چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

امسال  جای زری خانم در روز جهانی کارگر خالی است: زری(زهرا فتحی) مهربان از میان ما رفت!

غروب خورشیدمان، مادرمان، همسر و همدم، یار عزیزمان، مادر زری دریغا که رفت!

عمه زری«زهرا فتحی»، یکی از یاران و همراهان قدیمی تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، براثر بیماری سرطان در پایان فروردین ماه سال جاری درگذشت. مادر زری به‌واقع زنی مهربان، همراه و یاری‌رسان و غمگسار همگان بود. یکی از آرمان‌های زندگی او فعالیت در جهت بهبود زندگی انسان‌ها بود. مادر زری کنشگری بی‌ریا بود که بدون تظاهری خاص پیگیرانه زنان دوست و آشنا و همسایه را در مناسبت‌های مردمی همچو روز جهانی زن و یا روز جهانی کارگر به گرد هم می‌آورد تا بزرگداشتی به این مناسبت‌ها برگزار کنند. بر آرمانت استواریم، پیمان‌مان که یادت هست، می‌مانیم و نام تو را هم و نام یارانت را نیز می‌تابانیم!

***

زری خانم فتحی، متولد ۲۸ دی‌ماه ۱۳۲۶، بر اثر بیماری سرطان درگذشت. او همواره همراه، یاری‌‌رسان، و غمگسارِ همگان بود. زری خانم در طول سال‌های سالی که دوستان و آشنایان به‌یاد می‌آورند در زندگی‌اش در هر فرصتی، بدون ‌تظاهری خاص، به‌طور پیگیر زنان دوست و همسایه را خبر می‌کرد و همراه با آنان به‌ویژه در ‌مناسبت‌هایی مانند ۸ مارس (روز جهانی زن) و اول ماه مه (روز جهانی کارگر) گردهم می‌آورد. امسال البته جای زری خانم در روز جهانی کارگر خالی است. چنان‌که در یاد دوستان و نزدیکان مانده است زری خانم از ابتدای انقلاب درمورد جدی بودن مطالبه‌ی حقوق راستین زنان پس از حاکمیت جدید همچنان که در مبارزه برای حقوق اساسی زنان در رژیم قبلی نیز جدی بود روشنگری می‌کرد و به تبلیغات و ادعاهای رژیم جدید مبنی بر حمایت از حقوق زنان نه‌تنها باور نداشت بلکه موردهای متناقضِ این ادعاها و عملکردهای رژیم را برای دوستان یا آشنایان یادآور می‌شد آنها را افشا می‌کرد.
زری خانم در جنبهٔ دیگری از زندگی‌اش با سر زدن به خانواده‌های آشنا که نان‌آورشان در زندان بودند پیگیر بود. با این سر زدن‌ها به اعضای این خانواده‌ها روحیه می‌داد، به آنان یادآوری می‌کرد که شکیبایی در دوری از عزیزان زندانی‌شان مایهٔ قوت قلب زندانی خواهد بود.
همسر زری خانم نیز که اکنون سال‌هاست با بیماری دست به‌گریبان است قبل و بعد از انقلاب از رفقا بود و برادر بزرگ ایشان مدتی کوپل رفیق خسرو روزبه در لاهیجان بود.
آنچه باعث شد کودکان همسایه‌ها و خودِ همسایه‌ها او را عمه زری صدا بزنند جنبه‌ای دیگر از زندگی زری خانم بود. در بلوک آپارتمانی‌ که سال‌ها پیش زری خانم همراه همسر و فرزندان‌اش در آن زندگی می‌کردند کودکان همسایه از اول صبح یکی یکی می‌آمدند و در پاگرد آپارتمان آنان به بازی، سروصدا و گاهی دعواهای بچگانه مشغول می‌شدند. عمه زری با باز کردن در آپارتمان‌شان و نگاه کردن به این کودکان همراه با خنده زیبا و مهربانش و نوازش‌ آنان و گاه گذاشتن شوکولاتی (یا به‌ز‌بان این کودکان کوکولات) در کف دست آنان، موجب می‌شد که کودکان همسایه هر روز اول صبح به پاگرد منزلش کشانده شوند. جالب این‌که این کودکان تا وقتی که بزرگ شدند و ازدواج کردند و خودشان هم صاحب کودکانی شدند به عمه زری خودشان سر می‌زدند، اما البته دیگر کوکولات نمی‌خواستند.
آرمان زندگی زری خانم فتحی (عمه زری) در جنبه‌های مختلف زندگی او چنین بود: مهربانی، یاری، همراهی، و فعالیت و برداشتن گامی برای بهبود زندگی انسان‌ها.
یاد ماندگارش گرامی باد!

سروده‌ای برای مادر زری:

غروب خورشیدمان، مادرمان

مادر زری(زهرا فتحی) مادرمان بود و
همسر و همدم یار عزیزمان،

زنده نام فضلی معصومی،

دریغا که رفت!

خانه آباد می‌ماندی،

تا این هنگامه‌ای را که در راه است،

دوشادوش می‌پیمودیم!

اینک که رفتی، به ارام باش و اندوه بگذار!

بر آرمانت استواریم،

پیمان‌مان که یادت هست،

می‌مانیم و نام تو را هم و نام یارانت را نیز می‌تابانیم!

خانه‌ات سبز!

امیدت روشن!

راهت هموار!

“یاران و دوستارانت”

اردیبهشت ۱۴۰۴

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز باشند، منتشر نمی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *