
خورشید جان بتاب!
عرق نکرده هنوز؛
غنچهی کمرو!*
سپیدهدمان،
چشم به راهِ خورشید است
درختِ گیلاس.
سالِ نو رسید!
باغ است و سوز و سرما
بیشکوفهها.
خورشیدِ پنهان!
گونه گلگون نکرده؛
دختر گیلاس.
در سرمای صبح،
جیرجیرکی نشست بر:
درختِ گیلاس!
بلبلانِ لال
اسکلتِ درختان
باغِ بیبهار.
بارانِ بهار!
من هم دارم میگریم
در باغِ بیگُل.
مالِ تو باشد
شالِ پشمیام امسال
درختِ گیلاس!
* حافظ یاد باد: “تنور لاله چنان برفروخت باد بهار/ که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد”
** هنگامِ سرایش این هایکوها، تلاش کردهام؛ قالبِ کلاسیکِ هایکویِ ژاپنی، که فُرمِ هجابندیی۵/۷/۵ دارد، رعایت کنم.
اسن – میانهی فروردینِ هزار و چهارصد و چهار