
نخل طلای کن به جعفر پناهی رسید؛ اما نه فقط بهعنوان یک افتخار هنری. این جایزه، به مثابه یک بیانیه جهانی علیه سانسور، سرکوب و روایتسازیهای حکومتی است.
در جشنواره کن، بازیگرانی روی فرش قرمز قدم زدند که حجاب اختیاری بر تن داشتند و این تصویر، صدای ایران واقعی بود؛ ایرانی متکثر، و متضاد با آنچه سالها سانسور کردهاند.
سعید روستایی هم در بخش اصلی جشنواره کن حضور داشت. فیلمش با مجوز رسمی ساخته شده، اما بازیگرانش با همان حجاب اختیاری روی صحنه آمدند. و این یعنی: حتی در دل چارچوبهای حکومتی نیز شکافهایی باز شده.
و صدایی که نهتنها خاموش نشد، بلکه جهانی شد.
قدمهای بازیگران روی فرش قرمز، قدم روی خط قرمزهای پوسیدهای بود که سالها بدن جامعه را زخمی کرده بود.
آنها شکوهمندانه به ایران باز خواهند گشت، ممکن است پاسپورتشان را بگیرند، ممنوعالخروجشان کنند، یا ممنوعالکار. اما چگونه میشود صدایی را که حالا در جهان پیچیده، ساکت کرد؟ چطور میشود چشمهایی را که حالا دنیا را دیدهاند، دوباره به تاریکی برگرداند؟
نه. دیگر نمیشود.
این لحظه، میوهی درختیست که با فریاد و درد و خون هزاران انسان آبیاری شده. از ژینا و جانباختنش گرفته تا رسولاف راوی سال پیش سینمای مستقل در کن و جشنوارههای جهان، تا هزاران نامِ بینام که در زندان، در خیابان، در تبعید و در خاک غریب سوختند.
و حالا پناهی و روستایی روی سکوی کن ایستادهاند، اما پشت سرشان هزاران انسان ایستادهاند. هزاران صدایی که دیگر نه حذف میشوند، نه فراموش.
حکومت دیگر انتخابی ندارد: یا بپذیرد، یا عقب بنشیند. دوران تهدید گذشته.
حقیقت، راه خودش را پیدا کرده.
جامعه، دیگر منتظر نیست؛ خودش را ساخته، گفته، و حالا ایستاده.
این نخل طلا فقط یک جایزه نیست؛
پیروزیایست علیه فراموشی.
اعلام حضوریست آرام، اما عمیق؛
گامی بلند بهسوی آیندهای که دیگر ساخته میشود، نه تحمیل.
اسکندر لطفی – فعال فرهنگی
منبع: شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
3 پاسخ
پناهی زا حمایت کنیم و نقش رهبری به ایشان بدهیم.
پناهی را حمایت می کنیم ولی “نقش رهبری”😍😍؟؟ رهنمود دیگری ندارید؟؟
برای جه پادشاه نشود!