شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

«این همان اکوسیستم آشغال‌ زن‌ستیز است!» چطور کندیس اوونز و جناح راست آمریکا به جنگ بلیک لایولی رفتند

لایولی و بالدونی در «با ما تمام می‌شود»

در پی شکایت حقوقی بلیک لایولی (Blake Lively)، بازیگر هالیوود، از جاستین بالدونی (Justin Baldoni)، هم‌بازی و کارگردان فیلم «این با ما پایان می‌یابد» (It Ends With Us) به اتهام آزار جنسی، جنگ رسانه‌ای گسترده‌ای در ایالات متحده شکل گرفته که اکنون به میدان نفوذ جناح راست بدل شده است. این پرونده که نخست به‌عنوان درگیری شخصی در هالیوود تلقی می‌شد، حال به موضوعی عمیق‌تر بدل شده که مرز میان فرهنگ عامه و سیاست را به چالش کشیده است.

بلیک لایولی در شکایت خود از محیط کار ناسالم، اظهارات تحقیرآمیز درباره وزن، ورود بدون اجازه به اتاق شخصی‌اش در زمان شیردهی و مواردی از آزار روانی توسط بالدونی سخن گفته است. او همچنین مدعی شده که طرف مقابل، کارزاری هدفمند برای تخریب اعتبار او در فضای مجازی طراحی و اجرا کرده است.

از سوی دیگر، جاستین بالدونی با شکایت ۴۰۰ میلیون دلاری از لایولی، همسرش رایان رینولدز و مدیر روابط‌عمومی آنها، اتهامات وارده را رد کرده و خود لایولی را به راه‌اندازی «کمپین تخریبی» متهم کرده است. او پیش‌تر نیز از نیویورک تایمز به دلیل افشای این ادعاها شکایت کرده بود.

با شدت گرفتن پرونده، رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی جناح راست آمریکا، از جمله کندیس اوونز (Candace Owens) و مگین کلی (Megyn Kelly)، وارد میدان شدند و موضعی قاطع علیه لایولی اتخاذ کردند. اوونز در پادکست‌های متعدد لایولی را نماینده «فمینیسم مدرن» خوانده و به‌شدت از او انتقاد کرده است. این در حالی است که بسیاری از گروه‌های فمینیستی و فعالان حقوق زنان از لایولی حمایت کرده‌اند.

مطالعات داده‌کاوان شبکه‌های اجتماعی، از جمله شرکت Information Tracer نشان می‌دهد که بخش زیادی از محتوای منتشرشده علیه لایولی در فضای مجازی «غیرطبیعی و سازمان‌یافته» بوده و با اهداف خاصی بازنشر یافته‌اند. کارشناسان این روند را با کمپین آنلاین ضد امبر هرد (Amber Heard) در پرونده حقوقی او با جانی دپ (Johnny Depp) مقایسه کرده‌اند.

تحلیلگران فرهنگی معتقدند که این پرونده، صرفاً یک جدال شخصی نیست، بلکه بازتاب‌دهنده گفتمانی گسترده‌تر درباره زن‌ستیزی، سیاست رسانه‌ای، و تغییر رویکرد عمومی نسبت به اتهامات سوءاستفاده جنسی است. به گفته پروفسور سارا بانِت-ویزر (Sarah Banet-Weiser)، استاد ارتباطات دانشگاه پنسیلوانیا، «این جنگ رسانه‌ای نمایانگر تلاش جناح راست برای بازتعریف نقش زنان و زیر سؤال بردن ادعاهای آن‌ها در ساختارهای قدرت است.»

محاکمه رسمی این پرونده قرار است در مارس ۲۰۲۶ برگزار شود، اما نبرد اصلی، به‌نظر بسیاری از ناظران، هم‌اکنون در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های عمومی جریان دارد؛ جایی که اعتماد عمومی به حقیقت و روایت، به‌راحتی می‌تواند دستکاری شود.

مشروح گزارش گاردین در این مورد را در زیر می خوانید:

«این همان اکوسیستم آشغال‌ زن‌ستیز است!» چطور کندیس اوونز و جناح راست آمریکا به جنگ بلیک لایولی رفتند

به یاد دارید پرونده جانی دپ علیه امبر هرد؟ اگر فکر می‌کردید آن پرونده زشت بود، صبر کنید تا ماجرای بلیک لایولی و جاستین بالدونی را ببینید. در حالی که ستارگان فیلم «این با ما تمام می‌شود» درگیر پرونده‌های حقوقی متقابل به اتهام آزار جنسی هستند، رسانه‌های محافظه‌کار آمریکا جانب خود را گرفته‌اند – و هیچ ملاحظه‌ای هم ندارند.

به‌ندرت پیش آمده فیلمی به این اندازه نامی نابه‌جا داشته باشد. «این با ما تمام می‌شود» (It Ends With Us) – درامی درباره خشونت خانگی – در اوت ۲۰۲۴ اکران شد و موفقیتی عظیم کسب کرد؛ بیش از ۳۵۰ میلیون دلار فروش جهانی داشت. اما این فقط آغاز ماجرا بود. آنچه در ادامه رخ داد، آتشی بود در پشت صحنه که نه تنها در آستانه نابود کردن حرفه بازیگران اصلی – بلیک لایولی (Blake Lively) و جاستین بالدونی (Justin Baldoni) – قرار دارد، بلکه همچنان رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را شعله‌ور نگه داشته است. محاکمه برای مارس ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده، پس هنوز راه زیادی تا پایان باقی مانده است.

از ابتدا مشخص بود چرا این پرونده توجه زیادی را جلب کرده – همه عاشق یک دعوای پر زرق‌وبرق سلبریتی هستند – اما چیزی که به‌عنوان یک مشاجره هالیوودی ساده آغاز شد، حالا در حال تبدیل شدن به چیزی بزرگ‌تر و احتمالاً نگران‌کننده‌تر است.

از یک سو، این پرونده توجه بی‌سابقه‌ای را به دنیای تیره‌وتار روابط عمومی سلبریتی‌ها جلب کرده است. از سوی دیگر، به طرز غیرعادی‌ای مورد توجه چهره‌های سیاسی جناح راست آمریکا قرار گرفته است. ترکیب این دو روند باعث ایجاد مرزهای مبهمی شده است – میان «افکار عمومی» واقعی و ساخته‌شده، و میان گفتار سلبریتی‌ها و گفتار سیاسی.

داستان اصلی به‌قدری پیچیده است که تقریباً پیگیری آن دشوار است. به‌طور خلاصه، لایولی ادعا کرده که بالدونی در حین ساخت فیلم او را مورد آزار جنسی قرار داده است (در داستان، لایولی عاشق مردی متجاوز می‌شود که نقش آن را بالدونی بازی می‌کند). بالدونی مدعی است که لایولی و همسرش، رایان رینولدز (Ryan Reynolds)، تلاش کردند کنترل پروژه را در دست بگیرند. در میان موجی از شکایات و ضدشکایات، هر دو طرف یکدیگر را به تخلف و راه‌اندازی «کارزار لکه‌دارسازی» متهم کرده‌اند.

بسیاری از چهره‌های هالیوود و نهادها از لایولی حمایت کرده‌اند، اما جناح راست آمریکا به شکل عجیب و شدیدی به این پرونده علاقه نشان داده و به‌طور گسترده‌ای طرف بالدونی را گرفته است. برای مثال، فاکس‌نیوز تنها در سال جاری نزدیک به ۸۰ گزارش در مورد این پرونده منتشر کرده است. جو روگن (Joe Rogan) نیز در پادکست خود با کمدین برندون شاب (Brendan Schaub)، لایولی و رینولدز را متهم کرد به اینکه «می‌خواستند فیلم را تصاحب کنند».

و بعد نوبت به کندیس اوونز (Candace Owens) می‌رسد که امسال دست‌کم ۲۵ بار در برنامه یوتیوب و پادکست خود به این پرونده پرداخته است و با اشتیاق تمام، جزئیات هر تحول جدید را دنبال می‌کند. حمایت اوونز از بالدونی بدون شک است: «او [لایولی] نشان داده که انسان مهربانی نیست،» او در ژانویه گفت. «و این عمدتاً به این دلیل است که او یک فمینیست مدرن است.»

اوونز با تمرکز روی چنین محتوای ظاهراً غیرسیاسی مربوط به سلبریتی‌ها، توانسته مخاطبان زیادی جذب کند – عمدتاً زنان – که شاید علاقه‌ای به سیاست راست‌گرا نداشته باشند یا از باورهای افراطی‌تر او بی‌خبر باشند؛ از جمله کوچک شمردن هولوکاست، پوشیدن تی‌شرت «جان سفیدها مهم است» در کنار کانیه وست (Kanye West)، ادعای اینکه بریژیت ماکرون (Brigitte Macron)، همسر رئیس‌جمهور فرانسه، مرد است و اینکه ولودیمیر زلنسکی (Volodymyr Zelenskyy) یک «ملکه کمک‌های رفاهی» است.

در همین حال، مگین کلی (Megyn Kelly)، مجری سابق فاکس‌نیوز، در فوریه و در کنفرانس کنش سیاسی محافظه‌کاران، لایولی/بالدونی را موضوع اصلی سخنرانی خود قرار داد. او لایولی را «نماد زیاده‌روی چپ‌گرایان» نامید و تلاش کرد این پرونده را به روایت‌های گلایه‌مندانه محافظه‌کارانه پیوند دهد.

برخی تحلیل‌گران این جریان جدید را مشابه با نحوه استفاده راست‌گرایان از محتوای ورزشی مردانه برای کشاندن مردان به سمت سیاست افراطی می‌دانند – حالا نوبت زنان است، چیزی که «زنوسفر» (womanosphere) خوانده شده است.

این فقط چهره‌های راست‌گرا نیستند که علیه لایولی موضع گرفته‌اند؛ اگر وارد توییتر، یوتیوب یا تیک‌تاک شوید، با سیلی از ویدیوهایی مواجه می‌شوید که با جزئیات وسواس‌گونه‌ای به تجزیه و تحلیل پرونده می‌پردازند – اکثراً با دیدگاهی ضد لایولی. در این فضا، از کانال‌های شایعات سلبریتی گرفته تا «کارشناسان زبان بدن» و ژورنالیسم جعلی مبتنی بر هوش مصنوعی، همه چیز یافت می‌شود – همه با کمک ارتشی از «مامان‌کارآگاه‌ها»، زنانی که با لپ‌تاپ خود دنبال هر جزئیات قابل تفسیر و گاه توطئه‌آمیز هستند.

در این میان، کلیپی قدیمی از مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۶ با یک خبرنگار نروژی بارها بازنشر شده که لایولی را در حال جواب دادن طعنه‌آمیز به تبریکی درباره بارداری‌اش نشان می‌دهد. اکنون، همان کلیپ دستمایه ده‌ها محتوای ضد لایولی شده است. حتی آن خبرنگار، کِرستی فلا (Kjersti Flaa)، اکنون تی‌شرت‌هایی با شعار «عدالت برای جاستین» در فروشگاه خود می‌فروشد.

اوفی داکی (Ophie Dokie)، یوتیوبر فمینیست، این فضا را «اکوسیستم آشغال‌زن‌ستیز» می‌نامد و می‌گوید: «مثل طوفان کامل است.»

با شکایت‌های چندصد میلیون‌دلاری از سوی طرفین، داستان اکنون دیگر فقط «او گفت، او گفت» نیست، بلکه «او شکایت کرد، او شکایت کرد» شده است. و اگر این پرونده به دادگاه برود، ممکن است بیش از آن‌که روشنگری درباره رابطه میان دو بازیگر باشد، نمایانگر چیزی بزرگ‌تر در مورد جامعه، رسانه و سیاست باشد.

با اتهاماتی که در هر دو سو در جریان است، پرونده اکنون به عرصه‌ای فراتر از یک دعوای حقوقی شخصی میان دو ستاره سینما تبدیل شده است. برای مثال، شکایت حقوقی لایولی خطاب به «اداره حقوق مدنی کالیفرنیا» شامل جزئیات متعددی بود: او تنها زمانی موافقت کرده بود فیلم‌برداری پس از اعتصابات بازیگران در ژانویه ۲۰۲۴ از سر گرفته شود که بالدونی توافق‌نامه‌ای ۱۷ بندی را برای «ایمنی جسمی و روانی» او و تیمش امضا کند. بندهایی از جمله: «هماهنگ‌کننده صحنه‌های صمیمی باید همواره هنگام حضور لایولی در صحنه حاضر باشد»، «هیچ گفت‌وگویی درباره تجربیات شخصی جنسی یا برهنگی مجاز نیست»، «هیچ بداهه‌سازی ناگهانی در صحنه‌های شامل تماس فیزیکی، رابطه شبیه‌سازی‌شده یا برهنگی نباید صورت گیرد.»

در شکایت، همچنین ادعا شده بالدونی وزن و ظاهر لایولی را نقد کرده، بدون اجازه وارد اتاق گریم او شده در حالی‌که او در حال شیردهی بوده، و حتی به شکل عجیبی ادعا کرده که می‌تواند با پدر فوت‌شده‌ی او صحبت کند.

در واکنش، بالدونی شکایتی ۲۵۰ میلیون دلاری علیه نیویورک تایمز تنظیم کرد – رسانه‌ای که برای نخستین بار داستان را منتشر کرده بود – و ادعا کرد که تیم لایولی پیام‌ها و مکاتبات را به صورت گزینشی و خارج از زمینه منتشر کرده‌اند. همان روز، لایولی شکایت فدرالی علیه تیم بالدونی تنظیم کرد و همان اتهامات قبلی را تکرار کرد. در پاسخ، بالدونی در ژانویه امسال شکایتی ۴۰۰ میلیون دلاری علیه لایولی، مدیر روابط عمومی‌اش و همسرش رایان رینولدز تنظیم کرد و آن‌ها را به تلاش برای تصاحب پروژه و انتشار لیستی بلند از اتهامات متقابل متهم نمود. به‌جای «او گفت، او گفت»، حالا داریم: «او شکایت کرد، او شکایت کرد.»

ما قبلاً هم صحنه‌هایی مشابه را دیده‌ایم. در سال ۲۰۲۲، دنیای سرگرمی با دادگاه مشهور جانی دپ و امبر هرد غرق شد. شباهت‌ها چشمگیرند: زنی معروف که ادعای سوءاستفاده می‌کند، مردی مشهور که خود را قربانی جلوه می‌دهد، و افکار عمومی آنلاین که به طرز چشمگیری به نفع مرد است. هشتگ‌هایی مانند #JusticeforJohnnyDepp و #AmberHeardIsAnAbuser فضای شبکه‌های اجتماعی را درنوردیدند.

بررسی‌های داده‌ای بعداً نشان داد که بخش قابل توجهی از حمایت آنلاین از دپ «غیر ارگانیک» بوده؛ به‌وسیله حساب‌هایی که هماهنگ، پرکار، تازه‌ساخته شده و کاملاً متمرکز روی موضوع دپ/هرد بودند. تحقیقات عمیق انجام‌شده توسط رسانه Tortoise نشان داد بیشتر فعالیت‌های ضد هرد احتمالاً ساختگی بوده‌اند، و به مزرعه‌های ترول اجاره‌ای در خاورمیانه اشاره شد.

صحنه‌ای مشابه حالا درباره لایولی و بالدونی در حال شکل‌گیری است. ژوهان چن (Zhouhan Chen)، بنیان‌گذار شرکت تحلیل داده‌های شبکه‌های اجتماعی Information Tracer، می‌گوید در تحلیل ۵۰۰ توییت برتر مربوط به پرونده، حمایت‌ها به طور چشمگیری به نفع بالدونی بوده است – با نسبت‌هایی بین ۱ به ۱۵۰ تا ۱ به ۳۰۰، بسته به معیار. «با توجه به سن حساب‌ها و تعداد دفعات پست کردنشان، تخمین می‌زنم بیش از ۸۰٪ از پست‌های حمایتی از بالدونی غیرارگانیک باشند.»

در شکایت لایولی، همچنین ادعا شده تیم بالدونی «طرحی چند‌لایه» از «دستکاری اجتماعی» برای نابودی شهرت او اجرا کرده‌اند و به‌طور عمدی محتواهایی تولید و منتشر کرده‌اند که هدفشان تخریب وجهه او بوده است. در پرونده اسناد پیامک‌هایی از جنیفر آبل (Jennifer Abel)، مدیر روابط عمومی بالدونی، و کارشناس بحران رسانه، ملیسا ناتان (Melissa Nathan) آمده که آبل می‌گوید بالدونی «می‌خواهد حس کند که لایولی دفن شده»، و ناتان پاسخ می‌دهد: «می‌دونی که ما می‌تونیم هرکسی رو دفن کنیم.» در تبادل دیگری ناتان می‌نویسد: «شبکه‌های اجتماعی واقعاً دارند به نفعش [بالدونی] بالا می‌رن، اون [لایولی] باید دیوونه شده باشه. واقعاً غم‌انگیزه چون نشون می‌ده مردم واقعاً مشتاقند زن‌ها رو بکوبن.»

وکلای بالدونی استدلال کرده‌اند که این پیام‌ها از زمینه‌شان خارج شده‌اند، و اینکه لایولی خودش نیز همان تاکتیک‌های روابط عمومی‌ای را به کار گرفته که طرف مقابل را به آن متهم می‌کند.

پروفسور سارا بانِت-ویزر (Sarah Banet-Weiser) از مدرسه ارتباطات آننبرگ در دانشگاه پنسیلوانیا، که درباره جنسیت و رسانه تحقیق می‌کند، می‌گوید: «هالیوود همیشه برای ساختن یا خراب کردن چهره‌ی یک سلبریتی از روابط عمومی و رسانه پشت‌صحنه استفاده کرده، اما در عصر حاضر که رسانه‌های دیجیتال غیرقابل کنترل و سریع‌الانتشار هستند، این فرایند ظاهراً مردمی می‌شود، در حالی که در واقع بسیار حساب‌شده و عمدی است.»

اگر این پرونده به دادگاه برسد، ممکن است فراتر از اینکه چه کسی به چه کسی چه گفته یا کرده، پرده از چیزهای عمیق‌تری بردارد: درباره اینکه چطور روایت‌های عمومی شکل می‌گیرند، چطور اعتماد عمومی دست‌کاری می‌شود، و چه تأثیری بر زنانی می‌گذارد که بخواهند درباره سوءاستفاده یا خشونت جنسی صحبت کنند.

از نگاه حامیان بالدونی، او و کسانی مانندش (از جمله دپ) قربانی‌اند – مردانی که قربانی «فرهنگ می‌تو» و افراط‌گری فمینیسم شده‌اند. یکی از کارشناسان بحران رسانه‌ای در هالیوود گفت: «جنبش #MeToo توسط ترقی‌خواهان لیبرال شروع شد که می‌گفتند ‘به همه زنان همیشه باور داشته باشید’. و کم‌کم این پرده در حال پاره شدن است.»

بانِت-ویزر اما نظر دیگری دارد: «این یک کارزار رسانه‌ای راست‌گرایانه است برای تصویر کردن زن‌ها به‌عنوان ذاتاً دروغ‌گو و فریبکار. به همین دلیل است که مردم می‌گویند ‘می‌تو زیاده‌روی کرده’. این دقیقاً همان چیزیه که اندرو تیت می‌گوید، که مردان جوان رادیکال می‌گویند: اینکه زن‌ها دارند مردها رو فریب می‌دهند، دروغ می‌گویند، و تنها هدفشان نابود کردن مردهاست. این زمینه فرهنگی گسترده‌تری است که این پرونده و توجه رسانه‌ای به آان در بستر آن معنا پیدا می‌کند.»

در چنین فضایی، حتی زنان سفیدپوستِ ثروتمندی مثل لایولی و هرد نیز، که شاید ایده‌آل‌ترین نمایندگان همه قربانیان خشونت نباشند، در چشم محافظه‌کاران به نماد «فمینیسم مدرن» و «افراط چپ‌گرایانه» تبدیل می‌شوند – چیزی که باید در برابر آن «زنان سنت‌گرا» قرار گیرد. بانِت-ویزر می‌گوید: «این تصویر از اینکه بعضی زن‌ها فریب‌کار و دروغ‌گو هستند، و بعضی دیگر شریف و وقف خانواده و شوهر و مادری‌اند، حالا به شدت در حال بازتولید در گفتمان فرهنگی آمریکاست.»

هیچ‌کس دقیقاً نمی‌داند که در ماجرای لایولی/بالدونی چه کسی راست می‌گوید. اما اگر روزی این پرونده وارد دادگاه شود، شاید آنچه از آن بیرون خواهد آمد، بیش از آنکه یک حکم حقوقی باشد، بازتابی خواهد بود از بحران اعتماد، از سرکوب یا توانمندی زنان، و از اینکه چگونه به سادگی می‌توان افکار عمومی را در عصر دیجیتال دست‌کاری کرد – چه در فرهنگ عامه، چه در سیاست – اگر اصلاً هنوز این دو حوزه از هم جدا باشند.

برگردان برای اخبار روز: لیلا افتخاری

برچسب ها

اقتباس نتفلیکس از کمیک «ال اترنائوتا» توجه تازه‌ای را به خانواده اوئسترهلد جلب کرده — به‌ویژه سرنوشت دو نوه احتمالی او. در جریان حمله دیکتاتوری نظامی ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ به شهروندان آرژانتین، ارتش هر گونه مخالفتی را در نطفه خفه کرد، و حدود ۳۰٬۰۰۰ نفر را کشت یا ناپدید کرد. در میان آن‌ها، اوئسترهلد، چهار دخترش که دوتايشان حامله بودند و چهار دامادش نیز قرار داشتند
اما همان‌گونه که مستند بلندپروازانه‌ی نتفلیکس با عنوان "نقطه عطف: جنگ ویتنام" نشان می‌دهد، این جنگ ردپایی عمیق و ماندگار بر روان جمعی آمریکاییان بر جای گذاشته است—زخمی که هنوز التیام نیافته...
تمام حرفه‌های حوزه نشر، از جمله نویسندگان در خط مقدم، یکپارچه در برابر مداخله‌ی هوش مصنوعی در فرآیندهای کاری خود ایستاده‌اند. آن‌ها در تلاش‌اند تا به‌صورت جمعی چاره‌اندیشی کنند و مقاومتی درخورِ این تهدید تاریخی سامان دهند

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز باشند، منتشر نمی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *