شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

دفاع از حقوق کودکان مهاجر، وظیفه‌ای انسانی و صنفی – جعفر ابراهیمی

در روزهایی که سیاست‌های ضد مهاجرتی حاکمیت با حمایت جریان‌های دست‌راستی افزایش یافته و در دستور کار دولت پزشکیان، با نادیده‌گرفتن اصول بنیادین حقوق بشر، قرار گرفته، ضرورت دارد تشکل‌های صنفی مستقل و نهادهای مدنی و حامی حقوق کودکان در برابر این سیاست‌ها سکوت نکنند. بر اساس اخبار موجود، دولت قصد دارد نه تنها مهاجران فاقد مدارک، بلکه نزدیک به دو میلیون مهاجر قانونی افغانستانی را نیز از کشور اخراج کند؛ تصمیمی که بخش بزرگی از قربانیان آن، کودکان زیر ۱۸ سال هستند. بسیاری از این کودکان در نظام آموزش رسمی ایران تحصیل می‌کنند و برای آن‌ها، بازگشت اجباری به افغانستان، به‌ویژه برای دختران، به معنای محرومیت قطعی از حق آموزش خواهد بود.

این سیاست آشکارا نقض حقوق انسانی و حق آموزش کودکان مهاجر است و بر خلاف تعهدات بین‌المللی ایران در حوزه حقوق کودک به شمار می‌آید. در این شرایط، تشکل‌های صنفی فرهنگیان به‌ویژه وظیفه دارند موضعی شفاف و صریح اتخاذ کنند. یادآوری چند نکته در این زمینه ضروری است:

۱. اساسنامه‌ اغلب تشکل‌های صنفی مستقل در ایران، دفاع از حقوق کودکان را بدون در نظر گرفتن ملیت، جنسیت، مذهب یا موقعیت مهاجرتی، به رسمیت شناخته‌ است.

۲. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، به‌عنوان عضو رسمی سازمان آموزش بین‌الملل (Education International)، متعهد به اصولی است که در آن دفاع از حقوق کودکان و رفع هرگونه تبعیض در آموزش جایگاهی مرکزی دارد.

۳. مردم ایران خود قربانی سیاست‌های مهاجرت‌زا بوده‌اند. میلیون‌ها ایرانی، از جمله کودکان، به دلیل فشارهای ساختاری حاکمیت ناچار به ترک وطن شده‌اند. ما اگر مدافع حقوق فرزندان خود در صورت مهاجرت هستیم، نمی‌توانیم نسبت به حقوق کودکان مهاجر در کشورمان از جمله کودکان افغانستانی بی‌تفاوت باشیم.

۴. کنوانسیون جهانی حقوق کودک، به‌صراحت بر حق آموزش برای همه کودکان، از جمله کودکان مهاجر، تأکید دارد. اگر ما به این کنوانسیون برای دفاع از کودکان ایرانی استناد می‌کنیم و بر حق تحصیل رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و … تاکید داریم. نمی‌توانیم بندهای دیگر آن را نادیده بگیریم.

بر این اساس، انتظار می‌رود که تشکل‌های صنفی معلمان، کارگران، و نهادهای مدنی حامی حقوق کودک، در برابر این سیاست‌های کینه‌توزانه و تبعیض‌آمیز، واکنش قاطع و روشن نشان دهند. تشکل‌های صنفی فرهنگیان باید از حقوق همه کودکان – حتی آن‌هایی که از سوی ساختار قدرت «غیرقانونی» خوانده می‌شوند – دفاع کنند.

دفاع از کودکی، دفاع از انسانیت است.

منبع: شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

10 پاسخ

  1. درود به کهنسال گرامی

    به درستی بر فاجعه تحمیل فقر اموزشی و اقتصادی بر فرزندان کارگران و محروم کردن فرزندان زحمتکشان مهاجران افغانستانی از تحصیل در ایران تاکید کردید.

    کاربر آرش نیز طبق معمول با منحرف کردن بحث وظیفه خودش را در توجیه جنایات فاشیسم اسلامی اینبار بر ضد کودکان کارگران، کودکان کار و کودکان مهاجرین انجام داده است !

    1. با درود به شما: کاربر “آرش” روزی بر علیه سپیده قلیان و روزی دیگر علیه نرگس محمدی “در فشانی” می کند و سالیانی است علیه خیزش مهسا افشاگری؟! و سپس دست سازمانهای سیاسی مختلف را “رو” می کند و مچ آنها را می گیرد و به تنها کسی که نمی پردازد: بازنشسته و کارگر معدن، بندر، کولبر،سوختبر و پناهجوی افغان،کودک بازمانده از تحصیل و….گور خواب و اتوبوس خواب و کسانیست که بانیان چنین اوضاعی هستند.
      هورا کشی برای قاسم سلیمانی- هنیه-حسن نصرالله……رسالت اوست.
      این است آنچه که او از “انور خوجه” و “حزب” اینترنتی طوفان آموخته است. با انحراف بحثها به دنبال چیست؟
      موفق باشید.

      1. “وقتی درس می‌خوانم، فکر می‌کنم از این دنیا جدا می‌شوم و به جایی می‌روم که نه مادرم درد دارد، و نه خواهرهایم گرسنه‌اند. ”

        جمله‌ فوق را دختر بچه ای افغانستانی گفته است . کلماتی که عمق ارتجاع اسلامی را در هر دو کشور ایران و افغانستان تحت حاکمیت اسلام ناب محمدی به نمایش می‌گذارد !

        از دیدگاه من دفاع از حقوق کودکان مهاجر، دفاع از حقوق مهاجرین و کارگران افغانستانی در ایران ، وظیفه‌ای انسانی و هم زمان مبارزه ای بر ضد نژاد پرستی ، برای گسترش عدالت اجتماعی و از وظایف سوسیالیستی است !

      2. جماعتی که نه با امپریالیسم تضاد دارند و نه با صهیونیسم و تمام تجاوزات آنان را در کشورهای منطقه تائید کرده اند ، جماعتی که نه به تمامیت ارضی که حق تعیین سرنوشت ملت‌هاست احترام گذاشته‌ و برتکه پاره شدن ایران تاکید دارند، جماعتی که براندازی این نظام را نه بدست مردم ایران بلکه با حمایت و دخالت بیگانگان می‌خواهند، جماعتی که فارق از مبارزات طبقاتی فقط به “مدرنیزاسیون” و تجددگرایی مقبولند، جماعتی که خود را کمونیست می‌دانند و بجای مارکس، انگلس و لنین مانیفست ” ژن ، ژیان، آزادی ” که شعاری وارداتی از تروریستهای PKK به رهبری عبدلله اوجلان بوده که پس از خلع سلاح و انحلال سرانجام در حکومت داعشی و تروریستی و نو استعماری الجولانی دست پخت ترکیه با تایید آمریکا را برای ایران برنامه ریزی می‌نمایند و مردم محروم و رنجدیده ایران را برای باز نمودن دروازه‌های ایران بروی تجاوزات نظامی بیگانگان می‌خواهند ، البته که باید افشا شوند …

  2. جناب کهنسال اینقدر از روزه خوانی یزید و یا شمر ملعون جمهوری اسلامی خواندید بهتر است کمی هم به صحرای کربلای آمریکا و یا اتحادیه اروپا حامی “حقوق بشری” در باره پناهجویان بیاندازید که دستور داده اند :
    ” اتحادیه اروپا : در خواست پناهجویان را نادیده بگیرید ، بگذارید غرق شوند ! ”
    بنظر میرسد سیاست جهان‌شمولی شما از مرز مبارزه با جمهوری اسلامی نمی‌گذرد و بود و نبود صلح و آرامش جهانی وابسته به حذف جمهوری اسلامی و یا جبهه مقاومت است !

  3. در حالی که آقا زاده ها و فرزندان سران و فرماندهان و کارگزاران رژیم و سرمایه داران از بهترین امکانات آموزشی در داخل و خارج برخوردارند، اما فرزندان کارگران و اقشار محروم جامعه بیش از پیش با فقر آموزشی روبرو شده اند. میلیون ها کودک و نوجوان و در میان آنان کودکان مهاجر افغانستانی به دلیل سیاست های ضد پناهندگی رژیم اسلامی از چرخه درس و مدرسه خارج شده و به ناچار در کارگاهها، کوره پزخانه ها و مزارع تن به کار بردگی مزدی داده تا سهمی در تأمین هزینه زندگی خانواده بر عهده بگیرند یا به خیل کودکان خیابانی بپیوندند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *