شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

یکی از دلخراش‌ترین تراژدی‌ها؛ وداع پزشک غزه‌ای با ۹ فرزندش

خانم دکتر علا نجار زمانی که حمله هوایی اسرائیل خانه‌اش را ویران کرد، در محل کار بود. تنها یک فرزند و همسر او از این حمله جان سالم به‌در بردند. او یکی از معدود پزشکان باقیمانده در غزه است، متخصص اطفال در مجتمع پزشکی ناصر. چند ساعت بعد، پیکرهای سوخته‌ی هفت تن از فرزندانش، که در حمله هوایی اسرائیل به خان‌یونس کشته شده بودند، به بیمارستانی که در آن کار می‌کرد منتقل شد. دو جسد دیگر، از جمله جسد سایدن شش ماهه، زیر آوار باقی مانده‌اند

دکتر علا نجار زمانی که حمله هوایی اسرائیل خانه‌اش را ویران کرد، در محل کار بود. تنها یک فرزند و همسر او از این حمله جان سالم به‌در بردند.

در ساعات اولیه بامداد جمعه، مانند هر روز، دکتر علا نجار با ده فرزندش خداحافظی کرد و از خانه خارج شد. کوچک‌ترین آن‌ها، سایدن شش‌ماهه، هنوز خواب بود. و مانند همیشه، با توجه به وضعیت جنگی در غزه و حملات پی‌درپی اسرائیل در نزدیکی محله‌شان در خان‌یونس، علا نگران بود که فرزندانش را در خانه تنها گذاشته است.

اما دکتر ۳۵ ساله چاره‌ای نداشت. او یکی از معدود پزشکان باقیمانده در غزه است، متخصص اطفال در مجتمع پزشکی ناصر، و باید به سر کار می‌رفت تا از نوزادانی که به‌سختی از حملات اسرائیل جان سالم به‌در برده‌اند مراقبت کند. هرگز تصور نمی‌کرد که آن وداع، آخرین خداحافظی‌اش با خانواده‌اش باشد.

چند ساعت بعد، پیکرهای سوخته‌ی هفت تن از فرزندانش، که در حمله هوایی اسرائیل به خان‌یونس کشته شده بودند، به بیمارستانی که در آن کار می‌کرد منتقل شد. دو جسد دیگر، از جمله جسد سایدن، زیر آوار باقی مانده‌اند. از میان ده فرزند، تنها یک نفر زنده مانده است، به‌همراه پدر خانواده، حمدی نجار، ۴۰ ساله، که او نیز پزشک است. هر دو اکنون در بیمارستان بستری هستند.

محمد صقر، رئیس پرستاری بیمارستان ناصر، به روزنامه گاردین گفت:
«این یکی از غم‌انگیزترین تراژدی‌ها از زمان آغاز جنگ است. و این اتفاق برای پزشکی رخ داده که عمرش را صرف نجات جان کودکان کرد، اما در یک لحظه، مادری‌اش در آتش و سکوت سهمگین نابود شد.»

ویدئویی که توسط مدیر وزارت بهداشت غزه منتشر شده و گاردین آن را تأیید کرده، پیکرهای سوخته و تکه‌تکه‌ی کودکان را نشان می‌دهد که از میان آوار ساختمانی در نزدیکی یک پمپ‌بنزین بیرون کشیده می‌شوند، در حالی که هنوز شعله‌ها در ویرانه‌های خانه خانواده نجار زبانه می‌کشند.

علی نجار، ۵۰ ساله، برادر بزرگ‌تر حمدی (همسر علا)، گفت:
«وقتی شنیدم خانه بمباران شده، بی‌درنگ سوار ماشینم شدم و به آنجا رفتم، چون می‌دانستم برادرم و بچه‌هایش داخل خانه‌اند. وقتی رسیدم، شوکه شدم. برادرزاده‌ام آدم را که زنده مانده بود، زیر آوار روی جاده دیدم. کاملاً سیاه‌سوخته، لباس‌هایش پاره شده بود، اما هنوز زنده بود. برادرم در طرف دیگر، از سر و سینه به‌شدت خون‌ریزی داشت، دستش قطع شده بود، اما هنوز نفس می‌کشید.»

علی با امدادگران تماس گرفت و این دو نفر را به بیمارستان برد. سپس جست‌وجویش را برای یافتن ۹ کودک مفقود ادامه داد.

«خانه به‌قدری ویران شده بود که سقف‌ها روی هم ریخته بودند. شروع کردم به جست‌وجو در اطراف خانه، به امید اینکه کودکان را بیرون از ساختمان بیابم. اما متأسفانه اولین پیکر سوخته ظاهر شد. بعد از خاموش کردن کامل آتش، باقی جسدها را یافتیم – برخی متلاشی شده و همگی سوخته بودند.»

علا خود را به محل حادثه رساند، در حالی که امدادگران پیکر دخترش روان را از میان آوار بیرون کشیدند. او با گریه از امدادگران خواست اجازه دهند برای آخرین بار فرزندش را در آغوش بگیرد.

علی گفت:
«بدن روان از ناحیه بالا کاملاً سوخته بود، چیزی از پوست یا گوشتش باقی نمانده بود. هنوز دو جسد را نیافته‌ایم: پسر دوازده‌ساله‌اش یحیی و دختر شش‌ماهه‌اش سایدن.»

علا به بیمارستان بازگشت تا حال پسرش آدم، ۱۱ ساله، و شوهرش را بررسی کند. منابع بیمارستان ناصر گفتند شدت سوختگی اجساد به‌قدری بود که او نتوانست آن‌ها را شناسایی کند.

نام فرزندان کشته‌شده به‌ترتیب یحیی، راکان، روسلان، جبران، ایو، روان، سایدن، لقمان و سدره بوده است.

دکتر احمد الفره، ۵۳ ساله، مدیر بخش کودکان در مجتمع پزشکی ناصر، گفت:
«علا به سردخانه رفت، فرزندانش را در آغوش گرفت، بر پیکرشان قرآن خواند و برایشان دعا کرد. سایر پزشکان زن از شدت اندوه و خشم غش کردند، اما دکتر علا آرام ماند. خدا به دلش آرامش داد. بعد از دفن آن‌ها، مستقیم به ملاقات همسر و پسرش رفت و مراقبت از آن‌ها را آغاز کرد.»

همکارانش می‌گویند علا پزشکی متعهد، مؤدب و اخلاق‌مدار بود، که زیر فشار شدید، روزانه ده‌ها کودک و بیمار را درمان می‌کرد و هم‌زمان خانواده‌ی بزرگی را اداره می‌کرد.

الفره گفت:
«او همیشه در بیمارستان نگران بچه‌هایش بود. وقتی شنید خانه‌ای در محله قیزان‌النجار بمباران شده، دل مادرانه‌اش به او گفت که اتفاقی افتاده است.»

او افزود:
«هیچ واژه‌ای برای توصیف این مصیبت نیست. اگر کسی می‌خواهد نظری بدهد، بگذار اول تصور کند که چنین چیزی برای خودش رخ داده باشد – که ناگهان همه عزیزانش را از دست بدهد.»

پس از آخرین وداع با پیکر بی‌جان هفت فرزندش، علا به بخشی رفت که پسر نجات‌یافته‌اش بستری شده بود.

الفره گفت:
«همسرش از آسیب‌های شدید رنج می‌برد – صدمات مغزی، شکستگی ناشی از ترکش، زخم‌های سینه و قرار گرفتن روی دستگاه تنفس مصنوعی. حال پسرش کمی بهتر بود – زخم‌های او از متوسط تا شدید بود.»

همکاران و دوستانش گفتند فرزندان علا تابعیت مصر داشتند و او و حمدی در حال برنامه‌ریزی برای مهاجرت به مصر و ثبت‌نام فرزندانشان در دانشگاه الازهر قاهره بودند.

ارتش اسرائیل به گاردین گفت:
«دیروز، یک هواپیمای ارتش اسرائیل تعدادی مظنون را که در ساختمانی در نزدیکی نیروهای ارتش فعالیت داشتند هدف قرار داد. منطقه خان‌یونس منطقه‌ای جنگی و خطرناک است. پیش از شروع عملیات، غیرنظامیان از منطقه تخلیه شده بودند. ادعای وارد آمدن آسیب به غیرنظامیان در دست بررسی است.»

وزارت بهداشت غزه اعلام کرده که تاکنون نزدیک به ۵۴٬۰۰۰ فلسطینی، از جمله ۱۶٬۵۰۳ کودک، در حملات اسرائیل جان باخته‌اند.

الفره در پایان گفت:
«تنها امیدم این است که کسانی که کشته شده‌اند، صرفاً نامی روی کاغذ نباشند. ما هم مانند سایر انسان‌ها آفریده شده‌ایم و مانند هر انسان دیگری، حق زندگی داریم.»

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

یک پاسخ

  1. تراژدی وحشتناکیست که جلوی چشم جهانیان رخ میدهد و کماکان غرب نظاره گر آنست، نمیدانم اینها چه تفاوتی بین رژیم مذهبی نتانیاهو و داعش به جز نام مذهبشان میبینند که آن یکی را سرکوب میکنند و از این یکی حمایت بی قید و شرط!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *