سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴

سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴

آینده مبهم پژاک پس از انحلال ساختار نظامی پ.ک.ک: آرمان‌گرایی یا واقع‌گرایی؟ – محمدرضا اسکندری

مقدمه

با اعلام رسمی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) مبنی بر انحلال ساختار نظامی خود، فضای سیاسی و امنیتی کردستان وارد مرحله‌ای تازه شده است. این تصمیم تأثیر مستقیمی بر شاخه‌ها و گروه‌های وابسته به این حزب دارد که حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) نیز یکی از مهم‌ترین آنها در کردستان شرقی (ایران) است. در حالی که پ.ک.ک روندی تدریجی اما آشکار به سوی پایان فعالیت نظامی در پیش گرفته، سخنان اخیر امیر کریمی، رئیس مشترک پژاک، در مصاحبه با شبکه آریَن (Aryen TV) مبنی بر عدم تمایل به خلع سلاح یا انحلال، نشان از شکاف آشکاری میان واقعیت‌های ژئوپلیتیکی و آرمان‌گرایی ایدئولوژیک دارد.

موقعیت شکننده پژاک در قندیل

پژاک برای بیش از دو دهه تحت حمایت و چتر امنیتی پ.ک.ک توانسته بود در مناطق کوهستانی قندیل پایگاه‌هایی ایجاد کند. این پشتیبانی شامل آموزش نظامی، تسلیحات، حمایت لجستیکی و به‌ویژه پوشش سیاسی و رسانه‌ای بود. با انحلال ساختار نظامی پ.ک.ک، این پشتوانه حیاتی از میان رفته و پرسش جدی مطرح می‌شود که پژاک چگونه می‌تواند در شرایط فعلی در قندیل باقی بماند.

اقلیم کردستان عراق، به‌ویژه با فشارهای فزاینده ایران و ترکیه، دیگر فضای امنی برای گروه‌های مسلح کردی نیست. در سال‌های اخیر، بسیاری از گروه‌های اپوزیسیون ایرانی که پیش‌تر در مناطق تحت نفوذ اتحادیه میهنی کردستان مستقر بودند، عملاً خلع سلاح شده‌اند یا در کمپ‌های بسته و تحت نظر اقامت دارند. پژاک نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود، به‌ویژه در شرایطی که چتر پشتیبان پ.ک.ک دیگر فعال نیست.

بحران مشروعیت، رهبری و پایگاه اجتماعی

پژاک برخلاف پ.ک.ک، فاقد رهبری کاریزماتیکی است که بتواند درون‌زا، ایدئولوژیک و با نفوذ فراگیر باشد. عبدالله اوجالان با ترکیب تئوری سیاسی، نمادگرایی شخصی و توانایی ایجاد ساختارهای سازمان‌یافته، توانست پ.ک.ک را به نیرویی فراملی در میان کردها بدل کند. چنین رهبری‌ای در پژاک وجود ندارد. همچنین، برخلاف کردهای شمالی (ترکیه) که سازمان‌دهی مردمی گسترده‌تری دارند، پژاک در داخل ایران با محدودیت شدید اجتماعی و امنیتی مواجه است و از پایگاه اجتماعی گسترده‌ای برخوردار نیست.

آرمان‌گرایی در برابر واقعیت‌های ژئوپلیتیکی

اظهارات امیر کریمی مبنی بر ادامه مبارزه و عدم پذیرش خلع سلاح، اگرچه از منظر ایدئولوژیک قابل فهم است، اما در عمل، در تضاد کامل با شرایط میدانی قرار دارد. سه ضلع فشار علیه پژاک در قندیل اکنون شامل موارد زیر است:

  1. ایران: با برخورد امنیتی شدید و همکاری نزدیک با دولت مرکزی عراق برای کنترل مرزها.
  2. ترکیه: با ادامه عملیات‌های گسترده در شمال عراق و مناطق مرزی برای نابودی بقایای پ.ک.ک.
  3. اقلیم کردستان: که به‌وضوح و تحت فشار توافقات منطقه‌ای متعهد شده است اجازه فعالیت مسلحانه به گروه‌های مخالف کشورهای همسایه ندهد.

در این شرایط، سخن از مقاومت مسلحانه بیشتر به آرمان‌گرایی مشابه دوران پیشین است تا برنامه‌ای عملیاتی برای امروز.

سناریوهای احتمالی آینده پژاک

با توجه به شرایط فوق، می‌توان سناریوهای زیر را برای آینده پژاک متصور شد:

۱. تغییر مسیر به فعالیت سیاسی و مدنی

پژاک ممکن است همانند برخی احزاب دیگر به فعالیت‌های سیاسی، رسانه‌ای و مدنی روی آورد و از ساختار مسلحانه فاصله بگیرد. این گزینه به معنای حفظ موجودیت سازمانی اما در قالبی جدید است.

۲. استقرار محدود و کنترل‌شده در کمپ‌های خاص

با حمایت اتحادیه میهنی کردستان و در هماهنگی با دولت مرکزی عراق، پژاک می‌تواند در یکی از مناطق حفاظت‌شده مستقر شود، اما تنها در صورت توقف کامل فعالیت نظامی.

۳. جذب یا ادغام در گروه‌های دیگر

در صورت فروپاشی ساختار مستقل، نیروهای پژاک ممکن است جذب سازمان‌های کردی دیگر یا به تدریج پراکنده شوند.

۴. برخورد نظامی و انحلال اجباری

در صورت اصرار بر فعالیت مسلحانه، احتمال برخورد مشترک میان ایران، ترکیه و حتی برخی جریان‌های درون اقلیم برای خلع سلاح و انحلال کامل پژاک وجود دارد.

نتیجه‌گیری

در نهایت، همان‌طور که در تحلیل ابتدایی اشاره شد، پژاک نه عبدالله اوجالان دارد و نه در اقلیمی فعالیت می‌کند که ظرفیت ترکیه را برای تحمل سازمانی چون پ.ک.ک داشته باشد. همچنین، جمهوری اسلامی ایران ساختاری به‌مراتب بسته‌تر و قوی‌تر در سرکوب مخالفان نسبت به دولت ترکیه دارد. از این‌رو، آرمان‌گرایی بدون ابزار عملیاتی و پشتیبانی سازمانی، نمی‌تواند راهبرد بقا برای پژاک باشد.

پژاک اگر خواهان ادامه حیات سازمانی خود است، ناگزیر است که یا به تغییر مسیر تن دهد، یا همانند بسیاری از احزاب کرد ایرانی دیگر، در نقطه‌ای محدود، بدون فعالیت نظامی مستقر شود. در غیر این صورت، چشم‌انداز آینده برای این حزب، بیش از آنکه روشن باشد، تیره و تار است.

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

3 پاسخ

  1. در نوشتار بدرستی اشاره می شود که اگر پژاک درست حرکت نکند بساطش جمع می شود
    البته باید گفت کردیسم منطقه باید از این بازی کردستان شمالی و جنوبی شرقی و غربی دست بردار هر کدام از مردمان کرد نامیده شده که در مرز های جغرافیایی خاص با نام کشوری خاص قرار گرفته اند، آنها خود را شهروند آن کشور بدانند و در تلاش شوند به قانون اساسی برسند که دیگر قومت نه برتریست و نه کمترین بل حق شهروند برابر برای همه محقق شود.
    وگرنه این رویا پردازی قوم خواهی تشکیلات خاص، فقط مردم کرد را در یک عقب ماندگی نگه خواهد داشت و آنها را وارد یک بازی های سیاسی بدون سرانجام می کند

  2. اقا همان پ ک ک اگر حمایت امریکا نبود صفر بود تازه پ ک ک با انهمه حمایت امریکا حمایت طالبانی ها در اقلیم حمایت جمهوری اسلامی کارشان شده بود بالا و پایین رفتن در کوه های قندیل.
    مسله کرد در منطقه قبل از اینکه حقوق کردها باشد پیش برد استراتژی امریکا و فرانسه و تا حدودی انگلیس در منطقه است. و کردها هم وفاداریشان را به انها ثابت کرده اند و دقیقا سروصدا و هیاهوی کردها در منطقه را ازاین نظر و منطق باید ارزیابی کرد.

    1. ترکیه اگر عضو ناتو نبود چه بود؟ جمهوری آذربایجان اگر توسط اسرائیل تجهیز نمیشد چه بود؟ با این همه حمایت از غرب و تعلق به اردوگاه امپریالیسم آمریکا ۴۷ سال نتوانستید همان چهار تا گریلایی که مدعی هستی فقط از کوه بالا و پایین میرفتند را شکست دهید. برای استراتژی آمریکا و فرانسه و انگلیس چه نوکری بهتر از ترکیه عضو ناتو که جوانانش را برای منافع کشورهای غربی به گوشت دم توپ تبدیل میکند؟ کدام کشور بود که آمریکا برای تهدید شوروی کلاهک های هسته ایش را در آن به امانت گذاشت؟ کدام نیرو برای ناتو وفادارتر از ترکیه؟ چرا نعل وارونه میزنید؟ شرم حسی انقلابی است که پانتورک بهره ای از آن نبرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *