دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴

دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴

ایران، آمریکا و معادله‌ مذاکرات؛ موضع اپوزیسیون جمهوری‌خواه ملی‌گرا در دفاع از منافع ملی – م. شیرین‌سخن

با ازسرگیری مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده، مسأله توافق هسته‌ای، چه در قالب احیای برجام و چه به شکل یک توافق جدید، بار دیگر به موضوعی محوری در فضای سیاست خارجی و افکار عمومی بدل شده است. در چنین بزنگاهی، نقش و موضع‌گیری اپوزیسیون جمهوری‌خواه ملی‌گرا و ضدجنگ اهمیتی راهبردی می‌یابد—جریانی که نه در پی مشروعیت‌بخشی به ساختار قدرت مستقر است و نه در سودای سرنگونی به‌هرقیمت، بلکه با رویکردی عقل‌گرایانه و مردم‌محور، خواهان پیشبرد سیاست خارجی در چارچوب منافع ملی ایران است.

مذاکره؛ ابزار مشروع، نه هدف 

اپوزیسیون جمهوری‌خواه ملی‌گرا مذاکره را به‌عنوان ابزاری ضروری و مشروع برای کاهش تنش‌ها، کاستن از رنج مردم، و بازگشت ایران به مسیر توسعه می‌پذیرد. اما این موافقت، به‌معنای پذیرش بی‌قید و شرطِ هرگونه توافق نیست. این جریان معتقد است که “هرنوع توافقی بهتر از عدم توافق است” اعتبار ندارد و توافق، تنها زمانی قابل دفاع است که نتایج ملموسی برای معیشت مردم، اقتصاد کشور، و حقوق اساسی جامعه به‌همراه داشته باشد.

در غیاب نهادهای پاسخ‌گو در ساختار قدرت، وظیفه‌ی فرمول‌بندی شفاف و واقع‌گرایانه‌ی منافع ملی بر دوش جریان‌های مستقلی است که احساس مسئولیت می‌کنند. اپوزیسیون جمهوری‌خواه می‌تواند و باید، به‌عنوان صدای منافع عمومی، مطالباتی را که همسو با منافع واقعی کشور است، تدوین و از دو جهت پیگیری کند:

از یک سو، با فشار رسانه‌ای، سیاسی و اخلاقی بر جمهوری اسلامی، آن را وادار کند تا از بهره‌برداری تبلیغاتی از مذاکرات دست کشیده، به شفافیت و اولویت‌دادن به رفاه مردم پایبند باشد؛

از سوی دیگر، با تاثیرگزاری بر افکار عمومی بین‌المللی و ارتباط با نهادها و دولت‌های غربی، خواستار کنار گذاشتن تحریم‌های غیرانسانی و رویکردهای یک‌جانبه شود.

مطالبات کلیدی که این جریان باید بر آن‌ها تأکید کند، عبارت‌اند از:

۱. لغو واقعی تحریم‌های بانکی، انرژی، دارویی و تجاری، به‌نحوی که آثار اقتصادی ملموس برای جامعه ایجاد کند؛

۲. تضمین حقوق ایران در بهره‌برداری از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، در چارچوب NPT؛

۳. ایجاد سازوکارهای حقوقی الزام‌آور برای پایبندی طرفین به تعهدات؛

۴. بازگرداندن ایران به اقتصاد جهانی با حفظ استقلال علمی و تکنولوژیک؛

۵. آغاز مسیر کاهش تنش‌های منطقه‌ای، به‌مثابه پیش‌نیاز توسعه پایدار و تعامل جهانی.

جایگزینی برای دوگانه‌های فرسوده: نه ماجراجویی، نه تسلیم

در حالی‌که فضای رسانه‌ای، عمدتاً گرفتار دوگانه‌ی کاذب «مذاکره‌ستیزی» و «تسلیم‌طلبی» است، اپوزیسیون جمهوری‌خواه ملی‌گرا می‌تواند روایت سوم را پیشنهاد دهد: تعامل هوشمندانه، مسئولانه و مشروط با جهان. در این روایت، نه مذاکره فی‌نفسه مطلوب است، و نه مخالفت مطلق، راه‌حل محسوب می‌شود؛ آنچه اهمیت دارد، خروجی مذاکرات در راستای منافع مردم و منافع راهبردی کشور است.

هرچند این جریان در ساختار رسمی قدرت حضور ندارد، اما ابزارهای تأثیرگذاری در اختیار دارد:

بازتعریف گفتمان عمومی با تکیه بر عقلانیت سیاسی؛

استفاده از رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و نهادهای مدنی برای ارائه تحلیل و اطلاع‌رسانی مستقل به افکار عمومی داخل کشور؛

فشار هدفمند بر دولت‌های غربی و نهادهای بین‌المللی برای اجتناب از تحریم‌های کور و در عوض اعمال فشار از مسیر حقوق بشر؛

یجاد ائتلاف‌های گفتمانی و سیاسی با سایر جریان‌های معترض، توسعه‌محور و هوادار صلح برای جلوگیری از قطبی‌سازی افراطی.

مخالفت مسئولانه، موافقت مشروط

شایسته است که اپوزیسیون جمهوری‌خواه ملی‌گرا، با احساس مسئولیتی که نسبت به سرنوشت جامعه دارد، نه  فقط تماشاچی رویدادها باشد و نه  بازیگر بی‌برنامه. این جریان می‌تواند و باید در مقاطعی چون مذاکرات، نقش مستقل خود را ایفا کند: نه در جبهه‌ی حاکمیت، و نه در جبهه‌ی تخریب بی‌برنامه، بلکه در جایگاه منتقد دلسوز و ناظر ملی‌گرا که سیاست را از چشم‌انداز مردم، توسعه، و آینده‌ی ایران می‌بیند.

این جریان می‌تواند  نشان دهد که حتی بدون سهم داشتن در قدرت، می‌توان به انر سیاسی برخوردی مسئولانه داشت؛ و حتی در دل بحران، از فرصت‌های دیپلماتیک برای دفاع از منافع ایران و ایرانی بهره برد.

۲۳ام ماه می سال ۲۰۲۵ میلادی

دوم خرداد سال ۱۴۰۴ شمسی

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

2 پاسخ

  1. فحوای کلام مقاله بالا همان تکرار مکررات مقاومت محور است که این بار پشت تیتر اپورتونستی “اپوزیسیون جمهوری ملی گرا” پنهان شده است. از طرفی ادعا دارد مذاکره برای “کاهش تنش‌ها و کاستن از رنج مردم است” و از طرف دیگر بدون تشخیص جدیت درگیری نظامی ویرانگر فقط خواهان مشروط بودن این مذاکرات است آن هم به شرط حفظ حق کذایی غنی سازی که در ۲۰ سال گذشته مایه نکبت اقتصاد ایران بوده است. نویسنده آنقدر متوهم و خوش خیال است که خواهان “فشار رسانه‌ای بر جمهوری اسلامی است تا به اولویت دادن به رفاه مردم پایبند باشد.” مقاله‌ای بسیار مبتدی و غیرمسئولانه!

  2. مقاله ای کاملا اپورتونیستی، دور از واقعیت های سیاسی ایران،منطقه و جهان !
    مطالبات در خواست شده همان مطالبات سران فاسد اسلامی است با جمله بندی متفاوت در جهت حفظ نظام ج.ا !

    از جمله مطالبه : “تضمین حقوق ایران در بهره‌برداری از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، در چارچوب NPT”

    نویسنده حتا توجه نکرده که همین دو خط چه هزینه‌ای چه فسادی و چه چپاولی در جهت منافع الیگارشی و سرمایه داری فاسد اسلامی بر دوش زحمتکشان و مردم ایران قرار داده و حتا در صورت توافق با غرب چه هزینه های بیشتری را موجب خواهد شد !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *