شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

تصویر امروزین جمهوری خواهان برون‌مرز (بخش اول) – احمد هاشمی

مقدمه

در سال ۲۰۰۳  بسترهای ضروری و کاربردی برای اجماع جمهوری خواهان در برونمرز در قالب یک ائتلاف وجود داشت.

 با پایان جنگ سرد در جهان، موج سوم دموکراسی در حال گسترش بود. دو مولفه وضعیت سیاسی در ایران عبارت بودند از:

الف – در سطح بین المللی ما شاهد یک ابر قدرت جهانی بودیم، که هدفش ایجاد یک آلترناتیو برای نظام اسلامی حتی با احتمال حمله نظامی به ایران بود. محافل همسو با این ابرقدرت سلطنت طلبان بودند. برآمد جمهوری خواهان، جایگزینی در مقابل سلطنت طلبان بود.

ب- در سطح داخل پس از ۲ خرداد ۷۶ بخصوص با کسب قدرت در قوه مجریه و مقننه امیدهایی برای گذار مسالمت آمیز از طریق اصلاحات ساختاری و تغییر تناسب قوا وجود داشت.

هیجان ناشی از تحولات اصلا حات در ایران، منجر به موج گسترده ای برای حمایت از اصلاحات در خارج از کشور شد.

در این شرایط سیاسی- اجتماعی در ایران و برونمرز، انتشاربیانیه ۱۰ماده ای، با امضا بیش از هزار نفر از فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مورد استقبال وسیع قرار گرفت.

بر پایه این بیانیه و سپس برگزاری همایش برلین “اتحاد جمهوری خواهان” (اجا) پا به عرصه فعالیت سیاسی گذاشت. در این همایش، با تصویب منشور اتحاد جمهوری خواهان، گفتمان جمهوری خواهی وارد فاز جدیدی شد.

کرونولوژی تاریخ “اتحاد جمهوری خواهان” (اجا)

در همایش برلین بیانیه ده ماده ای به تصویب رسید، که سنگ بنای گفتمان جمهوری خواهی بود.  بیانیه حاوی راهبردهای کلی منتج از لیبرالیسم سیاسی، به عنوان شیوه اداره حکومت بود.

در فاصله همایش اول تا همایش دوم، حضورافراد با هویت های متفاوت سیاسی در پروژه جمهوری خواهی، منجر به ابهامات گسترده در اندیشه سیاسی جمهوری خواهی شد و نتیجه آن فقدان جاگیری اجتماعی مشخص در سپهر سیاسی ایران بود. در سازمانگری  نیز به دلیل رگه های پرقدرت مدیریت خودشیفته نسل گذشته و شخصیت های فردگرا، راه بر زنان و جوانان بسته ماند. روند تجزیه جمهوری خواهان شتاب گرفت

دو دلیل عمده باعث فاصله گیری بخش زیادی از همراهان و حامیان اولیه  شد:

الف – فقدان خط مشی مشخص سیاسی و ضعف و ناتوانی مفرط رهبری

ب- ناتوانی در توضیح تحولات سریع در ایران

همایش دوم در فرانکفورت با کاهش چشم گیری از شرکت کنندگان و با طرح پاره ای مواضع سیاسی کلی، سخنرانی در غالب نظرات انفرادی و بدون رسیدن به توافقی بر سرا نتخابات ریاست جمهوری در ایران به پایان رسید.

نیروی اصلی اجا بعد از همایش دوم: اعضا و هوادلران سازمان اکثریت، حزب دموکراتیک مردم ایران، جمهوری خواهان ملی و عده ای از فعالان سیاسی منفرد.

نتایج همایش دوم:

الف – کناره گیری وسیع امضاکنندگان

ب- سردرگمی در خط مشی سیاسی و جاگیری سیاسی

ج- ضعف مفرط رهبری و تشتت بی سابقه در میان اعضا رهبری

د- ناتوانی در مدیریت منازعه سیاسی و گسترش چانه زنی برای حفظ یکپارچگی به هر قیمت

ه- یارگیری براساس رفاقت های سازمانی در اعضا اجا

همایش سوم در برلین ۲۰۰۷ با اعلام موجودیت یک فراکسیون آغاز شد، نتیجه همایش برلین بروز سه گرایش سیاسی بود:

الف-  طرفداران بند هشتم: با تاکید بر “تغییر قانون اساسی و ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، برقراری ساختار سیاسی دموکراتیک، سکولار، مبتنی بر جدائی دین از دولت و حاکمیت مردم” از منشور ده ماده ای

ب- طرفداران اصلاحات گام به گام و به نحوی دنباله روانه از اصلاح طلبان

ج- سیاست “تغییر رفتار خامنه ای”

از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ کشمکش های سیاسی میان این سه جناح  ادامه داشت و با جداشدن فراکسیونی که افراد آن عمدتا از جمهوری خواهان ملی (لیبرال- دموکراتها) بودند و اعلام موجودیت یک سازمان جدید،  فصل تازه ای در اجا آغاز شد.

در فاصله همایش چهارم تا همایش پنجم، با کناره گیری بخش مهمی از جمهوری خواهان، اجا محلی برای کشمکش سه گرایش سیاسی شد:

الف-  طرفداران تحول طلبی

ب- طرفداران اصلاحات گام به گام و دنباله روانه از اصلاح طلبان دوم خردادی

ج- سیاست “تغییر رفتار خامنه ای”

اتحاد جمهوری خواهان از همایش پنجم تا همایش هشتم: سرگردان میان “نظام” و جنبش سکولار- دموکراتیک

گفتمان های سیاسی موجود در جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج را می توان برپایه شیوه و اهداف تغییرات سیاسی، در سه گفتمان نسبتا متمایز از هم تفکیک نمود:

الف- گفتمان اصلاح طلبی حکومتی، خواستگاه فعالان سیاسی این گفتمان در عمل یکسان نیست، اکثریت آنها اسلام گرایان و تکنوکرات های معتدلی هستند که “اصلاح طلب” هستند و خواست اصلی آنها یک جمهوری اسلامی اصلاح شده است. طیفی از فعالان سیاسی سکولاری نیز به دلیل مواضع سیاسی مرکزیشان (اصلاح طلبی و درک خاص ملی گرایانه در سیاست خارجی) در این چارچوب می گنجند.

جناحی در اتحاد جمهوری خواهان نیز از همان ابتدا طرفدار این گفتمان سیاسی بود. با انشعاب جمهوری خواهان ملی (لیبرال- دموکراتها) از اجا، موقعیت این جناح از جمهوری خواهان در اجا تقویت شد.

ب- گفتمان سکولار- دموکراتیک، در این گفتمان حمایت از اصلاحات حکومتی، مشروط و با فاصله انتقادی فهمیده می شود. کنشگران سکولار- دموکرات در عرصه این گفتمان مواضع نقادانه ای در رابطه با مشارکت در انقلاب ۵۷ و حرکت اصلاحی دوم خرداد دارند.

در این گفتمان مسئله امروزین ایران تغییرات ساختاری در قدرت سیاسی از راه مبارزه مسالمت آمیز است.

ج- گفتمان انقلابی- خشونت آمیز، در این گفتمان بخشی از گرایشات سیاسی جای می گیرند که یا به انقلاب به مفهوم کلاسیک آن و یا به روش خشونت آمیز و یا به هردو معتقدند. حاملین این گرایش ها را می توان در چپ انقلابی، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان یافت.

همایش پنجم آغاز این سرگردانی

 این سرگردانی را می توان در همایش پنجم به وضوح مشاهده نمود. در گزارش پنجمین همآیش اتحاد جمهوریخواهان ایران ۱۲ تا ۱۴ اکتبر ۲۰۱۲ آمده است که:

“کمیسیون سند سیاسی اکثر پیشنهادات را وارد کرده و سند توافق شده را برای تصویب به همآیش ارائه کرد. در یک مورد پیشنهاددهنده معتقد بود که پیشنهاد در سند وارد نشده است و آن را به رای کنگره گذاشت. این پیشنهاد عبارت بود از :

۱- ما برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی ایران – به عنوان برنامه ای برای تولید انرژی – را سرمایه سوز، ناایمن و بی چشم انداز می دانیم.

۲- پیشنهاد ما برای یک برنامه تولید انرژی، تحقق تدریجی انرژیهای تجدیدپذیر به جای انرژی های فسیلی و هسته ای است.

۳- برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران همچنین نتوانسته است این شبهه را، که حاوی اهداف نظامی است، مانع گردد و موضع نفی اسرائیل به این شبهه دامن زده است. برای رفع این شبهات ما مشخصاً خواهان پیوستن جمهوری اسلامی ایران به پروتکل الحاقی و ترک سیاست نفی اسرائیل هستیم.

۴- این شبهات توجیه هیچ تهدید و اقدام نطامی علیه جمهوری اسلامی ایران نیستند.

این پیشنهاد با ۳۹ درصد موافق، ۵۳ درصد مخالف و ۸ درصد ممتنع به تصویب نرسید.

محالفت با این متن اساسا به خاطر آن بود که مساله محیط زیست را به سیاست خارجی و تهدیدات نظامی پیوند داده است.

کلیت سند سیاسی با ۸۷ درصد موافق و ۱۳درصد ممتنع، بدون رای مخالف به تصویب رسید و ادیت نهایی آن به شورای هماهنگی منتخب همآیش واگذار گردید.”

عدم تصویب این پیشنهاد با اکثریت قاطع به معنی این است که:

۱- برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی – به عنوان برنامه ای برای تولید انرژی – را سرمایه سوز، ناایمن و بی چشم انداز نمی دانیم.

۲- برنامه تولید انرژی در ایران، انرژی فسیلی و هسته ای است و جایگزینی ندارد.

۳- شبهه ای در برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، در رابطه با اهداف نظامی نمی توان داشت. هیچ اقدامی را برای رفغ این شبهات لازم نیست و خطر اقدامات نظامی علیه جمهوری اسلامی موجود است.

قابل توجه این است که در سند سیاسی مصوبه همین همایش در رابطه با “بحران اتمی و تنش در مناسبات بین‌المللی” به درستی آمده است که:

” ریشه‌ بحران در روابط ایران با کشورهای غربی و خاور میانه، به سه محور اصلی سیاست خارجی ایران مربوط می شود:

 ۱- آمریکا را شیطان بزرگ و دشمن اصلی ایران و جهان اسلام می داند.

۲-  کشور اسرائیل را غیرمشروع می داند و در مناقشه میان اعراب و اسرائیل با هر راه حلی که موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد، مخالفت می کند.

۳-  در اندیشۀ صدور انقلاب اسلامی به مناطق شیعه نشین سایر کشورها و از این طریق کسب هژمونی منطقه‌ای است.”

تصویب سند سیاسی با یکی از سرفصل های “بحران اتمی و تنش درمناسبات بین‌المللی”، در کنار رد قاطعانه پیشنهاداتی که تا حدودی  تکمیل کننده این بخش از سند می توانست باشد، نشانگر کشمکش دو جناح یا سه جناح در همایش پنجم بود و تردیدی در این نتیجه گیری نمی توان داشت که اتحاد جمهوری خواهان از این زمان سرگردان میان نظام و جنبش سکولار- دموکراتیک بود.

واقعیت این است که زمان همایش پنجم در سال ۲۰۱۲ بود، اکنون ۱۳ سال از این تاریخ گذشته است. برنامه ای هسته ای جمهوری اسلامی با افشای محل های تولید مواد اولیه سوخت هسته ای در نطنز و اراک تبدیل به یکی از پیچیده ترین مسائل سیاست خارجی در ایران و منطقه شد. در این ۱۳ سال اخیر نیز برنامه هسته ای در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی یکی از مهمترین مسائل بود.

هر سازمان سیاسی جدی می بایست در رابطه با این مسئله مواضع مشخصی در تطبیق با شرایط زمانی داشته باشد. برای هر ناظری که آشنا به حداقل های کار سیاسی است، عدم تصحیح یا تغییر این قطعنامه در پنچ همایش بعدی به این معنی است که این مصوبه هنوز اعتبار دارد.

ادامه دارد

ahmad.haschemi@gmx.at

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

2 پاسخ

  1. با سلام به خانم سیما دادوند
    خوشحالم که نوشته مورد توجه شما قرار گرفت. سئوالات شما حاوی مسائل گره ای جامعه سیاسی ایران، در داخل و خارج است. تلاش می کنم در ادامه این نوشته در چارچوب توانایی ام به این سئوالات مهم و اساسی شما به پردازم.
    بار دیگر از توجه شما ممنون هستم.

  2. با درود به اقای هاشمی!
    مرور و تصویر کلی بسیار خوبی بود. به نظر شما راکد ماندن جریان جمهوری خواهی ( لااقل در قامت کنونی آن و نه جمع جبری جمهوری خواهان) بخشی از رکود عمومی و بی برنامگی کل جنبش آزادی خواهی ایران نیست؟ ما در کدام میدان، تحول در خور و تطبیق قابل اعتنائی با اوضاع مرتبط با بحران های ایران، سطح سرکوب و شتاب تحولات داشته ایم؟ اساسا چه تلاش دلسوزانه ای برای به هم پیوستگی این همه سرمایه سیاسی شده است؟
    آیا همه کنش ما به یک نوع خودمشغولی در فضای مجازی تقلیل پیدا نکرده است؟

    با سپاس مجدد از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *