
طرح اسرائیل برای اشغال و تخلیه جمعیتی نوار غزه ممکن است دقیقاً منطبق بر چشمانداز دونالد ترامپ از «رُیویرا»ی خاورمیانه نباشد، اما الهامبخشی اوست و سیاست کنارهگیری ایالات متحده از جنگ در غزه، بنیامین نتانیاهو را به لبه پرتگاه فصل تیرهای دیگر در جنگ اسرائیل و غزه رسانده است.
به گزارش روزنامهی گاردین، در واشنگتن و اسرائیل، برداشت عمومی این است که ترامپ تا حد زیادی از ماجرا کنار کشیده و نتانیاهوی جسورشده را به حال خود رها کرده است. در عین حال، پیشنهادهای سرسری او برای تبدیل غزه به یک «رُیویرا»ی منطقه، پوشش سیاسی لازم را برای سیاستمداران راستگرای اسرائیلی فراهم کرده تا با اشتیاق از اسکان اجباری فلسطینیها حمایت کنند.
آموس هارِل، خبرنگار باسابقه مسائل نظامی و امنیتی روزنامه هاآرتص، میگوید: «بخشی از تراژدی اینجاست که تنها کسی که واقعاً میتواند ما را نجات دهد، ترامپ است، ولی او دیگر علاقهای ندارد. تنها امیدمان برای خروج از این وضعیت جنونآمیز این بود که او ترامپ نتانیاهو را به توافق گروگانها وادار کند. اما حالا او دیگر مشتاق نیست. زمانی که ایده “رُیویرا” مطرح شد، ذوقزده بود، اما حالا ذهنش درگیر گرینلند، کانادا و مکزیک شده.»
مداخلههای ترامپ – بهویژه تهدیدهایی که فرستادهاش، استیو ویتکوف، در دیداری پرتنش در شب شبات به نتانیاهو ابراز کرد – نقش اساسی در دستیابی به آتشبس موقت در ژانویه داشت. نفوذ او بر نتانیاهو حتی از روسای جمهور قبلی آمریکا، از جمله جو بایدن، نیز چشمگیرتر بود.
اما از آن زمان، آتشبس فروپاشیده، محاصره دوماهه کمکها منجر به بحران انسانی عمیقتری در غزه شده و در حالی که امید اندکی برای صلح سریع باقی مانده، کاخ سفید اکنون خسته و بیعلاقه به نظر میرسد، درست زمانی که اسرائیل در تدارک عملیات نظامی و اشغال غزه است – اقدامی که منتقدان آن را به سیاست پاکسازی قومی تعبیر کردهاند.
این روند بارها در دوران ترامپ تکرار شده: طرحهایی جاهطلبانه برای «توافق بزرگ»، سپس دلسردی سریع از مذاکراتی که نتایج فوری به همراه ندارند. اخیراً کاخ سفید اعلام کرده اگر مذاکرات روسیه و اوکراین به نتیجهای سریع نرسد، آماده خروج از گفتوگوهاست. ناظران میگویند همین امر روسیه را تشویق کرده که دوران دولت ترامپ را پشت سر بگذارد و بر عدم مداخله ایالات متحده در بلندمدت حساب کند. به همین ترتیب، نتانیاهو نیز بهنظر میرسد با بیتفاوتی کاخ سفید افسارگسیخته شده است.
در حالی که ترامپ هفته آینده به خاورمیانه سفر میکند، مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند عملیاتشان را فقط پس از بازگشت او از سفر سهروزه به عربستان سعودی، قطر و امارات آغاز خواهند کرد. انتظار میرود گفتوگوهای ترامپ در این سفر حول سرمایهگذاری و احتمالاً تلاشی بینتیجه برای عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل باشد، نه یافتن راهحلی برای پایان جنگ.
روز سهشنبه، روزنامه اسرائیلی معاریو گزارش داد احتمال سفر ترامپ به اسرائیل نیز مطرح است، اما مقامات کاخ سفید هنوز علامتی درباره آمادگی او برای دیدار با نتانیاهو ارسال نکردهاند.
با اینکه ویتکوف – فرستاده ترامپ – همچنان به حل بحران علاقهمند است، او به شدت درگیر میانجیگری بین روسیه و اوکراین و همچنین مذاکرات بر سر توافق هستهای با ایران است. ایالات متحده همچنان در حال مذاکره با اسرائیل درباره طرحی برای ارسال کمکهای بشردوستانه است تا این کمکها به دست حماس نیافتند. اما سازمان ملل و تمامی سازمانهای امدادی فعال در غزه، این طرح را محکوم کردهاند و آن را در راستای کنترل اسرائیلیها بر منابع حیاتی و فشار نظامی بر مردم تعبیر کردهاند. در بیانیه مشترک روز یکشنبه، رؤسای همه نهادهای امدادی در غزه گفتند: «این برنامه اصول اساسی انساندوستانه را نقض میکند و بهنظر میرسد برای تقویت کنترل بر اقلام حیاتی طراحی شده است.»
کاهش بودجه و نیروی انسانی وزارت امور خارجه آمریکا در دوران ترامپ نیز نشانهای از عقبنشینی از دیپلماسی بوده است. گزارشها حاکی از آن است که این وزارتخانه در نظر داشت نقش هماهنگکننده امنیتی برای کرانه باختری و غزه را حذف کند؛ این مقام که یک ژنرال سهستاره است، وظیفه مدیریت بحرانهای امنیتی بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین را برعهده دارد، بهویژه در زمینه تنشهای فزاینده بین شهرکنشینها و جوامع فلسطینی محلی.
مهمتر از همه، ترامپ برای مقامهای اسرائیلی که در پی اقدامات تهاجمیتر در غزه بودهاند، پشتوانهای سیاسی فراهم کرده است، از جمله برای تخلیههای اجباری جمعیتی. اعضای راستگرای دولت بهویژه تندروتر شدهاند؛ بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، گفته بود طی چند ماه آینده، غزه «بهطور کامل نابود خواهد شد» و جمعیت آن در نواری کوچک از زمین «متمرکز» خواهد شد. او گفت: «بقیه غزه خالی خواهد شد.»
هارِل میگوید دیگر وزرا نیز با تکیه بر سخنان ترامپ گستاختر شدهاند: «از وقتی ترامپ آن حرفها را زد، میشد دید که نه فقط تندروها، بلکه حتی وزرای لیکود هم بهانه پیدا کردند. میگویند “ما که نگفتیم؛ رهبر جهان آزاد این را گفته، پس ما هم باید همراهی کنیم.”»
یک پاسخ
شباهت نیروهای راست و فاشیست گونه علارقم تفاوت های فرهنگی بسیار بهم نزدیک است. اگر سرمایه داری افسار گسیخته در ایران با حمایت کردن از روحانیون از هنر دروغگویی و فریب توده مذهبی و نادان بهترین بهره را برده در آمریکا آوردن ترامپ و حمایت از او همانگونه است. منتها عدم درایت و شایستگی اینان همیشه مشگل ساز میشود. امریکا اکنون در دوره احمدی نژاد خود است که ترمز بریده و همه مسافران قطار نگران بر جای خود میخکوب شده اند که چه بکنند و چه بر سرشان خواهد آمد.