
در روز هشتم مه ۲۰۲۵، آلمان هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در اروپا را گرامی داشت. این تاریخ که بهعنوان نماد شکست فاشیسم و رهایی از سلطهی آلمان نازی در حافظهی تاریخی بسیاری از مردم جهان نقش بسته است، امسال در برلین رنگوبویی دوگانه به خود گرفت: از یکسو، هزاران شهروند به احترام قربانیان جنگ و بهویژه سربازان ارتش سرخ در برابر یادمانهای شوروی گل نهادند؛ و از سوی دیگر، مقامات عالیرتبهی آلمانی از تریبون بوندستاگ این روز را به سکوی اعلام گفتمانی تازه برای تجهیز نظامی و مقابلهی ژئوپولیتیک با روسیه بدل ساختند.
تجلیل رسمی با چاشنی تهدید نظامی
در صحن علنی پارلمان، رئیسجمهور فرانک-والتر اشتاینمایر و رئیس بوندستاگ یولیا کلوکنر سخنرانیهایی ایراد کردند که برخلاف ظاهر احترامآمیزشان به تاریخ، بهوضوح در خدمت توجیه تسلیحات و بازتعریف تهدیدها قرار داشت. کلوکنر، در یک چرخش زبانی، ابتدا یادآور شد که «سربازان ارتش سرخ تنها از روسیه نیامده بودند»، اما بلافاصله این واقعیت را به ابزاری برای نتیجهگیری سیاسی بدل کرد: امروز، برای حفظ صلح و آزادی، باید به قدرت دفاع نظامی تکیه کرد. او هشتم مه را «روز مأموریت ما برای دفاع از آزادی» توصیف کرد – تعبیری که بیش از آنکه یادآور پایان جنگ باشد، آغاز منطق نظامیگری جدید را تداعی میکرد.
اما اشتاینمایر پا را از این نیز فراتر گذاشت. او ضمن ابراز تشکر از آمریکاییها، بریتانیاییها و فرانسویها بهعنوان آزادکنندگان آلمان، تنها بهطور گذرا از «نقش ارتش سرخ» یاد کرد و در ادامه، اتحاد شوروی را متهم کرد که پس از جنگ، در شرق آلمان زمینهساز «دیکتاتوری جدید» شد. وی با بیانی تهدیدآمیز گفت که امروز باید «با دروغهای تاریخی کرملین مقابله کرد» و جنگ روسیه علیه اوکراین را «هیچگونه ادامهای بر مبارزه علیه فاشیسم» ندانست. او هشدار داد که اگر آلمان در برابر «تجاوزات پوتین» آماده نباشد، «به آموزههای هشتم مه خیانت کرده است» – آموزهای که حالا شامل «تقویت نظامی در برابر روسیه» میشود.
مردم در یادمانها؛ پلیس با دستورالعمل
همزمان، در سطح شهر برلین، هزاران نفر از شهروندان، روز تعطیل را صرف حضور در یادمانهای شوروی کردند: در پارک تریپتاور، تیرگارتن و شونهولزر هایده، جایی که پیکر دهها هزار سرباز ارتش سرخ – که در نبرد برلین جان باختند – آرمیده است. زائران با گلهای میخک سرخ و تصاویر سربازان کشتهشده، یاد آنهایی را گرامی داشتند که سنگینترین بهای را برای شکست فاشیسم پرداختند.

اما فضای این یادبودها نیز بدون تنش نبود. پلیس برلین، همانند سالهای اخیر، محدودیتهایی وضع کرده بود که استفاده از پرچمهای روسیه و شوروی، نمادهای جنگ میهنی مانند روبان نارنجی-مشکی سنژرژ، آهنگهایی چون «جنگ مقدس»، لباسهای تاریخی و حتی حروف V و Z را ممنوع اعلام میکرد. این ممنوعیتها – که دادگاه نیز آنها را تأیید کرده است – از سوی بسیاری بهعنوان تحریف تاریخ و تبعیض علیه میراث ضدفاشیستی اتحاد شوروی تلقی شد. سفارت روسیه این اقدام را «تجلی بازنویسی تاریخ» و «ممنوعیت نمادهای پیروزی» دانست.
دو معیار برای یک تاریخ
در میان فضای بهشدت کنترلشدهی پلیس، برخی فعالان طرفدار اوکراین و ناتو با پرچمهای این ائتلاف نظامی در کنار یادمانها حاضر شدند و با تحقیر بازدیدکنندگان و نمادهای تاریخی شوروی، فضای یادبود را مخدوش کردند. در حالی که پرچمهای ارتش سرخ ضبط میشدند، بنرهای ناتو بیمانع به اهتزاز درمیآمدند. این تضاد بارز، نشانگر سیاست دوگانهای است که تاریخ را نه برای درسگرفتن از گذشته، بلکه برای مشروعیتبخشی به مواضع امروز به کار میگیرد.
حتی روزنامهی چپگرای یونگه ولت نیز از این فضای کنترل مستثنی نماند. توزیعکنندگان این نشریه اجازه نداشتند شمارهای با عنوان «هیتلر تمام شد» را وارد محوطه کنند، تنها به این دلیل که جلد آن پرچم سرخ با داس و چکش را به تصویر کشیده بود.
و فردا: روز پیروزی
در حالی که روسیه و بسیاری از جمهوریهای پیشین اتحاد جماهیر شوروی نهم مه را بهعنوان روز پیروزی گرامی میدارند، فضای سیاسی آلمان از یکپارچگی با گذشتهی ضد فاشیستی به سوی روایتهای بازنویسیشده سوق یافته است. برای بسیاری از ناظران مستقل، آنچه امروز در آلمان رخ میدهد نه بزرگداشت صلح، بلکه تطهیر ناتوی نظامی و بازتعریف حافظهی تاریخی به نفع استراتژیهای تقابلجویانه است.