یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

نگوگی وا تیونگو، غول ادبیات آفریقا، در ۸۷ سالگی درگذشت – گاردین

نگوگی وا تیونگو، نویسنده کنیایی که آثارش سانسور و ممنوع شد، به زندان افتاد و به تبعید رفت، یکی از نامزدهای همیشگی جایزه نوبل ادبیات و از معدود نویسندگانی که به زبان بومی آفریقایی می‌نوشت، در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

دختر او، وانجیکو وا نگوگی، در فیس‌بوک نوشت: «با قلبی سنگین درگذشت پدرمان، نگوگی وا تیونگو، را در صبح چهارشنبه اعلام می‌کنیم. او زندگی پرباری داشت و مبارزه‌ای ارزشمند انجام داد.»

او در آتلانتا درگذشت. دخترش گفت جزئیات بیشتر به زودی اعلام خواهد شد.

پسرش، موکوما وا نگوگی، در شبکهٔ اجتماعی ایکس نوشت: «در بسیاری از جنبه‌ها، من به‌خاطر او هستم – به عنوان فرزند، پژوهشگر و نویسنده. او را دوست دارم – مطمئن نیستم فردا بدون او چه خواهد شد. فعلاً همین را می‌توانم بگویم.»

نگوگی میراث استعمار را در مجموعه‌ای از مقاله‌ها، نمایش‌نامه‌ها و رمان‌هایی مانند «گریه نکن، فرزندم» (۱۹۶۴)، «شیطان بر صلیب» (۱۹۸۰) و «جادوگر کلاغ» (۲۰۰۶) بررسی می‌کرد. او یکی از غول‌های ادبیات مدرن آفریقا بود و سال‌ها از نامزدهای نوبل ادبیات محسوب می‌شد. پس از آن‌که در سال ۲۰۱۰ جایزه را به ماریو بارگاس یوسای پرویی باخت، گفت از عکاس‌هایی که بیرون خانه‌اش منتظر بودند، کمتر ناراحت شده بود: «من بودم که آن‌ها را دلداری می‌دادم!»

او در سال ۱۹۳۸، زمانی که کنیا هنوز مستعمره بریتانیا بود، به دنیا آمد. از ۲۸ فرزند پدری با چهار همسر بود. دوران نوجوانی‌اش مصادف با قیام مائو مائو بود، زمانی که مقامات هزاران نفر را زندانی، شکنجه و کشتند. پدرش از زمین بیرون رانده شد و دو برادرش کشته شدند.

این مبارزه زمینه‌ساز رمانی شد که او را مشهور کرد: «گریه نکن، فرزندم». این رمان در سال ۱۹۶۴، یک سال پس از استقلال کنیا منتشر شد و داستان نجوروگه، نخستین فرزند خانواده‌اش که به مدرسه می‌رود، و تحولات تراژیکی که زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهند، روایت می‌کند.

او پس از آن، مجموعه‌ای از رمان‌ها، داستان‌ها و نمایش‌نامه‌ها را منتشر کرد و استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه نایروبی شد. او پیشنهاد داد که بخش ادبیات انگلیسی به «ادبیات جهانی» تغییر نام یابد. در مقاله‌ای نوشت: «اگر نیاز به مطالعه تداوم تاریخی یک فرهنگ هست، چرا آن فرهنگ نمی‌تواند آفریقایی باشد؟ چرا ادبیات آفریقا در مرکز قرار نگیرد تا دیگر فرهنگ‌ها را نسبت به آن بسنجیم؟»

در سال ۱۹۷۷، چهارمین رمان خود «گلبرگ‌های خون» و نمایش‌نامه «محاکمه ددان کیماتی» را منتشر کرد، اما نوشتن نمایش‌نامه‌ای به زبان بومی کیکویو با عنوان «وقتی می‌خواهم ازدواج کنم» منجر به دستگیری و زندانی شدنش در زندان امنیتی کامیتی شد.

او بعدها به گاردین گفت: «در زندان شروع کردم به تفکر منسجم‌تر درباره زبان. چرا زمانی که به انگلیسی می‌نوشتم زندانی نشدم؟» از آن پس تصمیم گرفت فقط به کیکویو بنویسد، زبانی که به گفته خودش «تنها زبان واقعی من بود».

گرچه در ۱۹۷۸ آزاد شد، اما در سال ۱۹۸۲ پس از آن‌که از طرحی برای ترور خود پس از بازگشت از سفر بریتانیا آگاه شد، به تبعید رفت. او بعدها به ایالات متحده مهاجرت کرد و در دانشگاه کالیفرنیا، ارواین، به‌عنوان استاد ادبیات تطبیقی و انگلیسی و مدیر مرکز بین‌المللی نویسندگی و ترجمه فعالیت داشت.

با وجود رابطه دشوارش با وطن، نگوگی به نوشتن به زبان کیکویو ادامه داد. برای مثال، حکم بازداشت شخصیت اصلی رمان «ماتیگاری» (۱۹۸۶) صادر شد و این کتاب در کنیا ممنوع شد.

او در سال ۲۰۰۴، دو سال پس از کنار رفتن دیکتاتور دانیل آراپ موی، همراه با همسرش نجری به کنیا بازگشت و با استقبال گسترده در فرودگاه مواجه شد. اما در همان سفر، افراد مسلح به خانه‌شان حمله کردند، نجری را مورد تجاوز قرار دادند و نگوگی را به‌شدت کتک زدند. او بعدها به گاردین گفت: «فکر نمی‌کنم قرار بود زنده از آن حادثه بیرون بیاییم.»

رمان «جادوگر کلاغ» که در سال ۲۰۰۶ توسط خودش به انگلیسی ترجمه شد، بار دیگر به موضوع دیکتاتوری و فساد در آفریقا بازگشت و در جمهوری خیالی «آبورریا» می‌گذرد. او گفت: «زیباترین جمله رمان ترجمه‌ای است از کیکویو توسط خود نویسنده.»

او همچنان آثار خود را از کیکویو ترجمه می‌کرد. در سال ۲۰۲۱ برای رمان حماسی «نه کامل» (The Perfect Nine) نامزد جایزه بین‌المللی بوکر شد؛ نخستین نویسنده‌ای که با اثر ترجمه‌شده خودش به زبانی بومی آفریقایی نامزد این جایزه شد.

نگوگی در سال ۱۹۹۵ مبتلا به سرطان پروستات شد و در سال ۲۰۱۹ عمل جراحی بای‌پس سه‌گانه قلب انجام داد.

او ۹ فرزند داشت که چهار نفرشان نویسنده‌اند: تی نگوگی، موکوما وا نگوگی، اندوکو وا نگوگی، و وانجیکو وا نگوگی.

او در سال ۲۰۱۸ به گاردین گفت: «مقاومت، بهترین راه برای زنده ماندن است. حتی در کوچک‌ترین شکل آن – نه گفتن به بی‌عدالتی. اگر واقعاً فکر می‌کنی حق با توست، به باورهایت پایبند می‌مانی و آن‌ها به بقای تو کمک می‌کنند.»

برچسب ها

در سوم ژوئن ۱۹۶۳، جهان شاعری را از دست داد که شعر را از کنج خلوت و تأمل به قلب میدان‌های نبرد و مقاومت برد. شصت‌ودو سال از خاموشی ناظم حکمت می‌گذرد، اما صدای او هنوز در خیابان‌ها، در کارخانه‌ها، در زندان‌ها و در دل‌هایی که به روشنایی ایمان دارند، طنین‌انداز است. شاعر انقلاب، شاعر مردم، شاعر شورش علیه تاریکی
فیلم تازه عرب و طَرزان ناصر، دو کارگردان فلسطینی، با عنوان Once Upon a Time in Gaza که در بخش رسمی «نگاهی نو» (Un certain regard) جشنواره کن نمایش داده شد، در پایان نمایش مورد تحسین تماشاگران قرار گرفت. این فیلم سرنوشت سه شخصیت را در نوار غزه روایت می‌کند
اقتباس نتفلیکس از کمیک «ال اترنائوتا» توجه تازه‌ای را به خانواده اوئسترهلد جلب کرده — به‌ویژه سرنوشت دو نوه احتمالی او. در جریان حمله دیکتاتوری نظامی ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ به شهروندان آرژانتین، ارتش هر گونه مخالفتی را در نطفه خفه کرد، و حدود ۳۰٬۰۰۰ نفر را کشت یا ناپدید کرد. در میان آن‌ها، اوئسترهلد، چهار دخترش که دوتايشان حامله بودند و چهار دامادش نیز قرار داشتند
در چنین فضایی، حتی زنان سفیدپوستِ ثروتمندی مثل لایولی و هرد نیز، که شاید ایده‌آل‌ترین نمایندگان همه قربانیان خشونت نباشند، در چشم محافظه‌کاران به نماد «فمینیسم مدرن» و «افراط چپ‌گرایانه» تبدیل می‌شوند – چیزی که باید در برابر آن «زنان سنت‌گرا» قرار گیرد

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *