دانند؟ چند نفر از مردم درباره عملیات “Cast Thy Bread” اسرائیل در سال ۱۹۴۸ می‌دانند که در آن آب آشامیدنی در روستاهای فلسطینی مسموم شد؟ چند آمریکایی در مورد ریچل کوری، فعال جوان ضد خشونت که در سال ۲۰۰۳ توسط بولدوزر اسرائیلی کشته شد، در حالی که سعی داشت خانه‌های فلسطینی‌ها را از تخریب نجات دهد، چیزی می‌دانند؟

از زمان نکبه، صداهای فلسطینی‌ها به طور سیستماتیک سرکوب شده و جنایات اسرائیل به حداقل رسیده است. (یکی از نویسندگان فلسطینی که می‌شناسم، چند سال پیش مقاله‌ای درباره نقشه‌برداری در فلسطین داشت که از یک مجله معتبر آمریکایی پس گرفته شد چون آنها از حذف بحث درباره نکبه خودداری کردند.) اما شما درباره هر جنایتی که توسط فلسطینی‌ها صورت گرفته، شنیده‌اید. شما بارها و بارها شنیده‌اید که تمام این اتفاقات از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده است.

حالا برای عدالت واقعی در غزه دیگر خیلی دیر شده است. ما هرگز نمی‌توانیم بچه‌های مرده را بازگردانیم. ما نمی‌توانیم آنچه را که رخ داده است پاک کنیم. اما هنوز برای مسئولیت‌پذیری دیر نشده است. جنایات باید مستند شوند. مردگان در غزه باید به درستی شمارش شوند تا بدانیم چند نفر کشته شده‌اند. رسانه‌ها باید از تکرار آمار رسمی مرگ بیش از ۵۵,۰۰۰ نفر دست بردارند بدون آنکه بافت این آمار را توضیح دهند و بگویند که اگر مرگ‌های غیرمستقیم ناشی از گرسنگی، بیماری یا سرما را حساب کنیم، تعداد واقعی کشته‌ها احتمالاً به مراتب بیشتر خواهد بود.

اگر تا الان سکوت کرده‌اید و به خود گفته‌اید که این مسائل خیلی پیچیده‌تر از آن است که بتوانید درباره‌شان صحبت کنید، هنوز دیر نشده که صدایتان را بلند کنید. آنچه در غزه در حال وقوع است با آنچه در سودان یا جمهوری دموکراتیک کنگو رخ می‌دهد متفاوت است، زیرا اگر شما در غرب زندگی می‌کنید، این اتفاقات در نام شما و با پول مالیات‌های شما در حال رخ دادن است. این قتل‌عام با کمک رهبران شما در حال انجام است. اگر در ایالات متحده زندگی می‌کنید، نمایندگان منتخب شما برای این نسل‌کشی ایستاده و از آن حمایت کرده‌اند. ما همه مسئولیم، هرچند که برخی از ما مسئولیت بیشتری داریم.

پس دوباره از خود بپرسید که می‌خواهید به نسل‌های آینده بگویید در این لحظه چه کردید؟ سکوت به معنای بی‌طرفی نیست. و سکوت شما فراموش نخواهد شد. همانطور که مارتین لوتر کینگ جونیور گفت: “در نهایت، ما کلمات دشمنانمان را به یاد نخواهیم آورد، بلکه سکوت دوستانمان را به یاد خواهیم آورد.”

آروه مهدوی
ستون‌نویس گاردین ایالات متحده

منبع: گاردین

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *