
اسرائیل روز چهارشنبه، تنها ساعاتی پس از آنکه یکی از رهبران جنجالی دروزیان اسرائیلی از دولت خواست برای حمایت از این اقلیت مذهبی وارد عمل شود، حملهای هوایی با پهپاد در نزدیکی پایتخت سوریه انجام داد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و اسرائیل کاتز، وزیر دفاع، در بیانیهای مشترک اعلام کردند که این حمله، «یک گروه تندرو» را در جنوب دمشق هدف قرار داده است؛ گروهی که ظاهراً در حال آمادهسازی حمله به اعضای جامعه دروزی در شهر صحنایا بودهاند.
نتانیاهو این حمله را «اقدامی هشدارآمیز» خواند و افزود: «پیامی قاطع به رژیم سوریه منتقل شد: اسرائیل انتظار دارد مانع هرگونه آسیبرسانی به دروزیان شود.»
ساعاتی پیش از این حمله، موافق طریف، رهبر دروزی ساکن اسرائیل که روابط نزدیکی با دولت دارد، گفته بود: «اسرائیل، یهودیان جهان و جامعه بینالمللی باید فوراً وارد عمل شوند تا از وقوع یک قتلعام جلوگیری کنند.»
او هشدار داد: «اسرائیل نباید در برابر وقایعی که هماکنون در جریاناند، تماشاگر باقی بماند. رهبران اسرائیلی باید مسئولیت اثبات و اقدام را برعهده بگیرند.»
درگیریهای خونین این هفته میان اعضای جامعهی دروزی سوریه و افراد مسلح وابسته به دولت در دمشق، بار دیگر این اقلیت مذهبی را در برابر انتخابی دشوار قرار داد: وفاداری به دولت سوریه یا همپیمانی تازه با اسرائیل.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دستکم ۱۳ نفر در درگیریهای فرقهای تازهای که روز چهارشنبه در حومهی دمشق روی داد، کشته شدند؛ درگیریهایی که دومین روز پیاپی خشونت علیه اقلیت دروزی سوریه را رقم زد. این زد و خوردها در مناطق صحنایا و جرمانا، دو حومهی عمدتاً عربزبان دمشق که محل زندگی بسیاری از دروزیان است، آغاز شد. این اقلیت مذهبی تنها حدود سه درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهد.
به گفتهی منابع امنیتی و امدادگران، شعلههای خشونت پس از انتشار گستردهی پیامی صوتی در شبکههای اجتماعی افروخته شد که به یکی از مردان دروزی نسبت داده شده بود و ظاهراً در آن به پیامبر اسلام توهین شده بود.
رهبران دروزی روز سهشنبه این پیام را جعلی خواندند و خشونتها را محکوم کردند.
در حالیکه سوریه، پس از سقوط رژیم بشار اسد، تلاش دارد چهرهی کشوری چندفرهنگی و امن برای همهی اقلیتها از خود ترسیم کند، دولت وعده داده است از جامعههای مذهبی حمایت خواهد کرد. در پی حملهی گذشته به دروزی ها، دولت و نمایندگان دروزیان بر سر شناسایی و مجازات عاملان این حمله به توافق رسیدند.
اما تکرار خشونتها علیه اقلیتها، توانایی دولت جدید در مهار جریانهای اسلامگرای تندرو در درون ائتلاف حکومتی را زیر سؤال برده و دروزیان را در موقعیتی شکنندهتر از همیشه قرار داده است.
کمتر از دو ماه پیش از حملهی مرگبار به جرمانا، شورشهایی خونین علیه علویان (اقلیت مذهبی دیگر در سوریه) رخ داده بود. طبق گزارش ناظران حقوق بشر سوریه، در ماه مارس بیش از ۱۵۰۰ نفر، عمدتاً غیرنظامیان علوی، توسط نیروهای وزارت کشور، ارتش و نیروهای کمکی سوریه کشته شدند.
علویان از دیرباز با خاندان اسد پیوندی نزدیک داشتهاند. حافظ اسد، پدر بشار، این جامعه را ستون اصلی رژیم خود قرار داد. دروزیان، اما، رابطهای محتاطانهتر با خاندان اسد داشتند: در مناطق خودمختار خود استقلال نسبی داشتند و در ازای آن، حمایت رژیم از تهدید گروههای جهادی را پذیرفته بودند.
به گفتهی فابریس بالانش، کارشناس سوریه و استاد دانشگاه لیون، «در شهرهایی چون سویدا، دروزیانی که در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به شکل مسالمتآمیز علیه اسد تظاهرات کرده بودند، سلاحهای رژیم را پذیرفتند و میلیشیا تشکیل دادند». به گفتهی او، به همین دلیل، دروزیان کمتر از علویان وابسته به رژیم پیشین شناخته میشوند.
با این حال، این دو جامعه مذهبی در باورهای عرفانی و ترکیبی از اسلام، مسیحیت و فلسفههای باستانی مشترکاتی دارند – که برای بسیاری از مسلمانان سنی کفرآمیز تلقی میشود.
در دوران جنگ داخلی، گروههای جهادی بارها به دروزیان حمله کردند؛ از جمله، در ژوئن ۲۰۱۵، گروه جبههالنصره به روستای قلباللوز شمال سوریه حمله کرد و دستکم ۲۰ نفر را کشت.
اتحاد با اسرائیل؟ سناریویی خطرناک اما محتمل
در ماه مارس، پس از آن که نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو و وزیر دفاع این کشور، اسرائیل کاتز، تهدید کردند در صورتی که دولت جدید سوریه اقدام خشونتآمیزی علیه دروزیان انجام دهد مداخله نظامی خواهند کرد، در جرمانا نیز درگیریهایی رخ داد. این هفته، پس از درگیریهای اخیر، اسرائیل تهدید خود را عملی کرد و به خاک سوریه حمله کرد – حملهای که آن را «هشداری» برای حفاظت از دروزیان خواند.
جامعهی دروزیان در سوریه، لبنان و اسرائیل پراکنده است. آنان ۱.۶ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند و برخلاف شهروندان مسلمان و مسیحی این کشور، خدمت سربازی اجباری در ارتش اسرائیل دارند.
به گفتهی دیوید ریگووله-روز، پژوهشگر اندیشکدهی روابط بینالملل IRIS در فرانسه، «اسرائیلیها، بهطور سنتی، به جامعهی دروزی اعتماد دارند».
در ارتش اسرائیل، افسران ارشدی از دروزیان وجود دارند؛ از جمله، ژنرال غسان عالیان – نخستین فرمانده غیر یهودی تیپ گلانی – و ژنرال عماد فارس، فرمانده پیشین تیپ گیواتی.
در ماههای مارس و آوریل، گروههایی از شیوخ دروزی سوری بهرغم وضعیت جنگی میان دو کشور، اجازه یافتند برای زیارت مذهبی به اسرائیل سفر کنند. این امر، جایگاه ویژه و پیچیدهای برای این جامعه در معادلات منطقهای رقم زده است.
از زمان سقوط اسد، اسرائیل تلاش کرده جای خالی قدرت را پر کند و نیروهای خود را به منطقهی غیرنظامی بلندیهای جولان، در مرز جنوبغربی سوریه با اسرائیل، اعزام کرده است؛ منطقهای که در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۸۱ به اشغال اسرائیل درآمد.
پژوهشگر اندیشکدهی روابط بینالملل IRIS در فرانسه میگوید: «اگر اسرائیل به دنبال تثبیت نفوذ در این منطقهی راهبردی باشد، دروزیان – به سبب پراکندگیشان در مرزها – به برگ مهمی در صفحهی شطرنج ژئوپلیتیک منطقه تبدیل میشوند.»
اسرائیل به عنوان نشانهای از حسننیت – یا تاکتیکی حسابشده – تعداد بستههای امدادی ارسالشده به دروزیان سوری از طریق دروزیان اسرائیلی را افزایش داده است.
به گفته پژوهشگر پیش گفته، «اسرائیل به رژیم جدید سوریه اعتماد ندارد. هدف آن، تضعیف و تفرقهافکنی در میان جوامعی است که این رژیم بر آنها سلطه دارد».
اما تشکیل منطقهی خودمختار دروزی در سوریه عملاً امکانپذیر نیست؛ جمعیت دروزی در سراسر کشور پراکنده است و چنین پروژهای بهسختی قابل اجراست.
پس از جنگ جهانی اول، جامعه ملل منطقهی خودمختاری برای دروزیان در چارچوب قیمومت فرانسه بر سوریه و لبنان در نظر گرفته بود. اما امروز، شرایط بسیار متفاوت است. دیوید ریگووله-روز، پژوهشگر اندیشکدهی روابط بینالملل IRIS در فرانسه هشدار میدهد: «در سوریهی پسابشار، خطر تجزیه وجود دارد.»
با این حال، دولت جدید سوریه تلاش کرده با جامعهی دروزی به توافق برسد. در مارس ۲۰۲۵، احمد شراع، رهبر جدید سوریه، توافقی با دروزیان استان سویدا – معروف به جبلالدروز – امضا کرد که به موجب آن، دروزیان در نهادهای دولتی ادغام شدند، اما نیروهای پلیس محلی از میان اعضای همین جامعه انتخاب شدند و هویت فرهنگی خاص آنان به رسمیت شناخته شد.
در تاریخ معاصر، بخشی از جامعهی دروزی سوریه از پانعربیسم حمایت کردهاند؛ با این امید که وحدت فرهنگی عربی، جایگزین شکافهای مذهبی شود.
بخشی از نخبگان دروزی از حزب بعث حمایت کردند – حزبی سکولار که در دههی ۱۹۴۰ در سوریه تأسیس شد و بعدها توسط خاندان اسد به قدرت رسید. این حزب اسرائیل را دشمن تلقی میکرد و پذیرش حمایت اسرائیل امروز برای دروزیان سوری، تصمیمی بس پرخطر است.
به گفته آگاهان به وضع سوریه: «کفر تلقی شدن در سوریه یک چیز است، متهم شدن به همدستی با اسرائیل، چیزی بهمراتب بدتر.»
برخی از بزرگان دروزی بار دیگر بر وفاداری به ملت سوریه تأکید کردهاند، هرچند چنین وفاداری لزوماً امنیت آنان را تضمین نمیکند. برای جامعهی دروزی سوریه، هیچ مسیر سادهای در پیش نیست. پرسشهای بیپاسخ بسیاری باقی ماندهاند:
«آیا میتوان به رژیم جدید اعتماد کرد؟ آیا میتوان به اسرائیل اعتماد کرد یا ما را رها خواهد کرد؟ ما عرب هستیم – پس چطور میتوانیم از جنگ اسرائیل در غزه حمایت کنیم؟» کارشناسان معتقدند: «دروزیها امروز درگیر دشوارترین تصمیمهای تاریخ خود هستند.»