شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

اسارت آلمان به گذشته‌اش باعث سکوت طولانی درباره غزه شده است؛ گیدئون لوی – برگردان: حمید پارسا

وقتی آلمان رژه پرچم در اورشلیم را می‌بیند، باید «شب کریستال» را ببیند. اگر شباهت‌ها را نمی‌بیند، در حال خیانت به حافظه هولوکاست است. وقتی غزه را می‌نگرد، باید اردوگاه‌های کار اجباری و گتوهایی را ببیند که خود بنا کرده بود. وقتی فلسطینیان گرسنه در غزه را می‌بیند، باید بازماندگان رنجور آن اردوگاه‌ها را به یاد بیاورد. وقتی صحبت‌های فاشیستی وزرای اسرائیلی و شخصیت‌های عمومی را درباره کشتار و انتقال جمعیت، درباره نبودن «افراد بی‌گناه» و کشتن کودکان می‌شنود، باید صدای هولناک گذشته خود را که به زبان آلمانی مشابه همین جملات را بیان می‌کرد، به یاد آورد

آلمان به یاد و درس‌های هولوکاست خیانت کرده است. کشوری که وظیفه‌اش را فراموش نکردن می‌دانست، فراموش کرده است. کشوری که می‌گفت هرگز ساکت نخواهد ماند، اکنون در سکوت فرو رفته است. کشوری که روزی می‌گفت «هرگز دیگر»، امروز شاهد تکرار وقایع است، با اسلحه، با بودجه و با سکوتش. هیچ کشوری بهتر از آلمان نمی‌تواند «فرآیندهای منزجرکننده» را تشخیص دهد. هر آلمانی در این مورد بیش از یائیر گولان می‌داند. در اسرائیل، این فرایندها در حال وقوع است، ولی آلمان هنوز آن‌ها را تشخیص نداده است. آلمان به تازگی، اما بسیار دیر و با تأثیر ناچیز، بیدار شده است.

وقتی آلمان رژه پرچم در اورشلیم را می‌بیند، باید «شب کریستال» را ببیند. اگر شباهت‌ها را نمی‌بیند، در حال خیانت به حافظه هولوکاست است. وقتی غزه را می‌نگرد، باید اردوگاه‌های کار اجباری و گتوهایی را ببیند که خود بنا کرده بود. وقتی فلسطینیان گرسنه در غزه را می‌بیند، باید بازماندگان رنجور آن اردوگاه‌ها را به یاد بیاورد. وقتی صحبت‌های فاشیستی وزرای اسرائیلی و شخصیت‌های عمومی را درباره کشتار و انتقال جمعیت، درباره نبودن «افراد بی‌گناه» و کشتن کودکان می‌شنود، باید صدای هولناک گذشته خود را که به زبان آلمانی مشابه همین جملات را بیان می‌کرد، به یاد آورد.

آلمان حق سکوت ندارد و باید پرچم مقاومت اروپا علیه وقایع غزه را در دست بگیرد. با این حال آلمان همچنان از دیگر کشورهای اروپایی عقب مانده است. نه فقط به دلیل گذشته‌اش، بلکه همچنین به دلیل مسئولیت غیرمستقیم در قبال نکبت (Nakba) که احتمالاً بدون وقوع هولوکاست اتفاق نمی‌افتاد. آلمان همچنین یک بدهی اخلاقی نسبت به ملت فلسطین دارد.

اشغالگری اسرائیل بدون حمایت آمریکا و آلمان ممکن نبود. در تمام این مدت، آلمان دومین دوست مهم اسرائیل محسوب می‌شده، دوستی که بی‌قید و شرط بوده است. حالا آلمان باید تاوان سال‌ها خودسانسوری شدیدش را بپردازد؛ سال‌هایی که در آن هرگونه انتقاد از اسرائیل ممنوع بود و هر نقدی به عنوان یهودستیزی برچسب می‌خورد. مبارزه عادلانه برای حقوق فلسطینیان جرم محسوب می‌شد. کشوری که یک امپراتوری رسانه‌ای بزرگش از روزنامه‌نگارانش می‌خواهد شرط استخدامشان را زیر سؤال نبردن موجودیت اسرائیل قرار دهند، نمی‌تواند مدعی احترام به آزادی بیان باشد.

در آلمان انتقاد از اسرائیل تقریباً غیرممکن است. این دوستی نیست، این اسارت در گذشته است و باید در مقابل آنچه در غزه اتفاق می‌افتد به پایان برسد. «رابطه ویژه» نمی‌تواند شامل تأیید جنایات جنگی باشد. آلمان حق ندارد دیوان کیفری بین‌المللی را نادیده بگیرد؛ دادگاهی که دقیقاً به خاطر جنایات آلمان تأسیس شده است.

آلمان اکنون در سخت‌ترین آزمون اخلاقی خود پس از هولوکاست قرار دارد. تنها چند هفته پس از حمله روسیه به اوکراین، آلمان در رأس تحریم‌ها علیه روسیه قرار گرفت. اما بیست ماه پس از حمله اسرائیل به غزه، هنوز هیچ اقدامی علیه اسرائیل انجام نداده است.

آلمان باید تغییر کند، نه علی‌رغم گذشته‌اش، بلکه به دلیل آن. دیگر کافی نیست که صدراعظم فریدریش مرتس بگوید نمی‌توان بمباران غزه را توجیه کرد؛ باید برای توقف آن اقدامی انجام دهد. دیگر کافی نیست که وزیر امور خارجه یوهان وادفول بگوید که آلمان «اجازه نخواهد داد به همبستگی اجباری واداشته شود.»

اکنون زمان آن رسیده است که آلمان با قربانیان همبستگی کند و خود را از زنجیرهای گذشته رها کند؛ زنجیرهایی که آن را از درس‌های هولوکاست دور کرده است. آلمان نمی‌تواند به بی‌تفاوتی خود ادامه دهد و تنها به محکومیت‌های ضعیف بسنده کند. با توجه به وخامت اوضاع در غزه، این سکوت، سکوتی ننگین برای آلمان است.

منبع: هاآرتص – برگردان برای اخبار روز: حمید پارسا

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

7 پاسخ

  1. ممنون از آقای پارسا برای انتخاب مقاله ای بسیار مهم و چشم بازکن. این مقاله می‌تواند برای ایرانیان مقیم آلمان حتی چپ ها و یا چپ های سابق نیز مفید باشد، که عکس العملشان نسبت به موضوعات مربوط به اسراییل و جنایاتش همواره محافظه کارانه و در بهترین حالت بی طرفانه بوده است.

  2. چپ های مارکسیست همچنان که در مورد شوروی سابق و هم پیمانانش اشتباه کردند و گذشته خود را عموما نقد نکردند…‌همین اشتباه را در مورد آلمان و اسرائیل می‌کنند و با متد و ارزیابی های مچاله شده در دنیای امروز ، به شکار لحظه ها حیرانند….!

    1. لطفا تفاوت رفتار نازیها در جنگ دوم و حکومت فاشیستی مذهبی نتانیاهو را شرح دهید و بنویسید فرق حکومت داعشی مسلمان با حکومت مذهبی تندرو یهودی چیست؟

  3. به نظر می رسد فاشیسم در آلمان بار دیگر سکان قدرت سیاسی را در اختیار گرفته است. حضور سیاستمدارانی چون اورسلا فون درلاین که مظهر فاشیسم جدید در آلمان است تا قدرت گرفتن حزب AFD که رسما فاشیسم را تبلیغ می کند تا سبزهای فاشیست تر از هردو همچون وزیر سابق امور خارجه این‌کشور خانم آنالنا بائربوک که بمباران بیمارستانها و کشتار مردم بیگناه را نیز توجیح می کرد نشان از ظهور چهره جدیدی از فاشیسم در این کشور است. علت اصلی حمایت آلمانی ها از جنایتکارانی چون نتان یاهو را فقط نباید در احساس گناه آنها در کشتار یهودیان و هلوکاست جستجو‌کرد، علت اصلی این سکوت همان حس فاشیستی ایست که در گذشته هلوکاست از آن در آمد و امروز از هلوکاست دیگری حمایت می کند. جنایتکاران دیروز برای توجیح جنایات گذشته خود به حمایت از جنایت دیگری آمده اند تا حس مردم را نسبت به جنابات خود در گذشته و تصاویر جنایات گذشته خود را کمرنگ تر کنند و دقیقا به همین دلیل است که آنها مستقیم‌ و غیر مستقیم به کمک نتان یاهو رفته و او را در اقدامات جنایتکارانه اش یاری می دهند. جنایت در غزه هر چه بزرگتر و بیرحمانه تر، هلوکاست کمرنگ تر و فراموش شدنی تر خواهد شد.
    مقاله زیر البته نگاه متفاوتی است به این سکوت آلمان ها که توسط گیدئون لوی نوشته شده.

  4. بیش از ۱۹ ماه است ملتی در جلو چشم جهانیان و درمحاصره اقتصادی و نطامی و بمباران ضد بشری درحال سلاخی است. بورژوازی امپریالیستی با توسل به تمام ابزار های مرگبار رسانه ای، “حقوق بشری “، تسلیحاتی و فاشیستی و مسخ کردن وجدان بخش عظیم مردم جهان بویژه در ممالک “متمدن و پیشرفته” به عادی سازی فاشیسم و احیای نازیسم مشغول است.ارزش زندگی انسان روز به‌ روز کمتر می‌شود، چیزی که سیاست نسل‌کشی اسرائیل به وضوح نشان می‌دهد.”جامعه جهانی” در برابر تجاوزگری اسرائیل همان انفعالی را نشان می‌دهد که در برابر نازی‌ها قبل از روی کارآمدن حکومت فاشیستی  هیتلر نشان داده بود.  

  5. با درود و سپاس به شما.
    این که مانند روز روشن است. سرزمینی که اسراییل ش نامند، شده پایگاه تو سری زدن به مردمان خاورمیانه و اگر گزاف نگفته باشم جهان. این که کشورهای ناتو و بویژه بریتانیا (استعمار پیر)، و آلمان دستانشان به خون فلسطینی ها آلوده است و تندرویی و پیدایش گروه های جهادی و هم حزب اااه، جنگها، ویرانی و واماندگی کشورهای خاورمیانه همه زیر این گره پس مانده از روزگار استعمار س. مردمان یهود که دل نگران آینده هستند هم پای مردم فلسطین می بایستی فریاد بر آرند و با مشت گره کرده و پرچم برابری مردمان را برافراشته کنند. رضا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *